نگار جوکار – پناهندگان، پناهجویان و متقاضیان پناهندگی، افراد آواره و کسانی که از کشورهای خود تبعید شدهاند، کسانی هستند که بدون شک نامهای آنها را شنیدهاید؛ اینها گروههای بسیار آسیبپذیری هستند که به دلایل مختلف مجبور به ترک کشور خود شدهاند. وقتی از آنها پرسیده میشود چرا در این مسیر قرار گرفتهاند، به مسائلی مانند نقض حقوق بشر، فقر، جنگ، سرکوب سیاسی، شرایط اقلیمی و غیره اشاره میکنند. این گروههای آسیبپذیر اکنون به یکی از چالشهای بزرگ جامعه بینالمللی تبدیل شدهاند.
قطعاً هر ماه گزارشهایی درباره پناهندگان در سراسر جهان میشنوید. گزارشهای کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان (UNHCR) و دیگر سازمانهای بینالمللی نشان میدهند که تعداد پناهندگان روز به روز در حال افزایش است. این آمار شامل میلیونها نفر میشود. اما چرا شمار پناهجویان و کسانی که از کشور خود فرار میکنند در حال افزایش است؟
در خاورمیانه، آمریکای جنوبی و آفریقا، مسائلی مانند جنگ، فقر و نقض حقوق بشر مانع از زندگی امن و آرام شهروندان این مناطق در کشورهای خود میشود. وقتی مردم بقای خود را در معرض خطر جدی میبینند، غریزه بقاء آنها را به جستجوی راه حل واداشته و ناچار به مهاجرت میکند. برای مثال، جنگ در کشورهایی مانند سوریه، افغانستان، یمن و لیبی باعث شده میلیونها نفر خانههای خود را ترک کنند. نقض حقوق بشر و سرکوب سیاسی گسترده در کشورهایی مانند ایران، عراق، بحرین، چین، اریتره و ونزوئلا منجر به آوارگی میلیونها نفر شده است.
تأثیرات مستقیم جنگ و نقض حقوق بشر بر افزایش تعداد پناهندگان
اگرچه بسیاری از سیاستمداران بر اجتناب از درگیریهای بینالمللی تأکید دارند، اما جنگهای داخلی و درگیریهای بینالمللی به هر دلیلی روی میدهند! برای مثال، جنگ روسیه و اوکراین باعث شد تعداد زیادی از شهروندان اوکراینی از کشور خود فرار کنند. پس از تسلط طالبان بر افغانستان و به دست گرفتن امور سیاسی کشور، بسیاری از شهروندان افغان مجبور به فرار از کشور خود شدند. جنگ داخلی سوریه نمونه دیگری از تأثیر مستقیم جنگ بر افزایش تعداد پناهندگان است. حملات شیمیایی، بمبارانهای هوایی و دیگر اشکال خشونت منجر به آوارگی میلیونها نفر در سوریه شده است.
از سوی دیگر، در کشورهایی که حکومتهای خودکامه و رژیمهای استبدادی در قدرت هستند نیز سرکوب سیاسی و نقض حقوق بشر گسترده است. برای مثال، ایران نمونه بارزی از یک کشور تحت یک رژیم استبدادی مذهبی و به شدت سرکوبگر است.
شعار «زن، زندگی، آزادی” که در جنبش ملی ۴۰۱ شنیده و به سرعت در جهان پخش شد، در پی قتل حکومتی مهسا امینی در شهریور دو سال پیش توسط مردم معترض سر داده شد. مهسا (ژینا) امینی به دلیل حجاب اجباری توسط گشت ارشاد اسلامی بازداشت شد و در اسارت نیروهای به اصطلاح امنیت اخلاقی بود که جان باخت. پس از این واقعه دردناک، مردم در سراسر ایران به خیابانها آمدند تا علیه رژیم اعتراض کنند. بسیاری از ایرانیان نیز در سراسر جهان تجمعات بزرگی برای حمایت از اعتراضات هممیهنان خود برگزار کردند. اگرچه این اولین بار نبود که ایرانیان برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران به خیابانها میآمدند، اما اینبار خشم مردم بسیار بیشتر بود. آنها روزهای متوالی در خیابانها ماندند و علیه نظام جمهوری اسلامی و شرایط تحمیلی موجود شعار سر دادند. آنها خواستار سرنگونی رژیم دیکتاتوری شدند و همچنان همان هدف را دنبال میکنند. در این اعتراضات، چند صد نفر از معترضان با تیراندازی کشته شده و بسیاری دیگر به دلیل شلیک گلولههای ساچمهای زخمی شدند. گلولههای ساچمهای عمدتاً دستان و چشمان معترضان را هدف قرار میداد. سرکوب معترضان در برخی استانها شدیدتر بود. تعدادی از معترضان توسط حکومت خودکامه اعدام شدند و هزاران تن به زندان افتادند.
پس از اعتراضات سراسری ۴۰۱، تعداد زیادی از افراد آسیبدیده و معترض مجبور به فرار از ایران شدند. آنها ناچار وارد مسیر درخواست پناهندگی شده و با موانع بسیاری نیز مواجه شدهاند. برخی از آسیبدیدگان در کشورهای اروپایی تحت درمان قرار گرفتند. با این حال، بسیاری از پناهندگان و فعالان حقوق بشر در شرایط بسیار خطرناک و ناپایدار در کشورهای همسایه زندگی میکنند و از امنیت کافی برخوردار نیستند. بسیاری از آنها در معرض خطر اخراج به ایران هستند، جایی که جانشان در خطر است. به عنوان مثال، یک رویداد بسیار خطرناک و نگرانکننده اخیرا شامل یک پناهجوی ایرانی به نام فاطمه داوند و پسرش در ترکیه است. فاطمه داوند زندانی سیاسی سابق از اعتراضات سراسری نوامبر ۱۳۹۸ در ایران است که به ترکیه فرار کرد. فاطمه در وضعیت بحرانی قرار داشت و نیاز به انتقال به کشور امن داشت، اما اخیراً او و پسرش به یک کمپ دیپورت منتقل شدهاند. بر اساس منابع مطلع، فاطمه توانست قبل از اینکه به نیروهای رژیم در مرز تسلیم شود، به مکان دیگری منتقل گردد. او همچنان در شرایط ناپایدار بسر میبرد و باید هرچه سریعتر به کشور امنی منتقل شود. پسر فاطمه اما پس از اخراج به ایران به زندان منتقل گشت و اخیرا با تأمین قرار کیفری آزاد شده است.
