ضرورت تشکیل فراکسیون‌ها به عنوان اساس تحزّب و کثرت‌گرایی

-در شرایطی که یک جریان فراگیر به دلایل قابل درک، ازعهده انتخاب یک سخنگو نیز برنمی‌آید، فراکسیون‌ها می‌توانند با سخنگویان مسئول خود، این خلاء جدی را پرکنند.
-فراکسیون‌ها به عنوان یک ضربه‌گیر و سپر دفاعی و کارخانه تبدیل حتی تعارضات و دسته‌بندی‌ها به عنصر نقد و رقابت آزاد از کانال ابزارهای حقوقی قانونی و از درون همان منظومه سیاسی و در نتیجه با پیشگیری و حل اختلافات جدی درون جناحی و جبهه‌ای مانع تجزیه و تلاشی کل مجموعه ذینفع و عوارض ناشی از آن می‌شود.
-گاه فراکسیون‌ها در زمان مناسب و در بستر یک حرکت فرا گرایشی، دارای ظرفیت جذب نیروهای ریزش یافته و سرخورده ار خانواده‌های سیاسی سنتی چهارگانه به درون یک منظومه باز هستند.
-نمونه‌های تاریخی نشان داده است که فراکسیون‌ها می‌توانند پیش‌درآمد و مقدمه تحزب‌گرایی و پیدایش احزاب قانونمدار مداراجو در جوامع کم‌آزموده و ناآماده، باشند. کمبودی که جامعه سیاسی ما به شدت از آن رنج می‌برد و بهای آن را هر روز به گزاف می‌پردازد. احزابی بزرگ، زمانی فراکسیون‌های کوچکی در حاشیه‌ها بوده‌اند.

شنبه ۵ آبان ۱۴۰۳ برابر با ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴


ابراهیم آهنیان- تاریخ احزاب در گوشه و کنار دنیا با همه پراکندگی در جغرافیای سیاسی و ویژگی‌های بومی در ساختار، محتوا و عملکرد حزبی و سایر رویکردهای مشابه تشکیلاتی به امر سیاست‌ورزی، کم و بیش با پدیده‌ای به نام «فراکسیون» گره خورده است.

تظاهرات ایرانیان در سیدنی

بررسی کوتاه رهیافت فراکسیونیزاسیون در تاریخ علوم سیاسی نیازمند یک پژوهش گسترده کارشناسانه و علمی در ابعاد بین‌المللی است که امید می‌رود اکنون با درک ضرورت ایجاد فراکسیون‌ها در جامعه سیاسی ایران، مورد توجه اهل نظر و کارشناسان امر و در دستور کار آنان برای طرح و بحث در میان فعالان سیاسی، قرار گیرد.

این نوشتار تلاشی است مختصر و اشاره‌ای است  فهرست‌وار بر پایه‌های نظری و تشکیلاتی در ضرورت وجود رسمی، علنی و فعال فراکسیون‌ها در میدان سیاست‌ورزی ایرانی.

ناگفته نماند که لزوم اقدام اساسی و جدی در راستای ایجاد فراکسیون‌های مدرن، کیفی و تاثیرگذار، اخیراً و از سوی بسیاری از فعالان سیاسی از نحله‌های گوناگون فکری و دارای سوابق و علایق متفاوت تشکیلاتی و حتی توسط برخی نیروهای منفرد، به ویژه در سال‌های اخیر با گشایش روزافزون فضای فکری و پراتیک دیالوگ و همگرایی در اپوزیسیون ایرانی، مورد توجه و اشارات مکرر و حتی در مواردی در دستور کار تماس‌های پراکنده و جلسات محدود و ناتمام، قرار گرفته است. این امر بیانگر این واقعیت ناگزیر است که در فقدان فراکسیون‌ها به مثابه یک ابزار دموکراتیک در امر سیاست‌ورزی و سیاست‌سازی سالم و پیشرو، همچنان بن‌بست‌ها و گره‌های کور ناگشوده‌ای از هر سو و در هر زمینه، همچنان بر دوش‌های خسته آرزومندان همکاری و مبارزه مشترک برای آزادی میهن و استقرار دموکراسی و حقوق بشر در ایران، سنگینی می‌کند.

