واشنگتن اگزمینر: بایدن برعکس اوباما باید بگذارد جمهوری اسلامی زیر بار بی‌کفایتی خود فرو بپاشد و مانع ایرانیان برای رسیدن به دمکراسی نشود

-مایکل روبین تحلیلگر مسايل خاورمیانه در مقاله‌ای می‌نویسد در دوران پهلوی مردم ایران زندگی متفاوتی داشتند؛ گروه‌های موسیقی «راک اند رول» برای اجرای کنسرت در ایران با هم رقابت می‌کردند و «نوجوانان و خانواده‌ها به سواحل دریای کاسپین می‌رفتند و فیلم‌های پرفروش هالیوودی و ایرانی در سینماهای تهران روی پرده‌ها بود اما انقلاب که شد وضعیت تغییر کرد.
- «هسته اصلی مخالفت روح‌الله خمینی علیه نظام شاهنشاهی کمتر مربوط به آزادی بود بلکه بیشتر مخالفت با برنامه‌های اجتماعی و لیبرال شاه بود. خمینی با دو تلاش عمده شاه مخالف بود: برابری همه ایرانیان در برابر قانون و پیشبرد برابری حقوقی زنان.»
-«خمینی وعده آزادی داد، اما این فقط لفاظی برای منحرف کردن غربی‌های ساده‌لوح و متقاعد کردن آنها به این موضوع بود که دیدگاه مذهبی او تهدیدی برای غرب نیست.»
-«در آمریکا مورخانی مثل نیکی کدی و اروند آبراهامیان را مأمور کردند تا تا با داستانسرایی تشریح و اثبات کنند انقلاب اسلامی در ایران نه یک ناهنجاری بلکه مسیر طبیعی تکامل سیاسی ایران بوده است».
- «باراک اوباما رئیس جمهور پیشین آمریکا به انقلاب اسلامی در شرایطی که با بحران موجودیت روبرو بود مشروعیت بخشید. در حالی که امروز دولت بایدن می‌خواهد شکست را از زیر دندان پیروزی بیرون بکشد: درواقع بایدن بجای اینکه اجازه بدهد انقلاب اسلامی زیر بار بی‌کفایتی خود فرو بپاشد، به بقای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و علی خامنه‌ای کمک می‌کند.»

یکشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ برابر با ۲۴ آپریل ۲۰۲۲


مایکل روبین پژوهشگر مؤسسه «اینترپرایز» آمریکا در مقاله‌ای که ۲۲ آوریل در «واشنگتن اگزمینر» منتشر شد با توصیف ایدئولوژی غیرقابل تغییر آمریکاستیزانه جمهوری اسلامی و رهبران آن به دولت جو بایدن توصیه کرده است اشتباهات باراک اوباما در حقانیت (مشروعیت) بخشیدن به رژیم ایران را تکرار نکند و اجازه بدهد انقلاب اسلامی زیر بار بی‌کفایتی خود فرو بپاشد.

تجمع مردم در مقابل دانشگاه «پلی‌تکنیک» در اعتراض به شلیک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به هواپیمای «اوکراین اینترنشنال»

او تأکید کرده «ایرانیان قادر به برقراری دمکراسی هستند. آنها تقریباً در دهه اول قرن بیستم به آن دست یافتند. زمان آن فرا رسیده است که کاخ سفید از مانع‌تراشی بر سر راه ایرانیان دست بردارد.»

روبین در مقدمه این مقاله با اشاره به آزادی‌های اجتماعی در ایران در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ می‌نویسد آن دوران مردم ایران زندگی متفاوتی داشتند و گروه‌های موسیقی «راک اند رول» برای اجرای کنسرت در ایران با هم رقابت می‌کردند و زنان آزاد بودند تا با هر پوششی از جمله دامن کوتاه برای دیدن اجرای آنها به کاباره‌ها بروند و برقصند.

در این مقاله مایکل روبین با اشاره به وضعیت ایران در دوران پهلوی می‌نویسد «نوجوانان و خانواده‌ها به سواحل دریای کاسپین می‌رفتند و فیلم‌های پرفروش هالیوودی و ایرانی در سینماهای تهران روی پرده‌ها بود.» وی تعریف می‌کند «وقتی من در دهه ۱۹۹۰ به عنوان دانشجوی دکترا در حال درس خواندن در ایران بودم اساتیدم تعریف می‌کردند که [زمان شاه] با موتورسیکلت دور اروپا سفر می‌کردند و به راحتی ویزا می‌گرفتند… دو دهه قبل از انقلاب اسلامی پیست اسکی شمشک در نزدیکی تهران با سرمایه‌گذاری خوش‌ذوق ایرانی افتتاح شده بود… با وجود اینکه شاه به دنبال مدرنیزه کردن کشورش بود و آنهم نه فقط از نظر تکنولوژی، بلکه از نظر اجتماعی، اما می‌گفتند که دیکتاتور بود.»

