یکی از اختلاف اصلی میان اسرائیل و حماس برای دستیابی به توافق، موضوع «کریدور فیلادلفی» در جنوب غزه است. مقامات اسرائیلی میگویند کنترل این گذرگاه مرزی برای جلوگیری از بازسازی قدرت حماس در غزه ضروری است.
روزنامه «اورشلیم پست»، دوم سپتامبر (۱۲ شهریور) در گزارشی تحلیلی به بررسی این موضوع پرداخته است که خواست اسرائیل برای کنترل این گذرگاه حیاتی بدون منطق نیست.
نویسنده این گزارش، سث فرانتزمن تحلیلگر آمریکایی در مقدمه عنوان میکند، «حماس در حالی خواستار کنترل مرز با مصر است که از سال ۲۰۰۷ این مرز را در کنترل خود داشت و از آن برای ایجاد زرادخانههای موشکی استفاده کرد و این زرادخانه را برای انجام بزرگترین قتل عام یهودیان از زمان هولوکاست تا کنون به کار برده است. [بنابراین] منطقی است که کنترل مرزها یک عنصر کلیدی در قدرت حماس بوده و به همین دلیل خواهان بازگشت اختیار آنها به دست خود است.»
خلیل الحیه یکی از مقامات ارشد حماس در مصاحبه با شبکه الجزیره میگوید، «بدون عقبنشینی اسرائیل از کریدورهای فیلادلفی و نتساریم و رفح هیچ توافقی برای آتشبس در کار نیست.»
فرانتزمن با اشاره به این مواضع مینویسد: «وقتی حماس چیزی میگوید، فقط شعار نیست. حماس به وضوح درک میکند که کنترل اسرائیل بر این مناطق مانع از کنترل حماس بر تمام غزه میشود. حماس در حال حاضر منطقه اردوگاههای مرکزی غزه را کنترل میکند. حماس اکنون بریج، المغازی، دیرالبلح و نصیرات و کنترل مناطق شمال غزه و خان یونس را در اختیار دارد. با این حال، کنترل حماس تا حدی توسط ارتش اسرائیل بر کریدورهای جنوب غزه و نتساریم در مرکز محدود شده است.»
در ادامه این تحلیل آمده، موضوع کنترل ارتش اسرائیل در گذرگاههای نتساریم و فیلادلفی چیز تازهای نیست که در این جنگ مطرح شده باشد. ارتش اسرائیل در جنگها و چند عملیات در گذشته کنترل این مناطق را به دست گرفته بود. زمانی که اسرائیل از سال ۱۹۶۷ تا ۲۰۰۵ غزه را تحت کنترل داشت، کنترل این مناطق کلیدی برای تأمین امنیت خود غزه بود.
در آن روزها، به ویژه در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، اسرائیل کیبوتصهایی (شهرک) را در آن مناطق ایجاد کرد تا امنیت آنها را تامین کند. اسرائیل همچنین جوامعی در سینا در نزدیکی مرز فیلادلفی داشت. «یامیت» کلید این منطقه و کلید تامین امنیت مرز بود که البته در سال ۱۹۸۲ تخلیه شد.
ارتش اسرائیل در جریان «انتفاضه دوم» مجبور به عملیات در کریدور فیلادلفی برای از بین بردن زیرساختهای تروریستی شد. حماس که در اواخر دهه۱۹۸۰ تأسیس شد، همواره نیاز به کنترل منطقه مرزی را درک کرده است. حماس، غزه را میشناسد، رهبران اصلی آن تقریباً همه از غزه میآیند. بنابراین حماس میداند که کنترل مرز غزه با مصر یک اولویت کلیدی برای بازگشت به قدرت است.
چگونه حماس محمولهها را به غزه قاچاق میکند؟
نویسنده در ادامه این مطلب عنوان میکند، ممکن است بخشی از این محمولهها از طریق تونلهای زیرزمینی منتقل شود، اما به احتمال زیاد قدرت حماس از کنترل مسیر زمینی از طریق رفح ناشی میشود. محمولههایی با کاربری دوگانه از جمله این موارد هستند که برای تأمین نیازهای تروریستی استفاده میشود. به احتمال زیاد قاچاق زیرزمینی موضوع جدّی و پر اهمیت این روزها نیست بلکه کنترل مسیر زمینی از اهمیت بیشتری برخوردار است. این یکی از دلایلی است که حماس اصرار بر کنترل رفح دارد.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل معتقد است کریدور فیلادلفی «لوله اکسیژن» حماس بود، مسیری که آنها سلاح قاچاق میکردند.
Netanyahu using visual aids to show how the Philadelphi Corridor was the "oxygen pipe" to Hamas, where they smuggled in weapons pic.twitter.com/kSwxQu2ofN
— Lahav Harkov 🎗️ (@LahavHarkov) September 2, 2024
در بخش دیگری از گزارش «اورشلیم پست» آمده، حماس میداند که یک مباحثه داخلی در اسرائیل در مورد حفظ کریدور فیلادلفی وجود دارد و این گروه از این مباحثه سوء استفاده میکند و زبانی را به کار میبرد که برای دامن زدن به اختلافات درونی طراحی شده است. برای مثال، رهبری اسرائیل را متهم میکند که کریدور را «مهمتر از اسیران اسرائیلی» میداند. واقعیت اما این است که خود حماس این منطقه را مهمتر میداند. و این حماس است که گروگانها را اسیر کرده. این حماس است که از منطقه مرزی برای قویتر شدن و حمله به اسرائیل جهت نسلکشی استفاده کرد. این حماس است که گروگانها را به قتل رسانده است.
