هدی رؤف (ایندیپندنت عربی) – ترامپ به نهادهای آمریکایی مرتبط با تحریمها دستور داده است که فشار حداکثری را بر رژیم ایران اعمال کنند. در متن یادداشت ترامپ آمده است که رئیس جمهوری آمریکا تا اطلاع ثانوی به اعمال فشار حداکثری بر تهران ادامه خواهد داد. دستور ترامپ با هدف بستن تمامی راههای دستیابی ٰرژیم ایران به سلاح هستهای و همچنین مقابله با نفوذ منطقهای آن صادر شده است.

سندی که ترامپ اخیرا آن را امضا کرد، بطور مفصل شامل محروم ساختن حکومت ایران از دستیابی به سلاحهای هستهای، موشکهای بالستیک قارهپیما و خنثی ساختن تمام شبکههای تروریستی آن است. همچنین در این دستور تأکید شده که حکومت ایران باید توسعه موشکهای تهاجمی و سایر توانمندیهای تسلیحاتی نامتقارن و متعارف خود را متوقف کند.
علاوه بر این، وزیر خزانهداری آمریکا موظف شده است حداکثر فشار اقتصادی را بر دولت ایران اعمال کند، از جمله اعمال تحریمها یا اجرای اقدامات تنبیهی علیه افرادی که تحریمهای موجود را نقض میکنند. همچنین وزیر خزانهداری باید به تمام بخشهای مرتبط از جمله شرکتهای حمل و نقل، بیمه و اپراتورهای بنادر هشدار دهد که هر فردی که آگاهانه تحریمهای آمریکا علیه ایران یا گروههای تروریستی وابسته به آن را نقض کند، با خطرات جدی و مجازات مواجه خواهد شد.
وزیر امور خارجه نیز موظف شده است که معافیتهای تحریمی را اصلاح یا لغو کند و همراه با وزیر خزانهداری کمپینی برای کاهش صادرات نفت ایران تا رسیدن به صفر راهاندازی نماید. نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل نیز مأمور شده تا با متحدان کلیدی همکاری کند و تحریمها و محدودیتهای بینالمللی علیه رژیم ایران را دوباره اعمال نماید.
همچنین دادستان کل ایالات متحده موظف شده است که تمام اقدامات قانونی ممکن را برای تحقیق، مختل کردن و پیگرد شبکههای مالی و لجستیک یا عوامل داخل آمریکا که از سوی ایران یا گروههای تروریستی نیابتی آن حمایت میشوند، انجام دهد. او همچنین باید رهبران و اعضای گروههای تروریستی تأمینشده توسط ایران را که شهروندان آمریکایی را ربوده، زخمی یا کشتهاند، تحت تعقیب قرار داده و برای بازداشت و استرداد آنها به آمریکا اقدام کند.
در مورد پرونده هستهای، فرمان ترامپ به صراحت بر حذف آن از معادلات تأکید کرده و اعلام میکند که ترامپ به رژیم ایران اجازه نخواهد داد که به ظرفیت تولید سلاح هستهای دست یابد و تحملی نسبت به حمایت مستمر تهران از تروریسم، به ویژه علیه منافع آمریکا، نخواهد داشت.
در سال ۲۰۲۰ ترامپ اعلام کرد تا زمانی که رئیس جمهور ایالات متحده باشد، جمهوری اسلامی ایران هرگز اجازه دستیابی به سلاح هستهای نخواهد داشت. در داخل ایران، خشم شدیدی از سوی نیروهای تندرو نسبت به این موضوع وجود دارد که ارسال مکرر سیگنالهای دیپلماتیک از سوی مقامات ایرانی متمایل به اصلاحات و رابطه با غرب، در نهایت منجر به صدور این فرمان جدید از سوی ترامپ برای اعمال فشار بیشتر بر اقتصاد ایران شد که در راستای سیاست حداکثری فشار او قرار دارد.
این فرمان شرایط مبهم سیاستهای ترامپ در قبال حکومت ایران را روشنتر کرده است. جناحی تندرو در ایران معتقد است که ادامه ارسال سیگنالهای مثبت به غرب در حالی که تهران هیچ پاسخ مثبتی دریافت نکرده، اقدامی خطرناک است. آنها بر این باورند که توافق هستهای قبلی ایران را ضعیف نشان داد و این نتیجه عملکرد مسئولان طرفدار رابطه با غرب بود که در سیاست خارجی سوابقی نداشتند، بلکه تنها به مذاکرات و امتیاز دادن به غرب متکی بودند. در این میان، حملات شدیدی علیه محمدجواد ظریف وزیر خارجه وقت و «معاون راهبردی» کنونی دولت چهاردهم صورت گرفته است.
منتقدان داخلی در ایران بر این باورند که این مسیر، محاسبات دشمن را در مورد قدرت تهران تغییر داده است. علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی پیشتر درباره این سیگنالها که «دشمنان را جسورتر» میکند، هشدار داده بود. اکنون در ایران این باور وجود دارد که اظهارات و سیگنالهای جواد ظریف به ویژه در «مجمع داووس»، باعث شد که طرف مقابل ایران را ضعیف ببیند و این به منافع رژیم آسیب رسانده است.
برخی مقامات رژیم ایران معتقدند که امضای ترامپ بر این یادداشت با هدف دریافت امتیازاتی از تهران صورت گرفته است که به او برتری روانی بدهد. به این معنا که همانطور که او فشار بر مکزیک را با صدور یک فرمان آغاز کرد اما پس از اندکی عقبنشینی کرد و آن را برای یک ماه به تعویق انداخت، در مورد ایران نیز میتواند ابتدا دستور «فشار حداکثری» را صادر کند، اما بدون یک دستور اجرایی الزامآور، و سپس منتظر واکنش تهران بماند تا دست برتر را در هرگونه مذاکرات احتمالی داشته باشد.
منتقدان از جناح تندرو در ایران اکنون بر این باورند که اصرار بر مذاکره در شرایطی که طرف مقابل سیاست فشار را دنبال میکند، نتیجهای نخواهد داشت، بلکه برعکس، باعث تضعیف موقعیت جمهوری اسلامی خواهد شد. آنها معتقدند که تکرار دیپلماسی مشابه توافق هستهای در دوران حسن روحانی، یک ضربه به دولت کنونی است.
سؤال اصلی این است که رژیم ایران چگونه میتواند از این وضعیت به نفع خود استفاده کند؟ آیا تهران میتواند امتیازی بدهد که باعث شود ترامپ اجرای کامل این فرمان را متوقف کند، با این استدلال که اولویت رژیم ایران غلبه بر شرایط پیچیده داخلی و خارجی است؟
نکته قابل توجه، اظهارات عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه پس از امضای این یادداشت توسط ترامپ است که گفت، منافع ایران تعیینکننده سیاست خارجی آن است. اگرچه این سخن درست است، اما به دنبال اقدامات ترامپ، اظهارات عراقچی این پیام را القاء میکند که رژیم ایران اکنون سیاست خود را بر اساس منافعاش تنظیم میکند، که شامل رفع تحریمها، دستیابی به یک توافق با ترامپ، و اجتناب از مقابله با اسرائیل است. اسرائیل بیش از یک سال و نیم است که در تلاش برای تغییر نظم خاورمیانه بوده و مهمترین وجه این تغییر، نابودی پروژه سلطهطلبی رژیم ایران در منطقه است.
*منبع: ایندیپندنت عربی
*نویسنده: هدی رؤف
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن