یوسف مصدقی- تهیه و پخش فیلم مستندی به نام «شرقی غمگین» در سه قسمت درباره ماجرای ترور فریدون فرخزاد، از معدود کارهای قابل توجهی است که مشغولان در تشکیلات «رادیو فردا» طی سالهای اخیر انجام دادهاند. سازندگان این فیلم، طی تحقیقاتی نسبتا طولانی، با کاوش در مدارک قدیمی، بعلاوهی بررسی اسنادی نویافته، کوشیدهاند تا بر اتفاقاتی که منجر به قتل فجیع فریدون فرخزاد شد، نوری بتابانند.
اینکه محصول نهایی این تحقیقات- یعنی این مجموعه سه قسمتی- تا چه میزان در این کار موفق بوده، موضوع این چند سطر نیست. نقاط ضعف و قوت محتوای این مستند طولانی را بینندگان آن به مرور در خواهند یافت و به قضاوت خواهند نشست اما فارغ از داوریهای آینده، بد نیست به خاطر داشته باشیم که شواهد و قرائن مطرح شده پیرامون ماجرای ترور فرخزاد چنان است که جای هیچ شبههای برای هر آدمیزاد بیغرضی باقی نمیگذارد که این جنایت به دستور حکومت جمهوری اسلامی و با عاملیت و دخالت «فرنگیکاران» جانیِ جُند اسلام انجام گرفته است.
اصطلاح «فرنگیکار» به آدمکشان و قاتلین دورهدیدهی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی اطلاق میشود که وظیفهی سازمانیشان طراحی، برنامهریزی و اجرای ترور مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور است. از شروع دههی ۱۳۶۰ خورشیدی تا میانهی دههی ۱۳۷۰، فرنگیکاران، تعداد زیادی ترور در خارج از ایران مرتکب شدند که برخی از مشهورترین آنها عبارتند از قتل چهرههای شناخته شده اپوزیسیون از جمله تیمسار اویسی، عبدالرحمان قاسملو، کاظم رجوی، عبدالرحمان برومند، شاپور بختیار، فریدون فرخزاد و ماجرای کشتار میکونوس.
شواهد مربوط به شباهتها و اشتراکات در طراحی و اجرای این ترورها به قدری زیاد است که با وجود انکارهای وقیحانه و شرمآور اوباش بهاصطلاح دیپلمات جمهوری اسلامی و مالهکشان مزدور این حکومت تبهکار در خارج و داخل کشور، روایت غالب مورد توافق عام و خاص، فریدون فرخزاد را هم در کنار باقی افراد نامبرده، قربانی طرح ترور گسترده مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور میداند. با این اوصاف، اگر کسی با هر نیتی کوچکترین بهانهای برای شک در این روایت بیاورد، خواهناخواه قدمی در جهت برائت آدمکشان جمهوری اسلامی برداشته و آب به آسیاب جانیان و مالهکشان حکومت تبهکار حاکم بر ایران ریخته است.
https://kayhan.london/1398/05/16/%d8%aa%d8%a3%d9%85%d9%84%d8%a7%d8%aa-%d8%a8%d9%87%d9%86%da%af%d8%a7%d9%85%d8%9b-%d9%81%d8%b1%db%8c%d8%af%d9%88%d9%86-%d9%81%d8%b1%d8%ae%d8%b2%d8%a7%d8%af-%d9%82%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%85
صاحب این صفحهکلید، در مکتوباتش، چند باری به این موضوع اشاره کرده که میان همه ترورهای ارتکابی فرنگیکاران دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی، قتل فجیع فریدون فرخزاد، بیش از همه، سلاخی آزادی بیان ایرانیان دگراندیش تبعیدی را نمایش میدهد. فریدون به خاطر وزن حضور سنگین و مؤثرش، خطری بالقوه برای ایدئولوژی حکومت جمهوری اسلامی بود. سخناش گیرایی داشت و به فکر مخاطب تلنگر میزد. زبان تند و تیز و بیان بیترس او در نقد اسلام سیاسی، انکار باورهای پوسیدهی صدها سالهی جامعهی موعودباور و شیعهگرای ایران بود. همچون معدود طنازان روشنبین تاریخ ایران، نقد فریدون نسبت به شریعت، هم گزنده بود و هم باورپذیر. هم از این رو بود که مؤمنان راستین مکتب تشیّع و رهروان واقعی دین حنیف اسلام برای مقابله و ساکت کردن او از تنها حربهی موجود در انبان مسلمانی بهره گرفتند: آدمکشی مقدس.
