فشارهای امنیتی در دانشگاهها ادامه دارد و پس از موج گسترده اخراج اساتید، لغو مجوز تشکلهای دانشجویی آغاز شده است. هفت انجمن علمی با صدور بیانیهای مشترک با هشدار نسبت به حذف اساتید و دیگر اقدامات امنیتی در دانشگاهها، هدف از این روند را «کنترل تام و تمام نهاد علم از سوی مراکز قدرت» خواندهاند.
چند روز مانده به بازگشایی دانشگاهها و آغاز سال تحصیلی جدید، روند حذف اساتید دانشگاهی از ساختار آموزش دانشگاه به اشکال مختلف اخراج، تعلیق و بازنشستگی اجباری ادامه دارد. در حالی که آمارها شمار استادان حذف شده از دانشگاهها را بیش از ۱۱۰ تن در یک سال گذشته عنوان کردهاند، برخی مقامات حکومتی همچنان با فرافکنی در حال تکذیب این روند سرکوبگرانه هستند.
در یکی از جدیدترین اظهارات مقامات حکومتی، سپهر خلجی رئیس شورای اطلاعرسانی دولت سیزدهم نیز اخراج اساتید را «روایت دروغ رسانههای غرب برای سیاهنمایی» خوانده است: «روایت اخراج اساتید دانشگاه از سوی دشمن روایتی بود که با تکیه بر این نکته که ما دنبال پاکسازی دانشگاهها از اساتید منتقد هستیم مطرح شد و در کنار آن نوعی سیاه نمایی از وضعیت علمی کشور ارائه دادند و موجی از مهاجرت نخبگان را پیش کشیدند، ما نیز باید بتوانیم در برابر این نوع تصویرسازیها پیوست رسانه و طبیعی داشته باشیم.»
این اظهارات در حالی مطرح شده که عباس کاظمی یکی از استادان اخراجی دانشگاه تهران در دولت احمدینژاد درباره جوّ سنگین کنونی در دانشگاهها گفته که برخی اساتید هیچ حرفی نمیزدند از ترس اینکه مبادا اخراج شوند.
عباس کاظمی جامعهشناس و استاد اخراج شده دانشگاه تهران گفته که «وقتی مرا از دانشگاه تهران به بیرون پرت کردند، متوجه شدم که اخراج اساتید بیشتر از اینکه پدیدهای متمرکز و از بالا باشد ناشی از فضای قبیلهگی در گروههای آموزشی است.»
وی با بیان اینکه «وقتی اخراج شدم نه تنها دانشگاه با من قطع ارتباط کرد بلکه تمامی همکاران هم با من قطع ارتباط کردند» گفته که «من همکارهایی داشتم که دو سال حکمشان تمدید نشده بود و حقوق دو سال قبل را میگرفتند اما هیچ حرفی نمیزدند از ترس اینکه مبادا اخراج شوند. برای خود من فاصلهی تعلیق تا اخراج هفت، هشت ماه طول کشید. درست مثل مردن است.»
عباس کاظمی گفته که «وقتی اخراج شوی درست مثل این است که مُردی و کار تمام شده و خلاص شدی. اما آن دورهای که انتظار مرگ را میکشی خیلی دردناکتر از خود مرگ است.»
جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر تهران نیز با اعلام «ممنوع الکاری» دو استاد این دانشگاه در بیانیهای به ممنوعیت تدریس این دو استاد، مسعود علیا و امیر مازیار اعتراض کرده و خواستار بازگشت آنها به دانشگاه شدهاند.
دانشجویان در بیانیه خود به مخاصمات «بیرون دانشگاهی» اشاره کردهاند و نسبت به پیامدهای علمی این اقدام هشدار دادهاند.
در این بیانیه به سوابق علمی این دو استاد اشاره شده و در بخشی از آن آمده که «بهت زدهایم که اکنون، پیرو تصمیمی شتاب زده و ناموجه، خود را از کلاسهای درس و بهره از استادانی محروم می یابیم که بیشک مایه مباهات این دانشگاه و از سـرمایه های علمی این آب و خاک هستند.»
روزنامه «اطلاعات» نیز در مطلبی از موج اخراج اساتید انتقاد کرده و نوشته که ساحت اندیشه تحکمپذیر نیست و اساساً اندیشمندسازی از مسیر نقد علمی اندیشهها و نوسازی آن به دست میآید.
در این مطلب آمده که «تاریخ ۹۰ ساله دانشگاه تهران که آن را «دانشگاه مادر» مینامند، در چرخه علم و اندیشه پروری مفهومی تاریخی دارد.»
در ادامه این مطلب آمده که «در این تاریخ، استادانی همچون علی اکبر دهخدا. جلالالدین همایی، فاضل تونی، راشد، عصار، حکیمالهی قمشهای، فروزانفر، سعید نفیسی، دکتر معین، زریاب خویی، لطف علی صورتگر، دکتر آرین پور، شهید مطهری، مهندس مهدی بازرگان، دکتر سحابی، شفیعی کدکنی و… همگی نه تنها در روال اداری سنوات خدمتی، ارزیابی و دیده نشدند، بلکه در روال سنوات خدمت اداری با احکام دستوری، آن هم فوری و یکباره بازنشسته نشدند و همه عمر پربرکت علمیشان، صاحب کرسی استادی بودند. در حوزههای علمیه نیز چنین سنت اندیشهای رایج است. آیا تاکنون شنیدهاید که آیتالله العظمی را بازنشسته کرده باشند!»
