نسخه‌پیچی از نیویورک برای ارائه «مشوق‌های اقتصادی» به آیت‌الله‌ها؛ «آمریکا تضمین دهد به دنبال تغییر رژیم در ایران نیست!»

-در شرایطی که بسیاری از کارشناسان معتقدند تنها راه بازگشت صلح و ثبات به خاورمیانه حمایت از مردم ایران برای «تغییر رژیم» و جایگزین کردن یک حکومت سکولاردموکرات و صلح‌جو و پایبند به حقوق و معاهدات بین‌المللی است، همچنان برخی اندیشکده‌های غربی به دنبال راه‌هایی برای تضمین بقای رژيم شرور و جنگ‌افروز و  نفرت‌پراکن آیت‌الله‌ها در ایران هستند.
-آلون بن مایر استاد بازنشسته روابط بین‌الملل و مطالعات خاورمیانه در مرکز امور جهانی در دانشگاه نیویورک و مدیر پروژه خاورمیانه در «مؤسسه سیاست جهانی» در مقاله‌ای مفصل که ۲۵ اوت (چهارم شهریور) در «اورشلیم پست» منتشر شد گفته یکی از گزینه‌ها برای کاهش درگیری میان اسرائیل و فلسطین و مهار اتمی جمهوری اسلامی این است که آمریکا به جمهوری اسلامی تضمین دهد که «تغییر رژیم» را دنبال نخواهد کرد!
-وی در مقاله خود نوشته است، برای مهار جاه‌طلبی‌های جمهوری اسلامی و جلوگیری از تبدیل آن به یک «قدرت هسته‌ای» بدون استفاده از زور یا اعمال تحریم‌های اضافی، باید یک نظم (ساختار) جدید در منطقه ایجاد شود و بر پایه چهار ستون بهم پیوسته پایه‌گذاری شود: پیمان امنیتی منطقه‌ زیر چتر ایالات متحده، عادی‌سازی روابط اسرائیل- سعودی و روابط اسرائیل و اعراب، کاهش درگیری اسرائیل و فلسطین و ارائه مشوق‌های اقتصادی و تضمین‌هایی به [رژیم] ایران مبنی بر اینکه ایالات متحده «تغییر رژیم» را دنبال نخواهد کرد.
- توصیه به ارائه چنین تضمین‌هایی به جمهوری اسلامی، آنهم با هدف بقای آن، در حالیست که  رژيم ملایان با آن سه مورد دیگر یعنی پیمان امنیتی منطقه زیر چتر آمریکا و عادی شدن روابط اسرائيل و عربستان و صلح بین اسرائیل و فلسطین از اساس مخالف است و کل جنگ‌افروزی‌ها و تشکیل انواع گروه‌های تروریستی و نیابتی و شبه‌نظامی و تأمین مالی و تسلیحاتی آنها به همین دلیل است!
- وی همچنین نوشته است: «تهران می‌داند که اسرائیل دارای قابلیت حمله دوم هسته‌ای است و حمله به اسرائیل با سلاح هسته‌ای مترادف با خودکشی است.» البته این استاد بازنشسته روابط بین‌الملل در این نتیجه‌گیری، موضوع «عملیات انتحاری» به عنوان یکی از روش‌های مبارزه  اسلامگرایان برای رسیدن به اهداف بالاتر الهی و آخرزمانی را ندیده گرفته است.

دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۶ اوت ۲۰۲۴


در شرایطی که بسیاری از کارشناسان معتقدند تنها راه بازگشت صلح و ثبات به خاورمیانه حمایت از مردم ایران برای «تغییر رژیم» و جایگزین کردن یک حکومت سکولاردموکرات و صلح‌جو و پایبند به حقوق و معاهدات بین‌المللی است، همچنان برخی اندیشکده‌های غربی به دنبال راه‌هایی برای تضمین بقای رژیم شرور و جنگ‌افروز و  نفرت‌پراکن آیت‌الله‌ها در ایران هستند.

بازدید علی خامنه‌ای از دستاوردهای پهپادی و موشکی سپاه پاسداران / آبان ۱۴۰۲

آلون بن مایر استاد بازنشسته روابط بین‌الملل و مطالعات خاورمیانه در مرکز امور جهانی در دانشگاه نیویورک و مدیر پروژه خاورمیانه در «مؤسسه سیاست جهانی» (World Policy Institute) در مقاله‌ای مفصل که ۲۵ اوت (چهارم شهریور) در «اورشلیم پست» منتشر شد گفته یکی از گزینه‌ها برای کاهش درگیری میان اسرائیل و فلسطین و مهار اتمی جمهوری اسلامی این است که آمریکا به جمهوری اسلامی تضمین دهد که «تغییر رژیم» را دنبال نخواهد کرد!