ابراهیم آهنیان

ضرورت وجودی و کاربرد مؤثر پدیده فراکسیون‌سازی در سیاست، به تنهایی و جدا از پروسه، دگرگونگی و گوناگونی‌ها در نقطه عزیمت طبقه‌بندی کردن انواع فراکسیون‌ها می‌تواند حداقل بر پایه‌های نظری و عملی زیر بطور عام و عمومی استوار گردد. یک یا بخشی از این پایه‌ها می‌تواند در موارد خاصی از جایگاه عمده و مرکزی با اهمیت ویژه و حتی بحرانی در پروسه ماندگاری حیات فکری یا ساختاری آن مورد خاص برخوردار گردد.

۱) در نهادها یا جریان‌هایی که از جمله به دلایل فراگیربودن و تکثرگرایی و پافشاری بر حفظ یکپارچگی خود به دلیل معذورات سیاسی و محتوایی و ملاحظات جمعی و یا زیر فشارو مراقبت جناح‌های هم‌اندیش رادیکال یا بنیادگرا، قادر به اتخاذ مواضع مشترک برای حداقل پیشبرد جنبش عمومی و پویایی و عدم انفعال در میدان سیاست- به ویژه در مواقع ضروری و پر اهمیت که هرگونه تحرک سیاسی و فکری عمومی ارزش استراتژیک دارد- نیستند و پایبندی به برخی اصول راه را بر حرکت جمعی می‌بندد، فراکسیون‌ها می‌توانند با اعلام مواضع مستقل و دموکراتیک خود و البته با پایبندی به روح توافقات کلی اولیه و با حفظ پرنسیب‌ها، در یک رقابت و همکاری مثبت و برکنار از ملاحظات و معذورات فوق، آن نهاد یا جریان را از ایستایی و بن‌بست‌های آسیب‌زا، رهانیده و راه را به سوی ادامه پروسه هدفمند و فعال در راستای پیشبرد جنبش ملی، بگشایند، بی‌آنکه اختلاف نظرها و پارادوکس‌های بالقوه که اهمیت استراتژیک و یا تاکتیکی مشکل‌آفرین دارند، بتوانند بی‌هنگام  جنبه غالب و ناضروری یافته و کل حرکت را آچمز نمایند. فراکسیون‌ها در چنین حالتی خود مسئول و پاسخگوی مواضع خود وپیشبرد آن هستند.

در شرایطی که یک جریان فراگیر به دلایل قابل درک، از عهده انتخاب یک سخنگو نیز برنمی‌آید، فراکسیون‌ها می‌توانند با سخنگویان مسئول خود، این خلاء جدی را پر کنند.

۲) فراکسیون‌ها می‌توانند در بحران‌های بزرگی که از درون یک تشکل را در آستانه فروپاشی و یا انشعاب‌های عمدتاً  نالازم گرفتار می‌آورد و به کام چرخه انفعال و ریزش نیرو می‌کشاند و یا بدتر از آن در بسیاری موارد تضادها را آبسه‌گونه در ژرفنای خودآگاه جمعی انکار، قرنطینه و موقتاً مخفی می‌نماید، با گشودن فضای گفتمان و امکان رسمی و علنی در لباس قانونی و دموکراتیک، به نگاهداری واقعی یکپارچگی و پویایی آن تشکل از طریق تحمل دگراندیشی هم‌اندیشان در قالب یک اپوزیسیون نقاد و قانونی، یاری رسانند.

۳) بدین ترتیب فراکسیون‌ها به عنوان یک ضربه‌گیر و سپر دفاعی و کارخانه تبدیل حتی تعارضات و دسته‌بندی‌ها به عنصر نقد و رقابت آزاد از کانال ابزارهای حقوقی قانونی و از درون همان منظومه سیاسی و در نتیجه با پیشگیری و حل اختلافات جدی درون جناحی و جبهه‌ای مانع تجزیه و تلاشی کل مجموعه  ذینفع و عوارض ناشی از آن می‌شود.

