«مؤسسه پژوهش و پیشبینی تجربی» طی نظرسنجی دیگری که در بهمنماه برگزار کرده، به بررسی وضعیت سیاسی در ایران و نگرشهای موجود در شرایط کنونی پرداخته است. این مؤسسه در مهر/آبان و در اوج انقلاب ملی ایران نخستین نظرسنجی خود را در ارتباط با نافرمانی مدنی انجام داده بود و اکنون مقایسه برخی روندهای مشترک در دو نظرسنجی با توجه به شرایط ایران میتواند برای پیشبینیهای تجربی سودمند باشد.
این مؤسسه که نظرسنجیها را با هدف برای بررسی پژوهشی جهت تشخیص روندهای قابل پیشبینی سیاسی و اجتماعی بر اساس تجارب عینی انجام میدهد، در همین ارتباط مینویسد: «ما در دومین پژوهش کمی و تجربی خود که در بهمنماه ۱۴۰۱ انجام شد، نگرشهای سیاسی در ایران را مورد بررسی قرار دادیم. پرسش محوری ما برای این مطالعه این بود: چه کسی ایرانیان را نمایندگی میکند؟»
نظرسنجی این مؤسسه برای رسیدن به پاسخ این پرسش، سه گروه از افراد سیاسی و مدنی و رسانهای را به پرسش گذاشته است. بیشتر پاسخدهندگان تمایل خود را نسبت به شاهزاده رضا پهلوی و پادشاهی مشروطه در ایران بیان کردهاند. چهرههایی نظیر ورزشکاران رده بالا، فعالان مدنی و هنرمندان و افراد رسانهای که به عنوان اپوزیسیون نیز عمدتا در شبکههای اجتماعی و رسانهها و به صورت آنلاین ظاهر فعالیت میکنند، مورد پرسش قرار گرفتهاند.
در گزارش این نظرسنجی توضیح داده شده است که مخاطبان این نظرسنجی مردم ایران بودهاند و در مدتی که پرسشها در دسترس قرار داشتند، ۹هزار تن از آن بازدید کرده و پس از بررسی و استفاده از روش «گلوله برفی» ۲۶۳۹ نظردهنده معیار بررسی قرار گرفت. ضریب اطمینان این نظرسنجی ۹۵ درصد و میزان خطا ۲ درصد بوده است.
یکی از نتایج این نظرسنجی این است که اعتراضاتی که از اواخر شهریورماه ۱۴۰۱ پس از قتل حکومتی مهسا امینی آغاز شده، با هدف پایان دادن به نظام جمهوری اسلامی و تغییر رژیم است. در عین حال حضور ستارههای فوتبال مانند علی کریمی و علی دایی و هنرمندانی چون شاهین نجفی بیانگر نفوذ و قدرت و جایگاه ورزشکاران و هنرمندان در این حوزه است.
مسیح علینژاد در میان چهرههای رسانهای بیشتر مورد توجه است و پس از او پوریا زراعتی و فرداد فرحزاد قرار دارند.
به گزارش «مؤسسه پژوهش و پیشبینی تجربی» بررسی پاسخها نسبت به چهرههای سیاسی و مدنی و رسانهای نشان میدهد که مخاطبان به دنبال مدل و الگوهایی هستند که به آنها باور داشته و فکر میکنند که با آنها ارزشهای مشترکی دارند. با اینهمه نوستالژی پهلوی و میل به بازگشت آنها بیش از همه در این نظرسنجی بازتاب دارد. بطوری که ۷۹/۹ درصد از پاسخدهندگان از شاهزاده رضا پهلوی حمایت میکنند. این نتیجه همزمان نشان میدهد که مردم ایران نه تنها به دنبال تغییر در رهبری جامعه بلکه خواهان تحول ریشهای و پایان رژیم جمهوری اسلامی هستند. اینهمه در حالیست که آیتالله علی خامنهای با شش دهم درصد، یعنی تقریبا ۴۹۵ هزار نفر، حتا دیگر رهبر اکثریت حامیان جمهوری اسلامی در ایران نیز نیست!
