آمار خودکشی در ایران طی سالهای گذشته مرتب رو به افزایش بوده و بر اساس گزارش «هممیهن» استانهای ایلام، لرستان، کرمانشاه و خوزستان به یکی از کانون خودکشی در جهان تبدیل شدهاند. در حالی که در مرکز ایران و در استان تهران نیز هشت شهر با آمار بالای خودکشی دست و پنجه نرم میکنند.
روزنامه «هممیهن» چاپ تهران امروز چهارشنبه ۱۶ اسفندماه ۱۴۰۲ در گفتگو با فعالان حقوق کودک و کارشناسان، وضعیت خودکشی در کشور را مورد بررسی قرار داده است. این گزارش تأکید کرده که استانهای ایلام، لرستان، کرمانشاه و خوزستان میتوانند به عنوان کانونهای اصلی خودکشی در دنیا شناخته شوند.
همچنین شهرهای استان تهران مثل ملارد، «قدس»، رباطکریم، شهریار، قرچک، ورامین، پیشوا و پاکدشت هم آمارهای بالایی در زمینه خودکشی دارند.
اردشیر بهرامی جامعهشناس و پژوهشگر گفته «استانهای ایلام، لرستان، کرمانشاه و خوزستان را میتوان به عنوان یکی از کانونهای اصلی خودکشی در دنیا شناخت. شیوه بررسی فعلی در خصوص آمارهای خودکشی- که طبق آن بهازای هر صدهزار نفر این موارد بررسی میشود- نادرست است. وقتی جمعیت قربانیان خودکشی را بین جمعیت ۸۰ میلیونی تقسیم میکنید، به رقم ناچیزی میرسید، اما وقتی در یک شهر یا استان تمرکز میکنید، متوجه میشوید که آنجا فاجعه است.»
او با اشاره به آمارهای خودکشی در این استانها گفته «همه این شهرها در انزوای جغرافیایی قرار دارند، شاخصهای توسعه در پایینترین سطح قرار دارد و بالاترین آمار مهاجرفرستی، بیکاری و فقر در آنها دیده میشود. اگر ما هم بخشی از اهالی این مناطق باشیم و بخواهیم زندگی کنیم، یک راه بیشتر نداریم و آن اینکه، کنکور دهیم و وارد دانشگاه شویم.»
اردشیر بهرامی همچنین به مشکلاتی در سطح کلان کشوری اشاره کرده که سببساز انگیزه خودکشی میشوند و گفته «شهرهای استان تهران مانند ملارد، قدس، رباطکریم، شهریار، قرچک، ورامین، پیشوا و پاکدشت، بالاترین آمار خودکشی را دارند. چه اتفاقی افتاده که چهاردانگه و اسلامشهر بهاندازه ایلام خودکشی دارد؟ به عنوان مثال این آمار در استان ایلام، ۱۲ در ۱۰۰هزار نفر و در چهاردانگه، ۱۶ در ۱۰۰هزار نفر است.»
این جامعهشناس معتقد است که «وقتی افراد به حاشیه شهرها مهاجرت میکنند، در یک ساخت ناهمگن اجتماعی قرار میگیرند. آنها تشکیل طایفه نمیدهند، فقط در کنار هم قرار میگیرند و دیگر کنشگری و آداب و رسوم ندارند. خودکشی فقط حاشیهنشینی و مهاجرت نیست، بلکه با ساختار نامتجانس شهرهای اطراف تهران هم در ارتباط است. مثلاً در پاکدشت چند نوع حاشیهنشینی داریم که با هم ترکیب میشوند.»
در این میان آمار بالای خودکشی افراد زیر ۱۸ سال در سالهای گذشته و رسیدن سن خودکشی به سنین ۹ سال و ۱۰ سال نیز قابل توجه است. موضوعی که اردشیر بهرامی نیز به آن اشاره کرده و در توضیحاتی «کودکهمسری» و ازدواجهای اجباری را از عوامل خودکشی نوجوانان دانسته است: «این ازدواجها در فضای اجتماعی خوبی صورت نگرفته است. تیغ دولبه فقر و سنت؛ یعنی ارزشها حول مسئله تعصب، آبرو و ناموس وقتی با فقر ترکیب میشوند، ممکن است به خودکشی منجر شود. سنت و فقر لزوماً ایجاد خشونت نمیکند اما این دو در یک شرایط درهمتنیده اجتماعی تبدیل به خودکشی و خشونت میشود. چنین کودکی، سهمی از عاطفه و انتخاب ندارد و کاملاً مشخص است که این مسیر به آسیب منجر میشود.»
کودکان و دانشآموزانی که با خودکشی از دست میروند؛ «از این بالا چقدر همه چیز خوب است!»
شیوا دولتآبادی روانشناس نیز گفته که ۲۰ برابر خودکشیهای منجر به مرگ، اقدام به خودکشی رخ میدهد، یعنی افرادی که دست به خودکشی میزنند اما موفق نمیشوند.
این روانشناس توضیح داده که «نجاتیافتگان از خودکشی، درباره تکانههایی صحبت میکنند. آنها میگویند که دچار هیجانهای شدید و غیرقابل تحمل شدهاند. شناخت اصطلاح درد روانی هم کمککننده است. این درد هم مانند درد جسمی است، در این شرایط فرد میگوید که درد روانی شدید و غیرقابل تحملی را حس کرده است.»
