جمشید عنبرستانی – موذیانهترین، مزورانهترین و پلیدترین استدلالهایی که اصلاحطلبان (ملیجکان نظام آخوندی) و دیگر نیروها و طیفهای حاکم بر ایران برای ترساندن مردم از مقابله با حکومت، دستاویز و ادله قرار میدهند، سوریهای شدن یا تجزیه شدن کشور ایران در صورت تضعیف یا پایان گرفتن عمر جمهوری اسلامی است.
زمانی که بهار عربی به کشور سوریه رسید مردم به جان آمده روزها و هفتهها در سراسر کشور سوریه به صحنه آمدند و در تظاهرات مسالمتآمیز خواستار استعفای بشار اسد و پایان دههها دیکتاتوری و ستمگری خاندان اسد و حزب بعث سوریه شدند. بخش بزرگی از ارتش نیز همسو با مردم معترض از خواستههای آنان حمایت میکرد و سیر وقایع در جهت پیروزی خواستههای حقطلبانه مردم پیش میرفت. دولت روسیه و پوتین از حامیان قدرتمند حکومت بشار اسد بوده و از پشت صحنه جریانات و سیر وقایع را دنبال و هدایت میکردند. زمانی که بشار اسد حاضر به ترک قدرت شده بود با مخالفت شدید دولت روسیه روبرو شد و پوتین دستور سرکوب وحشیانه مردم سوریه را به بشار اسد ابلاغ کرد و همچنین از حکومت ملایان خواستار اعزام نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای پشتیبانی از حکومت بشار اسد شد و همین امر جنگ داخلی در سوریه را سبب شد.
روسیه سرانجام در بحبوحه درگیریهای شدید در سوریه از پشت صحنه خارج شد و با اعزام نیروهای نظامی وحشی و سرکوبگر خود به سوریه و با همراهی نیروهای نظامی وفادار به بشار اسد و نیروهای سپاه قدس انقلاب اسلامی به سرکردگی «سردار عارف» قاسم سلیمانی و نیروهای شبهنظامی تحت فرمان وی مانند لشکر فاطمیون و حزبالله لبنان، وحشیانهترین جنایات جنگی را علیه مردم سوریه مرتکب شدند و ماندگاری بشار اسد در قدرت را تضمین کردند.
طی سالها جنگ داخلی که پیدایش گروههای تروریستی اسلامی مانند داعش را نیز در پی داشت کشور سوریه تخریب شد و صدهاهزار انسان بیگناه کشته و زخمی شدند و میلیونها نفر از شهر و کاشانه و کشور خود آواره شدند و این روند همچنان کم و بیش ادامه دارد. دولت دمکرات وقت آمریکا به رهبری باراک اوباما میتوانست از ابتدا مانع اینهمه کشتار و تخریب شود و از قدرت و نفوذ آمریکا برای حمایت از مردم بینوای سوریه و برکناری مسالمتآمیز بشار اسد استفاده کند. اوباما با سازشهای پشت پرده با اسراییل و روسیه و بشار اسد ملت سوریه را در مقابل دژخیمان تنها گذاشت و سرنوشت تلخی را برای مردم و کشور سوریه رقم زد.
آیا کشور ایران در صورت به مخاطره افتادن موجودیت رژیم ملایان توسط مردم در مسیر سوریهای شدن یا تجزیه قرار خواهد گرفت؟
سرزمین و ملت ایران از زمان شروع حکومت روضهخوانها در کشور تا امروز مسیری به مراتب وحشتناکتر و ویرانگرتر از سوریهای شدن طی کرده و آنرا پشت سر گذاشتهاند.
طی بیش از چهار دهه حکومت آخوندها در ایرانزمین دهها هزار ایرانی به دار آویخته شدند و هزاران نفر در تظاهرات مسالمتآمیز ضد حکومتی در کوی و برزن آماج گلولههای جنایتکاران و مزدوران مسلح وابسته به حکومت ملایان قرار گرفتند و خونشان سنگفرش خیابانها را رنگین کرد و هزاران نفر در سیاهچالهای دهشتناک رژیم شکنجه، تجاوز و بسیاری کشته و یا معلول شدند.
در ایران حرص و آز حاکمان و وابستگان و ایادی حکومت برای چپاول و تاراج منابع و ثروت ملی و سودجوییهای نجومی، ملت را به فقر و فساد و محیط زیست کشور را به نابودی کشانده است. خوزستان حاصلخیزترین استان کشور را به کویر تبدیل کردهاند. رودخانهها و تالابها و دریاچهها را که صدها سال آب در آنها جریان داشته خشکاندهاند. کشاورزی و دامداری و صنعت شیلات را نابود کردند. وابستگان حکومت با دستدرازی به جنگلهای ملی کشور برای تاراج درختها و ویلاسازی این منبع حیاتی و زیست محیطی را نیز در معرض نابودی قرار دادهاند.
کوه که نماد و مثالی برای استقامت و پایداری و مقاومت بوده در مقابل این حکومت ویرانگر و یگانه در تاریخ بشر قدرت استقامت نداشته و این دزدان قهار با تراشیدن کوهها برای غارت سنگ و سنگهای قیمتی و نیز ساختن کاخ و عمارات مجلل در دامنه و دل کوهها، استقامت کوه را نیز به سخره گرفتند. فقر، فساد، گرسنگی و بیکاری و ناامیدی و نابودی منابع ملی و حیاتی و محیط زیست ثمره حکومت ملایان در چهل و سه سال گذشته بوده است. اصلاحطلبان از سوریهای شدن ایران مردم را میترسانند در حالی که نزدیک به هفتاد درصد مردم زیر خط فقر زندگی میکنند و در بسیاری نقاط حتا آب هم که مایه حیات است در دسترس مردم قرار ندارد.
