تهران و واشنگتن؛ دستیابی به توافق یا شکست مذاکرات برای همیشه؟!

- قضیه‌ی مذاکرات با واشنگتن، شکافی در داخل نظام ایران ایجاد کرده است؛ برخی معتقدند که باید باب مذاکرات را باز گذاشت و اظهارات خامنه‌ای را تاکتیکی و نه استراتژیک دانست، در حالی که روزنامه‌های تندرو موضع خامنه‌ای درباره عدم مذاکره با آمریکا قطعی و نهایی قلمداد می‌کنند.
- رژیم ایران تلاش کرد از جنگ غزه برای تقویت «وحدت میدان» و بهره‌برداری منطقه‌ای و بین‌المللی استفاده کند، اما این وضعیت کاملاً به ضرر آن تمام شد. حمله حماس با عنوان «طوفان الاقصی» با شکست ابزارهای پروژه ایران در منطقه پایان یافت. حکومت ایران سالی پرحادثه را پشت سر گذاشت؛ رئیس‌ جمهور رژیم در سانحه سقوط هلی‌کوپتر کشته شد، دو بار هدف حملات موشکی اسرائیل قرار گرفت که منجر به تخریب  سیستم‌های دفاعی و موشکی‌اش شد، و سه متحدش یعنی نظام بشار اسد در سوریه، حزب‌الله در لبنان و حماس در غزه با مشکلات جدی مواجه شدند. در این شرایط، برنامه هسته‌ای ایران مهم‌ترین اهرم آن برای چانه‌زنی با غرب و مذاکره محسوب می‌شود.
- رژیم ایران خواهان مذاکرات است، اما آن را راه‌ حلی برای مشکلات خود نمی‌داند. از نظر تهران، مشکلات با واشنگتن عمیق و ریشه‌دار است و باید مدیریت شود، نه حل. ایران به مذاکرات به‌ عنوان یک تاکتیک برای مقابله با چالش‌های اقتصادی و مهم‌تر از آن، حفظ نظام از تهدید سقوط در صورت حمله آمریکا یا اسرائیل نگاه می‌کند. در حالی که نخبگان ایرانی بر این باورند که هدف آمریکا از مذاکره، تشدید محاصره‌ی رژیم ایران است. این وضعیت باعث شده رژیم ایران به دنبال مذاکرات و توافقی باشد که فشارها را کاهش داده و تحریم‌ها را رفع کند.

پنج شنبه ۲ اسفند ۱۴۰۳ برابر با ۲۰ فوریه ۲۰۲۵


هدی رؤف (ایندیپندنت عربی) – دونالد ترامپ رئیس‌ جمهوری آمریکا اخیرا در اظهاراتی گفت که این مسئله بدون نیاز به انجام گام اضافی عالی خواهد بود. اشاره او به برنامه هسته‌ای رژیم ایران و منظورش از «گام اضافی» نیز حمله نظامی اسرائیل به تاسیسات اتمی تهران است.

در مقابل مقامات جمهوری اسلامی در دولت مسعود پزشکیان، به‌ ویژه عباس عراقچی و محمدجواد ظریف، در اظهارات خود بر لزوم ادامه روند دیپلماسی و دوری جستن ترامپ از سیاست فشار حداکثری تأکید داشته‌اند. اما رئیس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران، مجید خادمی، هشدار داد که هرگونه تهدید منافع ملی با واکنشی متقابل در سطح جهانی روبرو خواهد شد. او مذاکره با آمریکا را «خط قرمز» دانست و گفت: «اگر آمریکا دست به اقدام شرارت‌آمیزی بزند، همانطور که مقام رهبری فرمودند، ما قاطعانه و محکم پاسخ خواهیم داد».

قضیه‌ی مذاکرات با واشنگتن، شکافی در داخل نظام ایران ایجاد کرده است؛ برخی معتقدند که باید باب مذاکرات را باز گذاشت و اظهارات خامنه‌ای را تاکتیکی و نه استراتژیک دانست، در حالی که روزنامه‌های تندرو موضع خامنه‌ای درباره عدم مذاکره با آمریکا قطعی و نهایی قلمداد می‌کنند.