این در حالیست که ناظران بر این باورند که جمهوری اسلامی با توجه به عمق نارضایتی و خشم مردم و فقدان مشروعیت در داخل کشور، دستیابی به بمب اتم را راهکاری برای تضمین موجودیت خود در عرصه بین‌المللی می‌داند.

در همین ارتباط سردار پاسدار حسین دهقان مشاور علی خامنه‌ای اواخر آذرماه سال ۱۳۹۹ به آسوشیتدپرس گفته بود آمریکا و اسرائیل به دنبال دو چیزند: براندازی یا تسلیم نظام. او خواست که آنها با «نظام کار کنند» و «به دنبال حذف موجودیت آن» نباشند. دهقان به روشنی گفت اگر آمریکا تغییر رویکرد بدهد و رژیم ایران و قدرتش را در منطقه به رسمیت بشناسند،‌ هیچ مشکلی برای آنان ایجاد نمی‌شود.

ولی دکتر آلون بن مایر می‌نویسد، برای مهار جاه‌طلبی‌های جمهوری اسلامی و جلوگیری از تبدیل آن به یک «قدرت هسته‌ای» بدون استفاده از زور یا اعمال تحریم‌های اضافی، باید یک نظم (ساختار) جدید در منطقه ایجاد شود و بر پایه چهار ستون بهم پیوسته پایه‌گذاری شود: پیمان امنیتی منطقه‌ زیر چتر ایالات متحده، عادی‌سازی روابط اسرائیل- سعودی و روابط اسرائیل و اعراب، کاهش درگیری اسرائیل و فلسطین و ارائه مشوق‌های اقتصادی و تضمین‌هایی به [رژیم] ایران مبنی بر اینکه ایالات متحده «تغییر رژیم» را دنبال نخواهد کرد.

توصیه به ارائه چنین تضمین‌هایی به جمهوری اسلامی، آنهم با هدف بقای آن، در حالیست که  رژیم ملایان با آن سه مورد دیگر یعنی پیمان امنیتی منطقه زیر چتر آمریکا و عادی شدن روابط اسرائیل و عربستان و صلح بین اسرائیل و فلسطین از اساس مخالف است و کل جنگ‌افروزی‌ها و تشکیل انواع گروه‌های تروریستی و نیابتی و شبه‌نظامی و تأمین مالی و تسلیحاتی آنها به همین دلیل است!

این استاد بازنشسته روابط بین‌‌الملل در مقدمه می‌نویسد، «جنگ اسرائیل و حماس و درگیری اسرائیل و [رژیم] ایران ممکن است مانع از چنین نظم منطقه‌ای شود. به عقیده من جنگ غزه و تشدید تنش‌های [رژیم] ایران و اسرائیل کاتالیزوری هستند که این امر را ممکن می‌کند. در ابتدا ضروری است که روحیه روانی و احساس روحانیون ایران را درک کنیم، یعنی آنچه آنها از خود می‌بینند: جایگاه‌شان در منطقه آسیب‌پذیر شده و انگیزه آنها برای تبدیل شدن به قدرت اصلی هسته‌ای منطقه.»

میراث تاریخی

وی سپس درباره «ایران» و نه جمهوری اسلامی، می‌نویسد، در مقایسه با ۸۰ میلیون جمعیت سنی که در کشورهای حاشیه خلیج فارس همچون اردن، عراق و سوریه زندگی می‌کنند، بزرگترین کشور خاورمیانه، با جمعیتی عمدتاً شیعه است که شمار آن نزدیک به ۹۰ میلیون نفر است. ایران همچنین از نظر منابع طبیعی به ویژه نفت، غنی‌ترین کشور منطقه است و استراتژیک‌ترین بخش، یعنی تنگه هرمز را نیز در اختیاردارد.

ایران به گذشته باشکوه خود افتخار می‌کند و احساس می‌کند حق دارد به قدرت اصلی منطقه تبدیل شود. علاوه بر این، [جمهوری اسلامی در ایران] به عنوان بزرگترین دولت مسلمان شیعه، خود را به عنوان پاسدار اسلام شیعی در رقابت دائمی با جهان اسلام سنی به رهبری عربستان سعودی می‌بیند.

