در حالی که میانگین سن طلاق زنان متولد دهه ۵۰ خورشیدی ۳۱ سال بوده، اکنون آمار طلاق در زنان متولد دهه ۸۰ نشان میدهد، سن طلاق در میان آنان به ۱۵ سال رسیده است.
روزنامه «شرق» در گزارشی از وضعیت هولناک طلاق در ایران که روز شنبه ۲۷ فروردینماه انتشار یافته، از کاهش میانگین سن طلاق زنان متولد دهه هشتاد خبر داده که در نیمه اول و دوم دهه ۷۰ به ترتیب ۲۲ سال و ۱۸ سال بوده ولی در نیمه اول دهه ۸۰ به ۱۵ سال رسیده است.
این روزنامه از کاهش جدی سن طلاق زنان در ایران تحت عنوان «شگفتی آمار طلاق» یاد کرده که روند صعودی ازدواجهای زودهنگام و ناکام را در دهه هشتاد نشان میدهد.
بر اساس گزارش این روزنامه، نزدیک به ۳۰هزار و ۳۰۰ مورد فقط در سال ۸۳ از ازدواج دختران کمتر از ۱۵سال ثبت شده است. رقمی که یک دهه بعد یعنی در سال ۹۳ به ۴۰هزار و ۴۰۴ مورد افزایش یافت.
نه فقط ازدواج که آمار مادرانِ کودک هم در تمام این سالها بحثبرانگیز است. در همین سال۸۳، هزار و ۵۷۲ مورد مادر کمتر از ۱۵ساله به ثبت رسیده و در سال ۹۳ این رقم به هزار و ۷۱۳ نفر افزایش یافته است.
https://kayhan.london/1401/01/25/%da%a9%d9%88%d8%af%da%a9%d8%a7%d9%86%db%8c-%da%a9%d9%87-%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1-%d9%85%db%8c%d8%b4%d9%88%d9%86%d8%af%d8%9b-%d8%af%d8%b1-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%da%af%d8%b0%d8%b4%d8%aa
طبق تازهترین آمار، شمار ازدواج و طلاق در پاییز ۱۴۰۰ به ترتیب ۱۴۴ هزار و ۶۷۹ و ۵۰ هزار و ۳۵۷ مورد بوده است که نسبت به فصل قبل به ترتیب ۷/۲ و ۱/۱ درصد و نسبت به فصل مشابه سال قبل به ترتیب ۱۰/۲ و ۵/۱ درصد افزایش داشته است.
تحقیقات نشان میدهد میانگین سن در اولین ازدواج در مناطق شهری همواره بالاتر از مناطق روستایی. به عنوان مثال در پاییز ۱۴۰۰ میانگین سن در اولین ازدواج بین مردان ۲۷/۸ سال و بین زنان ۲۳/۶ سال بوده است. همچنین میانگین سن ازدواج در پاییز ۱۴۰۰ برای مردان ۳۰/۳ سال و برای زنان ۲۵/۲ سال ثبت شده است.
بنا بر همین آمار، در پاییز ۱۴۰۰ به ترتیب تعداد سه هزار و هشتهزار و ۲۳۵ مورد ازدواج پسر و دختر کمتر از ۱۵ سال سن ثبت شده است. بیشترین ازدواج مردان در بازه سنی ۲۰ تا ۲۹ سال برابر ۸۱ هزار و ۴۱۷ مورد بوده است. این رقم برای زنان نیز در بازه سنی ۲۰ تا ۲۹ سال برابر ۶۰ هزار و ۸۸۱ مورد بوده است.
این آمارها نشانگر روند تصاعدی میزان طلاق از نیمه دهه ۸۰ است. برای نمونه در حالی که آمار کلی طلاق در سال ۸۴، بیش از ۸۴هزار و ۲۴۱ مورد بوده، تنها یکسال بعد در سال ۸۵ با ۱۰هزار مورد افزایش به ۹۴هزار و ۳۹ مورد رسیده و با تداوم این روند تصاعدی در سال ۸۶ به ۹۹هزار و ۸۵۲ مورد میرسد. یک سال بعد در سال ۸۷ از صدهزار هم گذشته و به ۱۱۰هزار و ۵۱۰ مورد میرسد.
