شاهزاده رضا پهلوی: سرمایه‌دارها داخل ایران نگران نباشند؛ تغییر نظام خطری برای سرمایه‌های آنها ایجاد نمی‌کند بلکه خطر برای آنها نیز در تداوم این رژیم است!

-شاهزاده رضا پهلوی در نشستی با عنوان «برای ایران، چالش‌ها و راهکارها» که روز شنبه ۱۱ ماه مه (۲۲ اردیبهشت‌ماه) با حضور فعالان سیاسی و اجتماعی، چهره‌های آکادمیک و خبرنگاران در شهر لندن برگزار شد، به بیان دیدگاه‌های خود در مورد مسائل محوری ایران از جمله، اصول همکاری با سایر جریان‌های سیاسی و تلاش برای به میدان آوردن «قشر خاکستری» پرداخت.
-«رفتارهای جمهوری اسلامی ممکن است کار را به جای باریک بکشاند، به مقامات غربی گفته‌ام اگر دیپلماسی به جایی نرسیده و برخورد نظامی هم راه‌ حل نیست تنها راهی که برای شما باقی می‌ماند حمایت از مردم ایران است».
«[سرمایه‌دارها] نترسند، تغییر نظام خطری برای سرمایه‌های آنها ایجاد نمی‌کند، اتفاقاً فکر می‌کنم ادامه وضعیت آن چیزی را هم که برای آنها مانده بیشتر به خطر بیاندازند... بحث طولانی است اما حکومت قانون ضامن سرمایه خواهد بود».
-«بدون همکاری با قشر خاکستری کار کُند پیش می‌رود. این یک نیاز کلیدی است، هرچه زودتر کار را شروع کنیم هزنیه کمتر است. وقت آن رسیده بهم برسیم، باید به صف سرکوبگران ضربه بزنیم که خامنه‌ای نتواند روی آن حساب کند».
-«رهبری دوران انتقالی مسئله بسیار مهمی است و برای من خیلی ارزشمند است این درجه از اعتماد و حمایت برای اینکه بتوانم چنین نقشی را ارائه دهم؛ ولی مراقب باشیم مسئله را شخص‌محور نکنیم، من قبلاً تا جایی که بتوانم این کار را انجام داده‌ام اما این کار را به تنهایی انجام نخواهم داد؛ دستم به سوی تمام نیروهایی که می‌خواهند جزئی از راه حل باشند دراز است».

یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۲ مه ۲۰۲۴


شاهزاده رضا پهلوی در نشستی با عنوان «برای ایران، چالش‌ها و راهکارها» که روز شنبه ۱۱ ماه مه (۲۲ اردیبهشت‌ماه) با حضور فعالان سیاسی و اجتماعی، چهره‌های آکادمیک و خبرنگاران در شهر لندن برگزار شد، به بیان دیدگاه‌های خود در مورد مسائل مهم سیاسی ایران از جمله اصول همکاری با سایر جریان‌های سیاسی و تلاش برای به میدان آوردن «قشر خاکستری» پرداخت.

شاهزاده رضا پهلوی در نشست لندن / اردیبهشت ۱۴۰۳
شاهزاده رضا پهلوی در نشست لندن / اردیبهشت ۱۴۰۳

وی در بخشی از این نشست که به پرسش و پاسخ حاضران اختصاص داشت به پرسشی در مورد نگرانی صاحبان سرمایه، تجّار و کارخانه‌دارهای داخل ایران از «تغییر رژیم» پرداخت و خطاب به آنها گفت، نباید از تغییر هراس داشته باشند زیرا ادامه این وضعیت سرمایه‌های آنها را بیشتر به خطر می‌اندازد.

شاهزاده رضا پهلوی در مقدمه با اشاره به نقش جمهوری اسلامی در بحران‌های منطقه تأکید کرد، «رفتارهای جمهوری اسلامی ممکن است کار را به جای باریک بکشاند؛ من به مقامات غربی گفته‌ام اگر دیپلماسی به جایی نرسیده و برخورد نظامی هم راه‌ حل نیست، پس تنها راهی که برای شما باقی می‌ماند حمایت از مردم ایران است، راه حل آنها هستند و آنها هستند که می‌توانند ارتش قوی در محل برای انتقال نظام باشند.»

