همایون مجد – وقتى صحبت از دیکتاتورى و دیکتاتورها به میان مىآید، در هر زمان و در هر کشورى، آنها همه وجوه مشترکى داشتهاند با هدفهاى مشترک: کوشش براى تحمیل نگرشها و برداشتهاى خوداز مقولهها و مباحث پیرامونى و بیرونى به مردمى که بر آنها حکومت مىکنند و نادیده گرفتن خواستهها و تمایلات کسانى که «تبعه» و پائیندست تلقى مىشوند.
استالین در اتحاد جماهیر شوروى با ایجاد وحشت در میان مردم بر آنها حکومت میکرد؛ حکومتاش به شدت تمامیتخواه بود و هر کسی را که با وی مخالفت میکرد از میان بر میداشت. نخست قدرت پلیس مخفی را افزایش داد و مردم را تشویق میکرد که از همدیگر جاسوسی کنند. بدین ترتیب در سالهاى حکمرانى خود میلیونها نفر را به جرمهای واهی به قتل رساند و بسیاری دیگر را بر اساس سیستم کمپهای کار اجباری به نام «گولاک» (Gulag) در سیبری به کار اجباری وادار کرد.
در نیمهی دوم دههی ۱۹۳۰، استالین سیاست موسوم به «پاکسازی بزرگ» (Great Purge) را در پیش گرفت که بر اساس آن افرادی را که به آنها سوء ظن میرفت از ارتش کشور و حزب کمونیست حذف کرد.
هیتلر در آلمان نازى، موسولینى در ایتالیا و مائوتسونگ در چین، هرکدام به گونهاى ماهیت دیکتاتورى را تصویر مىکردند. در دنیاى امروزىتر از جمله حافظ اسد، صدام حسین، روحالله خمینى و معمر قذافى را در چنین جایگاهی مىبینیم آنهم در حالی که برخى بر اساس دیدگاههای سیاسی خود، همزمان با اینکه نسبت به امثال استالین و مائو التفات دارند، معتقدند رضاشاه و محمدرضا شاه پهلوى را نیز میبایست در این ردیف قرار داد.
اما، در روزگار ما سیدعلى خامنهاى تصویر روشنترى از یک دیکتاتور دوران مدرن ارائه مىدهد.
او در دوره زمامدارى و حکومت مطلقه خود در نشان دادن ویژگىهاى چنین پدیدهاى هیچ فرصتى را از دست نداده است. با همکارى و یارى طیف گستردهاى از گماشتگان و «آتش به اختیارهاى» خود در تقریبا تمام نهادهاى کشورى، لشکرى و مذهبى، هرآنچه «دل تنگاش» مىخواهد به زبان مىآورد، مخاطبان خودخواسته یا خودناخواسته را وادار مىکند روى زمین بنشینند و به حرفهاى او گوش کنند، مهم نیست خوششان بیاید یا نیاید، چون «امت» هستند و باید بشنوند و نظرى نیز ابراز ندارند. کسانی را که از جمله ابوابجمعی «بیت رهبری» میپندارد میستاید- حتی اگر منفور ملت باشند- و کسانی را که «دشمن» مینامد میکوبد. هیچ حرف و نظر مخالفی را برنمىتابد و مهمتر از همه اینکه به هیچکس پاسخگو نیست.
علی خامنهای در سخنان اخیر خود با اشاره به اقلیتى که به نام مردم کرسىهاى مجلس را اشغال کردهاند، آنها را ستود: «سرافراز وارد مجلس شدید، انشاءالله سرافراز هم خارج شوید.»
نمایندگانى که با نادیده گرفتن نیازها، کاستىها و دشوارىهاى مردم، از جمله گرانى کمرشکن و بحران مسکن، و پرداختن متعصبانه به مقولههایی مانند نوع حجاب، و حمایت از سرکوب خشن خیزش مردمى و اعدامهاى گسترده، خشم عمومى را برانگیختهاند.
