دکتر مهدی میرسعیدی و دکتر آرش شریفی- در ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ انفجاری مهیب در اسکله یا «بندر رجایی» بندرعباس رخ داد که آتشسوزیهای گسترده و انتشار ذرات معلق، سلامت عمومی منطقه را بطور جدی در معرض تهدید قرار داد. در جریان مدیریت این حادثه، محدودیت دسترسی به محل برای گروههای تخصصی و عدم اطلاعرسانی مؤثر، امکان بررسی و کمکرسانی مستقیم را کاهش داده است.

در چنین شرایطی، وجود کمیتههای بحران منسجم و علمی که با تمرکز ویژه بر سلامت عمومی عمل کنند، نقش کلیدی در کاهش خسارات انسانی و محیطی دارد. این نوشتار با نگاهی تحلیلی و مبتنی بر شواهد علمی، به ارائه آنچه میپردازد که برای ارتقای عملکرد مدیریت بهداشتی در شرایط اضطراری ضرورت دارد.
تشکیل تیم مدیریت بحران
در مواجهه با بحرانهای بزرگ نظیر انفجار بندرعباس، تشکیل یک تیم مدیریت بحران کارآمد و منسجم اقدامی بنیادی برای کاهش خسارات انسانی و محیطی است. این تیم باید با تلفیق دو بازوی مکمل، یعنی «بازوی علمی» و «بازوی اجرایی» به شکلی هماهنگ عمل کند.
«بازوی علمی» شامل متخصصان دانشگاهی و اساتید رشتههای اپیدمیولوژی، بهداشت کار، علوم هواشناسی، جغرافیا، شیمی محیطی، و پزشکان است که با تحلیل علمی دادهها، پیشبینی روند گسترش آلودگی، ارزیابی خطرات و طراحی مداخلات پیشگیرانه، راهنمای عملیات میدانی خواهند بود.
در کنار آن، «بازوی اجرایی » وظیفه اجرای تصمیمات و مدیریت میدانی بحران را بر عهده دارد. این بازو تحت رهبری «فرمانده عملیات بحران» فعالیت میکند و با مشارکت نمایندگان وزارت بهداشت، اورژانس پزشکی، بهداشت محیط، محیط زیست، آتشنشانی، نیروی انتظامی، جمعیتهایی مانند «هلال احمر» (جمعیت شیروخورشید سرخ)، پشتیبانی لجستیک و صنایع شیمیایی، کلیه عملیات امدادی، حفاظتی و اطلاعرسانی را به اجرا درمیآورد.
ترکیب توانمندی علمی و عملیاتی این دو بخش، زمینه را برای مدیریت مؤثر، چابک و انسانمحور بحران فراهم میسازد. بهرهگیری از چنین ساختاری میتواند به ارتقای کیفیت پاسخ به بحرانها و حمایت مؤثرتر از سلامت جامعه منجر شود.
اقدامات کمیته بحران در مواجهه با انفجارهای گسترده
اقدامات کمیته بحران باید با سرعت، انسجام و رویکرد علمی انجام گیرد. در گام نخست، «ارزیابی فوری وضعیت حادثه» شامل تعیین محل انفجار، شدت آلودگی و تعداد افراد در معرض خطر ضروری است. سپس، «تشکیل ستاد فرماندهی بحران» در محل امن و انتصاب مدیران کلیدی برای هدایت عملیات انجام میشود.
«اولویتبندی تهدیدها» بر اساس شدت خطرات (آتش، نشت مواد شیمیایی، آلودگی هوا) و مدیریت ایمنی محیط با قرنطینه محدوده حادثه از گامهای مهم بعدی است. به موازات این اقدامات، اطلاعرسانی اضطراری به مردم، شامل توصیه به ماندن در خانه یا تخلیه ایمن، باید به صورت فوری از طریق رسانهها صورت گیرد.
در بخش بهداشت، توزیع ماسکهای محافظتی، راهاندازی مراکز درمانی اضطراری و مراقبت از افراد آسیبدیده تنفسی اهمیت ویژهای دارد. همچنین پایش مستمر کیفیت هوا و محیط با اندازهگیری غلظت ذرات معلق و گازهای سمی باید ادامه یابد. در صورت وخامت شرایط، تخلیه سازمانیافته جمعیتهای آسیبپذیر (کودکان، سالمندان، بیماران) ضرورت مییابد.
