وزیر کار جمهوری اسلامی با اشاره به بیشتر بودن نرخ بیکاری در برخی شهرهای مرزی ایران گفته خروج مردم از جوار مرز، هزینههای بالایی برای برخورداری از امنیت به دنبال دارد که بسیار بیشتر از هزینههای حوزه اشتغالزایی است.
صولت مرتضوی وزیر تعاون، کار و امور اجتماعی روز چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۲ در نشستی با موضوع اشتغال گفته که «نرخ بیکاری در استانها و شهرستانهای مرزی بیشتر از متوسط نرخ بیکاری کشوری است. مصوبه هیئت وزیران در حوزه اشتغال؛ معیشت و تابآوری مردم مرزنشین را دنبال میکند و برای جمعیت متراکم مرزی رونق را در این مناطق به دنبال خواهد داشت.»
به گفته وزیر کار جمهوری اسلامی مرزنشینان با همسایگان در کشورهای دیگر، پیوندهای عاطفی و تاریخی دارند که باید این مزیت بزرگ را مورد توجه قرار داد و توسعه آن را دنبال کنیم.
وزیر تعاون، کار و امور اجتماعی همچنین گفته که مسکن، آموزش، اشتغال، بهداشت و درمان را در قالب توسعه مناطق مرزی باید مورد توجه قرار داد و در جوار مرز باید از زیرساختهای مناسب برخوردار باشیم.
صولت مرتضوی گفته «توجه به مرز را باید توجه به کل کشور بدانیم» و تأکید کرده که «خروج مردم از جوار مرز، هزینههای بالایی برای برخورداری از امنیت به دنبال دارد که بسیار بیشتر از هزینههای حوزه اشتغالزایی است.»
برخلاف گفتههای وزیر کار، تعاون و امور اجتماعی تمام استانهای مرزی ایران دارای بالاترین نرخهای بیکاری نیستند. نگاهی به آمارهای مرکز آمار ایران نشان میدهد برخی استانهای غیرمرزی ایران مانند اصفهان، لرستان و چهارمحال و بختیاری نیز در میان استانهایی با نرخ بیکاری بالا قرار دارند و در مقابل برخی استانهای مرزی مانند خراسان و گلستان نیز دارای نرخ بیکاری پایینی نسبت به بقیه استانها هستند.
بر اساس آمار مرکز آمار ایران از آخرین وضعیت اشتغال در زمستان ۱۴۰۱، پس از استان سمنان با نرخ بیکاری ۵/۷، استان ایلام با ۶/۸ درصد در رتبه دوم کمترین نرخ بیکاری زمستان ۱۴۰۱ قرار دارد و سپس استانهای بوشهر، خراسان جنوبی و کهگیلویه و بویراحمد بطور مشترک نرخ بیکاری ۷/۳ دارند.
بیشترین نرخ بیکاری مطابق گزارشهای مرکز آمار برای کردستان ۲۰/۵ و کرمانشاه ۱۵/۱ و چهارمحال و بختیاری ۱۳.۵، همدان با ۱۲/۸ و همدان ۱۲/۳ بوده است.
گزارشهای تحلیلی نشان میدهد که نرخ بیکاری بیش از آنکه با «مرزنشینی» ارتباط داشته باشد به سیاستهای ناکارآمد جمهوری اسلامی ارتباط دارد. برای نمونه مدیریت نادرست منابع آبی سبب تشدید خشکسالی در کشور از جمله استان سیستان و بلوچستان شده و در نتیجه کشاورزی و دامپروری این استان به نابودی کشیده است. نابود شدن کشاورزی از دلائل اصلی افزایش نرخ بیکار این استان و مهاجرت شهروندان به دیگر استانهای کشور شده است.
از سوی دیگر «پایگاه دادهای باز ایران» اردیبخشت امسال در گزارشی به افزایش ۴۰ درصدی خودکشی در ایران پرداخته و با ارائه آمارهایی نشان داده این افزایش با نرخ فلاکت در ایران رابطه مستقیم داشته است.
آمار رو به افزایش خودکشی در ایران ارتباط مستقیم با «شاخص فلاکت» دارد
شاخص فلاکت حاصل جمع جبری دو شاخص تورم و بیکاری و سهم استانها از اقتصاد از حاصل تقسیم آمار تولید ناخالص داخلی هر استان به محصول ناخالص داخلی کل کشور است.