سیر صعودی آمار طلاق در ایران، از حرکت باز نایستاد و در سال ۱۳۸۸ به ۱۲۵ هزار و ۷۴۷ مورد، در سال ۱۳۸۹ به ۱۳۷ هزار و ۲۰۰ مورد و در سال ۱۳۹۰ به ۱۴۲ هزار و ۸۴۱ مورد رسید.
آمار طلاق که در دهه ۶۰ و تا نیمه دهه ۷۰ در میانگین عدد ۳۰ تا ۳۷ هزار مورد مانده بود، از حدود سال ۱۳۷۶ به شدت شتاب گرفته است.
آنچه آمارهای طلاق دو دهه گذشته ثبت احوال نشان میدهد، این است که میانگین سن طلاق در متولدان دهه ۵۰ حدود ۳۱ سال و در دهه ۶۰ حدود ۳۰ سال بوده است. با این حال میانگین سن طلاق برای متولدان نیمه اول و دوم دهه ۷۰ به ترتیب ۲۲ سال و ۱۸ سال و برای نیمه اول دهه ۸۰ به حدود ۱۵ سال رسیده است.
چه کیفیتی سبب این تغییر چشمگیر در شمار طلاق شده است؟ چه اتفاقاتی از زمان ازدواج تا طلاق متولدین هفتاد و هشتاد رخ میدهد که این آمار مرتب در حال افزایش است؟ آموزشهای خانوادگی، مذهبی و اجتماعی با چه کیفیتی به این نسل القاء شده که بر خلاف دوران پدر و مادر خود، راه مشکلات رابطه خود را در طلاق میبینند
به اعتقاد کارشناسان و روانشناسان این حوزه، گسترش رسانههای جمعی، افزایش زمینههای ارتباطات اجتماعی و منابع اطلاعاتی موجود در جامعه و همچنین آگاهی نسبت به حقوق خود به ویژه در میان زنان، موجب شده کودکان و نوجوانان بسیار زودتر از زمان گذشته به بلوغ فکری و جسمی برسند.
ظرفیتهای غریزی در همین سنین نوجوانی و شروع دوران جوانی در بیشترین سطح خود قرار دارد و بسیاری برای تأمین این نیاز به سمت روابط جنسی و با توجه به محدودیت روابط در جمهوری اسلامی، در نهایت به ازدواج کشیده میشوند. از آنجا که برای این دو نسل برعکس دهه ۵۰ و ۶۰ زمینههای تأمین این نیاز جز از طریق ازدواج فراهم بوده، بخش زیادی از آنها واردشدن در رابطه را به ازدواج زودهنگام ترجیح دادهاند.
بنا بر مستندات و مشاهدات میدانی، مراجع قضائی و خانواده پر است از زنانی که برای طلاق اول یا دوم خود همراه خانواده مراجعه کردهاند، چراکه هنوز زیر سن قانونی ۱۸ سال هستند. به این ترتیب پس از طلاق و حداقل تا پایان ۱۸ سالگی باید تحت تکفل پدر باقی بمانند. هرچند که در خانوادههای سنتی سن قانونی چندان اهمیتی ندارد و موارد بسیاری وجود دارد که مردان کوچک خانواده برای مادر مجرد و یا خواهران بزرگتر از خود هم تصمیم میگیرند.
به نوشته «شرق»، در مورد حداقل پنج سال اخیر میتوان گفت آمار طلاق در این رده سنی تا حدودی کاهشی بوده است. در سال ۹۶ تعداد دختران کمتر از ۱۵ سال طلاق گرفته یکهزار و ۴۸ مورد بوده که این رقم در سال ۹۹ به ۷۳۴ مورد رسیده و تا پایان پاییز ۱۴۰۰ بیش از ۶۱۰ مورد بوده است.
