انتقاد نیست بلکه ترور شخصیت و تهدید فیزیکی علیه بانو یاسمین و علی کریمی است؛ هدف: شاهزاده رضا پهلوی!

سه شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳ برابر با ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۴


موسی حاتمیان – پس از سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی با عنوان «پایان دادن به خلافت اسلامی و بازگشت به دولت- ملت» که در کنفرانس «محافظه‌کاری ملی» برگزار شد، و جی دی ونس معاون کنونی ترامپ نیز پس از ایشان سخنرانی کرد، و نشان‌دهنده تغییر مهمی‌ در نگرش سیاست‌گذاران راهبردی آمریکا نسبت به ایران، و راه حل‌های گذار و عبور از دکترین وحشتناک کارتری است که به قول ریگان، در مناظره انتخاباتی ۱۹۸۴ فاجعه‌ای را بر مردم ایران، خاورمیانه و آمریکا و جهان به بار آورده است.

واضح و قابل انتظار بود که دشمن نیز واکنش‌های متناسب با این تهدید فزاینده نشان دهد، که اگر مفروض بگیریم، روح‌شان از تلاش برای ترور ترامپ هم خبر نداشته! اما حمله به قلب تل‌آویو با پهپاد صماد-۳ که بنا به گفته‌های یوآو گالانت (وزیر دفاع ‎اسرائیل) و دانیال‌هاگاری (سخنگوی ارتش) پهپادی از تولیدات بهینه‌سازی شده سپاه بوده است، و بلافاصله با نصب بنر بزرگش در تهران که از این پس تل‌آویو ناامن است! نشان دادند، که اتاق فکر خامنه‌ای ظاهراً قصد دارد تا در مهلت باقیمانده تا انتخابات نوامبر، حتی با ایجاد شانس درگیری محدود و جنگ کنترل شده برای دموکرات‌ها، وحشت خود از آمدن احتمالی ترامپ را رفع و رجوع کند، و چنانکه در رابطه با کناره‌گیری بایدن در موضع‌گیری رسمی‌ اعلام کردند، که ما منتظریم ببینیم چه کسی به کاخ سفید خواهد آمد که همین نیز نشان‌دهنده نگرانی بیش از پیش خامنه‌ای است.

اما صرف نظر از اینکه چه کسی ساکن کاخ سفید خواهد شد، چنانکه در مقاله «بحران حکومت اسلامی و جهان بر سر دو راهی تاریخی» تأکید کرده بودم:

شاهزاده رضا پهلوی راهکار همیشگی را نیز دوباره یادآوری کرده است: «راه حل روشن است: مُهرِ پایان نهادن بر رژیمِ برآمده از فاجعه ۵۷، بازگرداندن قطار ایران به روی ریل ترقی و تمدن، بازسازی اقتدار اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و فرهنگی کشور و برقراری روابط صلح آمیز و دوستانه با همسایگان بر اساس منافع ملی، و بازگرداندن ثبات و آرامش به منطقه.»

بحران حکومت اسلامی و جهان بر سر دو راهی تاریخی 

آیا دولت‌های منطقه‌، اروپا و آمریکا برای پایان دادن به این بحران جهانی، سر اختاپوس تروریسم، ناامنی دریایی، هوایی، زمینی، منطقه‌ای و بین‌المللی را هدف قرار خواهند داد؟ پرسشی سخت که شکسپیر پاسخ آنرا به تمام سیاستمداران کنونی داده است، بودن یا نبودن؟ مسئله این است!

آیا منافع کوتاه‌مدت و استراتژیک این دولت‌ها آنست که ضربات پیاپی و لطمات جبران‌ناپذیر حکومت اسلامی را همچنان متحمل شوند، و یا آنکه با اتخاذ سیاست اصولی و حمایت شجاعانه و همه‌جانبه از مردم ایران، برای نابودی تمامی‌این مشکلات برآمده از فاشیسم اسلامی و عامل آن، مانند متفقین متحد شوند و همراه با مردم ایران این غده‌ی سرطانی بدخیم را از کالبد خاورمیانه و جهان خارج کرده و در گورستان تاریخ دفن کنند؟

بنابراین همچنانکه شاهزاده رضا پهلوی در سفر تاریخی به اسرائیل، به دولت و سیاستمداران آنها و دولت‌های منطقه‌ و همچنین آمریکا و اروپا تأکید کرد و هشدار داد، و طی شش ماه پس از شروع این توفان مرگبار منطقه‌ای و جهانی نیز همچنان تکرار نموده و بر آنها پای فشرده است.

