زینب مولاییراد و میثم پیرفلک مادر و پدر کیان با حکم قضایی به دادگاه احضار شدند. مادر کیان پیشتر از حضور در هنرستان محل کارش «تا اطلاع ثانوی» منع شده بود و میثم نیز در پی آسیب ناشی از شلیک مأموران حکومتی در بستر بیماری است و فقط با برانکارد امکان جابجایی او وجود دارد.
مهرداد پیرفلک عموی کیان در استوری صفحه اینستاگرام خود خبر داد که برای میثم پیرفلک، پدر کیان، و زینب مولاییراد، مادر او، احضاریه قضایی صادر شده است.
مهرداد پیرفلک روز پنجشنبه ششم بهمن نوشت: «زن برادر را تعلیق کردند و برای او و برادرم که حتی توان نشستن ندارد» و «با زخمهای عمیق و تن بیرمق» تحت مراقبت ۲۴ ساعته است، احضاریه میفرستند.
آموزش و پرورش ایذه از روز اول بهمن مادر کیان را از ورود به هنرستان محل کار خود منع کرد. کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران گزارش داده که روز شنبه یک بهمن ۱۴۰۱، زینب مولاییراد مادر کیان پیرفلک در هنرستان فاطمیه شهرستان ایذه، محل خدمت خود حضور یافته اما به او گفته شده باید به حراست اداره مراجعه کند.
این کانال نوشته که حراست آموزش و پرورش ایذه بعد از مراجعه به او گفته تا اطلاع ثانوی حق حضور در مدرسه را ندارد. بر اساس این گزارش زینب مولاییراد تا کنون هیچگونه ابلاغیهای مبنی بر ارتکاب تخلف دریافت نکرده و منع حضور او در محل کار به صورت «شفاهی» و بدون «مجوز کتبی» اعلام شده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران تأکید کرده که «سوال اینجاست طبق کدام قانون و مجوز خانم مولایی حق ورود به محل خدمت را ندارد؟ اگر ایشان تخلفی انجام دادند و باید مجازات شوند چرا تا کنون بصورت کتبی ابلاغ نشده؟ و در آخر چگونه امکان دارد بدون هیچ مجوز کتبی از ورودشان جلوگیری شود؟»
زینب مولاییراد در حالی از کار منع شده که همسرش، میثم، نیز حدود دو ماه است به دلیل جراحات ناشی از شلیک مأموران جمهوری اسلامی در بستر بیماری است.
مادر و پدر کیان در شرایطی به دادگاه احضار شدهاند که یک منبع آگاه به «کیهان لندن» میگوید که جراحات پدر کیان به دلیل شلیک گلوله مأموران حکومتی و اصابت گلوله به چند نقطه از لگن و پهلو و پا شدید است. میثم نه قادر به راهرفتن و نه حتی نشستن و ایستادن است. او الان در خانهای در نزدیکی بیمارستان عرفان تحت مراقبت درمانی خانگی است. او الان به دادسرای خوزستان احضار شده اما نه تنها تحت بستری خانگی است بلکه حتی امکان جابجایی او بدون برانکارد وجود ندارد.»
این منبع آگاه درباره علت احضار مادر و پدر کیان به کیهان لندن گفته که «به هر حال این خانواده ایستادگی زیادی از خود نشان دادهاند و حاضر نشدند روایت حکومت از حادثه تلخی که به کشته شدن کیان و چند شهروند دیگر در ایذه شد را بپذیرند و تکرار کنند. بلکه در گفتگو با رسانههای داخلی و همچنین مادرش در خاکسپاری کیان روایت حکومت را رد کرد. همه اینها باعث شده این خانواده ایرانخواه زیر ضرب فشارهای امنیتی قرار بگیرند. درباره احضار هم مدتهاست دادگستری خوزستان در اهواز و ایذه به دنبال کشاندن پدر و مادر کیان به دادسرا است. آنچه مشخص است دادگستری به دنبال به جریان انداختن یک پرونده درباره تیراندازی به شهروندان در ایذه است. روایت حکومت تیراندازی تروریستی است که از سوی شهروندان رد شده. حالا پدر و مادر کیان را به عنوان «مطلع» احضار کردهاند و احتمالا به دنبال ثبت اظهارات این دو هستند که مطمئنا پدر و مادر کیان روایت خودشان که شاهد واقعه بودند را بیان میکنند.»
