نیکزاد سپاسگزار – جاندران به پیرامون خود مینگرند و با پردازش آنچه از حواس خود به دست میآورند برای بهتر زیستن طرح و نقشه میریزند. ابزارها و لانههای خویش را میسازند و به کار میبندند و با دور کردن خطرات از خویش امنیت را برای ادامه زندگی تأمین میکنند. انسان نیز بر همین گونه است و تنها تفاوتی که میتوان در گونه انسان نسبت به دیگر جانداران یافت نگرش ژرف و پردازشهای پیچیدهتر است طوری که در هر گوشه از زمین که مینگریم رد پای زندگی و چارهاندیشی وی برای افزایش کیفیت و کمیت زندگی به چشم میآید و این تفاوت و برتری غیرقابل صرف نظر کردن است. بطور مثال زندگی گروهی و تشکیل جامعه در میان بسیاری از جانداران روشی کارآمد برای بقاء نسل و ایستادگی در برابر خطرات طبیعی پیرامون به شمار میآید و به سادگی میتوان دریافت که پیچیدگیها و گستردگی جوامع انسانی خود به تنهایی نشاندهنده برتری انسان در ژرفاندیشی و نوآوریهای روش زندگی و ایجاد امنیت است.
با این پیشگفتار میتوان این نتیجه را برداشت کرد که انسانها همواره میتوانند با ابزار خردورزی، سطح کیفی و کمّی زندگی (از دیدگاه خویش) را با توجه به شرایط متغیر پیرامون دستخوش تغییرات و پیشرفت نمایند. نویسندگان، هنرمندان، دانشمندان و اندیشمندان کسانی هستند که در تغییرات و پیشرفت آگاهانه و گزینشی جوامع تاثیر انکارناپذیری دارند و به بیان دیگر، انسانها و جوامع از طریق ایجاد ارتباط اندیشه و همرسانی دانش و اطلاعات (خواندن، نوشتن و بهرهگیری از روشهای زیباییشناسانه) همواره کوشیدهاند تا درستی یا نادرستی چارهاندیشیهای گذشته را مورد بازبینی و بررسی قرار دهند. به زبانی بسیار ساده و رسا میتوان گفت هرآنچه انسان از خود برجای میگذارد و آثار هنری و اندیشه و فرهنگ میآفریند به نوعی بازبینی و بررسی و نقد جهانی بوده که به ارث برده است و همان آثار نیز یادگاری خواهد شد برای آیندگان تا بتوانند به نقد و بررسی دوباره و دوباره و چندباره آن بپردازند.
درواقع نقد و بررسی آثار انسانی نه تنها بخشی مهم برای شناخت و ژرفنگری به جهان پیرامون است بلکه خود زمینهساز دگرگونیها و پیشرفتهای آگاهانه دیگر خواهد بود.
در نتیجه اگر بخواهیم به جامعهای دست یابیم که پیشرونده (در برابر درجازننده و پسرونده مانند امروز ایران) باشد میبایست هر مانعی را در برابر اندیشیدن و نقد و بررسی چندین و چندباره آن برچینیم و فرهنگ خشکهمقدس غیرقابل بازبینی را که اعتماد به نفس انسانِ چارهاندیش را نابود و فلج میسازد، به دور بیاندازیم.
♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.