حامد محمدی- ناوگروه ۸۶ ارتش جمهوری اسلامی شامل ناوچه «دنا» و ناوپشتیبانی «بندر مکران» پس از ۲۱۳ روز دریانوردی از مأموریت «دور دنیا» شنبه ۳۰ اردیبهشت در بندرعباس پهلو گرفت. علی خامنهای آنها را «دلاور» خواند و بازگشتشان را به ایران تبریک گفت.
یک روز بعد ناخدا یکم فرهاد فتاحی فرمانده ناوگروه ۸۶ تشویقی گرفت و به درجه دریادار دومی ارتقاء یافت. او گفته بود حرکت این ناوگروه «درماندگی سلطهگران را نشان داد!»
فرمانده نیروی دریایی ارتش در پیامی اعلام کرد «قدرت ایران در عمق اقیانوسها تثبیت شد و تحریم و تهدید برای ارتشیها معنا ندارد.»
بازگشت این ناوگروه به ایران با دو رویداد همزمان شد: اعدام مجید کاظمی، سعید یعقوبی و صالح میرهاشمی متهمان پرونده «خانه اصفهان» و اعتراضات گسترده پس از آن و عبور فرماندهان ارشد نیروی دریایی آمریکا، بریتانیا و فرانسه مستقر در خاورمیانه از تنگه هرمز.
فرماندهان ارشد نیروهای مسلّح در سبقت گرفتن از یکدیگر در تبریک و تمجید از پرسنل این دو ناو به رقابت پرداختند. سردار سرلشکر پاسدار محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی که از تئوریسینهای نظام برای «آزادی قدس» است، در خطابهای گفت: «فرماندهان و رزمندگان دلاور نیروی دریایی ارتش بدون خوف دریانوردی میکنند.» او اعلام کرد: «مأموریت ارتش در اقیانوسها ادامه خواهد داشت.»
گفته میشود ناوگروه دریایی ارتش قرار است برای اولین بار به قطب جنوب برود!
مأموریت پُرخطر
این مأموریت با خطرهای بزرگی روبرو بود. به عنوان مثال شهرام ایرانی فرمانده نداجا توضیح داد طراحان ناو دنا گفتند این ناو برای ۲۸ درجه کجی طراحی شده اما ناو ۱۲۰۰ تُنی با کجی ۴۸ درجه در توفان روبرو شده و مجبور شده از طوفانهای شدید از جمله در «تنگه ماژلان» [در آمریکای جنوبی] عبور کند.
پرسش قابل تأمل این است که چنین مأموریتی با این سطح از ریسک برای حکومت چه اهمیتی داشت؟ اما پیداست با هر میزان ریسک آنچه مقامات ارشد حکومت از اعزام دو شناور رزمی- پشتیبانی به آن سوی اقیانوسها به دنبالش بودند «قدرت سازی» بود.
واژگونی ناو تجسسی در حال ساخت «طلائیه» متعلق به نیروی دریایی ارتش یک کشته برجای گذاشت
یک شناور در حال ساخت نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی در اسکله صنایع کشتیسازی ارتش در بندرعباس واژگون شد. در این حادثه یکی از پرسنل نیروی دریایی جان باخت.https://t.co/uSUamGopo8 pic.twitter.com/SApIabRQjf
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) December 6, 2021
خبرگزاری «ایرنا» در یک مقاله مینویسد «یکی از ملزومات راهبردی شدن نیروی دریایی ارتش حضور در مناطق مختلف جهان و برافراشته کردن پرچم جمهوری اسلامی ایران در نقاط مختلف جهان است.»
این در حالیست که این مأموریت فراتر از ظرفیتها و امکانات جمهوری اسلامی بود و به همین خاطر مقامات از همینکه بدون تلفات به پایان رسیده است ابراز خرسندی میکنند. اما همه اینها مفاهیم و تعاریفی است که برای نظام مهم است. آنطرف ماجرا خانوادههایی قرار دارند که چشمانتظار بازگشت عزیزان خود بودند.
یادآوری تجربه تلخ پرسنل کشتی «سانچی» (دیماه ۱۳۹۶) یا انفجار ناو کُنارک ارتش (اردیبهشت ۱۳۹۹) برای تشویش و اضطراب همسران، مادران و پدران و فرزندان پرسنل این کشتیها کافی بود. برای همین هم آنها با دستهگُل و حلقههای گل در پایگاه نیروی دریایی کنار اسکله با شوق منتظر در آغوش گرفتن عزیزانشان بودند که پس از ۸ ماه به ایران بازمیگشتند.
بجز فرماندهان رده بالا، پرسنل میانی نیروهای مسلّح و خانوادههای آنها نیز قربانی سیاستهای جمهوری اسلامی به شمار میروند. نیروی دریایی ارتش در سالهای اخیر کم تلفات نداده است.
خودزنی نیروی دریایی راهبردی!
شلیک ناوشکن «جماران» به شناور «کُنارک» هنگام تمرین:
۱۹ کشته!
