عملیات تروریستی «هفت اکتبر» سال ۲۰۲۳ (۱۵ مهرماه ۱۴۰۲) و سپس حمله پهپادی و موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اسرائیل نشان داد، سیاست مماشات با جمهوری اسلامی شکست خورده است. اغلب تحلیلگران معتقدند نادیده گرفتن تحریمهای رژیم ایران به تأمین مالی تروریسم کمک کرده است. حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مدعی شده «عصر طلایی تمدن اسلام تحت تأثیر انقلاب اسلامی و مجاهدتهای رهبر معظم انقلاب در حال آغاز است.»
دکتر امیر حمیدی کارشناس حوزه «تروریسم بینالمللی» و از مأموران ویژه «پروژه کاساندرا» (مقابله با قاچاق مواد مخدر توسط رژیم ایران و حزبالله) در گفتگو با کیهان لندن به پرسشهایی در مورد «قانون مهسا»، جنگ میان جمهوری اسلامی و اسرائیل و سرنوشت غزه و همچنین جنبش آزادیخواهانه مردم ایران پاسخ داد. وی معتقد است غرب برای بازگرداندن ثبات به منطقه یک راه دارد و آن کمک به مردم ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی است.
-آقای دکتر حمیدی «قانون مهسا» که اخیراً در آمریکا تصویب شد و به امضاء بایدن هم رسید، چه تفاوتهایی با تحریمهای قبلی دارد؟ آیا اساساً اراده و تمایلی در دولت بایدن برای اجرای تحریمها وجود دارد؟ زیرا شواهد نشان میدهد بخش عمده تحریمهای قبلی هم نادیده گرفته شده!
-ابتدا این توضیح لازم است که گفته شد «قانون مهسا» برای تحریم رژیم جمهوری اسلامی به دلیل «نقض حقوق بشر» پس از قتل غمانگیز مهسا امینی دختر جوان ۲۲ ساله ایرانی به دست «گشت ارشاد» است. مرگ مهسا امینی موجب اعتراضات دموکراسیخواهان ضد حکومت در سراسر جهان شد و این لایحه که پاسخ به این خواست و حق عمومی است گام بزرگی در جهت خنثی کردن سیاست مماشات پرزیدنت بایدن با رژیم به شمار میرود.
حکومت همزمان با گسترش تروریسم در خاورمیانه و بیثباتی در کشورهای همسایه، امنیت اصلیترین متحد آمریکا در منطقه یعنی اسرائیل را به خطر انداخته است. در چنین فضایی با فشار کنگره آمریکا بایدن درواقع مجبور شد قانون مهسا را امضاء کند و عملاً در مقابل جمهوری اسلامی بایستد.
نکته بعدی این است که تصویب «قانون مهسا» گام مهمی به سوی ایجاد کمپینهای موفقیتآمیز فشار حداکثری علیه حکومت و حمایت حداکثری از مردم ایران است. روندی که در دولت پرزیدنت ترامپ آغاز شد اما دولت بایدن آن را متوقف کرد. هرچند بایدن سه سال بعد از ریاست جمهوری متوجه شد مماشات با آیتاللهها سیاستی شکست خورده است. درواقع حمله حماس به اسرائیل و شش ماه پس از آن هم حمله موشکی و پهپادی سپاه پاسداران به اسرائیل نتیجه مماشات با رژیم ایران بوده است. دلیل آنهم مشخص است؛ با نادیده گرفته شدن تحریمهای موجود جمهوری اسلامی توان بیشتری برای تأمین مالی تروریسم و تقویت نظامی خود پیدا کرد در نتیجه خاورمیانه بیثباتتر شد.
قانون مهسا گامی تاریخی در پیگیری عدالت برای مردم ایران است و با هدف قرار دادن دیکتاتورهای جمهوری اسلامی و همراهان آنها، زمینهای مساعد برای تعهد ایالات متحده به حقوق بشر و دموکراسی در ایران ایجاد کند.
تصویب این قانون، البته اگر واقعاً و به درستی اجرا شود، پیام کوبندهای به رژیم جنایتکار تهران است مبنی بر اینکه ایالات متحده در حالی که جمهوری اسلامی، مردم ایران را سرکوب میکند، از فشارهای خود دست بر نخواهد داشت. بر اساس قانون مهسا، صدور روادید برای بسیاری از مقامات نظام محدود و مسدود میشود و تحریمهای مالی مستقیم آنها را هدف قرار میدهد.
