[۱]
وطن غرقه در خون آزادگان
به هنگامهی آذرآبادگان
همه دشمنان صف به صف در کمین
به سودای تاراج ایرانزمین
چه نامآوران دل به توفان زدند
برای وطن شعله بر جان زدند
سپهدارِ آن رزم شاه جوان
که از فرّ او شد فرا خانمان
بجنگ اندر آمد به توسن سوار
به سرباز خود گشت همراه و یار
که بیگانه را دستیازی مباد
به کوی وطن ترک و تازی مباد
چه مایه دلیران بخون خفتهاند
بما درس آزادگی گفتهاند
سرانجام آن شوم را چاره شد
ز خاک وطن دشمن آواره شد
که تبریز بر تارَک میهن است
همه درّه خاکش ترا و منست
همان آذری مرد مغرور پاک
کند سروری در همه آب و خاک
دگرباره ماییم و جنگ ددان
چهل سال در چنگ نابخردان
بگیریم کشور ز پتیاره پس
که ناکس نگردد به زنهار، کس
[۲]
دگرباره فخر مه آذر است
سخن از پدافند بر مادر است
که بیگانهاش خواست یغما برد
همی پیکر مام میهن دِرَد
طمع برد بر ملک آذرگشسب
کمندی بیافکند بر پای اسب
ندانست این بازی مرگ اوست
ز فرزندگان گرز بر ترگ اوست
به نیروی مردم، به فرمان شاه
بشد یکسره روزگارش تباه
به فرماندهی شاه گردآفرین
برون کرد دشمن از ایرانزمین
به ناکس بمانیم گردنکشان
که از دودمانش نماند نشان
محبوبه مهر اردشیر (حسینپور)
که بیگانه را دستیازی مباد – به کوی وطن ترک و تازی مباد- یعنی هم وطنان عزیز ترک و تازی ساکن ایران بیگانه اند؟ این سخن خیلی از روی بی خردی و نژادپرستانه است. خانم بقراط ای کاش این بیت را حذف میکردید در کشور عزیزمان ایران همه نژادها و اقوام گوناگون صدها سال در کنار هم در صلح و صفا زندگی کرده اند و هنوز دارند زندگی میکنند از ترک و فارس و لر و کرد و ترکمن و عرب و بلوچ و…. آن که میخواست آذربایجان عزیز را از ایران جدا کند کمونیستهای بی وطن شوروی پرست و استالین پرست و بیگانه پرست بودند نه هم وطنان ترک و تازی. خواهش میکنم در چاپ این گفته های دشمنانه علیه مردم ایران خودداری کنید