در اسرائیل بحث بر سر این است که آیا وجود واحدهای نظامی در مسیر کریدور ضروری است یا نه. برخی گمان میکنند اسرائیل میتواند به منطقه بازگردد. برخی دیگر فکر میکنند که نظارت میتواند از راه دور انجام شود. تاریخ نشان میدهد که عموماً اینطور نیست.
پس از سال ۲۰۰۵ نیز قرار بود مکانیسمی برای نظارت بر مرزها وجود داشته باشد. قرار بود اتحادیه اروپا نقشی داشته باشد. حماس توانست در سال ۲۰۰۷ کنترل را به دست گرفته و هرگونه نظارت را متوقف کند. زمانی که اسرائیل در سال ۲۰۰۵ غزه را ترک کرد، دیگر نمیخواست برگردد. کارها در گذشته اینگونه بوده و به احتمال زیاد در آینده نیز همینگونه خواهد بود.
حماس استدلال میکند که خواستههای اسرائیل برای کنترل این کریدور یک خواسته جدید است. واقعیت این است که حماس سخت تلاش کرد تا از عملیات اسرائیل در رفح جلوگیری کند. در ماههای فوریه و مارس، از تماسهایی که احتمالاً از طریق دوحه انجام شده، برای انتشار موضوعاتی در مورد نیاز اسرائیل به توقف جنگ در ماه رمضان استفاده کرد. سپس در ماه مارس و آوریل با ادعای اینکه غیرنظامیان نمیتوانند رفح را تخلیه کنند، به دنبال جلوگیری از عملیات در رفح بود. ایالات متحده برای ایجاد یک کریدور بشردوستانه دریایی دست به کار شد.
هنگامی که حماس به اندازه کافی متوقف شد، به سربازان ارتش اسرائیل در «کِرِم شالوم» حمله کرد. ارتش اسرائیل در اوایل ماه مه عملیات را در رفح آغاز کرد و در آوریل «خان یونس» را ترک گفت. این امر حماس را قادر ساخت تا نیروهای خود را از رفح به خان یونس منتقل کند. حماس از قبل هم برای جلوگیری از عملیات رفح تلاش کرده بود. از این نظر حدود شش ماه زمان به دست آورد. سپس حماس خواستار آن شد که هرگونه گفتگو در دوحه یا قاهره باید با این هدف باشد که کریدور را حفظ کند. در مذاکراتی که تا ماه ژوئیه انجام شد، مطمئن شد که میتواند روی این موضوع مانور بدهد. سپس حماس مدعی شد که این پیشنهاد را پذیرفته و ادعا کرد که اسرائیل اکنون فیلادلفی را در مباحث آتشبس قرار داده است.
با این حال، این حماس است که همیشه از این منطقه بهرهبرداری کرده و از همان ابتدا مشخص است که حماس میخواهد جنوب غزه را حفظ کند.
اکنون حماس از طریق رسانههای حکومتی در ایران و دوحه تبلیغاتی را پخش میکند که طراحی شدهاند تا چنین القاء کنند که این اسرائیل است که در موضوع مرز با مصر لجاجت میکند. اما واقعیت این است که این سیاست حماس است. حماس بر کنترل منطقهای در غزه اصرار میورزد که نیروهایش کنترل آن را از دست دادهاند.
«تیپ رفح» حماس شکست خورده اما اکنون از اسرائیل میخواهد که این منطقه را مجانی به حماس بازگرداند، بدون اینکه اسرائیل دستاوردی داشته باشد. سپس از اسرائیل میخواهد که اگر اسرائیل مجبور به بازگشت برای جلوگیری از قاچاق شود، بار دیگر هزینهای تازه پرداخت نماید. این نشاندهنده گستاخی حماس و طرفدارانش است که در دوحه زندگی میکنند. به مقامات حماس در دوحه گفته میشود که بر کنترل فیلادلفی پافشاری کنند.
در گزارشی که رسانههای حکومتی در ایران منتشر کردهاند آمده، «نتانیاهو همچنین با انتقادهای فزایندهای از سوی مقامات اسرائیلی و افکار عمومی به دلیل امتناع وی از پذیرش توافق آتشبس مواجه است. وی اخیراً شرط جدیدی را برای توافق تعیین کرده و گفته است که اسرائیل باید کنترل خود بر کریدور فیلادلفی را که منطقهای ۱۴ کیلومتری در امتداد مرز غزه و مصر است، حفظ کند.»
واقعیت این است که سیاست حماس، اصرار بر حفظ کریدورهاست. در همین حال عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی در تماس تلفنی با ایوان کندوف همتای بلغارستانی خود گفت، «جمهوری اسلامی از هرگونه توافقی که مورد قبول فلسطینیها و حماس برای برقراری آتشبس در غزه و زمینهسازی برای ارسال کمکهای بشردوستانه به غزه باشد، حمایت میکند.»
در پایان گزارش «اورشلیم پست» آمده، این نکته مهمی است زیرا نشان میدهد که تهاجم دیپلماتیک رژیم ایران چگونه در حال گسترش است. جمهوری اسلامی با ابتکارات دیپلماتیک به اروپا و آسیای مرکزی فشار میآورد و غزه را در خط مقدم نگه میدارد. ذکر این نکته نیز ضروریست که در حالی که اسرائیل درگیر مسائل داخلی شده، حماس و جمهوری اسلامی در منطقه جولان میدهند.