تداوم خشکسالی و بیعملی مسئولان جمهوری اسلامی برای مدیریت این بحران به هشدارهای جدید انجامیده است. زندگی و دامپروری عشایر مختل شده و کشاورزان در برخی نقاط دیگر توان کشت ندارند. دریاچه «آزادی» که محل تمرین تیم قایقرانی بود خشک شده و خطر مرگ، دریاچه ارومیه را تهدید میکند.
احد وظیفه رئیس مرکز خشکسالی از کاهش شدید بارندگی در استان تهران خبر داده و گفته بنا بر آمار، مجموع بارش تهران از ابتدای سال آبی جاری تا ۸ امرداد، ۴۱ درصد کمتر از حالت عادی است.
رئیس مرکز خشکسالی افزوده که در نیمه شرقی و شمالی کشور بارندگیها کمتر از نرمال و منطقه غرب و جنوب غرب نرمال و اندکی بالاتر از نرمال است.»
وی افزوده که در تابستان امسال دما در نیمه شرقی کشور گرمتر از نرمال بوده و «اگر امسال رکوردهای دمایی را در نظر بگیریم، تابستان رکورد و دمای چندانی بجز استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان، یزد، خراسان جنوبی و رضوی نداشتیم.»
کاهش بارش و افزایش دما در پایتخت سبب خشک شدن دریاچه «آزادی» شده است؛ دریاچهای که محل تمرین تیم قایقرانی بوده و تا مدتی پیش خطر غرق شدن در آن وجود داشت.
خبرگزاری «تسنیم» در گزارشی درباره خشکی این دریاچه نوشته که هر سال در فصل گرما به دلیل افزایش فرایند تبخیر، از سطح آب دریاچه آزادی کاسته میشد اما امسال شرایط بدتر از سالهای گذشته است؛ بهخصوص که قایقرانها باید برای حضور در رویداد مهمی چون بازیهای آسیایی و مسابقات کسب سهمیه المپیک آماده شوند.
البته کمبود آب دریاچه تنها به فصل گرما و تبخیر آب مربوط نیست. در این مدت، دو پمپ آب در دریاچه «آزادی» انداخته شد تا آب مورد نیاز برای آبیاری گیاهان و فضای سبز مجموعه هم از این طریق تأمین شود.
از سوی دیگر حفر دو حلقه چاه در نزدیکی مجموعه ورزشی آزادی و استخراج آب از آن، آب دریاچه را به این حد رساند که قایقرانها دیگر نمیتوانند در آن تمرین کنند. آب مورد نیاز دریاچه «آزادی» از طریق سرریز آب قناتهای منطقه کن در غرب تهران تأمین میشد و حفر این چاهها کاهش حجم آب ورودی به دریاچه را کاهش داده و حالا کار به جایی رسیده که به گفته رئیس فدراسیون قایقرانی، دریاچه آزادی از بیآبی دارد به پیست اسکیت تبدیل میشود.
از سوی دیگر گرمای هوا و خشکسالی چند ساله که سبب کاهش شدید منابع آب زیرزمینی و خشکی تالابها و رودخانهها شده مشکلاتی جدی برای بخش کشاورزی و دامپروری کشور ایجاد کرده است.
علیرضا ملاشاهی فرماندار زابل از بحران برای تأمین آب عشایر خبر داده و گفته آبرسانی سیار به عشایر در اولویت قرار گرفته و افزوده که عشایر حوزه سیستان که مهمترین بهرهبردار مراتع تالاب بینالمللی هامون بودند با وجود خشکسالی و خشکشدن تالاب هامون و رود هیرمند و عدم بارندگی کافی آسیب زیادی متحمل شدهاند.
بسیاری از عشایر به دلیل خشکسالی ناچار به تغییر مسیر کوچ خود شدهاند اما بطور کلی آمار تولید دام عشایر به شدت کاهش پیدا کرده و بسیاری از آنها به دلیل نبود آب و علوفه دامهای خود را زودتر از موعد و با قیمت ناچیز به فروش میرسانند.
علیرضا ملاشاهی تأکید کرده که «نیاز اساسی عشایر سیستان تأمین آب شرب و آبرسانی دام و همچنین تأمین علوفه یارانهای برای دام عشایر است و با توجه به اینکه این علوفه از نقاط مختلف کشور تهیه میشود لازم است که با توجهبه بعد مسافت که باعث هزینه بالای حملونقل میشود هزینه حملونقل از منابع مالی دستگاههای اجرایی پرداخت شود.»
چهل سال ناکارآمدی و سوء مدیریت؛ سدهای خالی و خشکسالی گریبان سبزترین استانهای ایران را نیز گرفت
مهدی طلعتی مدیر آب منطقهای تربت حیدریه نیز روز گذشته تأیید کرد که در نتیجه تشدید خشکسالی و استفاده بیش از حد منابع زیرزمینی شهرستان «مَه وِلات» آب این منطقه از استان خراسان «رضوی» شور شده است.