شاهزاده رضا پهلوی حقوق بشر، تشکیل نظام سکولار و تمامیت ارضی را اصول حداقلی به عنوان مبنای همکاری دانست و گفت، «اینها مثل قوانین بازی است که باید رعایت شود و حداقل اصولی است که می‌تواند نیروهای سکولاردمکرات کشور شامل چپ، راست و مشروطه‌خواه را حول یک برنامه همسو و همفکر جمع کند… در جایی که می‌دانید اختلاف نظر و سلیقه هست، الان زمان مطرح کردن آنها نیست زیرا روزی خواهد آمد که بتوانیم نظرات‌مان را بیان کنیم و در نهایت صندوق رأی تعیین‌کننده خواهد بود. بنابراین تنها هدفی که اکنون می‌توانیم داشته باشیم رسیدن به شرایطی است که نمایندگان منتخب مردم بتوانند روی قانون اساسی آینده بحث کنند و پیشنهاد دهند و در نهایت مردم هستند که تصمیم نهایی را می‌گیرند… از معیارهای جهانشمول که در دموکراسی جنبه اساسی دارد یکی پارلمان به عنوان بالاترین مرجع تصمیم‌گیری است و تنها معیار تصمیم‌گیری و وزن‌کشی صندوق رأی است.»

وی در ادامه گفت، «مشکل زمانی است که بخشی از جامعه همزمان جزئی از مشکل هستند و بخش زیادی از آنها جزوی ار راه‌ حل؛ به این مفهوم که تمامیت‌خواهی‌ها، برخوردهایی که با ادبیات دموکراسی و کثرت‌گرایی جور در نمی‌آید به ویژه در دو بخش افراطی راست و چپ که فضا را آلوده و ایجاد تشنج می‌کنند، چه دانسته و چه ندانسته در زمین نظام بازی می‌کنند و یا اجازه نمی‌دهند اتحاد به وجود آید، [بنابراین] باید توان‌مان را بگذاریم برای متحد کردن نیروهایی که می‌خواهند با هم کار کنند… فکر می‌کنم در داخل خیلی بیشتر از بیرون ایران اتحاد داریم، برای همین هم هست که خیلی از شخصیت‌ها می‌گویند اپوزیسیون شما متلاشی است، پراکنده است و با هم نمی‌توانید کار کنید، اما معتقدم ما می‌توانیم ولی هنوز در عمل نشان نداده‌ایم؛ بنابراین وظیفه هر کنشگر و فعالان این است که فراتر از برگزار کردن تظاهرات  نشان دهد که در عمل می‌توانیم با هم کار کنیم و پروژه‌های مشترک را پیش ببریم. در جایی که دسترسی به اینترنت آزاد و رسانه‌های خارجی نیست، اولین انتظاری که هموطنان در داخل ایران دارند این است که صدای آنها باشیم و خواسته‌های آنها را به دولت‌های خارجی و پارلمان‌های آنها انتقال دهیم. تحریم‌ها یا قراردادن سپاه پاسداران در فهرست تروریستی به عنوان اهرم فشار کافی نیست و باید از آنها [دولت‌های غربی] بخواهیم از مردم ایران حمایت حداکثری کنند نه اینکه ادامه مماشات با رژیم و انتظار تغییر رفتار رژیم که ۴۰ سال است دنبال کردند… باید در صحنه بین‌المللی نشان دهیم که کمبود خلاقیت و مدیریت نداریم، اگر این نظام دلسوز بود مدیران سالم را به کار می‌گرفت، مدیرانی که در مملکت هستند اما به کار گرفته نشدند.»