در کنار این فعالیتها، حمایت روانی از حادثهدیدگان باید توسط تیمهای سلامت روان انجام شود تا از بروز اختلالات استرسی جلوگیری گردد. در نهایت، با کنترل بحران، ارزیابی نهایی خسارات و برنامهریزی برای بازسازی منطقه باید با مشارکت تمامی بخشهای مربوطه صورت گیرد.
ارتقای مدیریت بحران: کنترل کیفیت هوا و محیط
با توجه به اهمیت کیفیت هوا در شرایط پس از انفجار و تأثیر مستقیم آن بر سلامت عمومی، میبایست کمیته بحران اقدامات زیر را به صورت فوری و سازمانیافته در دستور کار قرار دهد:
نخست، استقرار آشکارسازهای (سنسور) گازهای خطرناک شامل HCl، Cl₂، SO₂ و HCN و NO2 در منطقه ضروریست. این پایشگرها باید قادر باشند به صورت آنی نشت گازهای سمی را شناسایی کنند و هشدارهای لازم را به مرکز فرماندهی ارسال نمایند.
به منظور کنترل مؤثر آلودگی ناشی از انفجار بندرعباس، میبایست نصب آشکارسازهای پایش کیفیت هوا تنها به محل حادثه محدود نشود، بلکه با استفاده از مدلهای پیشبینی حرکت ابر شیمیایی، در شهرهای اطراف نیز گسترش یابد.
ما با مدلسازی و بررسی دادههای هواشناسی- همانگونه که در تصاویر مشاهده میشود- دریافتیم که احتمالا در زمان حادثه، سرعت وزش باد حدود ۳/۴ متر بر ثانیه بوده و جهت غالب باد به سمت شرق و شمال شرق تخمین زده می شود. این شرایط باعث گسترش سریعتر دود و ذرات معلق به مناطق اطراف شده است.
مدلسازی حرکت تودههای جوی با استفاده از سامانه HYSPLIT و دادههای GDAS و GFSQ به ما نشان داد که در بازه ۲ تا ۵ اردیبهشت (۲۲ تا ۲۵ آوریل) و همچنین در روز ۶ اردیبهشت (۲۶ آوریل)، تودههای آلوده با سرعت قابل توجهی به سمت شرق محل حادثه حرکت کرده و در عرض ۶ ساعت، میتواند تا بیش از ۲۰۰ کیلومتر جابهجا شده باشند. شهرهایی چون بندرعباس، هرمز، میناب، جلّابی، دهبارز و منوجان احتمالا تحت تأثیر این حرکت قرار گرفتهاند و مسیر آلودگی به سمت شمال شرق و همچنین جنوب شرق ادامه یافته است.


این تحلیلها نشان میدهد که تأثیرات آلودگی به مراتب فراتر از منطقه انفجار است و رصد مستمر کیفیت هوا در شعاع وسیعتر، همراه با اطلاعرسانی دقیق و به موقع به ساکنان، برای مدیریت ریسک و حفاظت از سلامت عمومی حیاتی است.
دادههای جمعآوری شده از این حسگرها باید به صورت مداوم به مرکز فرماندهی بحران منتقل شود تا تصمیمگیریهای لحظهای و مبتنی بر شواهد علمی امکانپذیر گردد. اطلاع از تغییرات ناگهانی در کیفیت هوا میتواند در تصمیمگیری برای تخلیه، پناهگیری یا اقدامات حفاظتی فوری، نقش کلیدی داشته باشد.
ضرورت تخلیه جمعیتهای آسیبپذیر
با توجه به بررسی تصاویر حادثه و ارزیابی حجم و گستردگی انتشار مواد شیمیایی و ذرات معلق، «تخلیه گروههای حساس» از منطقه حادثه منطقی و ضروری به نظر میرسد. بر این اساس، میبایست بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن ریوی و قلبی، سالمندان، کودکان و زنان باردار در شعاع حداقل ۱۰۰ کیلومتری از محل انفجار، به مناطق امنتر منتقل شوند.
این اقدام پیشگیرانه میتواند به شکل مؤثری از بروز عوارض حاد تنفسی و قلبی جلوگیری کرده و بار سیستم سلامت را در روزها و هفتههای پس از حادثه کاهش دهد.
در مناطق حساس و پرجمعیت، فعالسازی سامانههای مِهپاش ضدآلودگی (Fog Cannon) توصیه میشود. این سامانهها با پاشش مِه ریز، ذرات معلق را تثبیت کرده و از گسترش آلودگی در سطح شهر جلوگیری میکنند. استفاده از این روش میتواند در کاهش میزان مواجهه مردم با آلایندههای خطرناک مؤثر باشد.
همچنین، اجرای نمونهگیری پیوسته از ذرات معلق (PM₂.₅ و PM₁₀) و گازهای سمی در هوای محیط، و تحلیل نتایج آن در فواصل کوتاه زمانی، برای پایش دقیق روند آلودگی و تنظیم مداخلات حفاظتی، ضروری است. این دادهها باید مبنای علمی برای صدور هشدارها و توصیههای بهداشتی به جمعیت باشند.
با توجه به احتمال بالای مواجهه با آلایندههای حاوی ترکیبات کلری، گوگردی، آمونیاکی و نیتراتی، میبایست به ساکنان مناطق در معرض خطر، ماسکهای تنفسی مجهز به فیلتر ذغالی فعال توزیع گردد. این ماسکها با قابلیت جذب گازهای شیمیایی میتوانند محافظت مؤثرتری در برابر استنشاق مواد خطرناک فراهم کنند. حفاظت پوست وبینایی برای امدادگران اجباری است.
لازم به تأکید است که ماسکهای N95 که عمدتاً برای فیلتر کردن ذرات معلق طراحی شدهاند و در برابر آنها حفاظت مناسب دارد، در برابر گازهای شیمیایی مانند گازهای کلردار یا نیتراته فاقد کارایی مؤثر هستند. بنابراین، در شرایط انتشار مواد شیمیایی سمی، استفاده از ماسکهای استاندارد شیمیایی (دارای فیلترهای ذغالی یا کارتریجهای مخصوص گازهای آلی و معدنی) ضروری است.
ایمنسازی منابع آب و اطلاعرسانی عمومی
با توجه به احتمال آلودگی منابع آب پس از حادثه، ضروری است ایمنسازی منابع آب آشامیدنی در سریعترین زمان ممکن انجام گیرد. بطور همزمان، باید از طریق اطلاعرسانی گسترده و شفاف، هشدار لازم درباره عدم مصرف آبهای آلوده یا مشکوک به ساکنان داده شود تا از بروز مسمومیتها و بیماریهای مرتبط با آب آلوده پیشگیری شود.
در این راستا، تعطیلی موقت ایستگاههای برداشت آب خام از رودخانهها یا چاههای مشکوک به آلودگی باید در دستور کار قرار گیرد. جایگزینی آب آشامیدنی با ذخایر مطمئن از جمله آبهای بطریشده یا منابع تصفیه شده تا زمان تأیید سلامت منابع توسط آزمایشگاههای معتبر الزامی است.
همچنین باید نمونهبرداری منظم از آبهای سطحی و زیرزمینی برای شناسایی هرگونه آلودگی شیمیایی یا میکروبی انجام شود و نتایج این پایشها به صورت شفاف به اطلاع عموم برسد. در این فاصله، به ساکنان توصیه میشود برای مصارف آشامیدنی و بهداشتی، فقط از آبهای تأیید شده یا سیستمهای تصفیه اضطراری مطمئن استفاده کنند.
مراقبت پزشکی و پایش سلامت
در پی وقوع حوادث شیمیایی گسترده، راهاندازی «ایستگاههای غربالگری علائم تنفسی» در سطح شهرهای در خطر بالا ضرورت دارد تا شناسایی سریع افراد آسیبدیده و ارجاع آنها به مراکز درمانی تسهیل شود. به موازات آن، ایجاد سامانه الکترونیک ثبت اطلاعات مواجهه میتواند میزان تماس افراد با مواد سمی را مستندسازی کرده و امکان پیگیری بلندمدت را فراهم آورد.
پیشنهاد می شود که برای ارزیابی دقیق جذب مواد خطرناک، نمونهبرداری دورهای از ادرار، خون و ترشحات بیماران مراجعهکننده انجام شود. این دادهها مبنایی علمی برای تشخیص و درمان بهموقع عوارض احتمالی خواهند بود.
ضروری است که «برنامههای پیگیری بلندمدت» برای پایش پیامدهای ریوی، قلبی و عصبی، پوستی، بینایی ناشی از مواجهه طراحی شود و در کنار آن، ظرفیت مراکز درمانی جهت پذیرش بیماران با علائم تنفسی حاد تقویت گردد. این اقدامات، زیرساخت لازم برای پاسخ مؤثر به پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت این نوع حوادث را فراهم میکند.
