فیروزه نوردستروم- قطع و خشکاندن درختان تنومند و قدیمی سالهاست که به یک رویه در تهرن، کرج و دیگر شهرهای بزرگ ایران تبدیل شده است. از سر بریدن درختان ۱۰۰ ساله و تنومد دانشگاه «الزهرا» (مدرسه عالی دختران) و پارک چیذر گرفته تا قطع و خشکاندن درختان در خیابانهای مرجان در نیاوران نزدیک محله بوکان، محدوده بالاتر از چهارراه پارک وی در خیابان «ولیعصر» (پهلوی)، خیابان کاج، محله الهیه و دیگر مناطق پایتختی که به خودی خود جز در برخی مناطق شمالی شهر چندان سرسبز و پردرخت نیست!
به تازگی ویدئویی از قطع ۷۰ اصله درخت در حوالی میدان «آزادی» (شهیاد) و خبر قطع درختان منطقه ۱۹ در مقابل کارخانه سیمان منتشر شد. دو روز پیش از آن نیز فیلمی از خشک شدن تعدادی اصله درخت در خیابان «ولیعصر» (پهلوی) تهران در فضای مجازی منتشر شد. در حالی که یکی از اعضای شورای اسلامی شهر تهران از جریمه ۱۱۷ میلیارد تومانی برای عامل خشکاندن این درختان خبر میدهد، مسئولان دانشگاه «الزهرا» در اقدامی خودسرانه درختان محوطه «ده ونک» را قطع و نابود کردند حال آنکه به گفته ناصر امانی عضو شورای اسلامی شهر تهران مسئولان این دانشگاه با وجود اینکه پیشتر سابقه قطع دستکم «۱۱ درخت» را داشتهاند حتی یک ریال هم بابت این اقدام جریمه پرداخت نکردهاند. آیا جریمه درختانی را که سالیان سال برای رشد و بالیدن آنها زمان صرف شده، دوباره بر میگرداند و یا دیگران را از چنین اقداماتی باز میدارد؟
کیهان لندن در این گزارش ضمن گفتگو با دو روزنامهنگار و یک شهروند ساکن تهران که از نزدیک موضوع قطع و خشکاندن درختان در تهران و برخی از شهرها را دنبال کردهاند به این موضوع حیاتی پرداخته است.
مهدی روزنامهنگار ساکن تهران با اشاره به قطع و خشکاندن درختان در مناطقی نظیر خیابان «ولیعصر» و دانشگاه «الزهرا» میگوید: «از همینجا میتوان فهمید که پشت قطع یکسری از این درختان نهادهای قدرتمند هستند که هیچ نیرویی حریفشان نمیشود چون قاعدتا کسانی برای پرداخت جریمه قطع یک درخت بیتوجه هستند که یا توان مالی بالایی دارند یا متصل به یک نهاد قدرتمند نظامی یا شهرداری باشند، مثلا دیدیم که در زمان قالیباف درختان بسیاری در مناطقی نظیر چیذر یا حاشیه بزرگراه آزادگان قلع و قمع شدند و هیچ برخورد قضایی هم با مرتکبان این موارد انجام نشد.»
قطع شبانه درختان پارک و فضای سبز محله «چیذر» توسط مأموران شهرداری زاکانی!
او به یکی از موارد «پاکسازی» و نابودی فضای سبز تهران چنین اشاره میکند: «بالای ایستگاه مترو صدر و بالای پل صدر محوطه بسیار بزرگیست که قبلا یک زمین بزرگ سرسبز بود، آنجا در حال حاضر ساخت و ساز می شود برای یک پاساژ بسیار بزرگ تفریحی تجاری به تقلید از کشورهای دیگر و در این مورد خاص به تقلید از «چشم لندن» به نام «چشم تهران»! وقتی شناسنامه این ساختمان و سهامدارش نگاه میکنید به «بانک دی» میرسید؛ «بانک دی» به کجا وصل است؟ به «بنیاد شهید»! یک نهاد قدرتمند دولتی! البته از سال ۹۵ – ۹۶ مراحل ساخت این پروژه بسیار کند پیش میرود با این حال سازه بنا شکل گرفته است، اما این فقط مشتی نمونه خروار است ما پروژههای زیادی در تهران داریم که سرمایهگذاران آنها بانکهای مختلفی هستند که پشت این بانکها نهادهای قدرتمند دولتی قرار دارند، یکی از نمونههای بارز این پروژهها «ایران مال» در منطقه ۲۲ تهران است در یک محوطه پردرخت و جنگلی آمدند چنین فضای بزرگی را ساختند!»