-مقامات جمهوری اسلامی با صراحت میگویند، هدف از عملیات تروریستی «هفت اکتبر» مختل شدن روند عادی ساختن روابط اسرائیل با کشورهای عربی به ویژه عربستان است، اما به نظر میرسد مذاکرات میان اسرائیل و عربستان وارد مرحلهای تازهای شده، نظر شما چیست؟
-خوب، البته اقدامات جمهوری اسلامی موقتاً روند عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان را از ریل خارج کرد، در حال حاضر نیز قرار است تا زمانی که نبرد ادامه دارد به تعویق بیفتد و این نبرد برای مدتی ادامه خواهد داشت و صلح شکل نخواهد گرفت. اما روشی هم که در ۳۰ سال گذشته وجود داشت نیز به پایان رسیده و دیگر با حماس و جهاد اسلامی مماشات نمیشود. به نظرم با توجه به فضای فعلی هرگز یک کشور فلسطینی وجود نخواهد داشت، حداقل در غزه! اکثر اعراب نیز این وضعیت را درک میکنند؛ آنها نیز میدانند که حذف حماس به نفع توافق آینده خواهد بود، یا به عبارت دیگر، همکاری میتواند نوعی توافق صلح باشد.
از طرفی همکاری بین اسرائیل و کشورهای مسلمان سنی وجود خواهد داشت. کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی و دیگران در نهایت به دلیل شرایط اقتصادی در یک مسیر قرار میگیرند و منافعی که از حذف حماس حاصل می شود، این امکان را در آینده به همه میدهد؛ البته نه فوری زیرا مدتی طول میکشد تا عمیقاً برای مردم نوار غزه روشنگری کرد تا آنها بفهمند که میتوانند با ایجاد بنادر اقتصادی با کشورهای عربی و همچنین اروپاییها تجارت و در امنیت و رفاه زندگی کنند.
این هدف اولیه «پیمان ابراهیم» نیز بود که در مورد غزه نیز در نظر گرفته شده و در نهایت اتفاق خواهد افتاد اما ممکن است مدتی طول بکشد.
-درگیری و جنگ میان جمهوری اسلامی و شبهنظامیان وابسته به سپاه با اسرائیل، مستقیم روی زندگی مردم ایران تأثیر گذاشته؛ بحرانهای منطقه رو به افزایش است. مقامات نظام دنیا را تهدید به ساختن بمب اتم میکنند؛ آیا این واقعیتها از چشم غرب پوشیده مانده است؟!
– جنگ جمهوری اسلامی با اسرائیل ارتباطی به رابطه مردم ایران با مردم اسرائیل ندارد، اصلاً مردم ایران جنگ نمیخواهند، بلکه این رژیم است که ایران را در آستانه جنگ قرار داد. جمهوری اسلامی از مردم به عنوان سپر استفاده میکند، همانطوری که حماس از مردم غزه استفاده کرد و نتیجه آن را هم دیدیم. مردم ایران با چالشهای اقتصادی و فشارهای روانی روبرو هستند و در تیررس قرار گرفتهاند. زجر کشیدن آنها در سختترین شرایط اقتصادی دلخراش است. تقریباً تمام اقدامات جمهوری اسلامی با منافع مردم ایران در تضاد است. با اینهمه آنها در شدیدترین محدودیتها در شعارهایشان میگویند همسو با نظام نیستند. پیام مردم ایران به گوش رهبران غرب رسیده است.
برای آینده بهتر در منطقه تنها راه تغییر رژیم و ایجاد حکومت سکولار و دموکراتیک بر اساس خواست مردم است. اگر قرار است گامی اساسی در جهت صلح، امنیت و روابط دوستانه در منطقه برداشته شود، غربیها باید به مردم ایران کمک کنند تا رزیم سرنگون شود.
رهبران جهانی نیاز به ارزیابی مجدد استراتژیهای خود برای مقابله با این چالشها دارند، زمان زیادی هم ندارند چون روز به روز تهدیدات شدیدتر میشود. میلیونها ایرانی که من هم مانند آنها فکر میکنم معتقدند که «تغییر رژیم» تنها گزینه قابل اجراست. بیائیم اینبار سره را از ناسره تشخیص دهیم واگر خواهان ثبات در منطقه و امنیت ملّی، اقتصادی و اجتماعی هستیم، دچار توهمهای عدیده تکراری نشویم. رژیم در هیچ شکلی اصلاحپذیر نیست، ما دیگر نه اجازه و نه فرصت تکرار اشتباهات گذشته را داریم! ما باید با دوراندیشی و تکیه بر آزاداندیشی و نیکگفتاری و اعمال شایستهمان چراغ راه آیندگانمان باشیم. بیاییم با هم صادق باشیم چرا که صداقت است که میتواند ضامن این معاهده نانوشته تاریخی گردد.