گزارشها درباره مهاجرت و عدم تمایل جوانان ایرانی به تحصیل در کشور در حالی آمارهای تکاندهای را ثبت کرده که در آنسو مرتب درباره توسعه انسانی در ایران هشدارهای جدی از سوی کارشناسان داده میشود.
بهرام صلواتی مدیر رصدخانه مهاجرت ایران با اعلام افزایش ۳۵ درصدی نرخ مهاجرت ایرانیان در سال ۲۰۲۱ گفته این نرخ از میانگین نرخ جهانی مهاجرت بالاتر بوده است.
به گفته بهرام صلواتی در طول سال ۲۰۲۱، میزان درخواست پناهجویی جدید ایران به ۲۰ هزار و ۵۰۰ نفر رسیده است و ایرانیان در رتبه نخست پناهجویی کشور بریتانیا قرار گرفتند. مدیر رضدخانه مهاجرت ایرانیان همچنین گفته که ایران پس از ۷ تا ۸ سال در تراز ۵۰ هزار دانشجوی مهاجر قرار گرفته و در حال حاضر وارد تراز بالاتر از ۶۶ هزار نفر دانشجوی مهاجر رسیده است؛ این عدد نشان میدهد پدیده افزایش جمعیت دانشجویی خارج از کشور با سرعت در حال گسترش است.
آمارهای دیگر از افزایش نرخ مهاجرت نیروی متخصص در کشور حکایت دارد؛ آمارهایی تنها در یک نمونه بیانگر مهاجرت سالانه بیش از ۱۰ هزار نفر از کادر درمان از کشور است.
روزنامه «هممیهن» در شماره چهارم مهرماه در گزارشی به کشیده شدن موج مهاجرت از کشور که به استادان دانشگاه و مدیران حوزه بهداشت رسیده پرداخته است.
بر اساس این گزارش در موج برکناری اساتید باسابقه دانشگاه، استادان دانشگاههای علوم پزشکی هم در امان نمانده و برخی از آنها با وجود داشتن سوابق علمی قابل توجه در کشور یا با بازنشستگیهای اجباری مواجهاند یا فضا برای ماندنشان مهیا نیست. از سوی دیگر مدیران برخی حوزههای پزشکی هم ماندن را به رفتن ترجیح دادهاند.
اندیشکده «هاتف» در شهریور ماه سال جاری اطلاعاتی را در خصوص مهاجرت نخبگان از کشور منتشر کرده است. بر اساس اطلاعات منتشر شده توسط این اندیشکده، ۸۰ درصد رتبههای برتر ایران در رشتههای ریاضی و فیزیک در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۵ از کشور مهاجرت کردهاند و از این تعداد، بطور متوسط ۷۸درصد نخبگان، دیگر به کشور بازنگشتهاند.
اندیشکده «هاتف» در بخش دیگری از این گزارش تأکید کرده که بین چهار گروه فعالان استارتآپی، پزشکان و پرستاران، اساتید، محققان و پژوهشگران و دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی بین ۶۳ تا ۷۱ درصد از افراد تمایل زیاد یا بسیارزیاد برای مهاجرت دارند.
بر اساس پژوهش صورت گرفته در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بیش از ۷۰ درصد دانشجویان مقطع دکترای این دانشگاه که موفق به دریافت مدرک دکترای خود شدهاند در فکر مهاجرت هستند. آمار دیگری نشان میدهد ۱۶۰ نخبه و متخصص قلب در سال ۱۴۰۱ از ایران مهاجرت کردند.
آمارها همچنین از خروج ۴۵ میلیارد دلار سرمایه انسانی با مهاجرت نخبگان در چهار سال گذشته حکایت میکنند. برآوردها همچنین نشان میدهد سرمایه خارج کشور رقمی برابر با فروش یک دهه نفت است.
ایرانیان رتبه نخست مهاجرت به کشورهای عضو سازمان بینالمللی «اوایسیدی»
خروج منابع انسانی از کشور زیانی هنگفت به ساختار اقتصادی وارد کرده و هشدار جدی درباره خالی شدن اقتصاد از نیروی کار حرفهای در آینده نزدیک را به همراه دارد.
کارشناسان اقتصادی معتقدند با مهاجرت نیروی کار حرفهای و تحصیلکرده، سهم نیروی کار با کیفیت در بازار کار کاسته شده و بازار کار با کمبود نیروی کار و یا اشتغال افراد نابلد و غیرمتخصص مواجه میشود که این مسئله خود تبعات منفی بیشماری را به دنبال خواهد داشت.
از سوی دیگر اما مهاجرت گسترده نیروی متخصص و تحصیلکرده، عدم تمایل دانشآموزان و دانشجویان به تحصیل در کشور، در کنار آمارهای ارائه شده از ترک تحصیل دانشآموزان به دلائل مختلفی از جمله فقر و بیکاری، همگی هشدارهایی درباره توسعه انسانی در ایران را به همراه دارد.
آخرین گزارش آمار شاخص توسعهی انسانی که توسط برنامه توسعه و پیشرفت سازمان ملل (UNDP) ارائه میشود نشان میدهد رتبه ایران در شاخص توسعه انسانی طی دو سال هفت پله سقوط کرده و در رتبهی ۷۶ جهان قرار گرفته است.