همچنین تعداد دختران طلاقگرفته در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال در سال ۹۶، بیش از ۱۶ هزار و ۷۹۰ مورد بوده که این عدد در سال ۹۹ به ۱۴ هزار و ۲۱۶ مورد رسیده است.
این رقم تا پایان پاییز ۱۴۰۰ به ۱۰ هزار و ۵۵۵ مورد رسید. درواقع این تعداد قابل توجه از دختران گروه سنی بین ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰ که عموما بین سه گروه سنی کمتر از ۱۵ سال، ۱۵ تا ۱۹ سال و ۲۰ تا ۲۴ سال ازدواج کردهاند، تبدیل به شگفتی آمار طلاق در نیمه دوم دهه ۸۰ تا امروز شدهاند.
شهلا اعزازی جامعهشناس و پژوهشگر در همین رابطه به دو وزارتخانه بهداشت و آموزش و پرورش اشاره میکند که ارتباطی مستقیم در زندگی و سلامت جسم و روان کودک دارند.
وی با یادآوری اینکه کودک تا ۱۸ سالگی نمیتواند به لحاظ حقوقی قراردادی را امضاء کند و حتی گواهینامه رانندگی اخذ کند، میگوید: «اما میبینیم خانوادهها در مسائل شخصی کودکان خود از جمله ازدواج، تحصیل، کار، مسافرت و غیره… حتی پس از ۱۸ سالگی هم نظارت دارند بطوری که وقتی دختر در هر سنی تصمیم به ازدواج میگیرد اجازه پدر برایش واجب است، تا جایی که حتی دختر ۳۰ساله و دختر زیر ۱۸ سال در این مورد در مقابل قانونی یکی هستند و برای ازدواج نیاز به اجازه پدر دارند و در صورت موافقت پدرشان میتوانند به عقد دیگری در بیایند.»
امانالله قراییمقدم جامعهشناس نیز خواستههای جوانان نسل جدید و به ویژه دختران را از زندگی، اجتماع و خانواده متفاوت میداند. او با بیان اینکه نسل جدید به دنبال شکل متفاوتی از روابط اجتماعی هستند، میگوید: «برای بخش شایان توجهی از این گروه سنی، از همان ابتدا از سوی جامعه یا والدین، داشتن روابط اجتماعی آزاد و رابطه و دوستی قبل از ازدواج آزاد گذاشته شده و اگر تنها این عامل را در فاکتورهای مختلف ازدواج در نظر بگیریم، متوجه تفاوتهای درخور توجه با یک یا دو نسل قبل میشویم.»
این کارشناس همچنین معتقد است: «افزایش آگاهیهای اجتماعی بهخصوص برای زنان، شاغل شدن و حضور بیشتر زنان در اجتماع میتواند از دلایل تأثیرگذار بر روند افزایش طلاق باشد. البته تحقیقات زیادی وجود دارد که زنان تحصیلکرده تمایل و گرایش کمتری به طلاق دارند، چراکه عموما ازدواجی آگاهانه و از روی انتخاب خودشان داشتهاند.»
به گفته قراییمقدم، موضوعات اقتصادی در صدر دلایل طلاق بطور مستقیم و غیرمستقیم قرار دارند و در شرایطی که بخش در خور توجهی از جامعه در شرایط اقتصادی نامناسبی بسر میبرند و بیکاری و مشکلات معیشتی بیداد میکند، سطح دغدغههای جوانان امروز با دو نسل قبل تفاوت زیادی پیدا میکند.
به همین دلیل است که این جامعهشناس میگوید وقتی نوع زندگی، امکانات و داشتههای یک نسل اینگونه متفاوت است، انتخابهای متفاوتی نیز خواهد داشت و نمیتوان جوانان دهههای ۷۰ و ۸۰ و انتخابها و رفتارهایشان را با دهههای ۵۰ و ۶۰ مقایسه کرد.