به یاد سعید شفا؛ مرگ هم همیشه از آن خیابان خواهد گذشت

- سعید شفا کارشناس سینما، مدیر دو فستیوال سینمایی «تیبوران» و «جشنواره فیلم‌های ایرانی سن فرانسیسکو» و  روزنامه‌نگاری که به عنوان منتقد سینمایی  سال‌ها در نشریه معتبر «سن فرانسیسکو کرونیکل» قلم می‌زد، روز ۲۲ ماه مه ۲۰۲۳ بعد از مدت  کوتاهی بیماری در سن ۷۳ سالگی در بیمارستانی در شهر لاس وگاس در ایالت نوادا درگذشت.  
-  سیامک شفا تنها فرزند سعید شفا در مورد  علاقه پدرش به سینما می‌گوید: «آن سال‌های شکل‌گیری و تماشای وسترن‌های آمریکایی، پرده نقره‌ای سینما درواقع پنجره‌ای بود رو به دنیایی متفاوت  و زندگی مردمانی دیگر.  اما در حقیقت فیلم مورد علاقه پدرم "همشهری کین" اورسن ولز  بود. هرچند در دوران کودکی من، ما با هم فیلم‌های جیمزباندی شون کانری و راجر مور را هم تماشا می‌کردیم اما تخصص پدرم بیش از هرچیز در اطلاعات  دقیق و گسترده‌ای بود که درباره سینما و به‌خصوص سینمای ایران داشت. جشنواره تیبوران هم عشق واقعی پدرم بود که از علاقه  شدید او به ایجاد یک فستیوال سینمایی مستقل و غیرتجاری نشأت گرفته بود.»

شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ برابر با ۱۷ ژوئن ۲۰۲۳


پرستوها هر سال
به حیاط صومعه کاپیسترانو
بازخواهند گشت
و فصول سرآمده را جویباران همیشه
تا دریا بدرقه خواهند کرد
مرگ هم
مثل آن مرسدس بنز سیاه
همیشه از آن خیابان خواهد گذشت.

فیروزه خطیبی- سعید شفا کارشناس سینما، مدیر دو فستیوال سینمایی «تیبوران» و «جشنواره فیلم‌های ایرانی سن فرانسیسکو» و  روزنامه‌نگاری که به عنوان منتقد سینمایی  سال‌ها در نشریه معتبر «سن فرانسیسکو کرونیکل» قلم می‌زد، روز ۲۲ ماه مه ۲۰۲۳ بعد از مدت  کوتاهی بیماری در سن ۷۳ سالگی در بیمارستانی در شهر لاس وگاس در ایالت نوادا درگذشت.

خبر درگذشت سعید شفا در نشریات شمال کالیفرنیا– محل زندگی او در چند دهه گذشته- از جمله روزنامه محلی «Ark» در شهر «تیبوران» در حومه سن فرانسیسکو و محل برگزاری «جشنواره فیلم‌های ایرانی تیبوران» که وی پایه‌گذار و برگزارکننده آن بود و در میان دوستداران سینمای ایران و حامیان این جشنواره که توانست در ۱۵ سال گذشته این شهر ساحلی کوچک را در قامت یک مرکز هنری و سینمایی ارزشمند در شمال کالیفرنیا بر روی نقشه این ایالت قرار بدهد انعکاس زیادی پیدا کرد.

«تیبوران» یکی از اولین فستیوال‌های فیلم‌ ایرانی بود که از سال ۲۰۰۸  بدون هرگونه وابستگی با نهادهای سیاسی و مذهبی حکومتی سینمای ایران به نمایش فیلم‌های کوتاه و بلند داستانی سینماگران ایرانی و  فیلم‌هایی در ارتباط با ایران و ایرانیان فعالیت داشت. این جشنواره که در پائیز هر سال در شهر ساحلی  تیبوران در «مورین کاونتی» (غربی‌ترین نقطه «بِی اریا») برگزار می‌شد نه تنها می‌کوشید تا به پیشبرد فرهنگ و هنر در جامعه ایرانی– آمریکایی سن فرانسیسکو و نواحی شمالی کالیفرنیا کمک کند، بلکه در زمان کوتاهی پس از آغاز کار، توانست تبدیل به  مکانی برای نمایش آثار سینماگران ایرانی در تبعید از گوشه و کنار جهان شود.