https://kayhan.london/1397/05/14/%d9%81%d8%b1%db%8c%d8%af%d9%88%d9%86-%d9%81%d8%b1%d8%ae%d8%b2%d8%a7%d8%af%d8%8c-%d8%a8%d8%a7%d9%84%d8%a7%d8%a8%d9%84%d9%86%d8%af%d8%aa%d8%b1-%d8%a7%d8%b2-%d9%87%d8%b1-%d8%a8%d9%84%d9%86%d8%af%d8%a8
قتل فریدون فرخزاد نمونهای بارز از تروریسم مذهبی است که هرچند ریشه در صدر اسلام دارد اما تا همین امروز در مسلک باورمندان به اسلام سیاسی رشد کرده و صاحب ساقهای تناور و محکم شده است. اگر به متون اصیل تاریخ اسلام مراجعه کنید، به مواردی بر میخورید که از فرط تشابه، با قتلهای ارتکابی فرنگیکاران جمهوری اسلامی، مو نمیزنند.
اصطلاح «سَریّه» که دلالت بر فرستادن مسلمین برای غارت یا ترور مخالفین پیغمبر اسلام دارد، به کَرّات در مورد قتل مخالفین و دگراندیشان مخالف پیامبر، در تواریخ صدر اسلام آمده است. واقعیت این است که ترور مخالفان و دگراندیشان، بخشی جداییناپذیر از تاریخ اسلام است و دلیل استمرار این رفتار، ارتباط آن با اعمال و تصمیمات محمد است. این اعمال و تصمیمات، در بیان مذهبی، «سیره» و «سنت» پیامبر اسلام خوانده میشوند و از منابع فقهی مذاهب مختلف دین اسلام هستند.
درواقع، میان وقایع سالهای نخست هجرت محمد بن عبدالله از مکه به مدینه، سرّیهها جایگاهی ویژه دارند و فرستادن آدمکش به خانه مخالفین، جلب اعتماد آنها به حیله و ترفند و سپس خنجر از پشت زدن و سلاخی مخالف بینوا، روشی جاری در سیره پیامبر اسلام در دوران حکومتش در مدینه بوده است. چون نیک بنگریم، تیمهای ترور فرنگیکاران امنیتی، با تکیه بر همین سنت اسلامیِ «سریّه» و با گرفتن فتوای قتل مخالفان جمهوری اسلامی از مجتهدان تبهکار حکومتی، کمر به قتل مخالفان تبعیدی جمهوری اسلامی بستند.
https://kayhan.london/1397/05/12/%d8%a7%d9%88-%d8%a7%d8%b4%d8%aa%d8%a8%d8%a7%d9%87-%d9%86%da%a9%d8%b1%d8%af
از این منظر، کاردآجین کردن فریدون فرخزاد، سریّهای بود که پیامی ایدئولوژیک به همه دگراندیشان و دگرباشان مبارز خارج از کشور فرستاد تا همگی بدانند که در قاموس تنها حکومت مستقر بر پایه اسلام سیاسی در جهان، اِعمال خشونت بر مخالفان را حدّ و مرزی نیست و درباره دگراندیشان، در بر همان پاشنهای میچرخد که در صدر اسلام میچرخید.