این نظرسنجی به روشنی نشان میدهد که مردم ایران به دنبال مدیریت و برقراری شرایط جدید برای کشور خود هستند و گذشته از اینکه نوستالژی پهلوی یک گرایش ماندگار در میان مردم به نظر میرسد، آنها به چهرههای تاثیرگذاری نیز توجه نشان میدهند که ارزشهایی مانند آزادی، میهندوستی، رفاه و آبادانی، حقوق بشر و عدالت را نمایندگی کنند.
این تمایلات و خواستها در تناقض کامل با نظام جمهوری اسلامی قرار دارد که یک حکومت مذهبی و فرقهای و متکی بر «ولایت مطلقه فقیه» است. تنوع فرهنگی و زیست ایرانیان بیش از چهار دهه است که با چنین ساختاری تحت فشار شدید قرار گرفته و نسلهای جوان از اینهمه محدودیت و ممنوعیت که با روح زمان همخوانی ندارد، عاصی شدهاند. قتل حکومتی مهسا امینی در شهریور ۱۴۰۱ به آتشی که هر بار از جمله از دی ۹۶ به اینسو زیر خاکستر پنهان شد، دامن زد و آن را شعلهور کرد. شهروندان در سراسر ایران به خیابانها آمدند و اعتراضاتی را رقم زدند که خود پس از مدتی آن را در شعارهای خود انقلاب نامیدند.
در این میان، باید تأکید کرد که اعداد و ارقام دروغ نمیگویند و نظرسنجیهای علمی و دستکاری نشده چه در شرایط عادی و چه در اوضاع غیرعادی یکی از مبانی پژوهشها و پیشبینیهای تجربی هستند. در حالی که بر اساس نظرسنجی بهمنماه نیز مشخص میشود که مردم به سوی تشکیل یک حکومت سکولار و جدایی دین از حکومت میروند اما ارادهی جمهوری اسلامی برای بقا همچنان پابرجاست و همین جامعه را در وضعیت پیچیدهای قرار داده است.
«مؤسسه پژوهش و پیشبینی تجربی» در گزارش خود با تأکید بر اینکه نتایج نظرسنجی بیانگر آرزو و روزشماری مردم برای تغییر شرایط و رسیدن به آزادی با تغییر رژیم است، مینویسد که در این نظرسنجی بیش از ۶۰ درصد از شهروندان ایران از نظام پادشاهی در ایران حمایت کردهاند؛ ۱۷/۵ درصد خواهان جمهوری دموکراتیک بودهاند و ۱۴/۵ درصد از شرکتکنندگان هنوز در اینباره تصمیمی نگرفتهاند. این نتیجه بیانگر این نکته است که بسیاری از شهروندان ایران خواهان و پشتیبان تداوم جامعه سکولار پیش از انقلاب ۱۳۵۷ هستند. به همین دلیل نیز هست که بیش از دو سوم پاسخدهندگان شاهزاده رضا پهلوی را به عنوان چهره شاخص اپوزیسیون نماینده و مرجع سیاسی تمایلات خود میدانند. اما ۱۶/۷ درصد نیز کسی را به عنوان نمایندگی از سوی خود انتخاب نکردهاند.
همچنین مریم رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق در کنار آیتالله علی خامنهای و ابراهیم رئیسی رئیس دولت سیزدهم در مجموع تنها از سوی ۱ درصد از پاسخدهندگان انتخاب شده است. ۰/۹ درصد از پاسخدهندگان از افرادی مانند میرحسین موسوی، مهدی کروبی و مصطفی تاجزاده حمایت کردهاند. نتایج این نظرسنجی نشانگر کاهش شدید طرفداران مقامات جمهوری اسلامی از آبان ۱۴۰۱ تا کنون است.
نگاهی به یک نظرسنجی علمی از ایرانیان؛ آیندهای برای حکومتگران اسلامی در افق سیاسی ایران دیده نمیشود
«مؤسسه پژوهش و بینش تجربی» در همین ارتباط به این نکته اشاره کرده که با توجه به بررسی نتایج نظرسنجی، شاهزاده رضا پهلوی در بین سایر چهرههای اپوزیسیون از یک وکالت ضمنی از سوی شهروندان ایران برخوردار است که میتواند به فعالیتها و اقدامات وی در عرصه بینالمللی چون بازتاب و پوشش رسانهای اعتراضات ایرانیان، کمکهای حقوقی، حمایتهای جهانی و سازماندهی اعتصابات و تحریم علیه جمهوری اسلامی مشروعیت ببخشد.