افشین یک روزنامهنگار دیگر ساکن تهران نیز در این زمینه معتقد است: «برای ساخت بسیاری از پاساژها در تهران درختان فراوانی را قطع کردند، همین دو سال پیش یک پاساژ سمت اقدسیه ساختند به اسم « اطلس مال» که درختان مجاور این برجها را به دلیل پوشاندن نمای این برجها قطع کردند!»
او به پروژه «ایران مال» و سهامدار این پروژه «بانک آینده» اشاره میکند و معتقد است: «پروژه “چشم تهران” در مقایسه با پروژههای بزرگی نظیر « ایران مال» آنقدر کوچک است که اصلاً به چشم نمیآید. در هر پهنهای که خانهباغ بوده برجهایی بالا آمدند. در مجاور خیابان «ولیعصر» هم وضعیت بدتر است؛ یکسری بانکها و نهادهای قدرتمند هستند که به راحتی درختان را خشک میکنند و بدون دغدغه مالی جریمه آن را هم اگر لازم باشد میپردازند که البته مشخص نیست آیا در عمل این پرداختها انجام میشود یا نه. برای نمونه چند سال پیش یک نمایشگاه ماشین در خیابان «ولیعصر» درختان مجاور خود را قطع کرد ولی خبری از برخورد قضایی و پرداخت جریمه منتشر نشد.»
در ادامهی این گفتگوها، مریم یکی از شهروندان ساکن خیابان «ولیعصر» (خیابان پهلوی) و چهارراه «جمهوری» (چهارراه شاه) به این بحث میپیوندد و میگوید: «نهادهای قدرتمند با اجرای پروژههای شهری بیحساب و کتاب خود درختان تهران را نابود میکنند، در ضلع جنوبی خیابان «ولیعصر» دیگر درختی باقی نمانده ولی بالای پارک وی و محمودیه همچنان این درختان عین تونل سرتاسر خیابان را پوشاندهاند اما در این نقاط هم پاساژ سازی و ساختمانسازی و «پاکسازی» و درواقع نابودی فضای سبز در حال انجام است.»
بجز مغازهداران و صاحبان سرمایه، کارخانهها هم در از بین بردن درختان تهران نقش دارند. گزارشهای منتشر شده در امرداد جاری اشاره میکند که کارخانه سیمان در جنوب تهران درختانی را در این منطقه نابود کرده است.
در شهریورماه ۱۳۹۵ صدها اصله درخت کاج در حاشیه مسیر دوچرخه سواری چیتگر در ۱۵ کیلومتری غرب تهران به بهانه خشکیده شدن و آفتزدگی قطع و به صورت پشتههایی روی هم انبار شدند که اعتراض بسیاری از بازدیدکنندگان و شهروندان تهران را برانگیخت.
مهدی روزنامهنگار ساکن تهران به یکی از موارد دیگر نابودی فضای سبز در پایتخت اشاره میکند و میگوید: «از تهران به سمت کرج که خارج میشوید محوطه سرسبز چیتگر را میتوانید ببینید؛ بسیاری از پروژههای منطقه ۲۲ نظیر «ایران مال» تکه تکه چیتگر را نابود کرده و حالا چیتگر از یک کمربند سبز بزرگ به یک محوطه سبز بسیار کوچک تبدیل شده. هربار که به سمت کرج میروم میبینم که از تعداد درختان این منطقه کم شده. تا پنج سال دیگر با این شتابی که در حال طی شدن است از آن محوطه بزرگ سرسبز شاید یک پارک کوچک باقی بماند.»
