وکیل خانواده مهرشاد شهیدی از جانباختگان اعتراضات جنبش ملّی با متهم کردن قوه قضاییه به «پنهانکاری» اعلام کرده که او و موکلین‌اش اسامی «متهمین قتل مهرشاد» را در اختیار دارند. بر اساس اطلاعات منتشر شده مهرشاد شهیدی پیش از کشته شدن به شدت مورد شکنجه قرار گرفته است.
بابک اسلامی فارسانی وکیل خانواده مهرشاد شهیدی با انتشار اسنادی در توئیتر اعلام کرده که اسناد به دست آمده از پزشکی قانونی مشخص می‌کند که مهرشاد پیش از جان باختن و از زمان بازداشت در خیابان مورد ضرب و جرح و شکنجه قرار گرفته و حتی رگ‌گیری از مچ دست وی پیش از انتقال به بیمارستان بوده است.
او تأکید کرده که تاریخ برچسب هویتی که به دست مهرشاد بوده با تاریخ پذیرش بیمارستان همخوانی ندارد و افزوده که اسامی متهمان به قتل مهرشاد در اختیار او و خانواده‌اش است.
این وکیل دادگستری در رشته توئیت منتشر شده نوشته که «بازپرسی همچنان اجازه دسترسی به پرونده و مطالعه آن را به من به عنوان وکیل اولیای دم نداده و هربار با وعده استعلام جدید، حقوق موکلین اینجانب را سلب نموده است.»
۱/۴
با اسناد به دست آمده از پزشکی قانونی به عنوان وکیل خانواده جاوید نام #مهرشاد_شهیدی تذکر چند نکته را لازم می دانم:
۱_شعبه بازپرسی همچنان اجازه دسترسی به پرونده و مطالعه آن را به من به عنوان وکیل اولیای دم نداده و هربار با وعده استعلام جدید ،حقوق موکلین اینجانب را سلب نموده. pic.twitter.com/LHUKZCXB2x— Babak Farsani (@Babakirani25) September 26, 2023
بابک اسلامی فارسانی در ادامه نوشته که «مهرشاد مطابق برچسب هویتی پذیرش در تاریخ ۳ آبان (بند ۱ سند شماره یک) توسط بیمارستان پذیرش اما تاریخ پذیرش توسط مسئول پذیرش ۴ آبان درج شده است.»
او با بیان اینکه «در مورد ضرب و شتم در خیابان و آثار نامبرده بر بدن (بند ۷سند شماره یک) مطمئنیم اما درباره آسیب در بازداشگاه باید تحقیقات تکمیل گردد» نوشته که «اسامی متهمین قتل مهرشاد در خیابان در اختیار ماست اما باید در مورد بازداشتگاه نیز حقیقت مشخص و تحقیقات کامل باشد.»
بابک اسلامی فارسانی همچنین نوشته «بند د و ه سند شماره دو نشان از این دارد که مهرشاد یک ساعت قبل از رسیدن به بیمارستان از بین ما رفته و رگ‌گیری مچ دست او قبل از ورود به بیمارستان بوده است. در سند شماره ۳ سازمان ثبت احوال با بی‌شرمی تمام علت فوت را نامعلوم ذکر نموده است. این نشان از یک تخلف آشکار اداری توسط مامورین و‌مسئولین امر دارد.»
این وکیل دادگستری افزوده که «به مسئولین توصیه دارم قبل اینکه دیر شود نوشداروی دادخواهی که حق مسلم موکلین بنده هست را به ایشان ارازنی دارند.»
مهرشاد شهیدی دانشجو و سرآشپز ۱۹ ساله رستوران «بوته» اراک، سوم آبان همزمان با چهلم مهسا امینی در تظاهرات اراک توسط مأموران سازمان اطلاعات سپاه (ساس) این شهر بازداشت شد و در بازداشتگاه به دلیل ضربات پی در پی باتوم به سرش جان باخت.
مهرشاد شهیدی‌نژاد منفرد طهرانی معروف به مهرشاد شهیدی متولد ۶ آبان ۱۳۸۱ بود و یک روز پیش از تولد ۲۰ سالگی‌اش مأموران امنیتی برای شناسایی جسد با خانواده مهرشاد تماس گرفتند.