سیاست‌ها و ایدئولوژی

جاه‌طلبی هسته‌ای جمهوری اسلامی از این واقعیت ناشی می‌شود که خاورمیانه منطقه‌ای بی‌ثبات است. تهران می‌خواهد تسلط خود را تثبیت کند، توازن قدرت منطقه‌ را تغییر دهد، دیگر قدرت‌های هسته‌ای را بازدارد و از بقای رژیم محافظت کند. برای جمهوری اسلامی دستیابی به تسلیحات اتمی جایگاه منطقه‌ای آن را تقویت می‌کند و آن را به قدرتی بی‌رقیب تبدیل می‌کند و بنابراین باید مورد توجه ویژه غرب و همسایگان سنی‌اش قرار گیرد.

غرور ملّی

در بخش دیگری از این مقاله دکتر آلون بن مایر با نادیده گرفتن اینکه جاه‌طلبی‌های هسته‌ای رژیم ایران میلیاردها دلار خسارت برای کشور و مردم ایران به بار آورده مدعی شده: [رژیم] ایران به دنبال توازن قوا با پاکستان سنی است که دارای سلاح هسته‌ای است و می‌خواهد از برنامه هسته‌ای خود برای تقویت غرور ملّی به عنوان نماد پیشرفت علمی و فناوری استفاده کند. این امر به ایجاد حمایت داخلی کمک می‌کند و در عین حال افکار عمومی را از چالش‌های اقتصادی و اجتماعی داخلی منحرف می‌کند.

بازدارندگی

به باور این تحلیلگر، حکومت ایران مصمم است برتری هسته‌ای اسرائیل را با ایجاد روش‌های بازدارنده متقابل، برای تضمین بقای این رژیم خنثی کند. علاوه بر این، حضور نیروهای نظامی آمریکا در خلیج فارس احساس آسیب‌پذیری [رژیم] ایران را بیشتر می‌کند. [رژیم] ایران می‌خواهد با تسلیحات هسته‌ای، از حمله هر دشمنی به این کشور و یا مداخله در امور داخلی، که بتواند باعث تغییر رژیم شود، جلوگیری کند.

تهران شاهد پیامدهای شدیدی است که کشورهایی مانند لیبی و عراق پس از کنار گذاشتن برنامه‌های هسته‌ای خود با آن روبرو شده‌اند و همچنین اوکراین که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از سلاح‌های هسته‌ای خود دست کشید. برعکس، کشورهای هسته‌ای مانند کره شمالی توانسته‌اند حکومت خود را در برابر مداخله خارجی ایمن کنند.

اتفاقاً آنچه دکتر آلون بن مایر در مورد ضرورت سلاح اتمی برای جمهوری اسلامی می‌گوید درست همان منطقی است که عوامل فکری حکومت در حوزه‌های علمیه، اتاق‌های فکر در نهادهای امنیتی نظام و تحلیلگران و روزنامه‌نگاران وفادار به حکومت در داخل و خارج مطرح می‌کنند. ضمن اینکه موضوع دادن «تضمین امنیتی» در ارتباط با «تغییر رژیم» از یکسو قدیمی است و تا کنون بارها و بارها تکرار شده بدون آنکه در معادلات نقشی داشته باشد و  از سوی دیگر، «تغییر رژیم» نه به کشورهای خارجی بلکه به مردم ایران مربوط می‌شود و  هیچ «تضمین  امنیتی» از سوی کشورهای خارجی تا کنون نتوانسته  حکومتی را در برابر مردم خود حفظ کند!

در همین ارتباط است که احمد بخشایش اردستانی عضو پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی چهارم آبان ۱۴۰۰ در گفتگو با وبسایت «دیپلماسی ایرانی» گفته بود، «اگر چه از دید رهبری داشتن بمب اتم حرام است اما معتقدم تنها راه‌ حل جمهوری اسلامی برای خروج از چالش‌ها و بن‌بست‌های سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی دستیابی به بمب اتم است.»

وی در همین مصاحبه تأکید می‌کند که «شاید ساختن بمب هسته‌ای برای ما از نظر اقتصادی و معیشتی هیچ سود و منفعتی نداشته باشد، اما قطعاً باعث بازدارندگی امنیتی، نظامی و دفاعی خواهد شد.»

محاسبات استراتژیک

در بخش دیگری از این مقاله‌ی «اورشلیم پست» آمده، تنها در یک مورد دو کشور دارای سلاح هسته‌ای درگیر جنگ مستقیم نظامی شده‌اند و به استفاده از سلاح هسته‌ای متوسل نشدند: جنگ «کارگیل» بین هند و پاکستان در سال ۱۹۹۹، زمانی که هر دو کشور به سرعت برای مهار جنگ اقدام کردند و هیچیک از طرفین از سلاح هسته‌ای خود استفاده نکردند. دهلی نو و اسلام آباد سابقه سه جنگ داشتند، اما زمانی که به سلاح هسته‌ای دست یافتند، درگیری بین آنها تا حد زیادی به کشمکشی جزئی کاهش یافت.

