آمریکا و بریتانیا در هفتههای آغازین سال ۲۰۲۴ در تحریمهایی مشترک چند شبکه پولشویی مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را که اقدام به فروش نفت ایران و انتقال صدها میلیون دلا پول آن کرده بودند به اتهام تأمین مالی تروریسم در فهرست تحریمها قرار دادند.
همزمان با افزایش فشارها به دولت در لندن برای قراردادن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی، در واشنگتن نیز دولت بایدن به دلیل شکست استراتژیاش در مورد رژیم ایران با پرسش و انتقاد روبروست. دموکراتها در کنگره خواهان تغییر سیاست دولت بایدن در قبال جمهوری اسلامی هستند و جمهوریخواهان میگویند بایدن «بُزدلتر» از آن است که دست به اقدام مؤثر بزند.
بر اساس گزارش منابع بینالمللی در ۱۰ ماهه نخست سال ۲۰۲۳، جمهوری اسلامی ایران بطور متوسط روزانه یک میلیون بشکه نفت به جمهوری خلق چین فروخته است. همزمان با نادیده گرفته شدن تحریمها میلیونها دلار پول به جیب حکومت سرازیر شده که بخشی از مخارج ماشین سرکوب در داخل و تقویت شبهنظامیان در منطقه را تأمین میکند.
دکتر حسن منصور اقتصاددان به کیهان لندن میگوید با اینکه دولت بایدن مکانیسم کافی برای اجرای تحریمها علیه جمهوری اسلامی در اختیار دارد اما به دلایل مختلف با تساهل و تسامح، تحریمها علیه رژیم ایران را نادیده میگیرد.
-دکتر منصور، دولت آمریکا با همکاری بریتانیا اخیراً تحریمهای مشترکی علیه سپاه پاسداران و شبکههای مالی مرتبط با آن اعمال کردهاند. با فشار آمریکا مجوز فعالیت بانک ملّی جمهوری اسلامی در عراق باطل شد. با اینهمه حکومت راههای مختلفی برای دور زدن تحریمها ایجاد کرده یا قابلیت ایجاد آن را دارد. آیا تکرار این روال میتواند به غربیها در مهار تهدیدات جمهوری اسلامی در منطقه کمک کند؟
– به نظر میآید اگر ایالات متحده با مکانیسمهایی که در اختیار دارد در کنترل تحریمها جدّی باشد، این امکانات در اختیارش قرار دارد که جلوی گردش پول به ویژه آنجا که به دلار انجام میشود بگیرد. تا کنون هرآنچه جمهوری اسلامی توانسته دور بزند، عملاً با تساهل و تسامح آمریکا انجام گرفته است وگرنه مکانیسمهای بینالمللی با وجود پیچیده بودن آنها این امکان را به آمریکا میدهد که وضعیت را کنترل کند. بنابراین فکر میکنم اگر قصدی برای جلوگیری از رسیدن دلار به دست جمهوری اسلامی باشد، این راهها میتواند کاملاً مسدود شود.
-در مورد دولتهای اروپایی چطور؟ آیا آنها هم مکانیسمهایی دارند تا بتوانند جلوی دور زدن تحریمها از طریق شرکتها یا بانکهای اروپا را بگیرند؟
-دولتهای اروپایی روی مکانیسم دلار تسلط ندارند اما در مورد گردش دلار تابع موازین آمریکا هستند. اگر مسئله گردش یورو باشد تنها مانع جلوی دور زدن تحریمها توسط جمهوری اسلامی «افایتیاف» است که شامل گردش یورو و دلار و سایر ارزهاست. وگرنه آمریکا مسئولیت پول خودش را دارد. در سوئیفت هم آمریکا وزن سنگینی دارد که از آن طریق میتواند جلوی گردش دلار و یورو را بگیرد. با این حال اگر اروپا ارادهای برای محدود کردن گردش یورو نداشته باشد، آمریکا به تنهایی نمیتواند کاری در این مورد انجام دهد مگر اینکه بتواند همکاری اروپا را جلب کند.
-این پرسش در سطح عمومی مطرح است که آیا تحریم دلالها یا شرکتهایی که در اروپا و انگلستان به عنوان بخشی از شبکه پولشویی جمهوری اسلامی و یا تأمین مالی سپاه پاسداران فعال هستند میتواند اثربخش باشد؟ یا همچنان بعد از هر تحریمی دوباره شبکههای وابسته به تهران در پوششهای دیگر همان روند را ادامه میدهند؟
-وضعیت نظام تجارت جهانی بسیار بسیار بغرنج است و در نتیجه به هر صورت همیشه میشود منفذی پیدا کرد و از آنجا سوء استفاده کرد ولی اگر دوباره قصد کنترل جدی باشد با تحمیل جریمههای سنگین در مقابل تخلفاتی که شرکتها انجام میدهند میشود جلوی دور زدن تحریمها را گرفت و مانع ایجاد کرد.
معتقدم اینکه جمهوری اسلامی توانسته در این یکی دو سال اخیر به ویژه مقادیر زیادی تحریمها را دور بزند دلیلاش اینست که از یکسو دولت آمریکا میخواست برای کنترل بازار نفت، جمهوری اسلامی بتواند نفت خود را وارد بازار کند و از سوی دیگر به امید اینکه بتواند با جمهوری اسلامی به توافقهایی برسد، عملاً چشم به روی فروش نفت میبست وگرنه اگر اراده جدّی برای اجرای تحریمها باشد، قضیه میتواند برای جمهوری اسلامی سخت شود. جمهوری اسلامی بسیاری از این پولها را با حراج کردن منابع ملّی کشور و با ارزانفروشی توسط قاچاقچیان به دست میآورد. اگرچه جلوگیری از قاچاق با ابعادی که دارد ممکن نیست اما اجرای تحریمها همین مسیر را هم با موانع زیادی روبرو میکند.
