رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی درباره بروز خشکسالی «بسیار شدید» و «استثنایی» در ایران هشدار داده و گفته وضعیت مخازن تهران مناسب نیست.
احد وظیفه رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی با اعلام هشدار درباره بروز خشکسالی بسیار شدید در ایران گفته «با توجه به کمبودهایی که در پاییز، زمستان و بهار امسال وجود داشته و نبود بارندگی دو هفته آینده، شدت خشکسالی در این مناطق بسیار شدید میشود. این مناطق با خشکسالی «بسیار شدید» تا «استثنایی» مواجه خواهند شد. این یک تغییر بسیار ناخوشایندی برای این مناطق است.»
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی افزوده «این مناطق با خشکسالی بسیار شدید تا استثنایی مواجه خواهند شد. این یک تغییر بسیار ناخوشایندی برای این مناطق است.»
به گفته احد وظیفه «در عرضهای جنوبی کشور طی اردیبهشت ماه بارندگی نخواهیم داشت. تابستان سختی را پیش رو خواهیم داشت، در جنوب غرب و غرب نیز کمبود بارشها جدی است. در این مناطق بارش برف خیلی کمتر از معمول بوده است.»
او همچنین درباره کمبود ذخائر آب در تهران هشدار داده و گفته «با توجه به پیشبینی دما نیم تا ۱/۵ درجه بالاتر از نرمال، برف مناطق مرتفع زودتر آب شده و با انباشت ضعیف برف، آورده رودخانه کاهش یافته و تغذیه سدها کمترمیشود. دمای بالاتر از نرمال یعنی تبخیر بالاتر و تقاضای بیشتر برای آب. این وضعیت به خصوص در تهران تنش آبی را تشدید میکند.»
احد وظیفه افزوده «پاییز آینده ممکن است در شرایط لانینا تا شرایط خنثی قرار گیرد و ۲۰ درصد احتمال ورود به وضعیت النینو وجود دارد. در صورتی که النینو وارد شود، احتمال بارشهای کمتر از نرمال در ایران بیشتر خواهد شد که این خود هشداری جدی برای کشور است و نشاندهنده احتمال شرایط کمبارشی در پاییز است. »
کاهش بارندگی در پاییز و زمستان سال گذشته نیز سبب خالی ماندن دریاچه بسیاری از سدهای مهم کشور شد و همین موضوع احتمال بحران در تأمین آب آشامیدنی چند کلانشهر از جمله تهران و مشهد را در پی داشته است.
روز گذشته نیز خبر خشک شدن نیمی از دریاچه میانکاله منتشر شد. بر اساس گزارشها تصاویر ماهوارهای پرده از فاجعهای خاموش برداشتهاند؛ نیمی از تالاب میانکاله خشک شده و تنها ۵۱/۳ درصد آن هنوز زیر آب است.
خبرگزاری «رکنا» گزارش داده که «این دریاچه ایستگاه بینالمللی حیات برای بیش از ۲۸ گونه پرنده مهاجر از سیبری تا جنوبگان است؛ اما حالا در آستانهی خفگی زیر سایهی دودکشهای پتروشیمی قرار دارد. از سال ۱۳۹۸ با کاهش سطح آب، بیش از ۵۰ هزار پرنده تلف شدهاند و امروز، توسعهی صنعتی ضربه نهایی را به قلب طبیعت ما میزند.»
بحران کمبود آب و خشکسالی در ایران تنها به علت کاهش بارندگی یا تغییرات اقلیمی نیست بلکه عامل اصلی بروز این بحران برداشت بیش از اندازه از منابع آب زیرزمینی و مدیریت نادرست و غیراصولی منابع آبی طی چهار دهه گذشته است.
جدا از اثرات خشکسالی بر محیط زیست و کشاورزی، خشکسالی سبب گسترش پدیده فرونشست در کشور شده و فرونشستها وارد عرصه شهرها شده است.
خبرگزاری «ایلنا» در گزارشی درباره فرونشستها نوشته «آنچه که باعث زوال سرزمینی در این خطه از کشور شده، مدیریت نادرست منابع آبی است، سوء مدیریتی که قامت اصفهان را زیر بار فشار چهار دهه استفاده بیرویه از آبخوانها خمیده است و این استان را با پدیده خشکسالی البته از نوع انسان ساز و کاملاً مصنوعی مواجه کرده است.»
