هنگامه، خواننده‌ی «برای دیدن تو» و پشتیبانی از «زن زندگی آزادی» و حقوق جامعه «ال‌جی‌بی‌تی‌»

- «ما دیگر در دوره و زمانه‌ای نیستم که حکومتی بخواهد حجاب اجباری را تحمیل کند و یا شما را از داشتن عقیده‌ای منع کند. یا بگوید که این لباس را بپوش و یا نپوش و یا این کار را بکن و یا نکن و یا این عقیده را داشته و یا نداشته باش. مردم آزادی می‌‌خواهند چون ما در زمانه‌ی ارتباطات پیشرفته و اینترنت زندگی می‌کنیم و چیزی پنهان نمی‌تواند باقی بماند.»
- «همیشه از  حقوق همجنسگرایان حمایت کرده‌ام و هیچ تبعیضی علیه اینان را نمی‌توانم تحمل کنم. شاید بسیاری با دیدگاه من مخالف باشند. اضافه کنم که من فعالیت هنری به صورت شعر و ترانه‌ برای همجنسگرایان تا حال نداشته‌ام. ولی هروقت صحبتی در مورد همجنسگرایان بوده دیدگاه طرفدارانه خودم را به روشنی بیان کرده‌ام.»

شنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۲ برابر با ۰۱ ژوئیه ۲۰۲۳


هنگامه خواننده‌ای است که با ترانه «برای دیدن تو» مورد توجه قرار گرفت و در  حمایت از جنبش زن زندگی آزادی نیز با ارائه کاری مشترک با گروه بین‌المللی «اپیون مون» سعی کرد به شنیده شدن صدای مردم ایران کمک کند. وی همچنین از هنرمندانی به شمار می‌رود که برای حقوق جامعه ال‌جی‌بی‌تی+ فعالیت می‌کند.

در ارتباط با فعالیت‌های هنری و اجتماعی این هنرمند با وی گفتگو کرده‌ایم.

-خانم هنگامه، نقش و جایگاه هنرمند را در مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

-به عنوان هنرمند و یا دقیق‌تر بگویم یک زن خواننده، از نظر نظامی‌ که در ایران حاکم است به هر حال یک حرکت سیاسی انجام می‌دهم زیرا کاری برخلاف قوانین حاکم انجام می‌دهم. به خاطر همین هم از مملکت بیرون آمده‌ام زیرا فعالیت و حرفه‌ای را که علاقه باطنی و عمیقی به آن دارم نمی‌توانستم در ایران پی بگیرم و مسائل و مشکلات زیادی داشتم که مجبور شدم ایران را ترک کنم. در ایران سیاسی شدن در وضعیت موجود به نوعی به همه تحمیل می‌شود. علاوه بر این،  آدم نمی‌تواند در مقابل اینهمه جور و ستمی‌ که هر روز شاهد آنست و در این ۴۴ سال هم روز به روز بیشتر شده بی‌تفاوت بماند.

من به عنوان خواننده و یا کسی که به هر حال بیشتر دیده می‌شود و بلندگویی در دست دارد و برای همین صدایش مقداری بیشتر از آدم‌های عادی شنیده می‌شود، می‌توانم حرف دل مردم را رساتر بیان کنم و این کار را با هنرم انجام می‌دهم. می‌‌خواهم بگویم من یک فعال سیاسی و یا سیاستمدار نیستم و آگاهی لازم را هم در این زمینه ندارم بلکه با هنر خودم می‌توانم پیام‌های روشن را به گوش هموطنانم در ایران برسانم چون دوست نداریم وضعیت موجود در ایران  بعد از چهار دهه همچنان ادامه پیدا کند. ولی متاسفانه مردم هنوز نتوانسته‌اند در تلاش‌های خود موفق شوند.