در کشوری که به دستور رهبر حکومت از ورود واکسنهای کرونا که تایید شده در سازمان بهداشت جهانی بوده است به کشور جلوگیری به عمل آمد و در اثر بیکفایتی مسئولان بیسواد و مجیزگو اکنون هر پنج دقیقه یک نفر جان خود را در اثر این بیماری وابتلا به ویروس کرونا از دست میدهد. در کشور آخوندزدهای که سال گذشته هزاران انسان بینوا و ناامید اقدام به خودکشی کردهاند که متاسفانه بسیاری از آنها با موفقیت همراه بوده، در کشور تحت حاکمیت اوباشانی که سالانه دهها هزار نفر جان خود را در جادههای غیراستاندارد و ناایمن در اثر سوانح رانندگی از دست میدهند، در کشوری که زنان و دختران ایرانی از روی فقر و بدبختی در آغوش عربها و چینیها قرار میگیرند و آخوند علمالهدی که سلطان مشهد و خراسان است فروش زنان و دختران ایرانی به عربها را که به گفته وی بوی کربلا میدهند عین صواب میداند، به راستی منظور و انگیزه ملیجکان و دستمال به دستان و مالهکشان حکومت گذشته از اینهمه نکبت و خرابی و ویرانی که کمر کشور و ملت را شکسته، از ترساندن مردم از سوریهای شدن ایران در صورت پایان جمهوری اسلامی چیست؟
آیا حکومت قصد دارد با استقرار نیروهای مزدور خارجی خود در کشور و تحت حمایت روسیه ایرانخوار در صورت اعتراضات سراسری و گسترده مردم و با توجه به ریزش فزایندهای که در نیروهای مسلح در جریان است کشور را به جنگ داخلی نیز بکشاند؟
آیا حکومت بیوجدان و نیرنگباز ملایان قصد دارد برای فریب و ترساندن مردم نیروهای نیابتی خود را در شکل و شمایل داعشیها به مرزهای کشور سرازیر کند تا مناطقی را به اشغال درآورده و مردم بینوا را قتل عام کنند و سپس نیروهای سپاه و بسیج با بیرون راندن این مزدورهای جنایتکار و داعش ساختگی، قهرمان ملی شوند و به مردم بگویند اگر ما نباشیم کشور به اشغال داعشیها در خواهد آمد؟
غیرت در میان نیروهای مسلح کشور به حدی نازل بوده که مسئولان آدمکش حکومت امثال قاسم سلیمانی، با جسارت و بیپروایی و وقاحت تمام از مزدوران شبهنظامی عراقی و افغانی و لبنانی برای کشتار و سرکوب اعتراضات مردم استفاده کردهاند و هیچگاه واکنش و اعتراض نظامیان ایرانی در رابطه با این عمل منفور و جنایتکارانه حکومت را شاهد نبودهایم.
مردم ایران برای نجات خود و کشور رو به نیستی ایران از چنگال خونین ملایان و اوباشان حاکم، چاره و گزینهای جز اتحاد و همبستگی و شجاعت و هوشیاری در مقابل حکومت و همدستانش ندارند. اگر اکثریت ملت ایران به ترس و بیتفاوتی و نظارهگر بودن خود پایان ندهند سرانجام در آیندهای نه چندان دور ملت و کشور دچار چنان بدبختی و نابسامانی و بحران عظیمتری خواهند شد که از یکسو فروپاشی و تجزیه شدن کشور را شاهد خواهیم بود و از سوی دیگر مردمی که برای ادامه حیات به صدقه و کمکهای خارجی نیازمند خواهند شد و آیا نامی از کشور ایران نیز باقی خواهد ماند؟
دوست گرامی
قطره قطره جمع شود وانگهی دریا شود.
آقا یا خانم هاج و واج محترم: شما بیش از حد واقع به روند مسایل و کنشها و رفتار و مواضع مردم در تقابل با حکومت روضه خوانها خوشبین هستی و به شکلی در عالم هپروت سیر میکنی. کشور و مردم در مرحله نابودی کامل بسر میبرند اما حکومت در اثر بی ارده گی و بی تفاوتی مردم به کثافت کاریهای حاکمان همچنان پا بر جاست و تره هم برای مردم خرد نمیکند. اعتراضاتی که از استان خوزستان شروع شد میتوانست نقطه عطفی شود برای شروع یک قیام ملی اما همبستگی و حمایت آبکی و کم حجم مردم درسایر نقاط کشور از مردم خوزستان نشان داد که مردم چند مرده حلاجند.
دوست عزیز واقعا ببخشید ولی مقالتون پر از آیه های نحس است. در دوسال اخیر اتحاد و نزدیکی بین مبارزان مخالف جمهوری اسلامی به مراتب محکمتر و بالاتر است. تشکیل کمپین های مبارزاتی مانند :نه به جمهوری اسلامی: و از همه مهمتر تحریم یک پارچه انتخابات فرمایشی حکومت نشان از امید بالا و زمان کوتاه از سرنگونی جمهوری اسلامی دارد. جمهوری اسلامی در سرسره قرار گرفته و رو به پائین به طرف ذباله دان تارخ در حرکت است کافی است شما یک مقدار روغن بر روی سرسره به پاشید.