حسن ساسانی رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت آب منطقهای استان اصفهان به خبرگزاری «ایلنا» گفته که «تنها ۲ درصد از منابع آبی این استان در ۸ دشت آزاد قرار دارد و ۹۸ درصد از منابع آبی اصفهان در دشتهای ممنوعه و ممنوعه بحرانی است.»
مدیر عامل شرکت آب منطقهای استان اصفهان افزوده «در استان اصفهان ۱۰ هزار حلقه چاه آب غیرمجاز فعال است که حدود ۱۶۰ میلیون مترمکعب از منابع آب زیرزمینی برداشت میکنند. البته ۴۱ هزار و ۶۰۰ حلقه چاه مجاز هم در این استان وجود دارد که ۲ هزار و ۸۹۶ میلیون مترمکعب مجوز تخلیه آب دارند، اما تداوم خشکسالیها باعث شده تا تنها ۱۸۰۰ میلیون مترمکعب در سال توسط این چاهها در استان اصفهان برداشت شود.»
بر اساس گزارشهای سازمان زمینشناسی ایران، برخی مناطق اصفهان سالانه تا ۱۸ سانتیمتر نشست میکنند؛ رقمی که در مقیاس جهانی بیسابقه است.
بهرام نادی عضو هیئت علمی دانشکده عمران و ژئوتکنیک دانشگاه نجفآباد نیز به «ایلنا» گفته در فاصله سالهای ۱۳۱۹ تا ۱۳۹۵ میزان آب زیر زمینی در دسترس به ازای هر نفر در دشت اصفهان از ۱۰۰ درصد اولیه به ۴ درصد کاهش یافته است.
او نتیجه چنین روندی را خشکی زاینده رود، خشکی نهرها، تالاب گاخونی، عدم تغذیه منابع آب زیرزمینی، و از بین رفت ۹۰ درصد باغات باغ شهر اصفهان قدیم، نابودی گونههای گیاهی و جانوری و فرونشست زمین دانسته است.
این استاد دانشگاه یک مورد از اثرات نامطلوب فرونشستهای این استان که شاید بتواند عمق فاجعه فرونشست را نشان دهد، را در تخریب مدارس این استان عنوان کرده و گفته «این فرونشستها سبب تخریب ۳۱ مدرسه معادل ۳۰۰ کلاس درس، ۳۴۵۹۰ متر مربع زیر بنای ساخت و جابجایی ۱۳۳۶۸ دانش آموز شده است.»
مهدی محسنینیا جامعهشناس نیز درباره پیامدهای گسترش فرونشست از جمله در شهر اصفهان گفته یکی از نخستین تأثیرات فرونشست زمین، تخریب خانهها و ساختمانهاست، در مناطق مختلف اصفهان، ترکهای عمیق بر دیوار خانهها و خیابانها دیده میشود، این ترکها تنها شکافهایی بر روی دیوار نیستند، بلکه نمادی از شکافهای عمیقتری هستند که در بافت اجتماعی شهر ایجاد شدهاند.
مهدی محسنینیا افزوده «خانوادههایی که سالها در یک محله زندگی کردهاند، امروز مجبور به ترک خانههای خود هستند. این مهاجرت اجباری، نه تنها باعث از همپاشیدگی جوامع محلی میشود، بلکه فشارهای اقتصادی و روانی زیادی را بر افراد تحمیل میکند.»
او توضیح داده که از نظر جامعهشناسی، این پدیده را میتوان با نظریه «شکست اجتماعی» (Social Breakdown) تحلیل کرد. بر اساس این نظریه، زمانی که ساختارهای فیزیکی یک جامعه (مانند خانهها و زیرساختها) دچار آسیب میشوند، ساختارهای اجتماعی آن نیز به تدریج فرو میپاشند. در اصفهان، فرونشست زمین نه تنها باعث تخریب فیزیکی شده، بلکه اعتماد مردم به دولت و نهادهای مسئول را نیز کاهش داده است.