روشن است که ما در ایران مشکلات و مسائل عمیقی داریم و نیز اکثریت مردم ایران نمی‌توانند با حکومت کنار بیایند و برای همین بسیاری از ما کشور را ترک کردیم و در خارج اقامت گزیده‌ایم. زندگی‌های همه ما بر اثر انقلاب۵۷ عوض شده در حالی که می‌توانستیم در ایران خودمان زندگی کنیم و با کار و تلاش‌مان به پیشرفت کشور کمک کنیم. امروزه هیچکس در جای اصلی خودش قرار ندارد و زندگی ما تلف شده.  همه ما چه به عنوان هنرمند و چه صرفاً به عنوان یک ایرانی از صمیم دل نمی‌خواهیم که این حکومت در مملکت بماند زیرا سالیان سال است که همه ما از این رژیم ضربه می‌خوریم. غیر از سران رژیم و کسانی که منافع آنها با رژیم گره خورده، هیچکس  خواهان بقای این حکومت نیست.

من هم تنها کاری که می‌توانم انجام بدهم اینست که کار هنری‌ام را در راستای کمک به تغییر اوضاع موجود قرار بدهم. در عین حال، نمی‌توانم از اینجا برای مردم ایران و کسانی که زیر خفقان وحشتناک زندگی می‌کنند دستورالعمل صادر کنم. من در آن شرایط زندگی نمی‌کنم که مانند آنها درد را عمیقا حس کنم. تا حدی آن وضعیت را می‌توانم تصور کنم ولی لمس نمی‌توانم بکنم. ایران جایی است که در آنجا به دنیا آمده و بزرگ شده‌ام و نمی‌توانم نسبت به سال‌های تلف شده و وضعیت کنونی بی‌تفاوت باشم و مسلماً تا حدی حق دارم که مخالفت یا موافقت و نظر خودم را درمورد وضعیت موجود ابراز کنم.

-نظر شما در مورد جنبش زن، زندگی، آزادی چیست؟

-خُب، همه ما تحت تاثیر این جنبش قرار گرفته‌ایم حتی جوانانی که در خارج از ایران بزرگ شده‌اند و هرگز در ایران زندگی نکرده‌اند. این جنبش همه ما را تحت تاثیر قرار داده و  نور امیدی در دل ما کاشته. صدها نفر در جنبش اخیر جان‌شان و یا چشم‌شان را از دست دادند. ولی نمی‌دانم چه شرایطی و چه چیزی در پشت پرده باعث می‌شود که این حکومت هنوز پابرجا بماند و  یا اینکه شاید مردم هنوز آمادگی لازم را نیافته‌اند. یا اینکه هنوز ابرقدرت‌ها به این نتیجه نرسیده‌اند و توافق نکرده‌اند که این حکومت باید برود. خلاصه ما نمی‌دانیم که چرا این اتفاق نمی‌افتد در حالی که همه ما آگاهیم که حکومت چه ظلمی‌ و ستمی‌ در حق مردم ایران می‌کند. البته اُفت جنبش برای آنهم هست که مردم خسته شده‌اند. خسته از اینکه هیچ اتفاق خاص و تعیین‌کننده‌ای رخ نمی‌دهد. همه چیز تقریباً خوب پیش می‌رفت که وضعیت موجود پیش آمد. به هر حال یک حرکت بزرگ و تغییردهنده سیاسی نیرو، منابع مالی، پشتوانه و حمایت و یک رهبری و تشکیلات منسجم لازم دارد. برای همین گروه‌های مختلف باید با همدیگر به توافق برسند که متاسفانه هنوز نرسیده‌اند تا یک رهبری قوی شکل بگیرد.

چیزی که در ایران رخ داده و با کمی‌ افول ادامه دارد، به اعتقاد من جنبشی خودجوش است. جوانان و مردم مملکت بیرون آمدند و این حرکت گسترده و دامنه‌دار شد. ولی هیچ تشکل منسجمی وجود ندارد که این مردم را حمایت و یا در مسیری درست قرار دهد تا آنها هم کار درست خودشان را انجام بدهند و جنبش را پیش ببرند. این اتفاق نمی‌افتد هرچند واقعیت‌های  ایران به گوش جهانیان رسیده است.