بر اساس این آمار سوئیس با عدد شاخص ۰/۹۶۲ بیشترین شاخص توسعهی انسانی در جهان را داشته است و در صدر جدول این شاخص قرار گرفته است. امید به زندگی در این کشور ۸۴ سال، سالهای مورد انتظار تحصیل ۱۶/۵ سال و میانگین سالهای تحصیل ۱۳/۹ سال بوده است.
از سوی دیگر کمترین میزان شاخص توسعهی انسانی در میان کشورهای جهان با عدد ۰/۳۸۵ مربوط به سودان جنوبی بوده است. مردم این کشور بطور میانگین ۵۵ سال امید به زندگی داشتهاند و انتظار میرفته که ۵/۵ سال را صرف آموزش کنند. میانگین سالهای تحصیل نیز در این کشور ۵/۷ سال بوده است.
شاخص توسعهی انسانی (HDI) توسعهیافتگی اقتصادی-اجتماعی ملتها را بر اساس ابعاد کلیدی توسعهی انسانی اندازه میگیرد. بررسی این شاخص میتواند مشخص کند که چگونه دو کشور با سطح درآمد ناخالص ملی برابر وضعیت اجتماعی–اقتصادی و رفاه متفاوتی دارند.
«امید به زندگی»، «تحصیلات» و «استاندارد زندگی مناسب» سه عاملی هستند که برای استخراج شاخص توسعه انسانی مورد بررسی قرار میگیرند.
امید به زندگی بُعد سلامت و بهداشت و درمان جامعه را میسنجد و برابر با تعداد سالهایی است که در بدو تولد یک فرد انتظار میرود که عمر کند. این شاخص با توجه به مکان جغرافیایی، جنسیت، نژاد متفاوت است و معمولا برای گروههای جمعیتی مختلف به صورت جداگانه محاسبه میشود.
تحصیلات، وضعیت آموزش در جامعه را ارزیابی میکند و توسط دو متغیر بررسی میشود؛ اولین متغیر سالهای مورد انتظار تحصیل بر اساس سن ورود به مدرسه است و دومین متغیر میانگین سالهای تحصیل برای بزرگسالان ۲۵ ساله و بیشتر است. استاندارد زندگی نیز توسط درآمد سرانهی ناخالص ملی اندازهگیری میشود.
گزارش شاخص توسعهی انسانی در سال ۲۰۲۱ حاکی از این است که در این سال، ایران با مقدار شاخص برابر با ۰/۷۷۴ در رتبهی ۷۶ جهان قرار گرفته است. این در حالی است که در سال ۲۰۱۹ کشور با رقم شاخص ۰/۷۸۳ در رتبهی ۷۰ قرار داشت و بنابراین ایران در این دو سال در رتبهی شاخص توسعهی انسانی ۶ پله سقوط کرده است. همچنین امید به زندگی مردم ایران بطور میانگین در سال ۲۰۲۱ برابر با ۷۳/۹ سال بود. این مقدار نسبت به سال ۲۰۱۹ که برابر با ۷۶/۷ سال بود، ۲/۸ سال کم شده است.
ایران در رتبهبندی شاخص منابع انسانی در سال ۲۰۲۱ پایینتر از آلمان، ایالات متحده، عربستان سعودی و ترکیه و بالاتر از چین و عراق ایستاده است.
همچنین امید به زندگی مردم ایران نیز در سال ۲۰۲۱ از آلمان، چین، آمریکا، عربستان و ترکیه کمتر و از عراق و روسیه بیشتر بوده است. ایرانیان بطور میانگین نسبت به مردم ترکیه، عراق و چین سالهای بیشتری را صرف آموزش کردهاند؛ با این وجود میانگین سالهای تحصیل آنها کمتر از مردم آلمان، آمریکا، روسیه و عربستان سعودی بوده است.
«رصدخانه مهاجرت ایران» امرداد سال گذشته در مطلبی به «تهدید کیفیت آتی نیروی انسانی کشور» پرداخته و نوشته بود که «بررسی وضعیت ایران به لحاظ دو شاخص توسعه منابع انسانی و رقابتپذیری برای استعدادها نشان میدهد که کشور ایران به لحاظ پرورش نیروی انسانی با رتبه ۷۰ در وضعیت نسبتا مناسبی قرار دارد اما در شاخص رقابتپذیری برای استعدادها با رتبه ۱۰۰ از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. تحلیل جایگاه ایران در این دو شاخص، در کنار عوامل منفی اثرگذار کنونی که دارای تاثیرات آتی بر نظام آموزشی و سیستم مهاجرتی کشور هستند، میتوانند ایران را در آیندهای نه چندان دور با بحران کمبود نیروی انسانی ماهر روبرو سازند.»
افزایش میل به مهاجرت، افزایش نابرابری و دسترسی به کیفیت آموزشی، قدیمی بودن محتوای اموزشی و برنامههای درسی، کاهش میل به تحصیل و ناامیدی از تحصیلات دانشگاهی، و تقلب و دسترسی بیدردسر افراد رانتی به کرسیهای پر رقابت دانشگاه از جمله عواملی بودند که در این مطلب به عنوان عوامل موثر در تضعیف روند توسعه توسعه انسانی برشمرده شده بود.