شاهزاده رضا پهلوی با اشاره به نزدیک شدن رژیم به سلاح اتمی و افزایش بی‌ثباتی در منطقه و همچنین احتمال هدف‌ قرار گرفتن تأسیسات اتمی گفت، «تنها راه جلوگیری از این وضع این است که به قدرت‌های غربی بگوییم راه دیگری هست و زمان آن رسیده است.»

وی افزود: «موضوع مهم دیگر اهمیت بسیار مهم تغییر در پارادایم فکری نیروهای به اصطلاح اصلاح‌طلب است و آنها نیز به این نتیجه رسیدند که [امید به اصلاح] دیگر فایده ندارد اما در یکجا باید بتوانند ملحق بشوند، اولین وظیفه نیروهای سکولاردموکراتیک در چنین شرایطی استقبال از این ملحق شدن است، می‌دانم قبول آن برای خیلی‌ها سخت است اما به خاطر منافع ملّی باید تا جای ممکن همسویی حداکثری و ریزش حداکثری را تقویت کنیم، زیرا یکی از نگرانی‌های من و خواست من کم‌هزینه‌ترین راه برای تغییر نظام در ایران است… جاهایی هست که باید این هزینه را به حداقل برسانیم و تضمینی برای نیروهایی که دست‌شان به خون مردم آلوده نیست و بدانند در فردای فروپاشی جایی در آینده خواهند داشت. این را در عمل نشان دهیم نه با شعار؛ اینها نکات کلیدی است که بدون آنها نمی‌توانیم بگوییم معرف یک آلترناتیو قابل اعتماد هستیم… با کسانی که حاضر به رعایت قوانین بازی نیستند و مانع‌اند و ضربه می‌زنند تا اتحاد و همکاری شکل نگیرد مرزبندی داریم.»

ارتباط با دولت‌های منطقه

در این جلسه از شاهزاده رضا پهلوی در باره برنامه‌های احتمالی برای دیدار با نمایندگان دولت‌های منطقه از جمله عربستان سعودی و کشورهایی که نقش کلیدی در معادلات خاورمیانه دارند پرسیده شد که وی پاسخ داد، «بخشی از کار ما احتمالاً همین خواهد بود که علاوه بر کشورهای غربی، به کشورهای منطقه خودمان هم نگاه داشته باشیم برای اینکه به آنها بگوییم یک ایران متفاوت به دنبال همزیستی با شماست و به دنبال عناد و جنگ نیست و این را باید تا حدی گسترش بدهیم که بدانند این واقعاً خواسته مردم مملکت است.»

ایجاد مؤسساتی شبیه «نوفدی» در اروپا

یکی از خبرنگاران با اشاره به عملکرد موفق «نوفدی» در آمریکا، در مورد احتمال فعال شدن سایر کانون‌ها و مؤسساتی شبیه نوفدی در دیگر کشورها سؤال پرسید که شاهزاده پهلوی پاسخ داد: «تلاش شش ماه کنشگران در آمریکا برای تصویب قانون مهسا اولین موردی بود که فعالان سیاسی ایرانی توانستند با همکاری مشترک در آن کشور به نتیجه نهایی برسانند، قرینه آن را باید در اروپا داشته باشیم، به عنوان مثال می‌شود سازمان مرکزی شبیه نوفدی داشته باشیم ولی در سایر کشورهای اروپایی شعب آن فعال باشند، اما نهایتاً هدف این است که از لابیگری بتوانیم به نفع مردم ایران استفاده کنیم… در این ۴۰ سال همیشه معترض بودیم چرا دولت‌های غربی وارد دیالوگ با اپوزیسیون نمی‌شوند و فقط با حکومت صحبت می‌کنند، به ویژه بعد از جنبشی که بعد از کشته شدن مهسا امینی به راه افتاد وضعیت دیگری ایجاد کرد و نگاه و توجه آنها به شنیدن صدای دیگر جلب شده، از این فرصت باید استفاده کرد.»

