روزنامه «دنیای اقتصاد» روز یکشنبه ۲۴ دیماه با انتشار گزارشی با عنوان « ایست تورم به مسافرتها» نوشت: «سفر از سبد هزینه جمع قابل توجهی از خانوارها حذف شده است. نتایج نظرسنجی در شبکههای اجتماعی دنیای اقتصاد درباره «تعداد مسافرتها» و همچنین «محل اقامت مسافران» نشان میدهد، فقط ۱۵ درصد از نظردهندهها در یک سال اخیر، بیش از ۲ بار سفر رفتهاند. بومگردی، کمترین و خانه اجارهای بیشترین سهم از محل اقامت را دارد. آمار رسمی کشوری نیز می گوید، هزینه سفر و تفریح خانوارها نسبت به نیمه دهه ۹۰ نصف شده است.»
«دنیای اقتصاد» مینویسد «نتایج این نظرسنجی بیانگر آن است که نزدیک به نیمی از نظردهندهها یعنی ۴۴ درصد در سال جاری حتی یک بار هم به سفر نرفتهاند. علاوه بر این از جمع ۵۶ درصدی کسانی که سفر کردهاند ۱۵ درصد، اقامتشان در «چادر» بوده و ۲۲ درصد برای کاهش هزینه و پرداخت اشتراکی اقامت در خانههای اجارهای ساکن شدهاند.»
در ادامه این گزارش آمده: «۶ درصد از این میزان هم اقامتگاههای بومگردی را انتخاب کردهاند که نشان از بازار متزلزل این حوزه دارد. اگر جامعه آماری نظرسنجی مقیاسی از وضع موجود کل بازار سفر باشد در اینصورت میتوان گفت، بخش قابل توجهی از خانوارها توان مسافرت رفتن ندارند.»
مرکز آمار ایران در گزارشی که اخیرا منتشر کرد از اُفت چشمگیر سهم سفر در سبد هزینه سالانه خانوارها در کشور از سه درصد در سال ۱۳۹۶ (پیش از شروع عصر تورم بالا) به ۱/۶ در سال ۱۴۰۱ خبر داد. این سهم نشان میدهد با افزایش هزینههای زندگی به ویژه خوراک و مسکن به عنوان موارد غیرقابل حذف در سبد هزینه خانوار، سهم توریسم تقریبا به نصف کاهش یافته است.
علاوه بر این گزارشی که اتاق بازرگانی تهران نیز منتشر کرد حکایت از آن داشت که هر خانوار تهرانی در طول سال تنها میتواند ۵/۵ میلیون تومان برای سفر و تفریح و رستوران هزینه کند که در خوشبینانهترین حالت تنها هزینه یک سفر خواهد بود.
آخرین گزارش آمار گردشگری داخلی ایران که به صورت جامع از سوی مرکز ملی آمار ایران در ۲۱ آبان ۱۴۰۱ منتشر شد نیز گویای آن است که از مجموع بیش از ۲۶/۳ میلیون خانوار ایرانی، حدود ۱۸/۵ میلیون خانوار (معادل حدود ۵۵ میلیون ایرانی) در سال ۱۴۰۰ به سفر نرفتهاند و حدود ۳۰ درصد مردم (معادل ۷/۸ خانوار) دستکم یک سفر داشتهاند. به این ترتیب میتوان گفت که ۷۰ درصد ایرانیها حتی امکان یک بار سفر در سال را نداشتهاند.
بررسی آمارهای گردشگری ملی در دهه ۹۰ نشان میدهد میزان سفرهای داخلی ایرانیان فقط در بهار هر سال حدود ۲ برابر میزان سفر آنها در سال ۱۴۰۰ بوده است.
آنطور که دادههای مرکز آمار نشان میدهد، در بهار سال ۱۳۹۰ از میان ۲۰ میلیون و ۳۸۴ هزار خانوار ایرانی، ۱۱ میلیون و ۸۰۱ هزار و ۴۸۱ خانوار یعنی حدود ۵۸ درصد از خانوارها در داخل ایران سفر کردهاند.
بهار سال ۹۱ به تعداد سفرهای داخلی ایرانیان اضافه شد. از میان ۲۱ میلیون و ۵۶۱ هزار خانوار ایرانی در این دوره، ۱۲ میلیون و ۹۰۰ هزار و ۷۷۲ خانوار سفر کردهه بودند. بهار سال ۱۳۹۲ نیز از میان ۲۲ میلیون و ۲۲۶ هزار خانوار ایرانی، حدود ۵۳ درصد از آنها حداقل یکبار سفر کردهاند.
بررسیهای «تجارت نیوز» نشان میدهد بهار سالهای بعد نیز بیش از ۵۰ درصد از خانوارهای ایرانی حداقل یک بار سفر کردهاند. میزان سفرها رفته رفته افزایش یافت تا جاییکه در بهار سال ۱۳۹۶، از میان ۲۴ میلیون و ۶۷۸ هزار و ۳۳۴ خانوار ایرانی، ۱۶ میلیون و ۹۰۱ هزار و ۸۶ خانوار یعنی حدود ۶۸ درصد خانوارهای کشور سفر کردند.
