یوسف مصدقی- رسالهی «هنر جنگ» اثر سونتزو (Sun Tzu) فیلسوف و جنگاندیش* چینی، با این جملات آغاز میشود: «سونتزو گفت: جنگ برای کشور اهمیتی حیاتی دارد. راهی است که یا به سلامت راهبر است یا به نابودی. از این رو، چنان باید به کاوش در آن پرداخت که از هیچ جنبهای از آن غفلت نشود.»

از چشمانداز این استراتژیست دوران باستان، جنگ موضوعی کاملا عقلانی است و تنها باید به مدد خرد با آن روبرو شد. اهمیت عقلانیت در جنگ برای سونتزو چنان است که هر تصمیم یا تحرک در موضوع جنگ را مشمول بررسی عقلانی آن از همهی جنبههای ممکن میداند. نزد او، بررسی همهی احتمالات و سنجیدن همهی نیروهای مؤثر در نبرد، کارآمدترین راهبرد برای پیروزی است. علت تأکید سونتزو بر استفادهی مستمر از خرد در جنگ، بر این امر بدیهی مبتنی است که کوچکترین حرکت نسجیده در وضعیت جنگی میتواند منجر به نتایجی هولناک و غیرقابل جبران شود.
در عرصه حکمرانی، از دید این جنگاندیش هوشمند، تصمیم ورود به جنگ، حیاتیترین امر برای بقاء یا فنای یک کشور است و از همین رو، هر حکومتی، بایستی همهی ابعاد یک نبرد را پیش از درگیر شدن در آن، به مدد عقل بسنجد تا امکان اشتباه در آن، به حداقل ممکن کاهش یابد.
سونتزو باور دارد که در وضعیت «حمله»، پس از آنکه همهی ابعاد نبرد به درستی سنجیده شد، نیروی مهاجم، باید در نهایت سرعت، جنگ را پیش ببرد و در نهایت قدرت و در کوتاهترین زمان، دشمن را زمینگیر کند و در هم بکوبد زیرا به حکم عقل، طولانی شدنِ یک جنگ برای مهاجم، حکم فرسایشی کُشنده را دارد که توان مالی و نظامی او را به مرور به قهقرا برده و شکست را به سرنوشتی محتوم برای او تبدیل خواهد کرد.
در مقام «دفاع» اما، سونتزو از هواداران راهبردی است که امروزه به «نبردهای نامتقارن» (asymmetric warfare) مشهور شده است. پرهیز از درگیری مستقیم با دشمنِ قوی و فرسودن او، جایگاهی ویژه در چنین راهبردی دارد.
توجه به این نکته بنیادین را نباید از نظر دور داشت که از نگاه جنگاندیشان بزرگ تاریخ، ارزشمندترین شکل کامیابی در مواجهه با اختلافات و دشمنیها، کسب پیروزی بدون جنگیدن است! با توجه به چنین رویکردی، رهبران خردمند و سرداران هوشمند، بایستی تمام توان خود را چنان صرف آسیب زدن به نقاط ضعف، نابودی نقشهها و استراتژیهای دشمن کنند که بدون اینکه نیاز به وارد شدن به میدان نبرد باشد، با پرهیز از خونریزی و دادن تلفات، خصم را وادار به تسلیم کنند.
از آنجا که مردان رزم و نظامیان کهنهکار بیش از همه ابناء بشر به زشتیها و هولناکیهای پدیده جنگ واقف هستند، تا حد ممکن از آن پرهیز میکنند. درواقع، منتهای آمال و اوج موفقیت یک ژنرال، کسب پیروزی بدون وارد شدن در جنگ است. به همین سیاق، در تخاصم میان دولتها، دولتی شایستهی بیشترین احترام است که بدون درگیری مستقیم و تنها با تضعیف استراتژی دشمن و فشار بر نقاط ضعف او، به پیروزی برسد.
آنچه تا اینجا بدان اشاره رفت، درآمدی بسیار مختصر به مبانی این حکم عقلی است که: هیچ دولتمرد یا حاکم عاقلی تا زمانی که مجبور نباشد، نمیبایست برای حل معضلات و اختلافات داخلی یا بینالمللی، گزینه جنگ را انتخاب کند. اگر ماجرای حمله نظامی روسیهی پوتین به کشور مستقل اوکراین را از چشمانداز حکم عقلی بالا بررسی کنیم، در مییابیم که رفتار روسهای متجاوز نه تنها مخالف این حکم عقلانی است بلکه شواهد حاکی از آن است که پوتین و ژنرالهایش به هیچیک از توصیههای ضروری سونتزو در «هنر جنگ» ذرهای توجه نکردهاند.
این جماعت متجاوز و پرمدعا، با تصور یک پیروزی قاطع، سریع و آسان، با دستکم گرفتن نیروی دفاعی اوکراین، نه تنها در آغازیدنِ جنگ احتیاط نکردند بلکه پیش از شروع جنگ، مدتهای مدیدی پشت مرزهای اوکراین رژه رفتند، چنگ و دندان نشان دادند و با این خودنماییها، عنصر غافلگیری را برای یک حمله برقآسا از دست دادند.
موضوع وقتی جالبتر میشود که به این نکته توجه کنیم که مهاجمان روس بدون اندیشه به اهمیت زمان در چنین لشکرکشیهایی، برخلاف توصیههای رساله «هنر جنگ»، آنقدر در وضعیت تهاجمی خود وقت از دست دادند که نیروهای مدافع اوکراینی، فرصت سازماندهی، کسب روحیه، ایجاد همگرایی جهانی علیه روسیه و درخواست یاری از دیگر دولتها را پیدا کردند. حالیه، جنگی که بر طبق نقشه روسها باید دو سه روزه تمام میشد، تبدیل به نبردی فرسایشی شده که بعید نیست پایانی خفتبار برای پوتین و اوباش اطرافش داشته باشد.
سخن آخر اینکه، سالهاست که دستگاه پروپاگاندای دروغپراکنِ وابسته به کرملین در همراهی با روسوفیلهای مفلوک و مزدورِ پراکنده در سراسر دنیا، تصویری نبوغآسا و قدرقدرت از ولادیمیر پوتین ساختهاند و او را سرآمد استادان شطرنج سیاست و قَدَرترین پهلوان میدان نبردهای بزرگ خواندهاند. این تصویر که به مدد پول الیگارشهای فاسد روس و جنایات اراذل شاغل در افاسبی (کاگب سابق) ساخته شده، طی این چند روزی که از تجاوز روسها به اوکراین میگذرد، به سرعت در حال رنگ باختن و محو شدن است.
هرچه روسها بیشتر در باتلاق اوکراین فرو بروند، بیشتر معلوم میشود که ولادیمیر ولادیمیرویچ پوتین- این تزار بادکنکی- هیچ درکی از «هنر جنگ» ندارد.
* عبارت «جنگاندیش»، در این مقاله مختصر، معنایی نامطلوب و منفی ندارد. واژهی «اندیشه» در زبان فارسی هم به معنای «تفکر»، «تدبیر» و«تأمل» است و هم «بیم»، «نگرانی»،«هراس» و «پروا» معنی میدهد. مراد از «جنگاندیشی» در این مطلب، هم تفکر و تأمل در پدیدهی جنگ و هم بیم و پروا از این پدیده است. بنابراین از دید نویسندهی این مطلب، «جنگاندیشی» به هیچ وجه مترادف با «جنگافروزی» نیست.