سازمان بهزیستی با اعلام آمار ۱۲۰ هزار نفری کودکان کار شناسایی شده در ایران گفته طرح جمعآوری این کودکان آنها را از از دسترس سازمان بهزیستی برای دریافت حمایت خارج میکند.
محمدرضا حیدرهایی سرپرست دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی ایران از وجود ۱۲۰ هزار کودک کار در کشور خبر داده و گفته که سال گذشته «۱۴ هزار و ۵۰۰ کودک خیابانی شناسایی شدند که حدود ۱۰ هزار و ۵۰۰ نفر از آنها از خدمات سازمان بهزیستی استفاده کردند و مابقی آنها تمایلی برای دریافت این خدمات نداشتند.»
محمدرضا حیدرهایی روز دوشنبه ۲۸ فروردین در گفتگو با خبرگزاری ایسنا با اعلام این آمار تکاندهنده گفت که این سازمان «مخالف جمعآوری کودکان کار و خیابان» است زیرا «جمعآوری این کودکان مشکل آنها را حل نمیکند، موضوع کودکان کار و خیابان مسئلهای است که باید ریشهای برطرف شود».
او توضیح داده در صورتی که دو الی سه هفته تمرکز خود را بر جمعآوری کودکان کار و خیابان قرار دهیم، ممکن است برای مدت زمانی شاهد حضور آنها در کف خیابانها نباشیم؛ حال آنکه مشکل آنها حل نشده و تنها مدل کاریشان تغییر کرده است. به طوریکه اگر آنها در گروه سنی نوجوان باشند ممکن است در فروش و جابجایی مواد مخدر از آنها استفاده شود و اگر کم سن و سالتر باشند به کارگاههای زیرزمینی یا زبالهگردی ورود پیدا کنند.
محمدرضا حیدرهایی همچنین گفته که «شاهد افزایش زبالهگردی کودکان هستیم» و «افرادی که در زمینه زبالهگردی فعالیت میکنند، زبالهگردی برایشان بیزینس بسیار جذابی است پس چه بهتر از کارگرانی استفاده کنند که دستمزد کمتری دریافت و مدت زمان بیشتری برایشان کار کنند».
طبق قانون حمایت از حقوق اطفال و نوجوانان، در موضوع کودکانِ کار و خیابان، شهرداریها موظف به تأمین فضا برای سازمان بهزیستی هستند تا از این طریق بهزیستی بتواند مدل حمایتی خود را اجرا کند. همچنین شهرداریها موظفاند مکانهای تفریحی و ورزشی خود را در مدت زمان مشخصی از شبانهروز بهطور رایگان در اختیار کودکان کار و خیابان قرار دهند.
سرپرست دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور تأکید کرده که به جای اینکه موضوع ساماندهی کودکان خیابانی بین دستگاهها پاسکاری شود و توپ را در زمین یکدیگر بیندازند، ۲۰ دستگاهی که قانون به آنها تکلیف کرده، به موضوع ورود و وظایف خود را در کنار یکدیگر با محوریت سازمان بهزیستی انجام دهند.
افزایش پرسرعت تعداد کودکان کار از چند سال پیش از سوی سازمان بهزیستی و فعالان حقوق کودک مورد تأکید قرار میگرفت.
برای نمونه حبیبالله مسعودی فرید معاون وقت امور اجتماعی سازمان بهزیستی در مهرماه ۹۸ از سرعت گرفتن شمار کودکان کار در ایران خبر داده بود. این در حالیست که در آن تاریخ و حدود سه سال و نیم پیش شمار کودکان کار « ۱۴ هزار کودک در تهران و ۷۰ هزار نفر» در کل کشور اعلام شده بود.
حبیبالله مسعودی البته تأکید کرده بود که «در رابطه با کودکان خیابانی تا به حال این کار نشده است. تمام آمارهایی که سازمانها یا اشخاص ارائه میدهند؛ حدسی است.»
افزایش مشکلات اقتصادی خانوارها سبب شده که کودکان زیادی ناچار به ترک تحصیل و ورود به بازار کار باشند. تنها بخشی از این کودکان در سطح خیابانها از جمله به عنوان زبالهگرد به چشم میخورند و اکثر کودکان کار در کارگاهها و کورههای آجرپزی و زمینهای کشاورزی مشغول به کار هستند. این کودکان که همگی به صورت غیرقانونی اشتغال دارند، غالبا در آمارها دیده نشده و جایی ندارند.
مقایسه آمار کودکان ترک تحصیل کرده با آمار اعلام شده از جمعیت ۱۲۰ هزار نفری کودکان کار نیز احتمال بیشتر بودن تعداد کودکان کار را تقویت میکند.
تازهترین گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی که اسفندماه گذشته منتشر شد با ارائه آماری از دانشآموزان اعلام کرده که تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ معادل ۹۱۱ هزار و ۲۷۲ کودک و نوجوان بوده و بیش از ۲۷۹ هزار دانش آموز ترک تحصیل کردهاند. این ارقام نشان میدهد طی ۶ سال تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصیل در کشور بیشتر از ۱۷ درصد افزایش پیدا کردهاند.
افزایش شمار کودکان بازمانده از تحصیل در ایران؛ فقر مهمترین علت است
پنج استان سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، خراسان رضوی، خراسان شمالی و گلستان بیشترین فراوانی نسبی بازماندگان از تحصیل را دارند.
برخی تحلیلگران و پژوهشگران تعداد کودکان کار در ایران را از دو میلیون تا ۵ میلیون و حتی تا ۷ میلیون نفر برآورد میکنند که شامل کودکان شاغل در کارگاههای زیرزمینی، کودکان روستایی شاغل در مزارع یا دامداریها و دیگر مشاغل خانگی میشوند.
از سوی دیگر در کنار کودکان ایرانی که پس از شیوع بیماری کرونا و اختلال در وضعیت معیشتی خانواده از تحصیل دور ماندهاند، باید کودکان مهاجر افغانستانی را هم در نظر داشت که پس از استقرار طالبان در آن کشور از تابستان ۲۰۲۱، تعدادشان در ایران بیشتر شده و تحت فشارهای چندجانبه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و کرونا، شرایط پیچیدهتری دارند.
همچنین کودکانی که به هر دلیل فرصت تجربه کافی برای حضور در محیطهای آموزشی ندارند، به دلیل اینکه پیش از رشد عقلی و آموزشهای لازم وارد «بازار کار» میشوند، در کمین انواع آسیبهای اجتماعی و جرائم از اعتیاد و سرقت و حتی قتل و البته مشکلات روحی و روانی قرار دارند.
«شبکه شرق» روز گذشته یک گزارش ویدئویی از یک مرکز تفکیک زباله در «صباشهر» تهران منتشر کرده که شمار زیادی کودک شامل کودکان ایرانی و افغانستان در آن مشغول به کار هستند.
سرپرست این کارگاه تفکیک زباله که خود را دایی کودکان کار مینامد، میگوید آنها هر روز از هشت صبح تا هفت عصر کار میکنند و ماهانه شش میلیون تومان حقوق میگیرند.
یکی از کودکان کار اما میگوید که تمام روزهای هفته از شش صبح تا هفت، هشت شب کار میکند و دستهایش زخمی شده است.
کودک کار افغانستانی دیگری به اسم «سهراب» هم میگوید مجبور است کار کند چون خرج خانه را باید بدهد. او هیچگاه در ایران مدرسه نرفته است چون «کارت اقامت» ندارد. کودک کار دیگری هم میگوید با وجود اینکه یک پایش مشکل دارد، مجبور است کار کند.