سر مار در تهران است، و تا اختاپوس حکومت اسلامی اشغالگران حاکم بر ایران زنده است، هر سیاست مماشات و چشم و گوش بستن محکوم به شکست است، و حالا واضح است که دیگر مردم ایران به تنهایی چون چهار دهه‌ی گذشته تاوان آن را نمی‌دهند!

بنابراین اگر واقعاً باور دارند که خاورمیانه نمی‌تواند به قبل از هفتم اکتبر برگردد، اگر به امنیت مرزها و مردم خودشان اهمیت می‌دهند، اگر واقعاً به دنبال صلح واقعی پایدار و همزیستی مسالمت‌آمیز مبنی بر احترام متقابل و رشد و توسعه و همکاری هستند، اکنون دیگر همه می‌دانند که تنها راه نجات، تنها امکان پایان این بحران منطقه‌ای و بین‌المللی، حمایت همه جانبه‌ی شفاف از شاهزاده رضا پهلوی به عنوان رهبری مردم ایران برای سرنگونی حکومت اسلامی پدرخوانده‌ی تروریسم است، و قطعاً یک ایران آزاد با رهبری قدرتمند و با دوستی تاریخی با مردم اسرائیل و همزیستی مسالمت‌آمیز با کشورهای عرب و همسایه، به سرعت می‌تواند مانند دوران محمدرضا شاه فقید، وزنه‌ی تعادل صلح و ثبات و آرامش در خاورمیانه و جهان باشد، و این به نفع جهان و ایران است!

نگاهی به حمله‌کنندگان و نیروهای نیابتی علیه پهلوی

همچنانکه پس از سفر تاریخی شاهزاده رضا پهلوی و بانو یاسیمین به اسرائیل، و استقبال شایان تحسین و فوق‌العاده مهم دولتی و مردمی‌ و از ایشان، که پیام روشنی به خامنه‌ای و حکومت اسلامی اشغالگران حاکم بر میهنمان نیز بود، خامنه‌ای وحشت زده، نه تنها به بزرگترین قمار خود در حمله هفتم اکتبر دست زد بلکه پس از این سفر تاریخی، بزرگترین حملات تبلیغاتی خویش را به کمک ارتش سایبری اطلاعات، تلویزیون‌ها و انواع  افراد علیه شاهزاده رضا پهلوی به راه‌ انداخت، و همزمان با ژست‌های چپ‌نمایانه ضد دولت دست راستی  اسرائیل در مصاحبه‌های بسیاری در رسانه‌های فارسی‌زبان به این موفقیت سیاسی تاختند. برخی چپگرایان بی‌هویت ایرانی و همدستان و همراهان فارسی‌زبان ایشان، با همان شعار مرگ بر شاه، درود بر خمینی، خامنه‌ای، هنیه و نصرالله، همچنان در حمایت از خامنه‌ای و حماس برای حمله به حکومت فاشیسم اسلامی هشدار می‌دهند، و پاسخ نمی‌دهند که منظورشان از جنگ چیست و علیه کیست؟

بنابراین و شوربختانه از این بازی کثیف پنج دهه رژیم در عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی چپ و مجاهد و ملی مذهبی، از شاعر و نقاد ادبی در بالماسکه‌های سیاهکلی تا فریب جنبش کارگری برای مبارزه با نئولیبرالیسم بجای خامنه‌ای، و تا دادگاه حمید نوری و همچنین رأی دادن به «پزشکیان» واضح بود، که این بازماندگان گفتمان بهمن پنجاه و هفتی که «همه با هم» بر مردم و میهنمان آوار کرده‌اند، حالا نیز شاهزاده رضا پهلوی را همراه با نسل نیکاها و مجیدرضاها که می‌گویند  «می‌جنگیم، می‌میریم، ایران را پس می‌گیریم» تاب نخواهند آورد، و دقیقاً به دلیل همین همدستی ننگین و ضد مردمی، بار دیگر به حمله هماهنگ علیه وی روی آورده‌اند!

