علی اصغر حقدار – جنگی که از هفت اکتبر میان حماس و اسرائیل شروع شد، اکنون در حال «آتشبس» قرار دارد؛ آتشبسی موقت و شکننده که برای تبادل گروگانها با زندانیان حماس و برخی کمکهای بشردوستانه تعیین شده است؛ با این حال، هم ارتش اسرائیل و هم گروه حماس اعلام کردهاند که بعداز اتمام چهار روز آتش بس، جنگ را ادامه خواهند داد. به نظر میرسد که این جنگ به این زودیها تمام نخواهد شد.
![](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2023/11/hamas_3.jpg)
شروع جنگ حماس و اسرائیل، واکنشهای متعددی را از سوی سازمان ملل متحد، دولتها و افکار عمومی در پی داشت؛ دولتها، گروههای مردمنهاد و… در سرتاسر جهان با موضعگیری علیه طرفین درگیر در جنگ، با اظهارات دیپلماتیک و انجام تظاهرات عمومی، هم خواستار توقف جنگ شدهاند و هم از رفتارهای جنگی دوطرف به انتقاد برخاستهاند. در این میان، چندین بار اسم جمهوری اسلامی در راستای کمکهای نطامی و لجستیک و تبلیغاتی به حماس، در رسانههای همگانی به میان آمده است. عدهای از شخصیتهای اجرایی و سیاسی کشورهای مختلف، با اشاره به مواضع ضداسرائیلی جمهوری اسلامی، از مشارکت جدی و همهجانبه «ایران» در جنگ حماس علیه اسرائیل سخن گفتند. بر این اساس، بخشهای تندرو و جنگطلب دولتها و گروههای سیاسی، خواهان حمله نظامی اسرائیل و متحدانش به ایران شدهاند.
برخوردها و اظهارات ضدایرانی و غیرمدنی جنگافروزان در حمله نطامی به ایران، در میان بخش محدودی از مخالفان جمهوری اسلامی هم بیان شد؛ طرفه آنکه بخشهای چپگرای سنتی که همیشه در مواضع ضدامپرالیستی و فلسطینگرا کوشا هستند، در کنار جمهوری اسلامی قرار گرفتند و خواهان پایان جنگ ارتش اسرائیل شدند.
آنچه در رابطه با جنگ حماس و اسرائیل برای ایرانیان اهمیت و اولویت دارد، بیارتباطی این جنگ برای مخالفان میهندوست و مدنی جمهوری اسلامی با ایران است که با این حکومت مقابله و مبارزه میکنند. تغییر و تبدیل مبارزه و مخالفت با جمهوری اسلامی به کشاندن جنگ به ایران، درواقع ایرانستیزی و اقدامات ضدمیهنی را در خود جای داده است؛ رفتاری که در ابراز و اصرار آن، افراد و گروههای ضدایرانی از مرتبطان پیدا و پنهان تجزیهطلبی و از بین بردن سرزمین ایران و ایرانی قرار دارند. بیتردید هرگونه مخالفت و مقابله با جمهوری اسلامی، برای ماندگاری ایران و آزادی و امنیت ایرانی بوده و بدون ماندگاری سرزمینی ایران با حدود پذیرفته شده دیپلماتیک- جغرافیایی، مدنیت و آزادیخواهی وطنپرستانه، معنایی ندارد.
در وضعیت جنگی منطقه و شرایط نامتعارف و شکننده اقتصادی- سیاسی و اجتماعی ایران، تحمیل جنگی دیگر بر کشور و کشاندن ایران به میدان جنگ، هیچ بهرهای برای ایران و ایرانی ندارد؛ کاسبکاران سیاسی و هوچیگران آلت دست صحنهسازان ضدایرانی، در پی سود و منفعت خویش، بر طبل جنگ کوبیده و خواهان بمباران خاک ایران توسط نیروی نطامی خارجی هستند. در جنگافروزی اینان، چیزی که ارزش و اهمیت ندارد، ویرانی سرزمین ایران و کشته شدن ایرانیانی است که این گروهها در سیاستبازی خود، از نام و شرایط ایرانیان عوامفریبانه ارتزاق میکنند.
منش و فکر دموکراتیک در تاریخ سیاسی معاصر ایران همبسته وطنپرستی و تأمین منافع ملی میهن بوده است؛ رفتاری که در جریان اشغال تبریز به دوران مشروطیت توسط روسیه و اشغال بخشی از کشور در دوران جنگ جهانی اول توسط قوای خارجی از سوی مشروطهخواهان در صحنههای سیاسی و اجتماعی ابراز شد، چنانکه در اشغال غیرحقوقی ایران توسط متفقین در دوران جنگ جهانی دوم و سپس اشغال آذربایجان توسط شوروی و عوامل آن، وطنپرستان علیه هرگونه دخالت نظامی و حضور بیگانه در صفی واحد و ملیگرایانه ایستاده، از ادغام و بهمریختگی مخالفت سیاسی با مداخله نظامی خارجی، دوری جستند. در دوران جنگ عراق با ایران هم بخش ایرانگرا و واقعبین نیروهای مخالف با جمهوری اسلامی، اولویت را به رهایی بخشهایی از کشور از دشمن خارجی داده و حول محور تمامیت ارضی ایران، دخالت خارجی در دعواهای خانگی را از دستور کار مبارزاتی و سیاسی خود دور ساختند.
اینک که جنگ حماس و اسرائیل در صدد تغییر نقشه سیاسی و اقتصادی منطقه است، کشاندن جنگ به ایران و به محاق بردن خواستههای دموکراتیک و حقوق ملی و مدنی، آزمونی دیگر و سرنوشتساز برای وطنپرستی و جداسازی صفوف خود از ایرانستیزان است. بدون شک مورد مخالفت نیروهای ایرانگرا و وطنپرست نه ایران، بلکه جمهوری اسلامی است.