کاوه اردلان – نخست تأکید کنم که هدف این نوشتار این نیست که به دارندگان عقاید مخالف و همچنین به منتقدان افراد و جریانات سیاسی برچسب مزدور زده شود. تجربه نشان داده است که اداره اطلاعات سپاه هزینه حمله به اپوزیسیون را از خود مخالفان به اسم کمک به انقلابیون می گیرد! اما باید هوشیار بود و در برخورد با افرادی که خودشان را مبارز مستقل جا میزنند و سعی در سوء استفاده از نام و خون معترضین دارند، نهایت دقت را به عمل آورد و این مزدوران را منزوی کرد و از آنان فاصله گرفت. میدان نبرد جمهوری اسلامی با مخالفان راستین خود، در حال حاضر عمدتا جنگ روانی و در فضای مجازی و رسانههاست تا آنها هرگز با هم زیر یک چتر قرار نگیرند و علیه آن متحد نشوند.
«جهاد تبیین» که چندین بار از سوی خامنهای اعلام و مورد تاکید قرار گرفته و اینکه امروزه با توجه به گسترش امکانات فضای مجازی و تبعات مثبت و منفی آن، باید از ظرفیتهای این فضا در جهت «جهاد تبیین» به منظور مقابله با توطئه دشمن بهره برد. «جهاد تبیین» در فضای مجازی یک جریان جهادی از شبهات، اخبار جعلی و تحریف در سطح جامعه است. سازمان اطلاعات سپاه (ساس) در فضای مجازی از انواع ترفندها و فناوریها برای مهندسی ذهن، گمراهی و تحریف واقعیت استفاده میکند و در نتیجه آمادگی در عرصه جنگ نرم در فضای مجازی برای مقابله با آن حائز اهمیت است.(۱)
بطور خلاصه درواقع مهمترین راهکار گذر از چالشهای فعلی توجه کامل به مطالبات خامنهای در فضای مجازی است که در راس آن عمل به بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی است. در این بیانیه خامنهای بر دو مسئله بسیار مهم یعنی شکستن محاصره تبلیغاتی و امیدآفرینی به عنوان نخستین و موثرین عرصه جهاد در فضای مجازی و فضای حقیقی تاکید کرده است.(۲)
هرقدر که جمهوری اسلامی تلاش کند گذرگاههای اینترنت را کنترل کند باز هم مردم ازکوچه پسکوچههای مجازی خود را به صحنه رسانده و شبکههای ارتباطیشان را به سرعت ترمیم میکنند. «مدل جنگهای اینترنتی حکومت هم مانند بازیهای آنلاین یک مدل ثابت پیداکرده و پیدا کردن راه حلهای جایگزین برای نسل ما که در سانسور و محدویت بزرگ شدهایم سخت نیست. تلههای روانی مرتب از طرف ارتش سایبری به روزرسانی میشود و در نتیجه ما هم مرتب باید بهروز بشویم که گول نخوریم.»(۳)
مزدور یا سرباز اجیرشده به نیروی نظامی یا شبهنظامی گفته میشود که بدون انگیزههای ملی یا ایدئولوژیک و فقط در برابر دریافت دستمزد به صورت پیمانکار جنگی یا جاسوسی برای اجرای عملیات خاص عمل میکند. در گذشته، وقتی با عبارت «مزدور صادراتی» روبرو میشدیم، شاید این گمان به ذهن میرسید که مخالفین راستین جمهوری اسلامی در مظان اتهامهای بیپایه و اساس قرار میگیرند. اما امروزه آشکار شده که رژیم مشغول طراحی اپوزیسیونهای موازی و جعلی است. اما این مزدورهای صادراتی چگونه کار میکنند؟
مزدوران صادراتی یا اپوزیسیون صادراتی چه مشخصاتی میتوانند داشته باشند؟
مزدور خودفروختهای، با گذشته و سابقه مشخص، با ظاهر فریبنده برای این کار اجیر میشود و با چند انتقاد محتاطانه وارد جمعهای اپوزیسیون و مخالفین میشود و سعی میکند با کمک رسانههای رژیم و ترفندهای عوامفریبانه، به عنوان یک چهره مستقل و مخالف رژیم مطرح شود. این مزدوران مأموریت خاصی دارند و نباید انتظار داشت که از ابتدا علناً از جمهوری اسلامی حمایت کنند. شرایط اقتضا میکند که گذشته خودشان را کنار بگذارند و در قالب یک هویت جدید، به عنوان اپوزیسیون معرفی شوند. آنها حتی به شخص خامنهای و خمینی هم فحش میدهند چون پروژه آنها مهمتر است وآن ایجاد انشقاق و مشغول کردن مخالفین به مسائل حاشیهای و انحرافی است تا رژیم در سایهی آن کار خود را پیش ببرد.
