امید سلیمانی – هر کسی که کوچکترین سررشتهای از سیاست داشته باشد میداند جمهوری اسلامی سالهاست از طالبان حمایت میکند و دلایل زیادی هم برای این حمایت وجود دارد.
در تمامی این سالها دفاع جمهوری اسلامی و حمایت همه جانبه آن از طالبان به صورت پنهانی و در خفا صورت میگرفت اما الان مدتی است که این پشتیبانی دیگر علنی شده و جمهوری اسلامی هم از آن ابایی ندارد. اگر بخواهیم علت این دوستی و اتحاد با طالبان را بیان کنیم میتوان صدها دلیل مطرح کرد. اما میخواهم در اینجا در مورد دلایل اصلی صحبت کنم که باعث شده حکومت ولایت فقیه چنین ریسک حمایت علنی از طالبان را به جان بخرد.
حکومت ولایت فقیه در بدترین شرایط از لحاظ مشروعیت قرار دارد و بحران مشروعیت این حکومت مرتجع را به شدت تهدید میکند. در چند سال گذشته جمهوری اسلامی به عنوان یک تهدید جهانی شناخته شده و مرکز توجه بوده و جهان این حکومت را مشابه داعش میدانست و بارها آمریکا و دیگر قدرتهای جهانی جمهوری اسلامی را به عنوان یک حکومت رادیکال مذهبی و تامین کننده مالی گروههای تروریستی در جهان میدانستند. جمهوری اسلامی از این مرکز توجه بودن همیشه ترس داشته و این چند سال اخیر هم این ترس بیش از پیش شده به همین جهت تمام سعی خود را کرده است تا مرکز توجه جهان نباشد.
جمهوری اسلامی نیاز داشت اتفاق یا یک گروهک اسلامی شبیه خودش مانند داعش را در جهان پررنگ کند تا خودش در حاشیه قرار گرفته و از صدر خبرها و موضوعات بینالمللی خارج شود.
در چند وقت اخیر که طالبان به تصرف ولایتهای افغانستان پرداخت جمهوری اسلامی میدانست وجود یک حکومت یا گروه بنیادگرا میتواند از لحاظ تبلیغی و مرکز توجه رسانهها بودن به این حکومت جهنمی کمک زیادی کند. یکی از اصلیترین دلایل دفاع تمامقد جمهوری اسلامی از طالبان میتواند به صحنه آمدن یک حکومت رادیکال و افراطی مذهبی در خاورمیانه باشد که همین امر باعث میشود دیگر جمهوری اسلامی تنها عامل خطر صدور افراطگرایی به جهان نباشد. طالبان اسلام افراطی را به معنای واقعی کلمه به نمایش میگذارد و رسانهها بر روی این حکومت تازه ظهور مانور میدهند و در این غوغای رسانهای بزرگترین حکومت حامی تروریست در جهان به حاشیه میرود و این همانچیزیست که جمهوری اسلامی میخواهد. یکی از مهمترین دلایلی که جمهوری اسلامی از وجود طالبان و به قدرت رسیدن آن حمایت میکند همین است.
یکی دیگر از دلایلی که وجود طالبان، جمهوری اسلامی را خشنود میکند تضعیف اسلام سنّی است زیرا طالبان هرچند که شاید در بین حکومتهای منطقه که سنیمذهب هستند طرفدار زیادی نداشته باشد اما خود را نماینده سنیها در جهان اسلام میداند. وجود طالبان است که سنّیگری را در جهان مورد انتقاد قرار میدهد، شیعهگری را از نظر افراطیگری به حاشیه میراند و فعالیتهای افراطی این گروه به پای سُنّیها نوشته میشود و در جهان نیز اسلام سنّی نماینده افراطگرایی معرفی میشود و اسلام افراطی شیعه که جمهوری اسلامی حامی آن است به حاشیه میرود و جای «حزبالله» شیعه را «طالبان» سَنّی میگیرد. این هم یکی دیگر از دلایل حمایت جمهوری اسلامی از به قدرت رسیدن طالبان است.
نباید فراموش کرد که وجود طالبان خارج از تمامی فایدههایی که برای جمهوری اسلامی داشته و دارد همینکه باعث شده نگاههای جهانی از جمهوری اسلامی متوجه یک گروه افراطی دیگر که حالا کنترل یک کشور را در دست گرفته، بیشترین سود را برای حکومت ملاها در تهران دارد.
در بسیاری از تحلیلهایی که تلاش میکنند به این پرسش پاسخ دهند که چرا جمهوری اسلامی از طالبان حمایت میکند، پاسخ دهند، کمتر به این دلایل پرداخته شده است.
♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.