مهدی طلعتی توضیح داده که در دشت مه ولات واقع در جنوب خراسان رضوی حدود ۴۰۰ حلقه چاه با میانگین عمق ۱۵۰ متر وجود دارد که باوجود محدودیت های ایجاد شده حجم زیادی از سفره های زیرزمینی خراسان رضوی را استحصال و به مصرف کشاورزی می رساند.
او افزوده که این روند میتواند حتی خاک زمینهایی که از این آب استفاده میکنند را هم شور کند؛ موضوعی که حیات و زیست بوم خراسان رضوی را از اساس تهدید خواهد کرد.
اینهمه در حالیست که زعفران، پسته و انار سه محصولی است که به صورت انبوه در مه ولات تولید می شود اما تشدید خشکسالی باعث شده است کشاورزان شهرستان از کشت و پرورش انار و زعفران منصرف شدهاند.
همچنین کارشناسان نسبت به احتمال خشکی دریاچه ارومیه هشدار میدهند و میگویند در صورتی که پروژه انتقال آب به دریاچه ارومیه توسط تونل «کانی سیب» تکمیل نشود باید «فاتحه» این دریاچه را خواند.
علی علیزاده عضو هیئت تحقیق و تفحص از ستاد احیای دریاچه ارومیه در گفتگو با «شرق» گفته که «انتقال آب از کانی سیب به دریاچه ارومیه یکی از بزرگترین پروژههای احیای این دریاچه است که از دولت قبل دنبال میشد و اگر در اوج ظرفیت یعنی ۶۰۰ میلیون مترمکعب انتقال آب، راه اندازی میشد امیدی به احیای دریاچه بود، اما در حال حاضر این پروژه فقط با ۳۰۰ میلیون مترمکعب در حال انجام است.»
به گفته علی علیزاده نیاز دریاچه ارومیه به آب انتقالی بیش از ارقام اعلام شده است. وی توضیح داده که «در حال حاضر سالانه حدود ۲ میلیارد متر مکعب آب دریاچه ارومیه تبخیر میشود و با تبدیل کشاورزی آذربایجان غربی به کشت آبی و معادل سازی، بالای ۲ میلیارد متر مکعب هم مصرف آب افزایش یافته که با تمام این تفاسیر نمیتوان با ۳۰۰ میلیون متر مکعب دریاچه را احیا کرد.»
تونل «کانی سیب» باید آب را از رودخانه زاب و سد کانی سیب به دریاچه ارومیه منتقل کند تا از مرگ این دریاچه جلوگیری شود. خبرگزاری فارس گزارش داده که برای ساخت این تونل که ۶ ماه پیش به بهرهبرداری رسیده بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان هزینه شده است.
پیش از این نیز گزارش شده بود که حجم دریاچه ارومیه به پایینترین مقدار خود در یک دهه گذشته رسیده و حتی از سال ۹۴ هم کمتر است.
«تمام ایران» گرفتار فاجعه خشکسالی، گسترش فرونشستها و فروچالهها
خردادماه امسال سازمان هواشناسی از گستردگی خشکسالی در دوره ۱۰ ساله خبر داده و اعلام کرد که شاخص بارش، تبخیر و تعرق استاندارد شده موسوم به SPEI در دوره ۱۰ ساله نشان میدهد که مساحت زیادی از تمام استانهای کشور درگیر درجات مختلف خشکسالی است.
بر اساس اعلام سازمان هواشناسی، ۱۰۰ درصد مساحت استان های البرز، یزد و سمنان با خشکسالی مواجهاند بطوری که «شدت خشکسالی» در ۹۷ درصد از مساحت سمنان، ۸۷/۶ درصد از مساحت البرز و ۶۷/۹ درصد از مساحت استان یزد «شدید» تا «بسیار شدید» است.
استان تهران با ۹۹/۸۴ درصد مساحت درگیر با خشکسالی در رتبه دوم استانهای درگیر خشکسالی کشور قرار دارد. هم اکنون ۸۶ درصد از مساحت تهران با خشکسالی شدید تا بسیار شدید مواجه است.
محمد بازرگان دبیر کارگروه آب و محیط زیست کمیته کشاورزی مجمع تشخیص مصلحت نظام دیماه گذشته اعلام کرد که در صورت ادامه روند گسترش خشکسالی در کشور تا سال ۲۰۵۰ مردم از استانهای جنوبی مجبور به مهاجرت به استانهای شمالیتر میشوند و این مهاجرت مشکلات را تشدید میکند. مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب ایران نیز به تازگی از تنش آبی در بخش بزرگی از کشور شامل ۲۷۰ شهر در پی کاهش منابع آبی و مخازن سدها خبر داده است.
به گفته محمد بازرگان، در کشور ۶۰۹ دشت وجود دارد که از میان آنها ۴۳۰ دشت وضعیت فوق بحرانی دارند که از میان دشت های فوق بحرانی در ۱۳۰ دشت دیگر آبخوانی وجود ندارد.»