۴) این امر در چشم‌انداز، زمینه را برای همگرایی‌ها و ائتلاف‌های بزرگتر میان جناح‌های دگراندیش آماده می‌سازد  زیرا بر ضریب مدارا و تساهل افزوده و همزمان مکانیزم ضروری را برای امر همکاری مشترک در زمینه‌های حساس و پیچیده از طریق عملکرد و کاربرد فراکسیون‌های قرینه و نزدیک به یکدیگر به مثابه پل‌های ارتباطی میان جناح‌های ذینفع فراهم می‌آورد، بی‌آنکه آن موارد مورد مناقشه و چالش‌های میان جناحی بتواند بر فضای کلی چیره گردد و دخالت مستقیم و بلافاصله هسته‌های مرکزی جناح‌ها در ابتدای کار لازم آید. در موارد زیادی همین اقدام زودهنگام  نیروهای مرکزی، باعث تسری تصاعدی و نالازم موارد اختلاف اولیه و قابل مذاکره و حل توسط فراکسیون‌ها در یک  فضای آرام پیرامونی، به فضای اصلی گردیده و اختلافات را در مدتی کوتاه به نقطه کور غیر قابل حل و بازگشت رسانیده است.

۵) فراکسیون‌ها می‌توانند با ارائه آدرس مشخص به  افکار عمومی، نیروها و تشکل‌های دیگر، زمینه را برای رشد و گسترش یک جریان به بیرون آن فراهم آورند. در بسیاری موارد افراد تمایلی به نزدیکی به تمامی یک حرکت فراگیر و چند وجهی و حتی مبهم ندارند و آن را تهدیدی آشکار برای هویت مشخص خود می‌بینند، در حالی که به راحتی حاضر یا قادر به همکاری و تماس و یا حتی مشارکت دریک بخش یا فراکسیون از همان حرکت که می‌تواند مواضع آنها را شفاف، رسمی و علنی نمایندگی نماید، خواهند شد.

در اینجا باز هم فراکسیون‌ها مانند پل‌های ارتباطی عمل می‌کنند و یک جریان را قادر به شناسایی و ایجاد رابطه با لایه‌های مخاطبین پیرامونی از فعالین سیاسی تا  نیروها و تشکل‌های بالقوه درجامعه از افراد تا سازمان‌های غیردولتی می‌سازند.

۶) گاه فراکسیون‌ها در زمان مناسب و در بستر یک حرکت فراگرایشی، دارای ظرفیت جذب نیروهای ریزش‌یافته و سرخورده ار خانواده‌های سیاسی سنتی چهارگانه به درون یک منظومه باز هستند. با کمک فراکسیون‌ها، چنین تولدی با کمترین هزینه و حداقل تلفات و آسیب‌های درون اپوزیسیونی در مرحله گذار از سیاست سنتی به مدرن و با بیشترین بازده مفید در حین عبور ازمراحل آرام و تدریجی آن، امکانپذیر می‌گردد. افزون بر آن، اینگونه فراکسیون‌ها جاذبه خاصی یرای کوشندگان منفرد سیاسی و فرهیختگان و اهل فنون و الیت فرهنگی- اجتماعی دارند.

۷) امروزه در عمل و در برخی از سازمان‌ها و حرکت‌ها، شبه فراکسیون‌های غیررسمی وغیرعلنی در حال فعالیت هستند، با این تفاوت که از کمترین مشروعیت برخوردار بوده و در معرض آسیب‌های جدی و دائمی قرار دارند. این گروه بندی‌های نامرئی می‌توانند ناخواسته از طرفی برخطر ریزش، انشعاب و انفعال نیروها بیفزایند و از طرفی دیگر بالقوه، محیط  کشت مساعدی برای سوء تفاهمات، تشدید اختلافات، پنهان‌کاری‌های بی‌مورد، دسته بندی‌ها، نفوذ عوامل ضد جنبش، خود محوری‌ها و  مناسبات غیردموکراتیک و نهایتا تقویت بنیادگرایی و پراکندگی روز افزون در جنبش ملی ایرانیان، گردند. اعلام موجودیت  فراکسیون‌های علنی و دارای یک هویت قانونی و مشروع، راه را بر رقابت‌های دموکراتیک، شفاف، صادقانه، صریح و آینده‌دار گشوده و امر مبارزه سیاسی را به یک مدار کیفی  سزاوار به مراتب شایسته و بالاتر ارتقا می‌دهد.