فیلم‌های ایرانی در جشنواره بین‌المللی «تیبوران»

سعید شفا که در طول سال‌ها علاوه بر گزینش فیلم‌ها و برگزاری این جشنواره به نوشتن نقدهای سینمایی برای اغلب نشریات فارسی‌زبان در خارج از ایران اشتغال داشت،  به گفته خودش «این جشنواره را  بیش از هر چیز به منظور حمایت از فیلمسازان نوپا و مستعد ایرانی و برای سینماگرانی که به هر دلیل امکان نمایش فیلم‌هایشان را در داخل و یا خارج ایران نداشتند» پایه‌گذاری کرده بود و در طول پانزده سال گذشته  توانست بسیاری از فیلم‌ها و فیلمسازان مستعد ایرانی را برای نخستین بار به مخاطبان غیرایرانی معرفی کند.

بعد‌ها علاوه برحضور برجسته‌ترین سینماگران ایرانی و نمایش آثار کلاسیک سینمای ایران از جمله «خشت و آئینه» از ابراهیم گلستان که یکی از نشریات سن فرانسیسکو آن را با فیلم «پنج قطعه آسان» ساخته «باب رافلسون» آمریکایی مقایسه کرد،  این جشنواره توانست اولین اکران فیلم «زنان بدون مردان» را با حضور شیرین نشاط هنرمند گرافیست، شهرنوش پارسی‌پور نویسنده و بهروز وثوقی هنرمند سینما به نمایش درآورد و در طول سال‌ها مجموعه رنگارنگی از آثار سینمایی چون مستند بلند «برادران امیدوار» درباره نخستین جهانگردان ایرانی و سفر آنها به دور دنیا،  مستند کوتاه «بهرام» درباره  رپ‌خوان ایرانی ساکن سوئد و یکی از موفق‌ترین هنرمندان موسیقی زیرزمینی  را هم در کنار فیلم‌هایی از سینماگران داخل ایران به نمایش بگذارد. گزینش مجموعه‌ای از مستند‌های کوتاه و بلند از جمله  «مذکر، مونث» درباره جداسازی زن و مرد در اتوبوس‌های ایران و نیاز به تغییرات بنیادی در روند کنونی، مستند دانمارکی «سپیده: دست یافتن به ستارگان»- ماجرای دختر روستایی در ایران که با تماشای سفر فضایی انوشته انصاری– اولین زن توریست فضایی ایرانی- در تلویزیون در عملی کردن رویای خود جدی‌تر می‌شود،  نمایش مستند «لبه تیغ» درباره زنان سینماگر ایرانی ساخته بهمن مقصودلو با حضور این فیلمساز و تا همین نوامبر ۲۰۲۲ که تازه‌ترین  ساخته سینمایی  علیرضا صمدی فیلمساز داخل ایران با عنوان «صحنه زنی»– فیلمی‌ با موضوع گروه‌های خلافکار و چالش‌های زندگی در جامعه امروز ایران– (با بازی مهتاب کرامتی) در جشنواره به نمایش درآمد، نشان از گوناگونی فیلم‌ها و نگاه کارشناسانه و دقیق سعید شفا به گزینش فیلم‌های این جشنواره خاص داشت.

از چند سال پیش اهدای جوایزی به برندگان بهترین فیلم‌های ارسال شده به جشنواره و برگزاری مراسم قدردانی از هنرمندان  ساکن خارج کشور هم در دستور کار فستیوال فیلم‌های ایرانی تیبوران قرار گرفت که کم‌کم با عنوان «جشنواره بین‌المللی فیلم‌های ایرانی سن فرانسیسکو» دو بار در سال برگزار می‌شد. در سال  ۲۰۱۳  نخستین جایزه «سپنتا»ی جشنواره به انیمیشن  پویا نمایی با عنوان «چرا این تلفن زنگ نمی‌زند؟» به کارگردانی‌ هادی یقین‌لو از تولیدات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تعلق گرفت.  همچنین در پنجمین سال برگزاری جشنواره از اسفندیار منفردزاده آهنگساز فیلم «داش آکل» ضمن نمایش این فیلم قدردانی شد و چند سال پیش هم فخری خوروش  بازیگر برجسته سینمای ایران که به تازگی در آمریکا درگذشت، بعد از سال‌هاکناره گیری از هنر تئاتر و سینما توانست یک بار دیگر از طریق همین جشنواره و ضمن اکران فیلم‌هایش در جلسه پرسش و پاسخ در مرکز توجه قرار گرفته و جایزه یک عمر تلاش هنری جشنواره  را نیز دریافت کند.