دکتر آلون بن مایر در این بخش توجیه کرده که، تهدید تنش هسته‌ای به عنوان یک عامل بازدارنده عمل کرد و از جنگ‌های تمام‌عیار بین آنها جلوگیری به عمل آورد، همانطور که رونالد ریگان زمانی گفت که «در جنگ هسته‌ای نمی‌توان پیروز شد و هرگز نباید با آن دست به جنگ زد.»

اهرم فشار برای مذاکره

در ادامه این مقاله آمده، برنامه هسته‌ای ایران همچون ابزار چانه‌زنی در مذاکرات آینده عمل خواهد کرد. انباشت اورانیوم با درجه تسلیحاتی و پیشبرد قابلیت‌های هسته‌ای، تهران را در موقعیت قوی‌تری برای گرفتن امتیازات و مذاکره برای دستیابی به توافقات جدید مانند گذشته قرار می‌دهد.

ناکامی در توقف برنامه هسته‌ای ایران

این تحلیلگر می‌نویسد، دولت‌های متوالی به رهبری نتانیاهو برنامه هسته‌ای [رژیم] ایران را به عنوان یک تهدید برای موجودیت اسرائیل به تصویر کشیده‌اند. برای بنیامین نتانیاهو، درگیر کردن مردم در چنین روایت شومی به منزله معرفی خودش به عنوان «ارباب امنیت» قلمداد می‌شود. هرچند که در اختیار داشتن تسلیحات هسته‌ای توسط ایران سبب نگرانی می‌شود، اما اظهار نظر مبنی بر استفاده از چنین سلاح‌هایی علیه اسرائیل گمراه‌کننده و خطرناک است. تهران می‌داند که اسرائیل دارای قابلیت حمله دوم هسته‌ای است و حمله به اسرائیل با سلاح هسته‌ای مترادف با خودکشی است.

البته این استاد بازنشسته روابط بین‌الملل در این نتیجه‌گیری، موضوع «عملیات انتحاری» به عنوان یکی از روش‌های مبارزه  اسلامگرایان برای رسیدن به اهداف بالاتر الهی و آخرزمانی را ندیده گرفته است.

وی در ادامه می‌نویسد که نتانیاهو برای جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به تسلیحات هسته‌ای، از هر ابزاری برای خرابکاری در برنامه هسته‌ای استفاده کرد، از جمله ترور دانشمندان ارشد هسته‌ای، مخدوش کردن داده‌های رایانه‌ای و سرقت هزاران سند مرتبط با تسلیحات هسته‌ای و این در حالیست که عملیاتی خستگی‌ناپذیری را نیز برای نابودی برجام بین آمریکا و [رژیم] ایران که توسط باراک اوباما، رئیس جمهور سابق به دست آمده بود به راه انداخت. پس از انتخاب دونالد ترامپ، نخست وزیر او را متقاعد کرد که از توافق اتمی خارج شود.

نتانیاهو که تمام زندگی خود را برای جلوگیری از دستیابی [رژیم] ایران به سلاح هسته‌ای وقف کرده، دقیقاً نتیجه معکوس از تلاش‌های خود گرفت. جمهوری اسلامی ایران غنی‌سازی اورانیوم را تسریع کرد و به یک کشور در آستانه هسته‌ای شدن با توانایی تولید اورانیوم تصفیه‌شده کافی برای یک بمب، در چند ماه و کلاهک هسته‌ای و ارائه آن ظرف ۱۸ ماه تبدیل شده است.

خنثی کردن برنامه رژیم ایران

مسدود کردن برنامه هسته‌ای [رژیم] ایران، که به موجب آن تهران به یک استان در آستانه هسته‌ای بدون تولید سلاح هسته‌ای رضایت می‌دهد، با مواضع عمومی ایران که به دنبال تبدیل شدن به یک قدرت هسته‌ای نیست، همسو خواهد بود. آلون بن مایر استاد روابط بین‌الملل و مطالعات خاورمیانه در مرکز امور جهانی در دانشگاه نیویورک  می‌نویسد: برای این منظور، ایالات متحده باید یک استراتژی را در چهار مسیر بهم پیوسته  دنبال کند: پیمان امنیتی در منطقه، عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان، کاهش درگیری اسرائیل و فلسطین، ارائه مشوق و تضمین به رژیم ایران!

استاد دانشگاه نیویورک سپس به شرح هر کدام از اینها می‌پردازد.