البته نباید از یاد برد که طراحی و اجرای قتل فریدون فرخزاد پس از اتمام پروژه ترور شخصیت او اتفاق افتاد. اسلامگرایان و برخی مدعیان چپگرایی همراه با عدهای از کارورزان کوتهبین موسیقی لسآنجلسی، برای سالهای متمادی با همدستی و یاری یکدیگر، انواع اتهامات و تهمتهایی را که در چنته داشتند به فرخزاد نسبت دادند و شمایل او را مخدوش و آلوده کردند. این تخریب و ترور شخصیت چنان کارآمد شد که حتی سالها پس از قتل فریدون، امکان تجلیل و ذکر خیر از او مقدور نبود. گذر زمان اما داوری دیگری داشت و قدر فریدون فرخزاد، به ویژه در یک دهه اخیر، برای نسل جدید هنرمندان و کنشگران سیاسی و فرهنگی ایران شناخته شده است.
https://kayhan.london/1399/03/29/%d8%a8%d8%a7%d8%b2-%d9%87%d9%85-%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%aa%d8%b1%d9%88%d8%b1-%d9%81%d8%b1%db%8c%d8%af%d9%88%d9%86-%d9%81%d8%b1%d8%ae%d8%b2%d8%a7%d8%af
اینکه طی چند سال اخیر، چند فیلم مستند شُسته رُفته و دیدنی بعلاوهی حجم قابل توجهی مکتوبات خواندنی در مورد زندگی و کار فریدون فرخزاد تهیه و با اقبال عمومی مواجه شدهاند، حکایت از آن دارد که برخلاف تمام مساعی جنایتکارانه و حقیرانه اصحاب و مزدوران جمهوری اسلامی، تاریخ حکم به ماندگاری نام و کار فریدون فرخزاد داده است و زمان در جهت تجلیل او در گذر است.
فیلم «شرقی غمگین» هم از این موضوع مستثنی نیست. فارغ از محتوای قابل مناقشه برخی از اطلاعات عرضه شده در این فیلم، کار ارزشمند سازندگان این مجموعه، در ارائه چهرهای انسانی و میهنپرست از فریدون فرخزاد- چنانکه واقعیت او بود- شایسته قدردانی است.
و صدالبته، ستایشی درخور نثار باربد بیات باد که با موسیقی قدرتمند و شنیدنیاش، جلوهای فرای یک فیلم مستند به این اثر بخشیده و با بازآفرینی و تنظیم سرود میهنی «سکوت من»، زیباییِ وطندوستیِ فریدون را رنگی حماسی داده و اختتام «شرقی غمگین» را ماندگار کرده است.
باشد که روزی چون فریدون فرخزاد به جان دریابیم که سرودن برای ایران ارزشی بیشتر از خواندن از «بند تنبان» دارد.
کند ذهن شده ام اسامی زیادی را نمیتوانم فی البداهه به خاطر آورم
اما
شاه ایران
دکتر حکمت
فریدون فرخزاد
و…………
انسانهای مستعد و والا مقامی بودند که در زمان حیات خویش …. ناشناس …. ماندند
علت غربت انها تنها پیشی گرفتن تفکرشان در زمان حیات ایشان بود
تاریخ آنها را فراموش نخواهد کرد
چه کسانی در لس آنجلس ضد فرخزاد بودند؟
با تحلیل شما کاملاً موافقم:
-ابتدا ترور شخصیت.
-ایجاد فشار روانی چند مرحله ای توسط برخی از نیروهای سپاه پاسداران بر شخص و راندن او به سوی خودکشی.
-«فرستادن آدمکش به خانه مخالفین، جلب اعتماد آنها به حیله و ترفند و سپس خنجر از پشت زدن و سلاخی مخالف بینوا، روشی جاری در سیره پیامبر اسلام در دوران حکومتش در مدینه بوده است.»
فریدون فرخزاد ، به واقع ، فریدون زمانه ما بود که با به رنجیر کشیده شدنش
توسط – کاوه های ،، روشنفکر نماهای مارکسیست , اسلامی , ملی مذهبی ها ,
به سلاخ خانه ,, جمهوری ایرانی , برده شد .
و , فرخزاد گونه ,, با کارد اجین شدن , توسط عمله های , جمهوریت , به قتل رسید ..
روحش غریق ارامش ,, و نامش جاودان باد .