اسفندیار منفردزاده و سعید شفا

با تلاش‌های بی‌وقفه سعید شفا و موفقیت‌های روزافزون جشنواره از نظر جلب تماشاگر، به زودی دست‌اندرکاران جریان‌های اصلی سینمای آمریکا، از جمله سینماگران ساکن کالیفرنیای شمالی از  جمله شون پن بازیگر و کارگردان و جرج لوکاس تهیه‌کننده و فیلمنامه‌نویس و کارگردان سری فیلم‌های «جنگ ستارگان» و فیلمساز ساکن شمال کالیفرنیا هم در جشنواره بین‌المللی فیلم‌های ایرانی سن فرانسیسکو حضور پیدا کردند.

با جرج لوکاس خالق سری فیلم‌های «جنگ ستارگان»

سعید شفا، برادر کوچک پرویز شفا-  استاد سینما، نویسنده، منتقد، و مترجم کتب  و مقالات سینمایی، در ۲۱ اوت ۱۹۴۹ در مشهد  به دنیا آمد و در نوجوانی با تماشای فیلم‌های «وسترن» آمریکایی به سینما علاقمند شد.

رضا معینی شخصیت فرهنگی ساکن شمال کالیفرنیا که در مشهد با خانواده سعید شفا (صالحی شفا) از ۷ سالگی آشناست می‌گوید: «دکتر صالحی پدرسعید طبیب سه خانواده در فامیل ما بود که بعد‌ها سعید با دختر یکی از همین خانواده‌ها (تینا خانم) ازدواج کرد.  در آن دوران ما برای علاج هرگونه بیماری به سراغ دکتر صالحی می‌رفتیم که مطب‌اش در ساختمانی متعلق به پدر و مادرم بود و حق ویزیت هم از ما نمی‌گرفت.  اگر به اخلاق و رفتار خانواده سعید، از جمله برادرانش استاد پرویز شفا و کوروش شفا و به‌خصوص مادرشان دقت کنیم می‌بینیم که کم‌حرفی، افتادگی و مهربانی این فامیل زبانزد همه بود و یکی از اصیل‌ترین خانواده‌های مشهد به شمار می‌رفتند.»

برادرم، پرویز شفا… 

سعید شفا هم چون برادر بزرگتر بعد از پایان تحصیلات متوسطه در سن ۱۸ سالگی برای تحصیل در رشته فیلم راهی آمریکا و دانشگاه ایالتی شهر سن فرانسیسکو شد. ابتدا  تحصیلاتش را در رشته روزنامه‌نگاری در همین دانشگاه به پایان رساند و بعدها برای اتمام تحصیل در رشته کارشناسی سینما به «انستیتوی هنر سن فرانسیسکو» رفت. او تصمیم به بازگشت به ایران و تدریس در رشته فیلم در دانشگاه تهران داشت اما با وقوع انقلاب ۵۷ تصمیم گرفت در آمریکا بماند و پس از ازدواج با «تینا خانم» که در کالیفرنیا هم‌دانشگاهی او بود، خانواده شفا به شهر تیبوران نقل مکان کردند.

سعید شفا از ۱۶ سالگی به نوشتن مقالات سینمایی برای نشریات سینمایی ایران اشتغال داشت و بعد‌ها هم با نوشتن نقد‌های سینمایی برای نشریات فارسی‌زبان خارج کشور و مصاحبه‌های رادیوتلویزیونی به این کار ادامه داد.

اُرسن ولز، ایران و «آنسوی باد»

یکی از به‌یادماندنی‌ترین مقالات سعید شفا در ارتباط با ایران با عنوان «ارسن ولز، ایران و آنسوی باد» (منتشر شده در کیهان لندن) درباره این بازیگر تئاتر و سینما و فیلمساز برجسته است که بیشتر  به خاطر فیلم کلاسیک «همشهری کین» شناخته می‌شود و  در میانسالی  بعد از دو دهه خو دتبعیدی در اروپا به‌ هالیوود  بازمی‌گردد تا فیلمی‌ به نام «آنسوی باد»‌ را بسازد. فیلمی‌که ساختن آن  از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۶ به طول انجامید و بعد با مسائلی نظیر مشکلات  مالی و قانونی که بخشی از آن شامل ایران هم  می‌شد تا دهه ۱۹۸۰ ادامه پیدا کرد.  اورسن ولز در سال ۱۹۸۵ درگذشت و  این فیلم  ناتمام باقی ماند.