پیمان امنیتی منطقه

واشنگتن باید یک «هلال» امنیتی از خلیج فارس تا مدیترانه ایجاد کند که شامل عربستان سعودی، بحرین، قطر، کویت، امارات، اردن، فلسطین، اسرائیل و مصر باشد. این ائتلاف به بهترین وجه در خدمت منافع آمریکا و متحدانش خواهد بود و [رژیم] ایران را بدون زور تحت کنترل قرار می‌دهد.

این اتحاد در امتداد پیمان دفاعی پیشنهادی عربستان سعودی به عنوان پیش‌شرط تنظیم حقوقی روابط با اسرائیل شکل خواهد گرفت که شامل الف) تضمین امنیت ملی عربستان سعودی، ب) محدودیت کمتر در فروش تسلیحات آمریکا، ج) کمک ایالات متحده برای توسعه برنامه هسته‌ای غیرنظامی و د) پیشرفت چشمگیر در جهت ایجاد کشور فلسطین می‌شود.

عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان

پس از پایان جنگ غزه، ایالات متحده باید مذاکرات با عربستان سعودی در مورد عادی‌سازی روابط با اسرائیل را از سر بگیرد. این پیام روشنی خواهد بود که واشنگتن قصد دارد با پیمان دفاعی عربستان سعودی پیش برود که برای کاهش هرگونه تهدید [رژیم] ایران علیه کشورهای مشمول این توافق گسترش می‌یابد و همچنین بطور قابل توجهی سلطه نظامی منطقه‌ای آمریکا را تقویت می‌کند.

کاهش درگیری بین اسرائیل و فلسطین

ایالات متحده باید اطمینان حاصل کند که هرگونه آتش‌بس بین اسرائیل و حماس مسیر آینده را برای حل و فصل دائمی مسائل بین اسرائیل و فلسطین هموار می‌کند. حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل و جنگ متعاقب آن الگوی جدیدی ایجاد کرده است. دولت ایالات متحده، چه در زمان کامالا هریس یا ترامپ، باید قاطعانه عمل کند  و اقدامات را لازم برای وادار کردن اسرائیل جهت کنار آمدن با واقعیت موجودیت فلسطینی‌ها انجام دهد.

ایالات متحده همچنان توانمندساز اصلی اسرائیل است و بطور ناخواسته به دولت یهود، با متعهد شدن و حفظ بی‌قید و شرط امنیت ملی اسرائیل و ایجاد پوشش سیاسی کامل، به این کشور آسیب رسانده است.  برای نجات اسرائیل از دست خودش، دولت بعدی ایالات متحده باید حمایت خود از اسرائیل را مشروط به تمایل اورشلیم برای دادن امتیازات قابل توجه برای ایجاد یک کشور فلسطینی کند. یک راه حل موقت برای مناقشه اسرائیل و فلسطین، مسئله‌ای را که تهران مدت‌هاست از آن به نفع خود بهره‌برداری می‌کند، خنثی خواهد کرد.

ارائه مشوق‌هایی به [رژیم] ایران

ارائه انبوهی از مشوق‌های اقتصادی به [رژیم] ایران جهت متوقف کردن برنامه تسلیحات هسته‌ای و پایان دادن به تهدیداتش علیه اسرائیل، تا زمانی که اطمینان حاصل شود که ایالات متحده به دنبال تغییر رژیم نیست یا از آن حمایت نمی‌کند، بسیار مفید خواهد بود.

علاوه بر این، واشنگتن باید به تهران تعهد دهد که تا زمانی که [رژیم] ایران به محدودیت‌ها و شفافیت هسته‌ای پایبند باشد، از حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران جلوگیری خواهد کرد.

نتیجه‌گیری

نویسنده پس از تشریح مواردی که در سال‌های گذشته نیز بارها و بارها  از سوی دیگران نه تنها تکرار شده بلکه دولت‌های آمریکا و همچنین اسرائیل مطابق آن عمل نیز کرده‌ و هربار ناکام مانده‌اند، در پایان مقاله می‌نویسد: «من اعتراف می‌کنم که این استراتژی پیشنهادی، یک دستور بلندبالاست و ممکن است با توجه به تاریخچه و غیرقابل حل بودن این درگیری‌های در هم تنیده غیرقابل اجرا به نظر برسد. اما، چند جنگ، مرگ و ویرانی دیگر لازم است تا ایالات متحده بگوید «بس است» و این استراتژی را برای آوردن صلح و ثبات در منطقه‌ای آشفته اتخاذ کند؟»

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۲۱ / معدل امتیاز: ۳٫۱

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=357148