از فردای سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی، و به بهانه پست بانو یاسیمین و علی کریمی، اینبار شاهد واکنش‌های حیرت‌آوری در هماهنگی داخل کشور و نیروهای عقبه خارج کشوری بوده‌ایم. ابتدا با حمله به بانو یاسیمین پهلوی قلم‌فرسایی مرتکب شدند، که «کسی نیست به این بانو بگوید در این دوران دیگر جسد‌خواری هم رسم و رسوم خود را دارد! و «کریه اکنون صفتی ابتر است» (که البته منظور از جسدخواری، اشاره به پیکر تیرباران‌شده‌ی هویدا در تصویر شب تیرباران به دست حکومت آدمخواران و همدستی و هورا کشیدن همین چپ و مجاهد و فدایی و… است!)

سپس آتشی که به عنوان چپ انقلابی داخل کشوری و نیروی نیابتی اطلاعات خامنه‌ای به جان نسرین و آیدا شاکرمی‌ افتاده، و نیکای قهرمانی که وحشیانه به قتل رسیده را خودکشی عنوان کرده، به میدان آورده شد، تا با حمله نیابتی به علی کریمی‌ مدعی شود، «گزینه سوم منم آقا… شما پاهات خوب کار میکنه، اما اگه بالا خونه‌ت درست کار می‌کرد متوجه میبودی این حرف شما میتونه دقیقا در مورد خود شما گفته بشه… مشکل من و امثال منم با پهلوی… استبداد و تک قدرتی بودن سیستم حکومتی… شکاف طبقاتی و فقر مطلق… الآن متوجه شدی انتقاد‌ها از چه جنسیه؟ حقوق بشر، حقوق شهروندی… (و سپس بند این دیکته اطلاعات را آب داده و نوشته) و خطر یه دیکتاتور بی‌عرضه به مراتب بزرگتر از خیلی خطرهای دیگه ست!»

و حیرت‌آور اینکه به فاصله چند ساعت، چپ‌های آلمانی (البته ایرانی ساکن در کشور امپریالیستی) بلافاصله با کپی همین نوشته، تلاش کردند، آتش اطلاعات علیه علی کریمی‌ را باد بزنند، و مرتکب تکرار ادعاهای آتش اطلاعاتی شوند که «علی کریمی‌ در گفتگو با مجتبی پو‌ربخش گفت: «کسی که از خاندان پهلوی یا شاهزاده رضا پهلوی انتقاد می‌کند به هر نوعی از نظر من دو تا مورد بیشتر ندارد: یا اینکه ذینفع جمهوری اسلامی است، یا باعث به وجود آمدن جمهوری اسلامی بوده است. گزینه‌ی سومی‌وجود ندارد. دقت بفرمایید ایشان نمی‌گویند هرکس دشمنی یا مخالفت با پهلوی و«شاهزاده» دارد می‌فرمایند هرکس فقط انتقاد دارد. علی کریمی‌ در شمار انسان‌هایی است که برخی از اعضای بدنش به‌برخی دگر از اعضای بدن برتری‌ مطلق دارد. ایشان پاهایی قوی دارند و مغزی نه به میزان روپایی‌زدن. در شمار اولین کسانی که سعی در رفوکاری‌ی این یاوه برآمد امیرحسین اعتمادی فرشگردی‌ی ایران‌‌نوینی‌شده است. به‌نظر می‌رسد آقای اعتمادی نیز مبتلا به‌همان بیماری‌ علی کریمی‌ باشد. تشخیص نقاط قوت و ضعف ایشان با شما».

