همزمان با افزایش فشارهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی محمد بن عبدالرحمن آل ثانی وزیر خارجه قطر به تهران سفر کرد. هرچند در گذشته سفر مقامات برخی کشورها مثل قطر و عمان به ایران میتوانست برای تهران زمینههای بازشدن کانالهای پنهانی مذاکره با غربیها به ویژه آمریکا باشد اما تحلیلگران معتقدند رژیم ایران در تنگناهایی قرار گرفته که کار از میانجیگری و زد و بندهای پشت پرده گذشته هرچند در سیاست همه چیز محتمل است.
حسین امیرعبداللهیان که قدرت حاکم وی را «حاج قاسم دیپلماسی» و «دیپلمات مقاومت» مینامید، حالا از سوی همین جریان با شدیدترین انتقادات روبرو شده است. آنها نمیگویند یا نمینویسند که امیرعبداللهیان «بیعرضه» است اما آنچه در توصیف عملکردش میگویند دقیقاً هیچ معنای دیگری جز بیعرضگی و جنسی که روی دست فروشنده باد کرده ندارد!
امیرعبداللهیان که با توپ پُر سکان وزارت خارجه جمهوری اسلامی را پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم به ریاست ابراهیم رئیسی در امرداد ۱۴۰۰ به دست گرفت کارش به جایی رسیده که زیر انتقادات حامیان دیروز خودش قرار گرفته است. حالا به او میگویند «منفعل» و «ناتوان» هرچند زیر فشارها اخیراً مجبور شده بجای عبارات «شیک دیپلماتیک» ادعا کند «اگر اقدامی علیه سپاه پاسداران انجام شود پاسخ ایران بسیار سخت خواهد بود.»
شکست مذاکرات اتمی بیش از همه امیرعبداللهیان و دستیارش علی باقری را به حاشیه بُرده است. حتا زمزمههای در مورد بازگشت پرونده اتمی به شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی شنیده میشود. این در حالیست که با وجود همه بلوفهای جمهوری اسلامی، زورش به «احیای برجام» نرسید. حتا با وجود اینکه حکومت راضی شد سپاه پاسداران از فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا خارج نشود اما گره برجام آنقدر کور شد که برای دادن امتیاز به غرب به ویژه پس از آغاز خیزش انقلابی مردم ایران علیه جمهوری اسلامی دیگر دیر نیز شد.
اروپاییها که تا یکی دو سال پیش مدام برای «احیای برجام» دستشان جلوی رژیم ایران دراز بود حالا جلوتر و سختگیرانهتر از آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی ایستادهاند. سرکوب خیزش ضدحکومتی در ایران و پشتیبانی رژیم از روسیه در تجاوز علیه اوکراین از اصلیترین دلایل دولتهای اروپایی برای کنار رفتن بیسر و صدا از مذاکرات است.
غربیها در عمل اجرای «پلان B» علیه جمهوری اسلامی را با هدف «مهار اتمی و منطقهای» رژیم آغاز کردهاند. واقعیتی که جسته و گریخته در صحبتهای مقامات ارشد نظام و رسانههای حکومتی با کلیدواژه «جنگ ترکیبی» به آن اشاره میشود.
تحریمهای پی در پی علیه جمهوری اسلامی از سوی غربیها و فشار آمریکا به جمهوری خلق چین برای توقف خرید نفت ایران و همچنین فشار به عراق برای قطع قاچاق ارز به ایران اقتصاد جمهوری اسلامی را ویرانتر خواهد کرد. برای جمهوری اسلامی بدتر از همه اینست که نسخهای برای خروج از بحران ندارد. دیگر آزمایش موشکی و شعار «بستن تنگه هرمز» و «خروج از NPT» یا افزایش ذخایر اورانیوم تأثیر ویژهای در پیشبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ندارد.
روزنامه بدنام «کیهان» چاپ تهران در سرمقالهاش به انتقاد از مواضع حسین امیرعبداللهیان پرداخته و مینویسد اینکه او میگوید تصویب تروریستی بودن سپاه در پارلمان اروپا «رویکرد احساسی» و «غالب شدن احساسات» بر اروپاییهاست یک دام است. در این نوشتار با کنایه به وزیر خارجه رژیم آمده اروپاییها آشکارا در حال دشمنی با جمهوری اسلامی هستند و هر «خباثتی» که در توان دارند اجرا میکنند اما کسانی که دم از منافع و امنیت ملی میزنند، پاسخ نمیدهند!
نه فقط روزنامه «کیهان» تهران بلکه روزنامه «فرهیختگان» که تیم رسانهای علیاکبر ولایتی مشاور خامنهای آن را اداره میکند نیز همین مواضع را مطرح کرده و با انتقاد از امیرعبداللهیان نوشته بود «با تروریستی اعلام کردن سپاه توسط پارلمان اروپا هرچند دستوری به شرکتها و دولتهای اروپایی ابلاغ نشده، اما با اتکا به این اقدام، آنها میتوانند دست به اقدامات محدودکنندهای نهتنها علیه سپاه، بلکه دولت ایران و شرکای تجاریاش بزنند.»
حسین امیرعبداللهیان: مذاکره فقط قهوه خوردن نیست؛ ۱۰میلیارد دلار بدهید تا برگردیم!
🔹 ژان ایو لودریان وزیر خارجه فرانسه بار دیگر تأکید کرد «باید درباره فعالیتهای موشکی ایران مذاکره صورت گیرد.»https://t.co/b4390O6YgR pic.twitter.com/SapfZD2rll
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) October 3, 2021
اختلاف در جمهوری اسلامی بر سر عملکرد حسین امیرعبداللهیان در شرایطی زیاد شده که اخیراً روزنامه «الجریده» چاپ کویت گزارش داد شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به علت نارضایتی از عملکرد امیرعبداللهیان در حال جمعآوری امضا برای استیضاح وی هستند.
نکته قبال توجه اینکه جریانی که انتقاد آشکار از امیرعبداللهیان را آغاز کرد، همان جریان منتقد محمدجواد ظریف است که او را به «مماشات» و گردن کجکردن جلوی غربیها متهم میکرد. آنها حسین امیرعبداللهیان را آوردند تا به خیال خودشان ادامه دهنده الگوی سلیمانی در سیاست خارجی باشد. با این توهم که بتواند مثلا «قدرت سخت» جمهوری اسلامی را به ابزاری برای پیشبرد «سیاست خارجی» تبدیل کند و دست بالا را در مذاکرات اتمی بگیرد اما این خیالات همگی نقش بر آب شد. هرچند علی خامنهای در همان دورانی که ظریف در رأس وزارت خارجه بود به صراحت گفته بود «وزیر خارجه فقط مجری است و تصمیم گیرنده نیست» و به این معنی چه ظریف و چه امیرعبداللهیان و چه هر فرد دیگری از هر جناح رژیم جز مجری دستورات خامنهای نبوده و نیستند و در نتیجه شکست آنها چیزی جز شکست رهبری نظام نیست.