بهار سال ۹۷ و سال ۹۸ به ترتیب ۶۹ و ۶۶ درصد خانوارهای کشور حداقل یک بار سفر کردهاند. روند سفر ایرانیان نشان میدهد همزمان با افزایش تعداد خانوارها، سفرها هم بیشتر شد. با شیوع ویروس کرونا این روند متوقف شد. به گفته کارشناسان سال ۱۴۰۰ یکی از بحرانیترین سالها برای گردشگری ایران بود.
در همین ارتباط محمود فخری، رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی فارس ۱۰ آذرماه اعلام کرده بود که یک سفر استانی برای هر خانواده ۶۰ میلیون تومان هزینه دارد یعنی برای هر عضو خانواده حدود ۱۰ تا ۱۵ میلیون هزینه در بر دارد. در سفر خانوادهها علاوه بر هزینههای خوراکی و اقامت، هزینههای جانبی زیادی میپردازند که تنها معطوف به خرد و خوراک نمیشود.
به گفته وی وضع گردشگری در کشور مطلوب نیست، مسئولان ارشد کشور عنوان میکنند که گردشگری در سال جاری نسبت به سال گذشته حدود ۲ الی ۳ برابر افزایش داشته است اما این آمار واقعی نیست.
فخری اضافه کرد: «در حال حاضر هزینه سفر ۳ روزه به شهرهای داخلی مانند شیراز یا مشهد حدود ۱۰ میلیون تومان است؛ قیمت بلیت دیگر کشورها هم حداقل ۲۰ میلیون تومان هزینه در بر دارد.»
وی با بیان اینکه در شرایط کنونی سفر در سبد خانوارها رنگ باخته است تاکید کرده بود: «تنها افرادی میتوانند به مسافرت بروند که از شرایط مالی مناسبی برخوردار باشند و آنها که تمکن مالی خوبی ندارند، مجبورند به ناچار سفر را از سبد خانوارشان حذف کنند.»
میتوان گفت که به دلیل تمرکز شدید بودجه خانوارهای شهری بر خوراک و مسکن، توان مالی آنها برای سفر رفتن و تفریح کردن به شدت کاهش یافته است.
صدرنشینی تورم مواد خوراکی؛ کاهش مصرف غذا و کوچک شدن سفره اقشار کمدرآمد
در گزارش اخیر مرکز آمار ایران درباره نرخ تورم آذرماه، مواد غذایی همچنان در صدر تورم قرار داشته و گوشت و مرغ بیشترین تورم نقطه به نقطه را به خود اختصاص داده و گروه سبزیجات و حبوبات نیز بیشترین تورم ماهانه را داشته است.
برنامه سفر و تفریح در حالی از سبد هزینه خانوارهای ایرانی در حال حذف شدن است که قیمتهای نجومی مواد خوراکی حتی فرهنگ شبنشینی فامیلی شب چله در ایران را نیز دستخواش تغییرات گستردهای کرده و بسیاری از خانوارها دیگر امکان میزبانی بستگان و فامیل در شب یلدا به دلیل هزینههای چند میلیون تومانی یک مهمانی ساده را ندارند!
در نتیجه شکاف میان دستمزد و هزینه زندگی: کار هست، کارگر نیست!
ازسوی دیگر آمارها نشان میدهند ۸۹ درصد از فقرا در کشور شاغل هستند یعنی با وجود کار کردن، درآمد کافی ندارند و فقیر به شمار میروند. از سوی دیگر در پاییز ۱۴۰۲ سهم جمعیت بیکار فارغالتحصیل آموزش عالی از کل بیکاران ۴۲/۸ درصد بوده است. این سهم در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بالاتر است.
روزنامه «هممیهن» در گزارشی به این موضوع پرداخت و نوشت که آمار بالای شاغلان در جمعیت فقیر ایران نشان میدهد «تمرکز صرف دولت بر کمیت اشتغال بدون توجه به کیفیت آن زمینههای رشد فقر را بیش از گذشته فراهم کرده است. دولت عموماً به رابطه بین فقر و مشاغل غیررسمی توجه نمیکند در حالی که رشد مشاغل غیررسمی و سیاستهای دستمزدی دولت از عوامل ازدیاد فقر است.
این روزنامه افزوده که «اغلب فقرا بیکار نیستند اما از درآمد شغل خود نمیتوانند نیازهای اساسی خود را تأمین کنند؛ این یعنی اینکه شغلهایی با دستمزدهایی پایین، بدون امنیت لازم و بدون داشتن پوشش بیمهای مسبب سقوط خانوارها به زیر خط فقر شده است.»