اولویت تشکیل مجلس مؤسسان است

پرسش دیگر در باره «مرز مشروطه‌خواه بودن و قانون مشروطه است» که وی پاسخ داد: «مسئله مرز نیست، مسئله درشکه را جلوی اسب بستن است! من گفتم اولویت چیست؛ ما قانونگزاری نمی‌کنیم که الان بخواهیم سرش بحث کنیم، اگر قرار است درباره قانون صحبت کنیم باید مجلس مؤسسان تشکیل شود که تنها نهادی است که می‌تواند درباره این مسئله گفتمان را پیش ببرد؛ بحث زودرس درباره اینکه قانون چه خواهد بود بی‌معناست، برای اینکه هنوز ابزار تصمیم‌گیری را نداریم که درباره آن فکر کند. اولویت باید داشتن مجلس مؤسسان باشد که آنجا بتوانیم به این موضوعات بپردازیم. نباید درشکه را جلوی اسب بست.»

نگرانی صاحبان سرمایه‌ و کارخانه‌دارها در ایران از تغییر نظام

یکی از حاضرین پرسید، «کسانی که در ایران صاحب سرمایه‌اند از همراهی با خیزش نگران‌اند، آنها از این نگران‌اند که تغییر رأس سیستم، سرمایه آنها را از بین ببرد، به همین دلیل عدم اطمینان از آینده باعث می‌شود تا آنها ترجیح بدهند با اصلاح‌طلب‌ها کنار بیایند تا با سقوط کامل نظام، راهکار پیشنهادی شما به آنها که در بورس یا مثلاً بازار تهران سرمایه دارند، کارخانه‌دارها، واردکننده‌ها و صادرکننده‌ها چیست تا بتوانیم آنها را همراه و قانع کنیم که جمهوری اسلامی باید از بین برود؟» شاهزاده رضا پهلوی پاسخ داد: «جواب به این سؤال به اندازه یک کتاب است، اما فکر می‌کنم عقل سلیم حکم می‌کند بالاترین معیار اعتماد و فضایی که در آن احساس راحتی کنند حکومت قانون است و البته سلامت نظام. یک سیستم مافیایی که روی تمام سرمایه‌ها سلطه دارد و در یک کشور نفت‌خیز ۶۰ در مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند، تورم ۴۵ درصد است، ارزش پول مملکت ۱۰ هزار برابر نسبت به پیش از انقلاب سقوط کرده، در چنین کشوری سرمایه‌دار هر چقدر هم نگران سرمایه‌اش باشد به سمت بهتری پیش نمی‌رود که بدتر هم خواهد شد. بنابراین ضمانت در کنار گذاشتن یک نظام مافیایی فاسد و تشکیل حکومت قانون است تا از اموال و جان افراد حفاظت شود و نهادهایی برای ایجاد اقتصاد سالم تشکیل شود که معیارهای مشخص بین‌المللی بانکی و مالیاتی داشته باشد… اگر اصلاح‌طلبان می‌دانند چنین نظام فاسدی این شرایط را فراهم نخواهد کرد باید در جستجوی راهی برای درازمدت‌تر باشند… [سرمایه‌دارها] نترسند، تغییر نظام خطری برای سرمایه‌های آنها ایجاد نمی‌کند، اتفاقاً فکر می‌کنم ادامه وضعیت آن چیزی را هم که برای آنها مانده بیشتر به خطر بیاندازند… بحث طولانی است اما حکومت قانون ضامن سرمایه خواهد بود.»