انتقاد سناتورهای جمهوریخواه از دولت بایدن: «پولی که به جیب ملاها ریختید خرج کشتن مردم اسرائیل شد»
– تد کروز در مصاحبه با برنامه اینترنتی «مگان کِلِی» گفت «دولت بایدن حدود ۵۰ میلیارد دلار به حساب جمهوری اسلامی واریز کرد. بایدن حاضر نشد تحریمهای فروش نفت را اعمال کند…تاکنون ۵۰… pic.twitter.com/51eJUynVJh
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) October 11, 2023
-بعد از کشته شدن سه آمریکایی در اردن فشار به دولت بایدن برای اقدام مستقیم (اقدام سخت) علیه جمهوری اسلامی زیاد شده. تحلیلگران استدلال میکنند بعد از جنگ دوم جهانی «توازن قدرت» عامل بازدارندگی و مانع جنگ بود. همچنین مطرح میشد که هزینههای هنگفت جنگ و خسارات ناشی از آن مانع تبدیل تخاصمها به درگیری نظامی میشد. اما اخیراً وزیر دفاع بریتانیا گفت راهبرد توازن قوا با وجود سپاه پاسداران یا کره شمالی کارآیی خود را از دست داده و بازیگرانی در صحنه بینالمللی فعالاند که از هزینههای جنگ نمیترسند. به نظر میرسد امنیت بینالمللی به شدت در حال ضعیف شدن است و احتمال وقوع جنگ افزایش پیدا کرده. آیا فکر میکنید بهم خوردن توازن قبلی نظام بینالملل به جمهوری اسلامی انگیزه داده تا برای بقای خودش به تحمیل یک جنگ بپردازد؟ آیا اقتصاد کنونی ایران ظرفیت این جنگ را دارد؟
-ساختار قبلی حاکم بر نظام بینالملل از چند جهت که ارتباطی با جمهوری اسلامی ندارد تحت فشار قرار گرفته است. این نظم بعد از سال ۱۹۴۴ عملاً با نظامها و نهادهایی که در عرصه بینالملل به وجود آمدند مثل صندوق بینالمللی، بانک جهانی و در عرصه سیاسی و نظامی نیز با ناتو شکل گرفت. درواقع یک نظم غربی در جهان مستقر کرد و با همان مکانیسمها و قدرتی که در دست آمریکا بود مدیریت شد. ولی طی هفتاد سال گذشته قدرتهای دیگری در نظام بینالملل سر برآوردند؛ پس از آن شوروی فروپاشید و چین رشد کرد و کشورهای دیگر هم در سطوح متفاوت رشد کردند و در نتیجه نظم قدیم با پنج کشور بزرگ که در رأس شورای امنیت قرار دارند زیر فشار قرار گرفتند و چون قدرت نسبی آنها با هم تفاوت پیدا کرده، یعنی چین امروز اصلاً چین دیروز نیست، همچنین روسیه امروز دنبال ماجراجویی زیاد است که قدرت آن اقتصادی و سیاسی نیست بلکه قدرت نظامی است، همه اینها اینها با اقداماتی که انجام میدهند عملاً قدرت فائقه جهانی را با این محدودیت روبرو کردهاند که خودشان در شورای امنیت تفاهم ندارند. در نتیجه تخلفکنندگان از شورای امنیت، خود اعضای شورای امنیت هستند.
امروز وقتی روسیه به کشور دیگری حمله میکند، خودش در شورای امنیت حق وتو دارد در نتیجه این نهاد ناظر مدیریت جهانی را با مشکل روبرو میکند. این مسائل سبب شده که دنیا نظم سابق خودش را از دست بدهد. البته این تخلف فقط از سوی روسیه انجام نشده. خاطر ما هست که ۲۰ سال پیش آمریکا همین تخلف را در حمله به عراق انجام داد. به عنوان عضوی از شورای امنیت و حتا بدون توجه به رای شورای امنیت، حمله به عراق را سازمان داد. بنابراین مشکلات هم در عرصه نظامی و هم در عرصه دیپلماسی و اقتصادی در جهان رشد کردهاند و نظم قدیم اعتبار گذشته خود را از دست داده؛ در نتیجه دنیا نیازمند یک نظم جدید است اما ایجاد آن راههای بسیار دشواری دارد زیرا توافق کردن روی موارد آن با منافع استراتژیک خود قدرتها تعارض پیدا میکند.
به عنوان مثال روسیه طالب این هست که امپراتوری سابق خود را در زمان شوروی احیا کند. راضی کردن چین مستلزم این است که آن را در مورد تایوان یا در مورد تجارتهای بزرگ با آمریکا و مقوله نیمههادیها راضی کنند که عملاً با مذاکره انجام نمیگیرد و اینهمه در عمل دنیا را در شرایط خطرناکی قرار داده است.
بازیگران کوچک در اینجا نقش آتشبیار معرکه را بازی میکنند که اگر جنگی روی دهد یا نظم قدیم فرو بپاشد، آنها نقش بزرگی نخواهند داشت و فقط در نقش «عملهی شیطان» وارد میشوند. امروز تکلیف همه انسانهایی که به بشریت معنایی میدهند این است که به هر ترتیبی جلوی جنگ را بگیرند و تعریف جدیدتری برای نظام آینده دنیا بتوانند به وجود بیاورند.