شدت انفجار پس از برخورد موشک به حدی بود که تعدادی از نیروهای مستقر روی عرشه #شناور_کنارک به دریا افتادند.#ناوشکن_جماران pic.twitter.com/0wj53OAFV4— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) May 11, 2020
با اینهمه حکومت برای نمایش اقتداری که تشنهی آن است اما در عمل جز بزرگنمایی و لاف و گزاف ندارد، عکاسان و خبرنگاران را بسیج کرد تا مراسم استقبال از «ناوگروه۸۶» را چنان بازتاب دهد که گویا رویداد شگفتانگیزی در عرصه نظامی روی داده است! اما آنچه به تصویر درآمد به نوعی تأیید این واقعیت است که بدنه نیروهای مسلّح متفاوت از فرماندهان ارشد فکر میکنند. درواقع آنها نیز مشابه اکثریت مردم معترض و ناراضی هستند تا حکومتیهایی که میخورند و میبَرند و راضیاند!
در این میان، شمار زیادی از همسران افسرانی که برای استقبال آنها آمده بودند با ظاهر آراستهای بودند که به طرفداران جمهوری اسلامی شباهتی ندارند. پوشش بسیاری از آنها مانتوهای روشن و روسری شل بود. حتا آنهایی که چادر مشکی بر سر داشتند خیلی پایبند به پوشیده شدن کامل موهای خود نبودند و آرایش مد روز داشتند.
در اسکله پایگاه نظامی دریایی جایی که فرماندهان ارشد نیروهای مسلّح حضور دارند و پر از آخوندهای عقیدتی- سیاسی است این زوجها یکدیگر را در آغوش گرفته و میبوسیدند. بعضی از افسران جوانتر صورتشان را «سهتیغه» تراشیده بودند. کاری که در پادگانهای جمهوری اسلامی مورد شماتت قرار میگیرد.
گذشته از واقعیات اقتصادی و اجتماعی که مانند همه مردم در زندگی پرسنل نیروهای مسلح از دیده پنهان نیست، این مراسم نیز یکسری شواهد عینی به دست میدهد که از جمله میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
۱) شمار زیادی از پرسنل نیروهای مسلّح که برای استخدام از چند لایه گزینش عبور میکنند در نهایت از جنس سایر مردم هستند. در میان همسران آنها هم بیحجاب هست که به زور از روسری استفاده میکنند و هم با حجاب و چادری که همگی کنار هم در یک پایگاه زندگی میکنند.
۲) در میان نیروهای مسلّح افسران و درجهدارانی خدمت میکنند که به تعاریف و هنجارهای حکومتی در سبک زندگی خود التزامی ندارند و با وجود همه محدودیتها، به روشنی دیده میشود که با آنچه حکومت از آنها انتظار دارد بسیار فاصله دارند.
۳) از سوی دیگر، بعید است ارتشیها شعار مردم در جریان خیزش ملّی اخیر را نشنیده باشند. آنها فریاد میزدند: «ارتش تو یار ما باش!» ضمن اینکه بسیاری از افسران و درجهداران این دو کشتی همسن و سال معترضان اعدامشده یا جوانانی هستند که در اعتراضات کشته و زخمی شدند. همسران آنها همسن دختران و پسرانی هستند که بر اثر اصابت ساچمه بینایی خود را از دست دادهاند. از تصاویر آنها پیداست فرزندان بعضی از آنها همسن کیان پیرفلک و سارینا اسماعیلزاده هستند. از این تصاویر همچنین پیداست که پوشش همسران و دختران این پرسنل نیروهای مسلح به همان اندازهای است که «مهسا امینی» مجبور به رعایت آن شده بود. به نظر میرسد با وجود همه محدودیتهایی که در نیروهای مسلّح وجود دارد پرسنل در ردههای مختلف میدانند چه اقداماتی برای همصدایی با مردم هراندازه نامحسوس قابل انجام است.
۴) اینهمه در حالیست که پیامدها و شرّ برخوردهای خشونتبار حکومت در جریان سرکوبها و همچنین بدبینیها نسبت به نیروهای امنیتی در جامعه دامنگیر دستگاه امنیتی و انتظامی شده است. تلفات میان پرسنل واحدهایی از نیروهای مسلّح به ویژه نیروی انتظامی و مرزبانی به شدت بالا رفته است. پرسنل نظامی آگاهند که تنها بخشی از این تلفات مربوط به تلفات تعریف شده در مأموریتهایی مثل مبارزه با قاچاق مواد مخدر است و انگیزه انتقامجویی از سوی جامعه به ویژه در مناطق ملتهب کشور رو به افزایش است. بنابراین تا شکاف میان جامعه و پرسنل سایر واحدهای نیروهای مسلح بیشتر نشده و مکافاتِ جنایاتِ حکومت و مقاماتش گریبان آنها را نگرفته است، میبایست دست به کار شوند. به ویژه آنکه جمهوری اسلامی بنا به تجربه ظرفیت و انگیزه تحمیل یک درگیری نظامی به کشور و مردم را با هدف عبور خودش و خانوادههای مافیاییاش از بحرانهای داخلی را دارد بدون آنکه سود بقای جمهوری اسلامی به بدنهی نیروهای مسلح برسد.
بعید به نظر میرسد که ارتشیها از رویدادها کشور و خبرهای ناگوار اعدام بیاطلاع باشند و ندانند معترضان جانباخته و اعدامشده نیز عزیزانی داشتهاند که چشم به راه آنها بودند و ادامه چنین وضعیتی میتواند فاصلهی آنها را با مردمی که ظاهرا رنج این مأموریتها را برای خدمت به آنها بر خود هموار میکنند چنان زیاد شود که نتوان جبران کرد.