به حرکت واداشتن قشرخاکستری در داخل و بیرون ایران

شاهزاده رضا پهلوی در پاسخ به این پرسش که «برای همراه کردن بیشتر قشر خاکستری در داخل و خارج ایران چه باید کرد؟» گفت: «باید دید آنها سر حداقل اصول با ما توافق دارند یا نه؟ از خود شماها می‌پرسم آیا اصول حداقلی که مطرح کردم برای اکثریت نیروهای سکولاردموکرات قابل قبول هست یا نه؟ شرط همکاری همان اصول است، فکر می‌کنم به احتمال قوی بسیاری از از کسانی که به عنوان قشر خاکستری شناخته می‌شوند یا اصلاح‌طلبان روز به روز صدایشان بلندتر شده و بیشتر به این باور می‌رسند که هیچ چیز [در آن نظام] قابل اصلاح نیست و مؤلفه گذر از حکومت بین آنها برجسته‌تر شده، خُب، یکجا باید بهم برسیم، بنابراین همچنان یادآوری می‌کنیم مسئله حقوق بشر و سکولار بودن حکومت آینده و یکپارچگی کشور برای ما اساسی است، اکثریت را می‌گویم… بعضی جور دیگری فکر می‌کنند؛ ولی اینها مبنای نزدیک شدن است… وقتی به دنیا می‌گوییم از مردم ایران حمایت حداکثری کنید، اما به اجرا گذاشتن آن چطور باید تقسیم یا هدایت شود؟ چطور می‌توانیم رهبران میدانی داخل و فعالان را حمایت کنیم؟ چطور می‌توانیم از زندانیان سیاسی و خانواده‌های آنها پشتیبانی کنیم، چطور می‌توانیم کمپین‌های اعتراضی را به حدی برسانیم که اعدام کردن یک هنرمند برای حکومت هزینه داشته باشد… یکی از سازمان‌های حقوق بشری گزارش داد در ماه‌های اخیر هر پنج ساعت یک نفر در ایران اعدام شده… اینها مسائلی است که باید در همکاری با سایر گروه‌ها از آن حمایت کنیم و در مورد آن تقسیم کار صورت بگیرد، بدون همکاری با قشر خاکستری کار کُند پیش می‌رود. این یک نیاز کلیدی است، هرچه زودتر کار را شروع کنیم هزینه کمتر است. وقت آن رسیده بهم برسیم، باید به صف سرکوبگران ضربه بزنیم که خامنه‌ای نتواند روی آن حساب کند.»

سناریوی تغییر

شاهزاده رضا پهلوی در پاسخ به دیدگاهی در مورد ضرورت ارتباط با کارشناسان و متخصصان زبده برای داشتن یک برنامه در دوران انتقالی و بعد از آن و قابل ارائه بودن این برنامه‌ها به شخصیت‌هایی از دولت‌های خارجی که در مورد آینده ایران سؤال دارند، گفت: «مدت‌هاست این روند را تشویق کردم و به چشم دیدم که متخصصان مختلف این برنامه‌ها را تدارک می‌بینند که می‌تواند بیشتر هم باشد، مثلاً یکی از موارد مهم عدالت انتقالی است، یا پروژه قانون اساسی، خیلی از حقوقدان‌ها این مسائل را بررسی کردند، مثلاً تکلیف ما با باقیمانده پرسنل نظامی در بحث عدالت انتقالی چه خواهد بود؟ آنهایی که مرتکب جرم شدند بایستی جوابگو باشند، آیا دادگاه صحرایی خواهیم داشت یا یک پروسه حقوقی خواهیم داشت که در قالب یک فرهنگ دموکراتیک پیش می‌رود؟ یا اقتصاددان‌ها در اینباره بحث کنند که شرایط اقتصادی در دوران انتقالی چه خواهد بود؟ مسئله تحریم‌ها که برداشتن آن یک شبه اتفاق نمی‌افتد چه خواهد شد؟ بودجه دولت از کجا تأمین می‌شود؟ ممکن است مملکت ‌آزاد شود اما تا شرایط عادی شود زمان خواهد برد؛ برای اینها باید فکر کنیم. البته باید از دید تخصصی کسانی را به کار بگیریم که روی آن حوزه تخصص دارند، ممکن است چهار سال این وضعیت طول بکشد، باید چه قوانین مدنی اجرا شود؟ خیلی از قوانین شرعی همان روز که حکومت سقوط کند کنار گذاشته می‌شود، در آن مملکت زاد و ولد می‌شود، طلاق اتفاق می‌افتد، مسئله ارث مطرح می‌شود بر اساس کدام قانون؟ تدوین قانون زمان خواهد برد، شاید لازم باشد در برخی موارد موقتاً به قوانین قبل از انقلاب رجوع کرد، این خودش بحث تخصصی و حقوقی است. مسئله فقط مباحث ایدئولوژیک و حزبی نیست، بیشتر کارها اداره امور موقت کشور خواهد بود و این خلاء را باید ۸۰ درصد آنهایی پر کنند که اکنون داخل مملکت هستند، کسانی که در مدیریت کشور دست دارند، وگرنه نخواهیم توانست انتقال ثابت داشته باشیم… اینها سناریوی تغییر است که باید به جهان ارائه شود… یکی از انگیزه‌های من برای تشکیل «ققنوس» [پروژه ققنوس ایران] همین بود، که اصلاً وارد کار سیاسی و بحث‌های سازمانی نشوند و فقط از دید تخصصی و علمی راهکارهایی را ارائه دهند برای [طیف گسترده] از مسائلی که فردا با آن روبرو خواهیم شد؛ از مسائل زیست محیطی، بحران آب گرفته تا مسائل دیگر… این برنامه‌ها قابل ارائه به کسانی است که درباره آینده ایران سؤال دارند.»

