سیروان – قبل از هر چیز باید عنوان کنم که نگارنده فریب شعبدهبازیهای رسانهای و حقوقی پ.ک.ک را نمیخورد و زمانی که از پ.ک.ک صحبت میکنیم منظور تمامی متعلقاتش از پژاک و کودار گرفته تا واحدهایی است که در روژاوا تاسیس کردهاند و هیچگونه تمایزی میان این احزاب ساختگی با سازمان مادر قائل نمیشوم.
مدتی است که سران نظامی پ.ک.ک اعلام کردهاند که در جنگ با ترکیه به پهپادها و سامانههای ضدهوایی مجهز شدهاند. خود آنها که توانایی تولید چنین سلاحهایی را ندارند؛ سوال اینجاست که چه کسی این تجهیزات را در اختیار آنها قرار داده است؟ آمریکا در روژاوا تعدادی سلاح سبک و نیمهسنگین در اختیار آنها قرار داده بود اما هرگز چنین برگ برندهای را در اختیار دشمن شماره ۱ ترکیه که از اعضای اثرگذار ناتو هم هست قرار نمیدهد.
گزینهای که در برابر آمریکا محتمل است که به این گروه کمک کرده باشد، جمهوری اسلامی ایران است. اولا اینکه رژیم ایران در جنگ روسیه علیه اوکراین با فروختن پهپاد به روسیه ثابت کرده که به لحاظ فنی توانایی ساخت چنین سلاحهایی را با کیفیت معقول در حدی که ارتش روسیه آنها را تایید کند دارد. دوم اینکه هژمونی ترکیه از طریق آذربایجان در حال فتح مناطق تحت نفوذ رژیم ایران است. مسئلهی قره باغ نوعی شکست استراتژیک برای جمهوری اسلامی بود. معادلات اقتدار حکم میکند که جلوی رشد اقتدار همسایه گرفته شود و ترجیح رژیم ایران در منطقه همیشه استفاده از نیروهای نیابتی بوده است. با این تفاسیر واضح است که جمهوری اسلامی نه تنها از تضعیف ترکیه نفع میبرد بلکه در موقعیتی قرار گرفته که اگر اقدامی در این راستا انجام ندهد دچار دومینویی از شکستها خواهد شد. دیروز ارمنستان، امروز عراق و سوریه و فردا ممکن است هر جای دیگری که فکرش را نمیتوان کرد باشد. یکی از کاندیداها برای مقابله نیابتی با ترکیه، پ.ک.ک است. وقتی از نیروهای نیابتی حرف میزنیم منظور این است که نیاز نیست شیوه مدیریتی یا ایدئولوژی را بر آنها تحمیل کرد بلکه کافیست آنها را در جنگی که به خودی خود در آن درگیر هستند با سرمایه یا سلاح یا دادن امکانات لجستیک و تدارکاتی مانند زمین برای سنگرگیری و مانور پشت جبهه تقویت کرد. دقیقا این مورد به این سوال که چرا رژیم ایران به سایر احزاب کردستانی اولتیماتوم خلع سلاح میدهد و توانایی ایجاد چنین فشاری بر حکومت اقلیم و عراق را دارد که آن را تحقق ببخشد اما به سراغ پ.ک.ک نمیرود، جواب میدهد. (۱)
نشانههایی هم حتی در بیانیههای رسمی پ.ک.ک و هم در مصاحبههای فرماندهان سطح بالای پ.ک.ک وجود دارد که آنها با رژیم ایران هم در سطح دیپلماتیک و هم در سطح ایدئولوژیک نزدیک شدهاند. به عنوان نمونه چند مورد را در این مقاله ذکر میکنم. در بحبوحهی خلع سلاح احزاب مانور نظامی فرمالیتهای توسط جمهوری اسلامی در کوهستانهای کوسالان انجام شد. در همان زمان فرمانده نیروهای نظامی شاخه روژهلات در مصاحبهای اعلام کرد که ما جنگی با دولت ایران نداریم و طبق قرارداد آتشبسی که انجام شده بود عمل میکنیم.