یکی از نزدیکان مهرشاد تأیید کرده بود که چشمان مهرشاد با گاز اشک‌آور خشک شده بود و پیکر او با ضربات باتوم به سختی قابل شناسایی بوده است.
بر اساس اسناد منتشر شده توسط بابک اسلامی فارسانی از گزارش پزشکی قانونی، پیکر مهرشاد پیش از تحویل به بیمارستان فاقد علائم حیاتی بوده اما مأموران امنیتی به خانواده مهرشاد گفته‌اند که او دچار ایست قلبی شده و پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داده است.
پیش از این نیز گزارش‌هایی از برخی شاهدان عینی درباره ضرب و جرح شدید مهرشاد در زمان بازداشت توسط نیروهای امنیتی منتشر شده بود.
در حالیکه صدها تن از شهروندان معترض در جریان اعتراضات سال گذشته با شلیک مستقیم گلوله و یا با ضربات باتوم، و یا بعد از بازداشت جان باختند اما جمهوری اسلامی با فرافکنی و سناریوسازی زیر بار مسئولیت قتل‌های سازمانیافته معترضان نرفته است. ایست قلبی، خودکشی و مسمومیت دارویی از جمله دلائلی است که در اسناد ساختگی نهادهای حکومتی برای بسیاری از جانباختگان ثبت شده است.
پرونده‌های قضایی که با شکایت تعدادی از خانواده‌های جانباختگان گشوده شده نیز با سنگ‌اندازی دستگاه قضایی روبرو شده و همچنان به نتیجه روشنی نرسیده است. اسناد موجود به سود نهادهای امنیتی از پرونده حذف یا از سوی دادستان و قاضی نادیده گرفته می‌شود.
این اقدامات نهادهای امنیتی و قضایی تنها بخشی از آزارها و فشارهایی است که بر خانواده‌های دادخواه که عزیزانشان را از دست داده‌اند وارد می‌شود.
احضار، بازجویی، حبس خانگی، بازداشت و محکومیت به زندان نیز از دیگر روش‌های سرکوب علیه خانواده‌های دادخواه است. خانواده کیان پیرفلک کودک ۹ ساله‌ای که به همراه چند شهروند دیگر در شامگاه ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در شهر ایذه مورد اصابت گلوله مأموران امنیتی و نظامی قرار گرفت و جان باخت نیز از جمله خانواده‌هایی هستند که با فشارهای شدید در طول سال گذشته روبرو بودند.
پدر کیان همزمان با فرزندش مورد اصابت گلوله قرار گرفت و همچنان توان راه رفتن را ندارد و ماه‌ها در بیمارستان بستری بود. زینب مولایی‌راد مادر کیان دبیر گرافیک در آموزش و پرورش ایذه نیز پس از کشته‌شدن کیان از حضور در محل کارش در هنرستان فاطمیه ایذه منع و به بیان دیگر «اخراج» شد.
پویا مولایی‌راد پسر عموی زینب مولایی راد در ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ در روستای پرچستان و در مراسم دهمین سالگرد تولد کیان پیرفلک توسط مأموران امنیتی کشته شد.
بعد از حوادث مراسم ده سالگی کیان و جان باختن پویا مولایی‌راد، خانواده‌های پیرفلک و مولایی‌راد به شدت تحت فشار نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی قرار گرفتند. چند روز بعد در ۲۵ خرداد گزارش‌هایی دربارهٔ محاصره خانه پیرفلک و حبس خانگی ماه‌منیر مولایی‌راد و میثم پیرفلک منتشر شد و سجاد پیرفلک، عموی دادخواه کیان، در ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شد.
با گذشت بیش از سه ماه از این گزارش‌ها هنوز خبری از پدر، مادر و عموی کیان پیرفلک در دست نیست و صفحات آنها در شبکه‌های اجتماعی نیز غیرفعال است. برخی گزارش‌ها از انتقال این افراد به محلی دیگر و حبس خانگی آنان حکایت دارد.