مایکل روبین با این مقدمه می‌نویسد: «هسته اصلی مخالفت روح‌الله خمینی علیه نظام شاهنشاهی کمتر مربوط به آزادی بود بلکه برعکس؛ بیشتر مخالفت با برنامه‌های اجتماعی و لیبرال شاه بود. خمینی با دو تلاش عمده شاه مخالف بود: برابری همه ایرانیان در برابر قانون و پیشبرد برابری حقوقی زنان.  اینکه آیت‌الله‌ها به دنبال تسخیر سیستم قضایی بودند، برایشان نه یک مسئله دینی بلکه یک مسئله مالی نیز بود. خمینی وعده آزادی داد، اما این فقط لفاظی برای منحرف کردن غربی‌های ساده‌لوح و متقاعد کردن آنها به این موضوع که دیدگاه‌های مذهبی او تهدیدی برای غرب نیست.»

نویسنده با بیان اینکه انقلاب اسلامی یک تراژدی تاریخی بود و تا آخرین لحظه موفقیت آن قطعی نبود ادامه داده «شاه در سال ۱۹۷۴ متوجه شد که در پایان راه است و مبتلا به سرطان شده، اما آن را مخفی نگه داشت. شاه آنوقت که به بیشترین توان نیاز داشت ناتوان شد، به‌خصوص در زمستان ۱۹۷۹؛ و بخت با خمینی در کلیدی‌ترین دوران یار بود. بسیاری در دولت کارتر نمی‌پذیرفتند که خمینی یک تهدید واقعی است و ممکن است تعادل را در منطقه بهم بزند. به این ترتیب، فرانسه بازگشت خمینی به تهران را تسهیل کرد.»

در بخش دیگری از مقاله «واشنگتن اگزمینر» آمده حتا پس از انقلاب نیز معلوم نبود که آیا حکومت دینی خمینی دوام می‌آورد یا نه. در نوامبر ۱۹۷۹ پاسداران و هواداران جوان خمینی به سفارت ایالات متحده یورش بردند دقیقاً به این دلیل که سفارت آمریکا برای آشتی با دولت جدید تلاش می‌کرد. یک روز قبل از اشغال سفارت توسط گروه‌های اسلامگرا، استیون ارلانگر خبرنگار جوانی که ده‌ها سال بعد خبرنگار ارشد بخش دیپلماتیک نیویورک تایمز شد، اعلام کرد که مرحله مذهبی انقلاب ایران به پایان رسیده است… بحران‌های دوگانه گروگانگیری و حمله عراق بود که به خمینی اجازه داد پیروزی سیاسی را از زیر دندان‌های شکست بیرون بکشد.»

به اعتقاد مایکل روبین، افتادن ایران به دست یک حکومت دینی غرب را شوکه کرد. درست همانطور که ۳۰ سال بعد پس از بهار عربی، تبلیغاتچی‌ها تلاش کردند کتاب‌هایی را سفارش دهند تا توضیح دهند چرا چشم غرب به روی این تحولات بسته ماند. آنها مورخانی مثل نیکی کدی و اروند آبراهامیان را مأمور کردند تا با داستان‌سرایی تشریح و اثبات کنند که انقلاب اسلامی در ایران نه یک ناهنجاری بلکه مسیر طبیعی تکامل سیاسی ایران بوده است.

نویسنده در ادامه افزوده «در آن زمان، بسیاری فهمیدند که تزهای آنها چقدر غلط بود، اما با گذشت زمان، نسلی که واقعیت ایرانِ پیش از انقلاب را به یاد می‌آورد از بین رفت. وقتی در ایران انقلاب شد کمتر از یک پنجم جمعیت امروز آمریکا ۲۰ سال یا بیشتر سن داشتند. به این ترتیب، تقریباً هر کسی که در زمان دولت کارتر یا قبل از آن زمان در دوران کارتر مسئولیت داشتند بازنشست شده‌اند و این مسئله سبب شد  اطلاعات غلط جای واقعیت را بگیرد. همین مسئله سبب شد انقلاب اسلامی و احساسات ضدغربی امری عادی و دائمی به نظر برسد. این مسئله سبب محدود شدن گزینه‌های سیاسی آمریکا شد. افراد بسیار کمی در وزارت خارجه یا شورای امنیت ملی آمریکا هستند که بر اساس بازگرداندن ایران به شرایط عادی سیاست‌گذاری می‌کنند. از این روست که باراک اوباما رئیس جمهور پیشین آمریکا به انقلاب اسلامی در شرایطی که با بحران موجودیت روبرو بود مشروعیت [حقانیت] بخشید. در حالی که امروز دولت بایدن می‌خواهد شکست را از زیر دندان پیروزی بیرون بکشد: درواقع بایدن بجای اینکه اجازه بدهد انقلاب اسلامی زیر بار بی‌کفایتی خود فرو بپاشد، به بقای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و علی خامنه‌ای کمک می‌کند.»

مایکل روبین در پایان می‌نویسد «ایرانیان می‌توانند به آزادی برسند. آنها تقریباً در دهه اول قرن بیستم به آن دست یافتند. زمان آن فرا رسیده است که کاخ سفید از مانع‌تراشی بر سر راه ایرانیان دست بردارد.»

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=282068