قابل توجه اینکه در نیمه دوم دهه ۹۰ که تورم و رکود اقتصادی افزایش پیدا کرده و فقر گستردهتر شده، آمار خودکشی نیز سیر صعودی داشته است. طبق آمار نیروی انتظامی در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹، هر سال بطور متوسط ۴۱۸۳ نفر در ایران به دلیل خودکشی جان خود را از دست دادهاند. با این حساب نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی ۵/۱ مورد به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است.
بر اساس این گزارش پراکندگی آمار خودکشی بیانگر اینست که استانهای غربی ایران با میزان بیشتری خودکشی در سال روبرو بودهاند. بطور مشخص نرخ خودکشی در استان کرمانشاه ۱۱/۸ به ازای ۱۰۰ هزار نفر، در استان ایلام ۱۱/۵ به ازای ۱۰۰ هزار نفر و در استان کهگیلویه و بویراحمد ۱۰/۵ به ازای ۱۰۰ هزار نفر است که بیش از دو برابر متوسط کشوری محاسبه میشود. پس از آن استانهای لرستان، همدان و چهارمحال بختیاری بالاترین آمار خودکشی به نسبت جمعیت را دارند.
همانطور که در این گزارش هم مشخص است استانهایی با بیشترین آمار بیکاری و تورم، لزوما استانهای مرزی نیستند و در میان آنها استانهای کهگلویه و بویر احمد، همدان و چهارمحال و بختیاری نیز وجود دارند.
همچنین، سیاستهای نادرست اقتصادی جمهوری اسلامی حتی برای اقشار دانشآموخته دانشگاهی در کلانشهرهای مرکزی نیز نتوانسته اشتغال و امنیت شغلی ایجاد کند بطوری که گزارشها از فقر و بیکاری گسترده پزشکان و دندانپزشکان در کشور حکایت دارد که غالبا هم ساکن شهرهای بزرگ هستند.
ناکامی پزشکان از اشتغال در ایران؛ از مهاجرت به دیگر کشورها تا مسافرکشی و دلارفروشی
ایرج خسرونیا رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران خردادماه امسال گفت که تعدادی از پزشکان شغل طبابت را رها کرده و به مشاغل دیگر روی آوردهاند؛ حتی برخی از آنان به مسافرکشی یا دلارفروشی رو آوردهاند.
رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی افزوده که پزشکان هم مانند سایر صنوف باید زندگی کنند و وقتی درآمدهای پزشک با هزینههای زندگی همخوانی نداشته باشد، مجبورند به شغل دوم رو بیاورند.
ایرج خسرونیا درباره هزینههای پزشکان و عدم تناسب دخل و خرج آنها گفته که «هر پزشک برای اداره یک مطب ماهانه باید ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان برای اجاره مطب، هزینه آب و برق، مالیات، بیمه و حقوق منشی و مستخدم پرداخت کند، در حالی که چنین درآمدی ندارد. در چنین شرایطی اغلب پزشکان مجبور هستند، در کنار طبابت شغل دوم یا سوم هم داشته باشند تا بتوانند هزینههای زندگی را تأمین کنند. متأسفانه بسیاری از پزشکان عمومی، داخلی، عفونی و اطفال بطور جدی با مشکلات مالی مواجه شدهاند و درآمدهای آنها برای ادامه زندگی کافی نیست.»
او همچنین از تغییر شغل تعداد زیادی از پزشکان خبر داده و گفته که وضعیت مالی پزشکان به قدری ناگوار است که برخی پزشکان به این نتیجه رسیدهاند که مطب خود را تعطیل و به جای آن کافی شاپ یا آرایشگاه تأسیس کنند. برخی بساز و بفروش شدهاند، حتی برخی از آنان به مسافرکشی یا دلارفروشی رو آوردهاند.
رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی در بخش دیگری از سخنانش به مهاجرت گسترده بخش دیگری از پزشکان از کشور پرداخته و گفته که مشکلات معیشتی و درآمد اندک پزشکان، مهاجرت آنان را افزایش داده است بطوری که در سه سال گذشته حدود ۱۰ تا ۱۲ هزار پزشک از کشور مهاجرت کردهاند.
اینهمه نشان میدهد صولت مرتضوی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی جمهوری اسلامی آمار و یا درک درستی از موضوع بیکاری و اشتغال در کشور ندارد و با دادن «آدرس غلط» به دنبال فرافکنی درباره چهار دهه تباهکاری جمهوری اسلامی است که نتیجه آن فقر و فلاکت برای همه شهروندان ایران فارغ از استان محل سکونت، شغل یا تحصیلاتشان بوده است.