پیشتر انتظار میرفت این حالت به کاهش شانس نمایندگان برای انتخاب دوباره منجر شود، اما، به گفته صاحبنظران، با توجه به اینکه اصلاحطلبان و اعتدالیون از منتقدین عملکرد مجلس فعلی هستند، دفاع رهبر نظام از عملکرد مجلس اسلامی یازدهم باعث کاهش تمایل این دو جریان به صورت منسجم به انتخابات مجلس دوازدهم خواهد شد که قرار است در اسفندماه ۱۴۰۲ برگزار شود زیرا نقدشان به عملکرد مجلس فعلی به معنای تقابل با «مقام معظم رهبری» تلقی خواهد شد.
خامنهای که در دیدار با نمایندگان مجلس کنونی سخن میگفت اظهار داشت: «من از اوّل تشکیل این مجلس، اعتقاد خودم و علاقهی خودم به این مجلس را که از روی اطّلاع بود، عرض کردم، گفتم مجلس، مجلسِ انقلابی است. الان هم بعد از سه سال همین را تکرار میکنم. این مجلس بحمدالله مجلسی است انقلابی، باسواد، جوان، پُرتحرّک، پُرکار… حالا از گوشه و کنار، از چپ و راست، یک متلکی، یک حاشیهای، یک مثلاً چیزی گاهی به مجلس زده میشود، خب بگویند؛ نمیشود انتظار داشت که همه از آدم تعریف کنند؛ نه، بالاخره مخالفتهایی هم میشود، امّا واقع قضیّه همین است که عرض کردم؛ یعنی از روی آن اطّلاع و آگاهیای که بنده دارم، این است که این مجلس انصافاً این خصوصیّات را دارد. مجلس یازدهم مشکلات کشور را شناخته؛ مهم این است. مشکلات کشور شناخته شده و بر اساس شناخت مشکلات، قانون گذاشته شده؛ قانونهایی که تصویب شده یا الان در مجرای تصویب قرار دارد، اینها همه حاکی از آشنایی با مشکلات کشور است. وقتی مشکلات را انسان دانست، قانون را بر طبق مشکل وضع میکند. هدف این قوانین، مبارزه با فساد بوده، رفع تبعیض بوده، رفع انحصار بوده، بهبود فضای کسب و کار بوده و بقیهی مسائل اقتصادی دیگر. این قوانین با صراحت و قاطعیت نظر داده، حکم کرده و تصویب شده. اینهم مهم است؛ یعنی ملاحظه و لاپوشانی و مانند اینها در قوانین نیست.»
علی خامنهاى همچنین با نادیده گرفتن گزارشهایی که در مورد فساد و رانتخوارى از جمله تحویل اتومبیلهاى شاسى بلند به برخى نمایندگان منتشر شده است گفت: «یکی از امتیازات مجلس یازدهم که من اصرار دارم بگویم و به زبان بیاورم، سادهزیستی است؛ یعنی تا آنجایی که به من گزارش شده نسبت به بسیاری از افراد این مجلس، رفتار اشرافیمآبانه و نگاه از موضع بالا و به مردم بیاعتنائی کردن، یا نیست یا کمتر هست. حالا عرض کردم استثناءهایی هم وجود دارد؛ یعنی استثناءها هم الان جلوی چشم بنده هست، امّا روش کلّی این است؛ این روش کلّی خیلی چیز خوبی است. اینها را از دست ندهید.»
اما آیا مردمى که به نمایندگان فعلى رأی دادهاند، یا کسانى که انتظار مى رود به نمایندگان مجلس بعدى رأی بدهند، این «روش کلى» را تایید مى کنند و قبول دارند؟! آیا عملکرد آنرا در شرایطی که هزاران مشکل، از جمله معیشتى، گریبانشان را گرفته، مىپذیرند؟!
خامنهاى پیشتر نیز در اظهار نظرى درباره پیشنهاد برگزارى رفراندوم، روشن ساخت که براى او آنچه اساسا اهمیت ندارد، خواست و نظر مردم است.