سیامک شفا تنها فرزند سعید شفا در مورد  علاقه پدرش به سینما می‌گوید: «آن سال‌های شکل‌گیری و تماشای وسترن‌های آمریکایی، پرده نقره‌ای سینما درواقع پنجره‌ای بود رو به دنیایی متفاوت  و زندگی مردمانی دیگر.  اما در حقیقت فیلم مورد علاقه پدرم “همشهری کین” اورسن ولز  بود. هرچند در دوران کودکی من، ما با هم فیلم‌های جیمزباندی شون کانری و راجر مور را هم تماشا می‌کردیم اما تخصص پدرم بیش از هرچیز در اطلاعات  دقیق و گسترده‌ای بود که درباره سینما و به‌خصوص سینمای ایران داشت. جشنواره تیبوران هم عشق واقعی پدرم بود که از علاقه  شدید او به ایجاد یک فستیوال سینمایی مستقل و غیرتجاری نشأت گرفته بود.»

چهاردهمین جشنواره فیلم‌های ایرانی سانفرانسیسکو؛ گلچینی از بیش از دو هزار فیلم دریافتی

سعید شفا در مصاحبه‌ای که درسال ۲۰۰۴ با روزنامه «سن فرانسیسکو کرونیکل» انجام داد به این موضوع اینگونه اشاره می‌کند که یک جشنواره سینمایی باید فرصتی ایجاد کند برای فیلمسازان مستقل: «متاسفانه در ۱۰ یا ۱۵ سال گذشته اینچنین نبوده و اغلب جشنواره‌های سینمایی تبدیل به محل تبلیغات برای شرکت‌های پخش فیلم شده است. برخی از فیلم‌هایی را که این روزها در جشنواره‌ها به نمایش درمی‌آید شما می‌توانید بلافاصله یا در فاصله  یک یا دوهفته در سینماهای محلی تماشا کنید. من می‌خواهم جشنواره را به فیلمسازان مستقل برگردانم.»

به این صورت سعید شفا به کمک پسرش سیامک که در ۲۰ سالگی  برای راه‌اندازی جشنواره  «تیبوران» به مدت یک سال دست از تحصیل کشید کار خود را با وجود رقبای قدرتمندی چون جشنواره‌های سینمایی «میل ولی» و «سن فرانسیسکو» در تیبوران آغاز کرد. سعید شفا در آن زمان به نشریه «سن فرانسیسکو کرونیکل» گفته بود:  «در چند ماه اول ما فقط یک فیلم برای نمایش داشتیم. در آن دوران من بی‌نهایت نگران بودم. فسیتوال یک فیلمی؟!» اما کم کم فیلم‌ها به سوی جشنواره سرازیر شد و در همان اولین  سال برگزاری بیش از ۸۴ فیلم از ۲۰ کشور مختلف جهان در «تیبوران» به نمایش درآمد.

جای پای فلّینی؛ چگونه ایده‌های او به واقعیت تبدیل می‌شد…

مایکل مرادزاده «کمودور» یا دریادار کلوپ قایقرانی تیبوران و از حامیان  این جشنواره می‌گوید: «در آن زمان این فستیوال فیلم‌های ایرانی سروصدای زیادی به‌پا کرد. سعید شفا بین دوستان وهمکارانش از محبوبیت زیادی برخوردار بود و شدت پشتکار و علاقه‌ای که به این کار نشان می‌داد به ما هم سرایت کرده بود. او بی‌نهایت منظم، آینده‌نگر وکاردان بود. این فستیوال بسیاری را از روی کاناپه و جلوی تلویزیون به سالن سینما و به تماشای فیلم‌هایی کشاند که در غیراینصورت  هرگز فرصت تماشای آن را پیدا نمی‌کردند.»

روز جمعه ۱۶ ژوئن ۲۰۲۳ خاکستر سعید شفا طی مراسمی‌ در آرامستانی در حومه سن فرانسیسکو که مادرش نیز در آن آرمیده به خاک سپرده  شد. همچنین مراسم  یادبودی در روز شنبه  ۱۷ ژوئن در سالن سینمای «تیبوران»- محل برگزاری جشنواره سینمای  ایران-  با حضور دوستان و دوستداران سعید شفا برگزار می‌شود. سیامک شفا امیدوار است بتواند به راه پدر ادامه بدهد.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۷ / معدل امتیاز: ۳٫۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=322605