حالا که خودشان تشخیص را به ما محول کرده‌اند، بایستی یادآوری کرد، که ایشان منظور بانو یاسیمین پهلوی و علی کریمی‌ را به خوبی و بهتر از من درک می‌کنند، اما به قول رییس‌ جمهور منتخب یکسری از همین چپ‌ها، نه از حب علی بلکه از بغض معاویه، نه تنها واقعیت‌ها را انکار می‌کنند، بلکه وجدان به اصطلاح دادخواهی خویش را نیز به حراج گذاشته و پیکر تیرباران شده‌ی هویدا را به جسدخواری تشبیه می‌کنند تا همچنان در پشت شاعران و شبه‌روشنفکرانی پنهان شوند، که با وجود تمامی‌ شعرهای زیبای پیش و پس از شب‌های شعر گوته «چقدر در آن روزهای پرپرشدگی‌ میهنِ زخمی، هماره بالاتر از گلو»یشان فریاد مرگ بر شاه سر دادند، و بُنِ وجودشان ضد فردوسی ، ضد ایرانی و ابتذال شرّی بودند، که از شب‌کلاهِ جادویشان بجای «پرنده‌ی سفید»، خمینی را ظاهر کردند!

تفاوت علی کریمی‌ با دیگرانِ دلخواهِ حضرات!

بله، علی کریمی‌ تا پیش از قیام سراسری مردم ایران، نه فریبرز دانای چپ نمایان بود، که برای گرامیداشت سالگرد سیاهکل در داخل ایران سخنرانی کند، نه مانند قلیچ‌خانی چپ آن موقع به زندان افتاده که بدون خوردن یک سیلی از ساواک با اظهار ندامت از اشتباه خودش آزاد و به بازی و تیم فوتبال خودش برگشته باشد. او اصلاً در ۱۷ آبان سال ۵۷ همان بهمن سیاهی متولد شده که در همان روز خمینی در گفتگو با خبرگزاری یونایتدپرس و هفته نامه ساندی تلگراف گفته بود«ملت آگاه است و فریب خیمه شب بازی‌های شاه را نمی‌خورد… ما امیدواریم که مسائل ایران بدون قیام مسلحانه با همین نهضت حل شود.» بنابراین نباید ادامه تکرار آن سخنان خمینی در این مواضع هماهنگ با خامنه‌ای، رجوی، چپ ضد ملی و تمامی‌ مدعیان کنونی شاهزاده رضا پهلوی را تصادفی دید! بله، علی کریمی‌ به دلیل شجاعت ایستادن تمام‌عیار در کنار جوانان انقلاب زن زندگی آزادی، و حمایت تمام‌قد از پهلوی مورد تشویق مداوم هزاران تماشاگران فوتبال ایران و همزمان مورد بغض و کین حکومت جانیان و تمامی‌ همدستان آنها بوده و هست!

تجربه تیراندازی به ترامپ و پیامش برای ما

واقعیت این است که از مدت‌ها پیش از تیراندازی به ترامپ، حکومت اسلامی به دلیل خطر فزاینده شاهزاده رضا پهلوی، دستور ترور شخصیت ایشان، بانو یاسیمین و… را در دستور کار نیروهای سایبری، هسته‌های مخفی تروریستی، و تمامی‌ نیروهای ضد ایرانی در داخل و خارج کشور قرار داده است! و اگر به دقت سخنرانی بسیار مهم شاهزاده رضا پهلوی را در کنفرانس «محافظه‌کاری ملی» دیده و شنیده باشید، ایشان برای اولین بار افشا کردند، که از جانب محافل قدرتمند خارجی نیز برای سکوت تحت فشار بوده و هستند.

همانطور که می‌دانید، به اصطلاح ارتش سایبری رجوی، ابتدا پس از دستیابی به عکس‌های شخصی بانو یاسیمین، به قصد هدف ترور شخصیتی ایشان و خاندان پهلوی فعال شد و ضمن انتشار عکس‌ها، رجوی مرده زنده شد، و با ادای فصل الختام خامنه‌ای، این عمل رذیلانه‌ی به دستور خویش را محکوم کرد، زیرا برای کسی که در تجاوز و بهره‌کشی جنسی از زنان، مانند خامنه‌ای و تمامی‌ دایناسور‌های حوزه‌اش، به هیچ دختر و زنی رحم نکرده‌اند، و اساساً درکی از رابطه معمول صمیمی‌ بین انسان‌ها ندارند، و در تشکیلات کمپ اشرف حرف زدن کوتاه حتی دو دختر یا دو پسر در زمان ناهار را معادل تمایل به رابطه جنسی تعریف و تنبیه می‌کردند، و… ایشان و چپ دنباله‌روی تشکیلاتی‌شان، و همچنین ارتش سایبری اطلاعات با بازنشر دیوانه‌وار این عکس‌ها گمان می‌کردند، که با ترور شخصیتی بانو یاسیمین می‌توانند ضربه‌ای جدی به حذف یا وادار کردن شاهزاده رضا پهلوی به سکوت وارد کنند در حالی که سه روز دیگر ما را در آخرین کارت بازی صدام پس از اعلام آتش‌بس خمینی، به عنوان ارتش آزادیبخش با استعانت از همین حسین و محمد خمینی و خامنه‌ای، روانه فروغ جاویدانی کرد، که با هزاران کشته در میدان تا زندان، هنوز سکوت کرده است، و پاسخگوی این جنایات خویش نبوده است!