رهبری جنبش

یکی از حاضران پرسید، «آیا رهبری این جنبش را کاملاً به عهده گرفته‌اید و اگر گرفته‌اید چگونه به بهترین وجه راه یاری از شما و این جنبش را پیگری می‌کنید؟» وی پاسخ داد: «رهبری دوران انتقالی مسئله بسیار مهمی است و برای من خیلی ارزشمند است این درجه از اعتماد و حمایت برای اینکه بتوانم چنین نقشی را ارائه دهم؛ ولی مراقب باشیم مسئله را شخص‌محور نکنیم؛ من قبلاً تا جایی که بتوانم این کار را انجام داده‌ام اما این کار را به تنهایی انجام نخواهم داد. دستم به سوی تمام نیروهایی که می‌خواهند جزئی از راه حل باشند دراز است. اگر به حداکثر همکاری برسیم بیشترین مشارکت و همکاری را ارائه می‌دهیم. بنابراین تکرار می‌کنم من قطعاً کارم را انجام خواهم داد بر اساس انتظاری که از من هست ولی از هم انتظار داشته باشیم دیگران را هم در کار وارد کنیم برای اینکه به کار و خرد جمعی اعتقاد دارم.»

ایستادگی در مقابل جریان‌های افراطی

شاهزاده در پاسخ به پرسشی در مورد «ضرورت آموزش و سازماندهی نیروهای تندرو که تازه به جمع مخالفان پیوسته‌اند» گفت: «به نظرم بررسی تاریخی است چون، ورود نیروهای تندرو محدود به ایران نیست، برای ایران مضر خواهد بود، نیروهای رادیکال تعداشان معمولاً کم است اما صدایشان از بقیه بلندتر است، این معضل اکثریت خاموش است، خُب این یعنی شمایی که اکثریت هستید باید صدایتان از اقلیت رادیکال بلندتر باشد، ولی موقعی که بلندتر می‌شود که با هم باشید، چون قصد آنها [افراطی‌ها] شکاف انداختن و تمامیت‌خواهی است… از من راه چاره می‌خواهید؟ از هر طیفی متحدتر باشید، برای مقابله با نیروهای رادیکال و تفرقه‌انداز که منش دموکراتیک ندارند و حرکات آنها فقط به نفع جمهوری اسلامی تمام می‌شود؛ با اتحاد ایستادگی کنید، آزادی بیان با آزادی تخریب متفاوت است، بیان‌ها و برخوردهای نژادی و فاشیستی دیگر آزادی بیان نیست… باید با بلندتر کردن صدای اکثریت خاموش با نیروهای تندرو که ذاتاً غیردموکراتیک عمل می‌کنند و ضربه می‌زنند مقابله کرد… دیگر نمی‌شود ذکر مصیبت کرد، باید اقدام کرد… خیلی از افراطی‌ها توسط خود نظام سازماندهی می‌شوند.»