اعضای هفت انجمن علمی کشور روز یکشنبه ۱۹ شهریور در بیانیهای ضمن هشدار درباره «اخراج گسترده استادان و برخوردهای امنیتی با دانشجویان» اعلام کردند که اضمحلال تدریجی و «در حال حاضر شتابناک» نهاد علم، ناکارآمدی اسفبار کنونی نظام حکمرانی را تشدید میکند.
این انجمنها در بیانیه خود که با تیتر «با دستور و تهدید نمیتوان مرزهای حقیقت را تعیین کرد» در کانال تلگرامی «کلمه» منتشر شده، نوشتند: «این روزها جامعه علمی ایران با پدیده اخراج گسترده و برخوردهای امنیتی با دانشجویان مواجه است. اقداماتی که بیش و پیش از هر چیز استقلال و توانمندی نهاد دانشگاه و نهایتا امکان توسعه علمی کشور را به مخاطره انداخته که اتفاقی مقطعی هم نیست بلکه به نظر میرسد در تکمیل فرایندی است که هدف آن کنترل تام و تمام نهاد علم از سوی مراکز قدرت و تغییر ساختار و نقش دانشگاه و مولفههای آموزشی و پژوهشی و مدنی آن نهاد است.»
در این بیانیه آمده است: «اکنون رویکرد امنیتی و سیاسی در این سلسله اقدامات پردهپوشی نمیشود و اعمال کنترل بر نهاد علم و استحاله آن که از رشتههای علوم انسانی آغاز شد، اکنون به رشتههای فنی و پزشکی هم گسترانده شده است و آنجا که زبان اداری و قانونی به خود میگیرد، نتیجهای جز وادار کردن نهاد علم به تبعیت کامل از قدرت و تبدیل کردن سازمان دانشگاه به محلی برای تبلیغ سیاسی یک گرایش نوخاسته ندارد.»
این ۷ انجمن علمی ایران با هشدار درباره اضمحلال «شتابناک» نهاد علم تصریح کردند:«اگر خرافات و باورهای شبه علمی رواج یابند، و دانشگاه به باشگاه سیاسی تبدیل شود و یا به چشم محلی برای توزیع امتیاز برای وفاداران به نظام سیاسی نگاه شود، حاصلی جز تشدید ناامیدی و نابرابری، خالی شدن ظرفیت انسانی جامعه و در نهایت ضعیف شدن کشور نخواهد داشت.»
امضاکنندگان بیانیه انجمنهای علمی ایران همچنین دفاع از نهاد علم را دفاع از جامعه، کشور و آینده ایران دانسته و از همه استادان، شخصیتهای علمی و فرهنگی درخواست کردند در بیان اهمیت نهاد علم و دفاع از حریم دانشگاه فروگذار نکنند و هشدارها را با صدای بلند اعلام کنند تا روزی فرابرسد که نهاد علم در جامعه ما آنچنان قدرتمند شود که بتواند از ارزشهای بنیادین و هویت و موجودیت خود دفاع کند و راه را بر اجرای سیاستها و برنامههای بنیانسوز و مخرب ببندد.
در مقابل جذب نیروهای «خودی» و «ارزشی» در دانشگاهها سرعت گرفته است. محمد فاضلی جامعهشناس گفته که «دانشگاه پر از آدمهایی است که برای دو واحد تدریس یا برای کار کردن روی یک پایان نامه هر کاری میکنند و تا آخر خط میروند.»
محمد فاضلی گفته که «اگر چه دانشگاه هنوز از انسانهای فوقالعاده شریفی که من شاگردی آنها را کردهام خالی نشده اما تا دلتان بخواهد هم از این دست آدمهایی که برای دو واحد هر کاری میکنند وجود دارد.»
این جامعهشناس گفته که «من در حالی از دانشگاه مازندران اخراج شدم که پروندهی درخواست دانشیار شدن خود را برای دانشگاه فرستادم. من پرونده را فرستادم که دانشیار بشوم اما اخراجم کردند.»
از سوی دیگر نهادهای امنیتی و حراست دانشگاهها اقدام به لغو مجوز تشکلهای دانشجویی کرده تا از فعالیت داشجویان تحت عنوان فعالیت انجمنها نیز جلوگیری کنند. در تازهترین مورد مجوز «انجمن دانشجویی آزاداندیش» در دانشگده اقتصاد دانشگاه «علامه» تهران لغو و با دستور مقامات دانشگاه دفتر این انجمن تصرف و دستور تخلیه آن صادر شده است.
کانال تلگرامی «دانشجویان متحد» که خبرهای مربوط به فعالان دانشجویی در ایران را پوشش میدهد، گزارش داد که «در پی انتشار خبر لغو مجوز انجمن آزاداندیش توسط معاونت فرهنگی دانشگاه علامه، حراست دانشکده اقتصاد بدون توجه به فرایندهای حقوقی و بدون اطلاع قبلی اقدام به تخلیه دفتر انجمن آزاداندیش دانشکده اقتصاد کرده است.»
این گزارش میافزاید که «حراست دانشکده اقتصاد در حالی خودسرانه اقدام به تخلیه دفتر انجمن آزاداندیش کرده که هیچ پاسخی در مورد اقدام خود ارائه نکرده و «باعث مفقود شدن برخی وسایل شخصی دانشجویان» حین تصرف و تخلیه دفتر این انجمن شده است.
«انجمن دانشجویی آزاداندیش» نیز در بیانیهای «یورش نیروهای حراست به دفتر این انجمن در دانشکده اقتصاد» این دانشگاه را محکوم و تأکید کرده که «تعرض به تشکلها و نهادهای دانشجویی، در حکم تعرض به حیات سیاسی و کنش جمعی دانشجویان» است.