اما بعد با ادعای حمایت از نرگس محمدی، توماج صالحی و حمله ضمنی به فاطمه سپهری، و همچنین با کپی‌برداری از صدای پای فاشیسم حاج سید جوادی، مدعی عبور از شاهزاده رضا پهلوی به عنوان اصلی‌ترین مانع پیروزی و تهدید به ترور فیزیکی ایشان را در مصاحبه و کلیپی در یوتیوب اعلام کرد که برای عادی کردن عبور از این مرز سرخ ترور، توسط رسانه‌ها و تلویزیون‌های پیشانی سفید ضد ایران و ایرانی بارها باز نشر و پخش گردید!

و پس از وی نیز بقیه پاکباختگان تجزیه‌طلب جرج تاون، که بازی سرویس‌های بیگانه یا رویاهای مفتخوری خویش را شکست خورده دیده بودند، به زبان‌های مختلف در همان تلویزیون‌های مورد اشاره خط حذف شاهزاده رضا پهلوی را پیگیری و تکرار کردند.

بنابراین تمامی‌ آنچه در بالا اشاره شده است، سوای دعواهای کودکانه بر سر ارتباط داشتن این یا آن فرد با وزارت اطلاعات، یا نه از حب علی خامنه‌ای و تنها از بغض معاویه‌ای، اما همه و همه، زمینه‌ساز ترور شخصیتی و فیزیکی شاهزاده رضا پهلوی به عنوان نه اصلی‌ترین، بلکه به قول نسرین شاکرمی‌ تنها فرصت نجات ایران است! و به همین دلیل ما و نیروهای امنیتی محافظ ایشان بایستی بیش از پیش این تهدید را جدی‌ گرفته و تمامی‌ تدابیر لازم امنیتی برای حفظ جان ایشان را به کار ببندیم!

سخن پایانی

تا آنجا که به جوانان ایران برمی‌گردد، آنها همواره ضمن شعار رضا شاه روحت شاد، و حمایت از علی کریمی‌ در استادیوم‌های ورزشی مرزبندی روشن و آشکاری با این مدعیان معتاد به گفتمان پنجاه و هفتی را اعلام و ترسیم کرده‌اند! مادران، پدران و خانواده‌های بسیاری از قهرمانان بر خاک افتاده میهنمان، مانند خانواده‌های شاکرمی، بختیاری، سپهری، آذرنوش، ملک نیا و همت آزاد، معروفی، رحمانی، ببر نژاد، آدینه زاده و… همواره حمایت آشکار خود از شاهزاده رضا پهلوی را شجاعانه در سراسر میهن اعلام کرده، و بهایش را با زندان و… پرداخته‌اند‌. کارگران ایرانی سال‌هاست که شعار داده‌اند، ما اشتباه کردیم، که انقلاب کردیم! و همین دیروز نیز در تجمعات سراسری فریاد می‌زدند، دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست.

بنابراین تکلیف مردم ایران با حکومت اسلامی اشغالگران و تمامی‌ همدستان چپ و ضد پهلوی و ضد امپریالیستی و بین‌المللی آنها روشن است، و بر خلاف خواست تمامی‌ دشمنان برای تکه پاره کردن ایران، همچنانکه شاهزاده رضا پهلوی از زبان تمامی‌ قهرمانان بر خاک افتاده تأکید کردند:

می‌جنگیم، می‌میریم، ایران را پس می‌گیریم!
ما پیروز می‌شویم!

*موسی حاتمیان تحلیلگر سیاسی

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۳ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=354638