این روزنامهنگار ضمن ارزیابی روند تغییر تهران طی پانزده سال گذشته معتقد است: «این شهر با شتاب بالایی به سمت خالی شدن منابع طبیعی حرکت میکند، درختان به دلیل آفت و کمآبی و عدم رسیدگی در حال خشک شدن هستند. در کرج هم همین روند تخریبی دیده میشود. به همین دلیل پرندهها کم شدهاند! در تهران حتی گنجشک هم زیاد دیده نمیشود؛ بیشتر کبوتران «یاکریم» یا کلاغ دیده میشود که شیوه زندگیشان با پرندههای درختی متفاوت است. شهر به طرز فجیعی از منابع طبیعی خالی میشود؛ پارک و فضای سبزی به تهران اضافه نشده و به پارکهایی هم که از گذشته وجود داشتهاند رسیدگی نمیکنند.»
مهدی در ادامه با اشاره به شدت گرفتن نابودی فضای سبز در تهران و بیتفاوتی شهرداریها نسبت به این موضوع اضافه میکند: «گاه دیده میشود که شهرداریها حتی به نوعی در این تخریب و نابودی همکاری میکنند. همین فروردین ماه خبری منتشر شد مبنی بر اینکه مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران ۲۰۰ اصله از درختان دانشگاه تهران را قطع کرده و بعد گفتند میخواهیم این درختان را جابجا کنیم در حالی که این درختان را کنده و برده بودند! به نظر میرسد منافع اقتصادی مافیاها اعم از مافیاهای بلوک قدرت و همچنین مافیاهایی که پشتشان به سرمایه و روابط گرم است، بر قوانین و مقررات نیمبند غلبه دارد. برای نمونه در منطقه سرخه حصار نیز همین تخریب در حال انجام است. وقتی بروید به بالای کوه دارآباد و سمت سرخه حصار را نگاه کنید میبینید که در بخش میانی سرخه حصار ساخت و ساز در حال انجام است. این ساخت و سازها را چه کسانی انجام میدهند؟! مجوز آنها را کدام مقام و نهاد صادر کرده؟! بطور حتم پارتی پرزوری داشته که توانسته چنین مجوزی را دریافت کند.»
قطع ۲۰۰ اصله از درختان دانشگاه تهران توسط مرکز زلزلهنگاری و جایگزینی با نهال!
مریم که بارها با چند نفر از مغازه داران خیابان «ولیعصر» (پهلوی) به خاطر خشکاندن چنارها بحث و مشاجره کرده است ادامه میدهد: «بارها مشاهده کردهام که کسبه خیابان تعمداً پای این چنارها گازوئیل و بنزین میریزند. بارها با آنها مجادله کردم که بیفایده بود. بارها نیز شاهد افتادن این چنارها در خیابان بودهام که گاه خساراتی نیز در بر داشت.»
تنها درختان تهران و کرج نیستند که قلع و قمع شده و ایستاده خشکانده میشوند. بیشتر شهرهای بزرگ ایران با این فاجعه محیط زیستی از فضای سبز و محوطههای پردرخت خالی میشوند. روندی که به نوبه خود اثر تخریبی در چرخه اکوسیستم گذاشته و از یکسو به خشکی و کمبارانی و از سوی دیگر به تغییرات ناگهانی اقلیمی مانند تشدید بارانهای موسمی و سیلابهایی که هیچ مانعی در مسیر خود به سوی شهرها و روستاها و خانه و کاشانه مردم نمییابند، میانجامد.
افشین در این زمینه میگوید: «در منطقه شرق کرمان کوه بلندی به نام « صاحبالزمان» قرار دارد که قبرستان شهر هم در آنجا واقع است. پایین این قبرستان یک پارک جنگلی بزرگ است که در سال ۹۴ یک باند مافیایی در کرمان متشکل از نهادهای امنیتی و برخی از اصلاحطلبان مثل مرعشی طرح ساخت تله کابین در دل این کوه را پایهریزی کردند! کوه را ساییدند و از وسط شکافتند و زندگی طبیعی گیاهان را از بین بردند و همزمان به وقوع خشکسالی و کمآبی از بین رفتن بیشتر درختان این منطقه دامن زدند.»
ساز و کار برخورد با قطعکنندگان درختان و نابودی فضای سبز در پایتخت و دیگر نقاط ایران نشان میدهد که دریافت جریمه و برخورد قضایی با متخلفان نیز پاسخگو نیست چرا که همچنان درختان بسیاری به دلایلی نظیر برجسازی و پاساژ و مراکز پولساز برای گروههای مافیایی قطع میشوند!