روشهای مزدوران اپوزیسیوننما
تزریق ایدئولوژیهای پوسیده و خانمانسوز جمهوری اسلامی مانند آمریکاستیزی، اسرائیلستیزی، بهاییستیزی، پادشاهیستیزی و… این ایدئولوژیها با پوشش «وطنپرستی» و «حمایت از مردم ایران» به مخاطبین خورانده میشوند. مثلاً عدهای به ظاهر مخالف، به صورت مستمر و هماهنگ علیه آمریکا و اسرائیل تبلیغ میکنند و مخالفین را به دریافت پول متهم میکنند.
لجنپراکنی و اتهام زدن و پروندهسازی علیه فعالین اپوزیسیون بخش دیگری از مأموریت مزدوران اپوزیسیوننماست که پس از آنکه مورد توجه قرار گرفتند، خودشان را به عنوان اپوزیسیون واقعی معرفی میکنند و به مخالفین جمهوری اسلامی و فعالین اپوزیسیون که سالها پیش از آنها در صحنه حضور داشتهاند برچسب «جعلی» میزنند و علیه شخصیتهای شناختهشده و مؤثر اپوزیسیون دروغپراکنی و پروندهسازی میکنند. اتهامات این مزدوران معمولاً حول تجزیهطلبی، جنگطلبی و دریافت پول از دولتهای خارجی خلاصه میشود.
تزریق شک و ترس و بیاعتمادی و ناامیدی به تودههای مردم از مهمترین مأموریتهای اینان است. رژیم از ایجاد تیمهای اپوزیسیونهای موازی به دنبال ایجاد شک و تردید در مردم برای مبارزه با جمهوری اسلامی است تا مردم را نسبت به مخالفین رژیم بدبین و نسبت به ادامه راه ناامید کند. مزدوران در این راستا ممکن است به تبلیغات روانی و احساسی دست بزنند و مردم را از اعتراضات منصرف کنند.
طعمهها برای مزدوری معمولا از میان چه گروههایی انتخاب میشوند؟
۱. مهاجرین کار، ازدواج یا سرمایهگذاری: این دسته تا حدی خطرناک و مرگبار هستند چون از لحاظ مالی گروههای دیگر را پشتیبانی میکنند و خود را بیطرف و بیتفاوت نشان میدهند.
۲. دانشجویان: برای کسب علم و پایداری نظام و ایجاد تفرقه و تأسیس گروهها و انجمنهای پوششی اجیر شدهاند و بعد از اتمام تحصیل به کشور برمیگردند و در وزارتخانهها مشغول به کار میشوند.
۳٫پناهندگان سیاسی دروغین: ایندسته با ارائه کیسهای پناهندگی سیاسی دروغین و داشتن اقامت دائم به صورت فردی و علنی به اپوزیسیون و مخالفین میتازند و با رنگ عوض کردن خود را به عنوان مخالف جا میزنند و به تخریب مخالفین و اپوزیسیونهای واقعی میپردازند. افرادی که جواب منفی برای اقامت دارند و کسانی که مشکلات روحی و مالی دارند بهترین طعمه برای اطلاعات سپاه هستند.