او افزوده که برخی نجاتیافتگان میگویند، تنها ۵ دقیقه پیش از اقدام به خودکشی، به آن فکر کردهاند و هیچ برنامهای برای آن نداشتهاند که این موضوع شرایط را بحرانیتر میکند.
شیوا دولتآبادی معتقد است که اقداماتی چون آموزش مهارتهای زندگی، تحکیم روابط با نهادهای حمایتی، آموزشهای عملی و… میتواند در پیشگیری از خودکشی موثر باشد.
این روانشناس با اشاره به خودکشی ۵ دانشآموز شامل یکپسر و ۴ دختر در آبدانان استان ایلام به فاصله ۵۰ روز، گفت: «دو نفر از این کودکان، دخترعمو بودند که یکی از آنها در مراسم چهلم آن یکی، خودکشی کرد. یعنی رفتاری الگوبرداریشده و نمادین. همه این کودکان نیز خود را حلقآویز کردند. آنچه بررسی وضعیت این خانوادهها نشان میداد، حکایت از فقر مادی و مشکلات حاد تحصیلی و حمایت کم خانواده نداشت. در این اتفاق، برخی از تعارض بیننسلی گفتند، اما یکی از والدین که حاضر شده بود با خبرنگار محلی صحبت کند، گفته بود که حرفزدن مشکلی را حل نمیکند، وقتی کار و کارخانه نیست، امیدی هم نیست. بنابراین فضا برای این کودکان تنگ و ناامیدکننده بوده است. فضای زیبا و زندگیبخش در آن شهر نبوده است.»
آمار خودکشی رزیدنتها و دستیاران تخصصی پزشکی ۱۰ برابر خودکشی جمعیت عمومی
در پی افزایش خودکشی دانشآموزان، کانال تلگرامی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ماه گذشته در مطلبی از «سونامی خودکشی دانشآموزان» نوشت.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان تأکید کرد که جهت برونرفت از این بحران آموزش و پرورش باید از نیروهای متخصص در حوزه روانشناسی و مشاوره بهره گرفته و با شناسایی دانشآموزان در معرض خطر، همچون مددکاری اجتماعی بتوانند با مداخله بهنگام این بحران را مدیریت کنند.
در همین ارتباط «کیهان لندن» اواخر دیماه در سرمقالهی خود به همین موضوع پرداخت و نوشت: طبق تعاریف بینالمللی افراد زیر ۱۸ سال کودک به شمار میروند. نظامهای حقوقی و قوانین مدنی و کیفری نیز در کشورهایی که حکومتهای عادی دارند و حقوق بشر در آنها به درجات مختلف از کم تا زیاد رعایت میشود، بر همین اساس تنظیم میشوند. از این نظر، مسئولیت مدنی و کیفری کودکان نیز با بزرگسالان یکسان نیست.
پدیده خودکشی و دیگرکُشی سربازان؛ بیاعتنایی جمهوری اسلامی به اقدامات ضروری برای پیشگیری
وحید شریعت رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران نیز اول اسفندماه جاری به خبرگزاری «ایرنا» گفته که «مشاهدات میدانی نشان میدهد میزان خودکشی بطور کلی در کل جمعیت کشور افزایش پیدا کرده اما بطور خاص در بین دستیاران پزشکی این افزایش بسیار بیشتر از جمعیت عمومی است.»
به گفته رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران «نتایج تحقیقی که در سال ۱۴۰۱ بر روی تعدادی از رزیدنتها انجام شده، نشان داد حدود ۳۰ درصد دستیاران پزشکی به خودکشی فکر کردهاند. مهمتر از نتایج این تحقیق تعداد دستیاران پزشکی هستند که خودکشی موفق [منجر به مرگ] داشتهاند.»
او افزوده «آماری که سازمان نظام پزشکی اعلام کرده نشان میدهد در یک سال گذشته ۱۶ دستیار تخصصی خودکشی کردهاند؛ البته وزارت بهداشت حتما آمار دقیقتر و بیشتری دارد اما متاسفانه این آمار را محرمانه میدانند و اعلام نمیکنند.»
وحید شریعت همچنین با اعلام آمار خودکشی در کل اقشار و مقایسه آن با آمار خودکشی منجر به مرگ در میان رزیدنتها گفته میزان «خودکشی موفق» در بین رزیدنتها و دستیاران تخصصی پزشکی حدود ۱۰ برابر جمعیت عمومی است.
رئیس انجمن علی روانپزشکان ایران توضیح داده که «شاخص آمار خودکشی بر مبنای تعداد در صدهزار نفر در سال است. اگر آمار ۱۶ خودکشی موفق رزیدنتها را در یکسال اخیر مبنا قرار دهیم. با توجه به جمعیت حدود ۱۵ هزار نفری رزیدنتهای کشور آمار خودکشی رزیدنتها در ایران حدود ۱۰۰ در صدهزار نفر میشود. این آمار در جمعیت عمومی بر اساس آمار رسمی پزشکی قانونی ۶/۵ در صد هزار نفر است البته تخمینهای غیررسمی این میزان را حدود ۱۰ در صدهزار نفر نشان میدهد. بر این اساس میتوان برآورد کرد که میزان خودکشی موفق در بین رزیدنتها و دستیاران تخصصی پزشکی حدود ۱۰ برابر جمعیت عمومی است که بسیار بالا و نگرانکننده است.»