پاکسازی محیط و مدیریت بلندمدت
پس از وقوع حوادث شیمیایی، اجرای یک برنامه جامع پاکسازی محیطی تحت نظارت مستقیم نهادهای محیط زیستی، ضرورت دارد. این برنامه باید شامل حذف رسوبات شیمیایی سمی از سطح خاک، سازهها و معابر شهری باشد تا از تداوم آلودگی و خطرات ثانویه جلوگیری شود.
در موارد آلودگی گسترده، به کار گرفتن فناوریهای تثبیت یا بیخطرسازی خاک و فاضلاب آلوده الزامی است تا منابع آلودگی بطور مؤثر مدیریت شوند. همچنین لازم است محدودههای پرخطر بطور دقیق مشخص شده و تا پایان کامل عملیات پاکسازی، دسترسی عمومی به این مناطق محدود گردد.
این اقدامات پایهای برای بازگرداندن ایمنی محیط و اطمینان از سلامت بلندمدت جامعه پس از بحران خواهند بود.
پس از کنترل اولیه بحران، پایش مستمر کیفیت هوا ومنابع آب شهری باید تا زمانی ادامه یابد که غلظت آلایندهها به مقادیر کمتر از حدود مجاز تعیینشده توسط سازمان حفاظت محیط زیست یا سازمان جهانی بهداشت (WHO) بازگردد.
اعلام پایان وضعیت اضطراری و بازگشایی مراکز آموزشی
اعلام رسمی پایان وضعیت اضطراری باید تنها پس از تأیید نتایج آزمایشهای علمی معتبر و اطمینان کامل از رفع خطرات زیست محیطی و بهداشتی انجام گیرد. این تصمیم باید بر پایه دادههای دقیق پایش کیفیت هوا، آب و محیط، و در هماهنگی با نهادهای سلامت عمومی و محیط زیست اتخاذ شود.
بطور خاص، بازگشایی مدارس ومراکز آموزشی نباید پیش از تأیید رسمی ایمنی کامل محیط انجام شود. سلامت کودکان، به عنوان یکی از گروههای حساس جامعه، باید در اولویت قرار گیرد. هرگونه بازگشت به فعالیتهای آموزشی باید پس از دریافت گزارشهای علمی معتبر مبنی بر بازگشت شرایط به حالت ایمن وپایدار صورت پذیرد.
رعایت این رویکرد، ضمن حفظ اعتماد عمومی، از بروز پیامدهای ناخواسته برای سلامت نسل آینده جلوگیری کرده و تضمینکننده بازگشت پایدار جامعه به شرایط عادی خواهد بود.
*نویسندگان: دکتر مهدی میرسعیدی استاد و پژوهشگر دانشگاه فلوریدا و دکتر آرش شریفی دانشیار وابسته و پژوهشگر دانشگاه میامی
منابع:
– Centers for Disease Control and Prevention. (2020). Crisis and emergency risk communication (CERC) manual (4th ed.). U.S. Department of Health and Human Services. https://emergency.cdc.gov/cerc/manual/index.asp
– Federal Emergency Management Agency. (2011). Developing and maintaining emergency operations plans: Comprehensive preparedness guide (CPG) 101. U.S. Department of Homeland Security. https://www.fema.gov/sites/default/files/2020-07/fema_comprehensive-preparedness-guide-101.pdf
– Global Data Assimilation System (GDAS). (n.d.). Retrieved April 2025, from https://www.ncei.noaa.gov/products/weather-climate-models/global-data-assimilation
– Global Forecast System Quarter Degree Resolution (GFSQ). (n.d.). Retrieved April 2025, from https://www.ncdc.noaa.gov/data-access/model-data/model-datasets/global-forcast-system-gfs
– North, C. S., & Pfefferbaum, B. (2013). Mental health response to community disasters: A systematic review. JAMA, 310(5), 507–۵۱۸٫ https://doi.org/10.1001/jama.2013.107799
– U.S. Environmental Protection Agency. (2016). Guidelines for environmental remediation after chemical incidents. U.S. Environmental Protection Agency. https://www.epa.gov/emergency-response/guidelines-environmental-remediation
– World Health Organization. (2018). Managing epidemics: Key facts about major deadly diseases. World Health Organization. https://www.who.int/publications/i/item/9789241565530
– World Meteorological Organization. (2019). Air pollution: Sources, impacts and controls World Meteorological Organization. https://library.wmo.int/doc_num.php?explnum_id=10045
– Global Wind Atlas, Retrieved April 2025 from https://globalwindatlas.info/en