خلاصه اینکه ظلمی‌ که به مردم ایران می‌شود مثل روز روشن است. ما دیگر در دوره و زمانه‌ای نیستم که حکومتی بخواهد حجاب اجباری را تحمیل کند و یا شما را از داشتن عقیده‌ای منع کند. یا بگوید که این لباس را بپوش و یا نپوش و یا این کار را بکن و یا نکن و یا این عقیده را داشته و یا نداشته باش. مردم آزادی می‌‌خواهند چون ما در زمانه‌ی ارتباطات پیشرفته و اینترنت زندگی می‌کنیم و چیزی پنهان نمی‌تواند باقی بماند.

-آیا شما کار هنری در ارتباط با جنبش زن زندگی آزادی هم منتشر کرده‌اید؟

-بله، من با گروه بین‌المللی «اوپیوم مون» یک کار مشترک با عنوان  «زن، زندگی، آزادی» انجام دادیم. آقای حمید سعیدی که نوازنده سنتور است تنها ایرانی‌ای است که با این گروه همکاری می‌کند.

-شما به عنوان کسی که از حقوق جامعه «ال‌جی‌بی‌تی» با تاکید خاص بر ایرانی‌ها دفاع می‌کنید هم شناخته شده هستید…

-در مورد موضوع «ال‌جی‌بی‌تی» باید بگویم که با چنین افرادی  در حیطه‌های مختلف از زمان نوجوانی یا اول جوانی‌ در ایران ارتباط داشته‌ام. به‌خصوص بعد از انقلاب من شاهد بودم که همجنسگرایان در چه شرایط سختی قرار دارند.  ما وضعیت این افراد را زیاد نمی‌فهمیدیم که کمابیش در اکثر نقاط دنیا هم چنین است. من در طول زندگی‌ام با همجنسگرایان زیادی برخورد کرده‌ام و به این نتیجه رسیده‌ام که آنها بطور طبیعی به همجنس تمایل دارند. من این واقعیت را دیده‌ام و با صدای بلند گفته‌ام که همجنسگرایان با این گرایش به دنیا می‌آیند یعنی این خواست خودشان نیست. بسیاری از همجنسگرایان آدم‌های بسیار حساسی هستند و در میان آنها هنرمندان بزرگ صاحب‌نام در رشته‌های مختلف‌ کم نیستند.

در ایران که همجنسگرایان در شرایط بسیار سختی هستند، متاسفانه اکثریت مردم ایران به دلیل عدم آموزش و آگاهی نمی‌توانند وضعیت اینان را درک کنند. در خانه و در جامعه، بسیاری از مردم از فهم مسئله همجنسگرایان عاجز هستند. در خانواده‌های ایرانی پذیرفتن اینکه فرزندشان یک فرد عادی نیست و همجنسگراست بسیار مشکل است. ولی من که با افراد همجنسگرای زیادی برخورد داشته‌ام آنها را بسیار دوست می‌دارم. بسیاری از این دوستان انسان‌های فرهیخته و بسیار موفقی هستند.

به دلیل همین آشنایی و آگاهی همیشه از  حقوق همجنسگرایان حمایت کرده‌ام و هیچ تبعیضی علیه اینان را نمی‌توانم تحمل کنم. شاید بسیاری با دیدگاه من مخالف باشند. اضافه کنم که من فعالیت هنری به صورت شعر و ترانه‌ برای همجنسگرایان تا حال نداشته‌ام. ولی هروقت صحبتی در مورد همجنسگرایان بوده دیدگاه طرفدارانه خودم را به روشنی بیان کرده‌ام.

امروزه در کشورهای پیشرفته و دموکراتیک تغییرات زیادی در این مورد در حال رخ دادن است. از جمله در فرم‌های دولتی دیگر طبقه‌بندی‌های تبعیض‌آمیز به جنسیت را کنار گذاشته‌اند. ولی در ایران جمهوری اسلامی وضعیت برای همجنسگرایان بسیار سخت است و همجنسگرایان نمی‌توانند وضعیت را تحمل کرده و به خارج از کشور می‌آیند.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۹ / معدل امتیاز: ۳٫۸

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=323908