بدون شک، سخنان خامنه‌ای از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا طبق قانون اساسی و واقعیت‌های اجرایی، تصمیم‌گیری درباره سیاست خارجی، مذاکرات با واشنگتن و پرونده هسته‌ای کاملاً در اختیار اوست.

در همین حال، گزارش‌هایی منتشر شده که نشان می‌دهد سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا در روزهای پایانی دولت جو بایدن اعلام کرده‌اند که اسرائیل در حال بررسی حملات گسترده به تأسیسات هسته‌ای ایران در سال جاری است و تل‌آویو برای حمایت از این حملات بر دولت ترامپ فشار خواهد آورد.

از سوی دیگر، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران گفت که آنها در پاسخ به تهدیدات ترامپ و اقدامات خصمانه او در مورد ممنوعیت صادرات نفت و تحریم‌های شدید، تنگه هرمز را خواهند بست. اما بعداً تصریح کرد: «ما از نظر نظامی توانایی بستن تنگه هرمز را داریم، اما در حال حاضر این کار را انجام نمی‌دهیم، زیرا خودمان نیز از این تنگه استفاده می‌کنیم».

درواقع رژیم ایران قادر به بستن تنگه هرمز نیست، زیرا ۴۰ درصد از تولید جهانی نفت از این مسیر عبور می‌کند و این یکی از راه‌های مهم انتقال نفت به چین، متحد حکومت ایران نیز محسوب می‌شود. بنابراین تهران نمی‌تواند راه خود را مسدود کرده یا مانع رسیدن نفت به چین شود، اما می‌توان این اظهارات را در چارچوب فشارهای سیاسی تفسیر کرد. این نخستین بار است که حکومت  ایران پس از آغاز جنگ اسرائیل در غزه و تشدید تنش‌ها توسط حوثی‌ها در دریای سرخ، که جایگزین هرمز به‌ عنوان منطقه جدید تنش در تجارت بین‌المللی شده، تهدید به بستن تنگه هرمز می‌کند.

رژیم ایران تلاش کرد از جنگ غزه برای تقویت «وحدت میدان» و بهره‌برداری منطقه‌ای و بین‌المللی استفاده کند، اما این وضعیت کاملاً به ضرر آن تمام شد. حمله حماس با عنوان «طوفان الاقصی» با شکست ابزارهای پروژه ایران در منطقه پایان یافت. حکومت ایران سالی پرحادثه را پشت سر گذاشت؛ رئیس‌ جمهور رژیم در سانحه سقوط هلی‌کوپتر کشته شد، دو بار هدف حملات موشکی اسرائیل قرار گرفت که منجر به تخریب  سیستم‌های دفاعی و موشکی‌اش شد، و سه متحدش یعنی نظام بشار اسد در سوریه، حزب‌الله در لبنان و حماس در غزه با مشکلات جدی مواجه شدند. در این شرایط، برنامه هسته‌ای ایران مهم‌ترین اهرم آن برای چانه‌زنی با غرب و مذاکره محسوب می‌شود.

در اواخر سال گذشته، ایران حدود هفت کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد غنی‌شده تولید کرد که نزدیک به سطح ساخت سلاح اتمی است و در صورت غنی‌سازی بیشتر، می‌تواند سالانه برای ساخت دو بمب هسته‌ای کافی باشد. اکنون ایران سانتریفیوژهای پیشرفته‌تری نصب کرده و برخی از آنها را با اورانیوم غنی‌شده در سطوح بالاتر تغذیه می‌کند.

به گفته رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ظرفیت غنی‌سازی ایران هفت برابر افزایش یافته و هیچ کاربرد غیرنظامی معقولی برای این حجم از غنی‌سازی وجود ندارد.