۸) تشکیل و آغاز به کار فراکسیون‌ها، التزام و اعتراف عملی به آزادی بیان، حقوق دگراندیشان و پذیرش گوناگونی‌ها و تکثر اندیشه و تلاش بی‌بازگشت در راه نهادینه کردن این ارزش‌هاست و سالم‌ترین و کم‌هزینه‌ترین مکانیزم برای هدایت دگراندیشی و نوآوری و از همه مهم‌تر عادلانه‌ترین شیوه موثر چالش‌گری در عرصه سیاست مدرن و باز درعصرجهانی شدن.

۹) نمونه‌های تاریخی نشان داده است که فراکسیون‌ها می‌توانند پیش‌درآمد و مقدمه تحزب‌گرایی و پیدایش احزاب قانونمدار مداراجو در جوامع کم‌آزموده و ناآماده، باشند. کمبودی که جامعه سیاسی ما به شدت از آن رنج می‌برد و بهای آن را هر روز به گزاف می‌پردازد. احزابی بزرگ، زمانی فراکسیون‌های کوچکی در حاشیه‌ها بوده‌اند.

۱۰) صرف وجود فراکسیون‌های مختلف در یک مجموعه، روحیه مُدارای جمعی و ظرفیت برخورد و مناسبات دموکراتیک را بالا برده و ذهنیت جمعی را بر اساس واقعیت غیرقابل انکار وجود و هماوردی سایر فراکسیون‌های رقابت‌جو و سختکوش، بر مدار و آهنگ واقع‌گرایی و خردورزی کوک می‌کند و عرصه بر شیوه‌های سنتی و تنگ‌نظرانه بی‌مشتری و بازار، تنگ می‌گردد.

۱۱) فراکسیون‌ها ابزار قانونی و رسمی با هویت شفاف و آدرس مشخص برای یک گفتمان دموکراتیک به منظور کسب قدرت سیاسی میان نیروهای رقیب هم‌اندیش  یا  دگراندیش از اقلیت تا اکثریت، در یک مجموعه پلورال است. اندرکنش‌ها و فرایند فراکسیون‌ها از یکسو و بازتاب و بازخورهای مجموعه فراکسیون‌ها از سوی دیگر، همگی رویهم رفته راه را بر تقویت و یا بازتولید زمینه‌های گرایش‌های هژمونی‌طلبی، به موثرترین شکل ممکنه بسته و همزمان آلترناتیوهای بهینه را شناسایی، معرفی و جایگزین می‌کنند. بدین‌گونه سیکل معیوب و فرساینده هژمونی‌طلبی- هژمونی‌ستیزی که تا کنون از بارزترین عوامل ایستایی جنبش ملی دموکراسی‌خواهی ایرانیان بوده است، در فرسوده‌ترین حلقه مرکزی خود از یکدیگر خواهد گسست.

در ادامه می‌باید امیدوار بود که موضوع فراکسیون‌سازی در فضای سیاسی برون‌مرزی با توجه به امکانات عملی موجود در رسانه‌ها، جایگزین و دنبال گردد.

این یک تحول بزرگ و نقطه عطفی در تاریخ سیاست‌ورزی معاصر ایران و گامی شجاعانه به سوی مدرن کردن سیاست و بیرون کشیدن آن از پراکندگی و بن‌بست‌های فاجعه‌آمیز کنونی و به ویژه در این شرایط مناسب و مهیا و پیش از آنکه دیر گردد، خواهد بود. خندق عمیق میان گذشته و آینده را جز با به خدمت گرفتن ابزارهای قانونمند و دموکراتیک و با تکیه برانبوه انباشته و معطل همین نیروها و منابع ارزشمند دردسترس در حال و اکنون نمی‌شاید و نمی‌توان پر کرد.

* ابراهیم آهنیان تحلیلگر سیاسی

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۲۱ / معدل امتیاز: ۲

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=361792