مسئولیت چهره‌های آکادمیک و ضرورت تشکیل احزاب

شاهزاده رضا پهلوی در پاسخ به دیدگاهی در مورد «تشکیل یک اتحادیه منطقه‌ای در خاورمیانه شبیه اتحادیه اروپا در فردای پس از سرنگونی جمهوری اسلامی» و نقش چهره‌های آکادمیک در خارج از ایران در پیشبرد اهداف ملّی گفت: «همانطور که کارشناسان از دید آسیب‌شناسانه به قضایا نگاه می‌کنند و فعالان سیاسی از دید تاثیرگذاری، اصول پایه‌ای وجود دارد که از دید آکادمیک می‌تواند پاسخ دهد برای رسیدن به ثبات چه پیشرفت‌هایی لازم است، اینها کمک می‌کند اعضای جامعه آکادمیک در داخل و بیرون ایران که نمی‌خواهند در رقابت‌های حزبی و قدرت کشیده شوند، مسائل را پیش ببرند. تمام این زحماتی که کشیده می‌شود برای این است که در روز نهایی به عنوان انتخاب پیش روی مردم ایران گذاشته شود تا انتخاب کنند و به آن رأی بدهند. در کشورهای دموکراتیک دولت برگزارکننده انتخابات نیست بلکه احزاب آن را برگزار می‌کنند، خُب۷ اگر حزبی نداشته باشیم آن زمان که بخواهیم اولین دولت را تشکیل بدهیم چطور باید کار کرد؟… یکی از مشکلات امروز کشور و حتا یکی از اشکالاتی که به نظام سابق گرفته می‌شد این بود که حزب نیست یا گفته می‌شد تک‌حزبی است که بدترین کار ممکن بود آن زمان، کاری ندارم به بهانه جنگ سرد بود اما یکی از ایرادات عمده که اصلاً باعث شروع شدن بحران سیاسی در کشور شد همین بود… از دید آکادمیک باید بررسی کرد چطور کشور دوباره وارد این مسئله نشود، باید بررسی شود چطور باید تقسیم قوا کرد؟ چه راهکاری وجود دارد؟ مطبوعات و گروه‌های مردم‌نهاد در کنار آکادمیک‌ها تأثیرگذارند، مجموعه اینها باید بخشی از گفتمان سیاسی باشد… توصیه من به چهره‌های آکادمیک ایجاد نقشه راه و توضیح دادن آن [به مردم] و جامعه با زبان ساده‌تر است.»

تبعیض علیه گروه‌های اقلیت

پرسش پایانی در مورد دیدگاه‌های شاهزاده رضا پهلوی در مورد «گروه‌های اقلیت» در ایران از جمله اقلیت دینی و جامعه LGBT و دگرباشان جنسی بود که وی پاسخ داد، «واقعاً از واژه اقلیت بدم می‌آید، برای اینکه وقتی بر مبنای حقوق برابر هر شهروندی صحبت می‌کنیم اقلیت معنا ندارد، بلکه دفاع از حقوق آن شهروند معنا می‌گیرد، ما خواهان حکومتی مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر هستیم و می‌خواهیم قانون اساسی ما هم مبتنی بر حقوق بشر باشد و تبعیض‌ها از بین برود و حقوق افراد برابر باشد، اما فقط داشتن این قانون کافی نیست بلکه ضمانت اجرایی آن مهمتر است،‌ فرهنگ‌سازی دموکراتیک هم مهم است که خیلی از آن عقب هستیم، حتا شاید فرهنگ‌سازی از خود قانون مهم‌تر باشد، چون اگر قانون داشته باشیم و درکی از قانون نداشته باشیم بی‌‌فایده است. بنابراین هر دو نکته را باید پیش برد.»

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۴۹ / معدل امتیاز: ۴٫۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=348984