۴٫افرادی که درآمدی پایین دارند و کسانی که در ایران سرمایه یا تعلق خاطر و خانواده دارند.
تله روانی و دستکاری کردن باورهای مردم از ویژگیهای بارز نظامهای ایدیولوژیک و تمامیتخواه است. اما این روش در فضای مجازی و به ویژه در ایام اخیر به چه شکل خودش را نشان میدهد؟
مرور سندهایی که توسط گروه هکری «بلکریوارد» که بخشهایی از آن با هشتگ فارس- گیت منتشر شده، روشهای جدید این نوع تلههای روانی توسط نیروهای سایبری جمهوری اسلامی را تا حدی افشا میکند و نشان میدهد که گردانهای ارتش سایبری به صورت فرقهای عمل کرده و با هم رقابت شدید دارند . آنها با اشاره به مذاکرات جلسه محرمانه جانشین فرمانده بسیج در مورد ایجاد اختلاف بین رسانههای خارج کشور میگوید پروژههایی که روی یک جریان مشخص سیاسی و یا رسواسازیهای آنلاین متمرکز است از همان الگوهای امنیتی اطلاعاتی موازی پیروی میکند. اکنون مهمترین سلاح گردانهای سایبری فشار روانی بر روی قشر خاکستری جامعه و جلوگیری از گسترش دامنه مردمی اعتراضات است.(۴)
«برنامه جدید نیروهای سایبری ایجاد تزلزل در دل معترضان است». از جمله پیامهای خاصی را توسط مزدوران سایبری خود بازنشر میکند مثلا پستهایی است که دختران را از تجاوز می ترساند. پیامهایی که ظاهرا لحن مثبت دارند ولی هدف آنها وحشت افکندن در میان مخالفان است؛ به عنوان مثال مینویسند اگر از تجاوز نمی ترسیدم من هم به معترضان میپیوستم.
اصرار بر دیده شدن و در نتیجه مخاطب بیشتر به دست آوردن با انتشار خبرهای زرد و شبهزرد و هویت جعلی دو عنصر دیگر فعالیت سایبریهای گوناگون اعم از رژیم و یا گروههای مختلف با اهداف خاص مثلا تخریب یک شخص یا جریان هستند.(۵)
این روزها ارتش سایبری تمرکز بیشتری روی روایتسازیهای انرژیبر دارد: «یکی از تئوری های بخش مجازی جهاد تبیین این است که بطور مستقیم رژیم جمهوری اسلامی را تبلیغ کنند ولی چون فضای سوشیال مدیا ضد جمهوری اسلامی است، شانس خیلی کمتری دارند. بنابراین بطور غیرمستقیم خودرا در قامت اپوزیسیون و برانداز و مخالف نشان میدهند و به تکثیر و تعمیق روایتهایی میپردازند که انحرافی هستند و باعث می شود قدرت حرکت کمتر شود.»(منبع ۳) حداقل تلاش میبایست شناسایی این افراد/ اکانتها و دور کردن آنها از سامانه پادشاهی باشد.
نمونه کار: پروژه مشترک اطلاعات عملیات در کلابهاوس و سایر پلتفرمها
کلابهاوس مکانی برای گفتمانسازی/ جریانسازی است و رژیم بطور هماهنگ نسبت به مدیریت و ایجاد الگوی رفتاری دروغین انقلابی اقدام نموده است و یک روحیهی «آینه» در مخاطبان ایجاد میکند به این معنی که افراد فکر میکنند دارند اقدامی انجام میدهند ولی در عمل در اتاقهایی که ظاهرا چند هزار نفر در آن حضور دارند، مانند عروسکهای خیمهشببازی نخ کنترل فکر و تحلیل و برداشت آنها از واقعیت جامعه در ایران، در دست سایبریهای اتاق فکر در تهران است تا آنها را از واقعیت اجتماعی و سیاسی دور نگه دارد!