(۲) کمی پس از این بیانیه کلا مسئلهی کوسالان جمع شد. حال اینها که چهرههای به اصطلاح روژهلاتی پ.ک.ک هستند تا حدودی ژست رسانهای مخالفت با رژیم ایران را حفظ میکنند. درواقع پروتکل پ.ک.ک بر اساس همین دورویی بنا نهاده شده است که سازمان مرکزی چانهزنی و روابط با رژیم را حفظ کند و شاخهای که به عنوان روژهلاتی معرفی میشود برای نشان دادن وجههی انقلابی از خود پیش چشم مردم کردستان ایران، خود را مخالف حکومت نشان دهد. به عنوان مثال اوج نمایش این دورویی در بیانیهی رسمی «کنفدرالیسم جوامع کردستان» که نام دیگر همان پ.ک.ک است در وبسایت خبرگزاری فرات که ارگان رسمیاین حزب است، نمود پیدا کرد. آنها در بیانیهای به زبان کردی- کرمانجی که زبان اصلی سازمانی آنها هم هست واقعهی بمبگذاری در مراسم سالگرد قاسم سلیمانی در کرمان را به حکومت ایران تسلیت گفتند در حالی که در نسخههای فارسی و کردی- سورانی این بخش را سانسور کردند.(۳)(۴)(۵)
از لحاظ نزدیک شدن ایدئولوژیک پ.ک.ک با حکومت ایران هم میتوان به این موضوع اشاره کرد که علویها که به نوعی شیعیان ترکیه محسوب میشوند در سالهای اخیر قدرت مرکزی را در پ.ک.ک به دست گرفتهاند و این موضوع کاملا با خواست رژیم ایران به عنوان تنها حکومت شیعهی جهان سازگار است. ک.ج.ک به عنوان بالادستیترین نهاد پس از تغییر نام پ.ک.ک در تمامی مناسبتهای شیعی پیام میفرستد اما محرّم امسال کمی پا را فراتر گذاشتند و «جنبش آزادی کردستان» را «جنبش حسینی» نامگذاری کردند(۶) که با واکنش گستردهی مردم و فعالان سیاسی کرد مواجه شدند.
برای خارج نشدن از حوصله ی مخاطب به همین فکتها بسنده میکنم اما دلایل و شواهد اینکه منفعت رژیم ایران در حمایت از پ.ک.ک است و عملا در پشت صحنه این اتفاق در حال انجام است چه در دید عموم و رسانههای رسمی و چه از طریق منابع غیررسمی آنقدر زیاد است که میتوان یک کتاب از آن تهیه کرد. اما لزوم این نوشتار به صورت خلاصه امر آگاهسازی بوده است چرا که بهخصوص پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی» ممکن است بخشی از مردم ایران به چشم دوست و برخی حتی به عنوان ناجی به این گروه نگاه کنند و گفتمان آنها هم به خاطر نبود صدای مخالف در فضای رسانهای یا عدم شناخت فعالان رسانهای فارسیزبان کاملا غالب شده. پس هر قدمی در راستای روشنگری این زمینه میتواند تاثیر عمیقی در تصمیمگیریهای فردی و جمعی تعداد زیادی بگذارد که ممکن است در سرنوشت یک ملت تاثیرگذار باشد. هدف اصلی کنار زدن شعارزدگی و نمایاندن ماهیت منفعتطلب این گروههاست که منجر به تحت کنترل قرار گرفتن آنها از طرف رژیم جمهوری اسلامی میشود.
۱- بیبیسی فارسی
۲- وبسایت مربوطه
۳- وبسایت همان وبسایت مربوطه
۴- وبسایت همان وبسایت مربوطه
۵- همان وبسایت
۶- همان وبسایت