فاطمه داوند و صحبتالله امیدی از معترضان آبانماه ۹۸ در معرض «دیپورت» و «تهدیدات جانی»
گزارشهای بسیاری از روزنامهنگاران نشان میدهد که کم نیستند ایرانیان، به ویژه فعالان حقوق بشر که در معرض خطر اخراج به ایران قرار دارند. این مسئله میتواند تأثیر مستقیمی بر زندگی و امنیت آنها داشته باشد. بسیاری از ایرانیان همچنین شکایت دارند که سهمیههای کافی برای انتقال پناهندگان و متقاضیان پناهندگی ایرانی به کشورهای امن وجود ندارد. در این میان، خبرنگاران و فعالان حقوق بشر با خطرات بیشتری روبرو هستند. آنها به شدت نیاز به انتقال به کشور امن دارند تا بتوانند به فعالیتهای خود ادامه دهند و به حرفه حقوق بشری خود پایبند بمانند.
وضعیت وخیم پناهجویان در اردوگاههای پناهندگی ترکیه؛ بازگرداندن فلهای ایرانیها
در سال ۲۰۱۸، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل تمامی اختیارات خود را به اداره مهاجرت ترکیه واگذار کرد. از آن زمان، شاهد رویدادهای دردناکی میان پناهندگان مقیم ترکیه هستیم. طی سالها، اداره مهاجرت ترکیه درخواستهای بسیاری از پناهندگان برای حفاظت بینالمللی را به علت «دلایل و شواهد ناکافی ارائه شده توسط پناهجویان در مورد خطراتشان» رد کرده است. در خصوص پناهچویان ایرانی، این آمار شامل پناهندگان سیاسی، فعالان حقوق بشر، روزنامهنگاران و زندانیان اعتراضات سراسری در ایران است. ساناز جلویی پناهنده ایرانی که در سال ۲۰۱۵ به ترکیه رسید، به گفته نزدیکانش، به دلیل تغییر دین از ایران فرار کرده بود. درخواست حفاظت بینالمللی وی، پس از سالها بلاتکلیفی، توسط اداره مهاجرت ترکیه پذیرفته نشد. چندی پیش، ساناز جلویی که از ترکیه نامه اخراج دریافت کرده بود، از ساختمان محل سکونت خود به پایین پرید و جان باخت. دلیل رد گسترده درخواستهای حفاظت بینالمللی از سوی اداره مهاجرت ترکیه برای بسیاری از پناهندگان مشخص نیست. در عین حال، درخواست حفاظت بینالمللی نویسنده این مطلب نیز که روزنامهنگار و فعال حقوق بشر است، توسط اداره مهاجرت ترکیه لغو شده و مانند بسیاری دیگر از پناهندگان، او نیز در معرض خطر اخراج از ترکیه به ایران قرار دارد که زندگی او را با تهدید جدی روبرو میکند.
در آخرین گزارش جاوید رحمان، گزارشگر ویژه پیشین سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران، نقضهای گسترده حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی خصوصا در دهه شصت مورد تأکید قرار گرفته است. همچنین در گزارشهای دیگری بر افزایش تعداد اعدامها در ایران اشاره شده که باعث شده ایران به دومین کشور در جهان با بیشترین تعداد اعدام تبدیل شود.
با اینهمه به نظر میرسد که گزارشهای سازمانهای بینالمللی در مورد نقضهای گسترده حقوق بشر در ایران بر تصمیمات اداره مهاجرت ترکیه در مورد پناهجویان ایرانی تأثیری نداشته است. بسیاری از پناهجویان ایرانی در صورت اخراج به ایران با آسیبهای جبرانناپذیری مواجه خواهند شد. افزایش اخراجها به ایران باعث شده که بسیاری از فعالان حقوق بشر ایرانی درباره خطراتی که فعالان حقوق بشر و آزادی مذاهب در صورت بازگشت اجباری با آن مواجه خواهند شد، هشدار دهند. روزنامهنگاران و فعالان حقوق بشر ایرانی ساکن ترکیه که در معرض خطر اخراج به ایران هستند، نیازمند حمایت و کمک بیشتری از سازمانهای حقوق بشری هستند. زندگی آنها در حین دفاع از حقوق بشر در معرض خطر است. تأمین امنیت و حمایت حقوقی و انتقال آنها به کشورهای امن از نیازهای اساسی است که میتواند جان آنها را نجات دهد.
ایران تنها یکی از کشورهایی است که نقض فاحش حقوق بشر در آنها تأثیر مستقیم بر افزایش تعداد پناهندگان داشته است. در چنین کشورهایی، افرادی که در فعالیتهای سیاسی، عقیدتی، حقوق بشری و اجتماعی مشغولند، با فشار، سرکوب، شکنجه، بازداشت غیرقانونی و اعدام مواجه میشوند. در چنین شرایطی، بسیاری از شهروندان مجبور به فرار از کشور خود میشوند تا از تهدیدات و خطرات در امان بمانند.
*نگار جوکار روزنامهنگار و فعال حقوق بشر