ترامپ فشار را یک ابزار کلیدی در مذاکرات می‌داند، اما در عین حال، هنگام امضای فرمان اجرای سیاست «فشار حداکثری» گفت که امیدوار است توافق هسته‌ای قابل اعتمادی حاصل شود. همچنین، مکانیسم «اسنپ‌بک» که به واشنگتن یا کشورهای اروپایی اجازه می‌دهد تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران را بازگردانند، مورد تأکید قرار گرفت.

از سوی دیگر، رژیم ایران نگران آن است که ترامپ از «پیمان ابراهیم» برای افزایش فشارهای اقتصادی و سیاسی علیه آن و انزوای منطقه‌ای‌اش استفاده کند. همچنین این نگرانی وجود دارد که ترامپ در مقطعی از حمله نظامی اسرائیل به ایران حمایت کند. بنابراین اگر مذاکرات تهران و واشنگتن شکست بخورد، احتمال حمایت آمریکا از حمله اسرائیل تا چه حد خواهد بود؟

رژیم ایران خواهان مذاکرات است، اما آن را راه‌ حلی برای مشکلات خود نمی‌داند. از نظر تهران، مشکلات با واشنگتن عمیق و ریشه‌دار است و باید مدیریت شود، نه حل. ایران به مذاکرات به‌ عنوان یک تاکتیک برای مقابله با چالش‌های اقتصادی و مهم‌تر از آن، حفظ نظام از تهدید سقوط در صورت حمله آمریکا یا اسرائیل نگاه می‌کند. در حالی که نخبگان ایرانی بر این باورند که هدف آمریکا از مذاکره، تشدید محاصره‌ی رژیم ایران است.

این وضعیت باعث شده رژیم ایران به دنبال مذاکرات و توافقی باشد که فشارها را کاهش داده و تحریم‌ها را رفع کند. تهران دو سناریو پیش روی خود می‌بیند:

۱- دستیابی به توافق با ترامپ که باعث بهبود وضعیت اقتصادی، رفع تحریم‌ها و افزایش صادرات نفت ایران به ۳ تا ۴ میلیون بشکه در روز خواهد شد و این در صورتی اتفاق خواهد افتاد که دولت ترامپ یا دولت‌های مشابه از سیاست ادامه تحریم‌ها به همکاری دیپلماتیک با تهران روی آورند، اما این امر با چالش‌هایی از سوی روسیه و اسرائیل مواجه خواهد شد. روسیه که هرگونه نزدیکی رژیم ایران با غرب را کاهش نفوذ خود در خاورمیانه می‌داند، و اسرائیل، که مایل به جلوگیری از این نزدیکی است، هر دو سعی خواهند کرد توافق را بی‌اثر کنند.

۲- شکست مذاکرات که به بسته شدن کامل مسیر گفتگوها، احیای «اسنپ‌بک» (مکانیسم ماشه)، تشدید فشارهای اقتصادی و ورود به مرحله تنش‌های خطرناک‌تر منجر خواهد شد. در اینصورت، غرب تلاش خواهد کرد تا ائتلافی منطقه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران تشکیل داده و با اقدامات دفاعی یا نظامی آن را تحت فشار قرار دهد. اسرائیل نیز احتمالاً از پیش برای مقابله با رژیم ایران، با حمایت آمریکا، برنامه‌ریزی کرده است.

در میان این دو سناریو، حکومت ایران سعی خواهد کرد زمان بیشتری بخرد تا جایگاه بین‌المللی خود را تثبیت کرده و از فشارهای داخلی ناشی از بحران‌های اقتصادی بکاهد. آنچه برای رژیم ایران اهمیت دارد، نه فشارهای اقتصادی، بلکه حفظ بقای نظام است، و به همین دلیل، مذاکره با ترامپ را به‌ عنوان راهی برای جلوگیری از سقوط خود می‌بیند.

*منبع: ایندیپندنت عربی
*نویسنده: هدی رؤف
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۵ / معدل امتیاز: ۴٫۲

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=370344