بگذارید موضوع را واکاوی کنیم؛ از زمانی که کلاب هاوس تاسیس شد، جمهوری شیطانی به اهمیت این پلتفرم پی برد. چون مردم همزمان با همهگیری ویروس کرونا نیاز به سرگرمی داشتند و محتوای موجود با عنوان اتاقهای مختلف جذاب بود. من از نخستین ایرانیانی بودم که عضو شدم و میدیدم که بوی توطئه در کار است و بیشتر اتاقها توسط مهرههای حکومتی، اصلاحطلبان اداره میشود که کاملا مشهود بود. دو نفر که صاحب اتاقی بودند نظر مرا جلب کردند. در اول شنونده احساس میکرد صاحبان اتاق افرادی پادشاهیخواه و ضد رژیم هستند و در راستای انقلاب مهسا حرکت میکنند اما این پوششی بود برای انحراف مسیر انقلاب و گفتمان گذر از رژیم! درواقع این دو شخص داشتند سناریوهای اطلاعاتی حکومت را اجرا میکردند.
آنها مباحثی را در اتاقشان مطرح میکردند مثلا با عنوان «چگونه نفوذیهای جمهوری اسلامی را شناسایی کنیم» ولی پروژه آنها صرفا معرفی مزدوران سوخته جمهوری اسلامی در فضای مجازی بود! در این اتاق همچنین با کسانی که قبلا جزو فرقه رجوی بودند ابتدا همکاری کرده و سپس آنها مورد حمله قرار دادند. در بین عناوین اتاقهای خود به مخالفان آزادیخواه رژیم و کسانی که فعالیت علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکنند نیز پرداختند ولی وظیفه اصلی آنها اجرای طرح ۱۰ به ۹۰ بود یعنی ۹۰ درصد در جهت اهداف آنها بود که در عمل فقط مهرهای سوخته را به ظاهر افشا میکردند و فقط ۱۰ درصد فعالین انقلاب «زن- زندگی- آزادی» معرفی میشد!
اقدامات دیگر این اتاقها اما عمدتا اینها بودند:
۱- دامن زدن به بیاعتمادی و تردید و نسبت دادن رسواییهای دروغین به میهنپرستان
۲- سرگرم ساختن نیروها، دامن زدن به پراکندگی و سوزاندن انرژی معترضان
۳- ایجاد ارعاب و قلدری و نشان دادن چهرهای خشن و فحاش از پادشاهیخواهان (فحاشی جنسی به افراد و خانواده اشخاص و حتی کودکان)
۴- ایجاد تردید و وحشت در بخش خاکستری جامعه
۵- سوء استفاده از عکسهای خصوصی و خانوادگی همه افرادی که قرارست مورد حمله قرار بگیرند
۶- دریافت هزاران دلار از افراد فعال اپوزیسیون به بهانههای مختلف و دروغ
و… باید هوشیار بود.
*کاوه اردلان دانشآموخته و کارشناس رشتههای شهرسازی و اقتصاد و ساکن کالیفرنیا است.
منابع:
۱-مزدوران صادراتی یا اپوزیسیون صادراتی چه مشخصاتی میتوانند داشته باشند؟
۲-نامی، محمدحسن و شامی، ابوالفضل (۱۳۹۹)، فصل بُعد چهارم جهاد تبیین؛ تهران؛ زیتون سبز
۳-www.internetworldsatas.com. Emarketing.htm (2010); Internet Growth Statistics
۴-محبوبه عباسقلیزاده در گفتگو با فعالان و متخصصان، نگاهی انداخته به روشهای نیروهای سایبری جمهوری اسلامی که به ویژه در ایام اعتراضات حضور ویژهای در شبکههای اجتماعی دارند.
۵-باکاک رابرت (۱۳۹۶). فضای مجازی انتشارات شیرازه