ممنوعالکار شدن مادر کیان پیرفلک؛ فرزند را کشتند و مادر تا اطلاع ثانوی حق کار کردن ندارد!
گفتنی است میثم پیرفلک روز چهارشنبه ۲۵ آبان به همراه همسر و دو فرزند ۱۰ ساله و ۳/۵ سالهاش، کیان و رادین، در ایذه در حال عبور از خیابان بودند که اتومبیل آنها از سوی مأموران جمهوری اسلامی هدف رگبار گلوله قرار گرفت. میثم و کیان فرزند ۱۰ سالهاش که روی صندلی عقب سمت راننده نشسته بودند مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. کیان در دم جانباخت و میثم بیهوش به بیمارستان منتقل شد.
وضعیت میثم به حدی وخیم بود که شبانه از ایذه به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شد. در بیمارستان گلستان چند عمل جراحی روی میثم انجام شد و در نهایت پس از سه هفته، در پی ناپایدار شدن دوبارهی وضعیت و به توصیه پزشکان، او به بیمارستان «عرفان» در تهران منتقل کردند. هفته گذشته میثم پیرفلک از بیمارستان به خانهای در تهران منتقل شد تا ادامه روند درمان در خانه ادامه پیدا کند. او به دلیل آسیب نخاعی توان نشستن، راه رفتن و ایستادن را ندارد.
خانواده تصمیم گرفته بودند خبر جان باختن کیان را از او پنهان کنند تا این خبر ناگوار بر روند بهبود و درمان او اثر منفی نگذارد. دوم دیماه همزمان با چهلم کیان پیرفلک میثم از جان باختن فرزندش مطلع شد. رضا پیرفلک برادر میثم با انتشار تصویری که رادین، برادر کوچکتر کیان پیرفلک، را در آغوش پدرش میثم نشان میدهد، نوشت: «رادین جان پدرت را محکم در آغوش بگیر و آرومش کن چون اون الان دیگه میدونه که کیان نیست. الان دلخوشیش تو هستی، تو بوی کیان را میدی و خاطرات کیان را برای بابایی زنده میکنی.»
جان باختن کیان، کودکی تیزهوش و دوستداشتنی و با استعداد و با آرزوهای بزرگ بود از جمله اینکه مخترع شود، نه تنها خانواده بلکه کل ایرانیان را تحت تأثیر قرار داد. شب حادثه پس از آنکه کیان در بیمارستان ایذه جان میبازد، مادر کیان از هراس اینکه مبادا مأموران امنیتی پیکر کودکاش را بدزدند و پنهانی به خاک بسپارند، با کمک اقوام نزدیک پیکر کیان را از بیمارستان تحویل گرفت و به خانه برد و با گرفتن یخ از همسایهها برای قرار دادن روی پیکر فرزندش تا صبح در کنار او ماند تا ساعت خاکسپاری فرا برسد.
بلافاصه پس از جان باختن وی ویدئوهای او که از علاقهاش به اختراع و رباتیک گفته بود و ویدئوی قایقی که خودش اختراع کرده بود تا در جشنواره علمی «جابربن حیان» شرکت کند در شبکههای اجتماعی هزاران هزار بار چرخید و دیده شد. کیان در ویدئوی آزمایش قایقاش با عبارت «به نام خدای رنگین کمان» توضیحاتاش را آغاز کرد و با «پس نتیجه میگیریم که کار میکند» به پایان برد.
«به نام خدای رنگین کمان» و «قایق» به سرعت با نام کیان پیرفلک پیوند خورد. همچنین «یخ» برای بسیاری از ایرانیان یادآور رنج بیپایان و توصیفناشدنی و تصورناپذیر مادر کیان در شب از دست دادن فرزندش است.
شامگاه چهارشنبه ۲۵ آبان بیش از ۱۰ نفر در ایذه با شلیک مأموران حکومتی کشته و زخمی شدند. در این میان به جز کیان، دو کودک دیگر به نام سپهر مقصودی و آرتین رحمانی نیز جان باختند.
جمهوری اسلامی در دروغی وقحیانه ادعا کرد تیراندازی به سمت مردم از سوی مأموران حکومتی نبوده و یک حمله تروریستی بوده است! شهروندان اما چنین ادعایی را رد کردهاند و در مراسم خاکسپاری کیان پیرفلک، مادرش پشت بلندگو ماجرای شب حادثه را تعریف و تأکید کرد این حمله تروریستی نبود و مأموران حکومتی به سوی آنها و دیگر شهروندان شلیک کردند.