انرژی هسته‌ای: آسیاب بادی جمهوری اسلامی

چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴ برابر با ۰۱ اکتبر ۲۰۲۵


سید عرفان نوربخش – در سال ۱۳۸۶، در اوج شور و شوق هسته‌ای محمود احمدی‌نژاد، زمانی که شعار «انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست» طنین‌انداز بود، دوستی از من پرسید که فکر می‌کنم سرانجام ماجرای هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران به کجا خواهد رسید. در پاسخ او را به کتاب «مزرعه حیوانات» از جرج اورول و بخش مربوط به آسیاب بادی ارجاع دادم.

آنچه در سال ۲۰۰۷ تنها یک مقایسه طنزآمیز به نظر می‌رسید، در سال ۲۰۲۵ شباهتی بسیار عمیق‌تر از حد تصادف پیدا کرده است. برای خوانندگانی که با این اثر آشنا نیستند، توضیحی کوتاه لازم است. در «مزرعه حیوانات» آسیاب بادی نماد وعده‌ی پیشرفت و رفاه است. این طرح ابتدا توسط اسنوبال برای بهبود زندگی حیوانات ارائه می‌شود، اما بعدها ناپلئون آن را مصادره کرده و به ابزاری تبلیغاتی برای تحکیم قدرت خود تبدیل می‌کند. بدین‌ترتیب، آسیاب بادی نشانگر خیانت به آرمان‌های انقلاب و غلبه منافع حاکمان بر زندگی واقعی زحمتکشان است. اورول این شاهکار را به‌ عنوان نقدی بر استالینیسم نوشت، اما استعاره او به هر نظام استبدادی تعمیم‌پذیر است. اگر اورول امروز زنده بود و کشاکش هسته‌ای رژیم ایران را دنبال می‌کرد، احتمالاً شباهت‌ها با کتابش او را شگفت‌زده می‌کرد.

پروژه‌های «پرستیژ» یا وجهه در نظام‌های اقتدارگرا

برای دولت‌های اقتدارگرا، پروژه‌های فناورانه پرهزینه اما کم‌ثمر نقشی حیاتی ایفا می‌کنند. این طرح‌ها، که عموماً تأثیر چندانی بر زندگی روزمره مردم ندارند، در عرصه بین‌المللی وجهه‌ای از قدرت و عظمت برای حکومت می‌سازند. کره شمالی نمونه بارز این رویکرد است: برنامه هسته‌ای این کشور، که مورد ستایش رژیم ایران به‌ عنوان تضمین بقای همیشگی آن قرار دارد، نتوانسته از رنج یکی از فقیرترین ملت‌های جهان بکاهد. (همینها اغلب فراموش می‌کنند که در زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی، این کشور بزرگترین ذخایر کلاهک‌های هسته‌ای را داشت.) برنامه فضایی اتحاد جماهیر شوروی نیز هدفی مشابه داشت: نمایش برتری نظام سوسیالیستی در برابر سرمایه‌داری، با هزینه‌ای هنگفت و بدون بهبود ملموس در زندگی شهروندان. این پروژه‌ها بیش از آنکه موتور پیشرفت باشند، به نماد فخرفروشی از قدرت حاکمان تبدیل شدند.

برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی: از رد تا احیا

در روایت اورول، ناپلئون در آغاز آسیاب بادی اسنوبال را اتلاف منابع می‌داند. اما پس از تبعید او، همان طرح را به نام خود مصادره می‌کند. روندی مشابه را می‌توان در ایران مشاهده کرد. شاه در دهه ۱۹۷۰ برنامه هسته‌ای را معرفی کرد، اما نیروهای مخالف  که بسیاری از آنها  در رأس قدرت بعدی قرار گرفتند، آن را جاه‌طلبی بیهوده و تحمیل‌شده از سوی «اربابان غربی» او دانستند. حتی ایده استفاده از انرژی خورشیدی توسط رهبر آینده انقلاب اسلامی به تمسخر گرفته شد.

با این حال، تنها یک دهه پس از انقلاب، همین زمامداران برنامه هسته‌ای را احیا کردند. ساخت نیروگاه بوشهر که در سال ۱۹۷۵ آغاز شده بود، با وقوع انقلاب و جنگ متوقف شد و دهه‌ها به تعویق افتاد. آلمان جای خود را به روسیه داد و نهایتاً در سال ۲۰۱۳ این نیروگاه پس از سی‌ و هشت سال به بهره‌برداری تجاری رسید. درست مانند ناپلئون در «مزرعه حیوانات»، رهبران جمهوری اسلامی از رد قاطع به مصادره و افتخارآفرینی تغییر موضع دادند.

وعده توخالی آسیاب بادی

در داستان اورول، آسیاب بادی بارها تخریب و بازسازی می‌شود و سرانجام نیز هرگز رفاه وعده‌داده‌شده را به حیوانات نمی‌آورد؛ بلکه تنها به نفع خوک‌ها  (طبقه حاکم) تمام می‌شود. امروز در ایران، با وجود دهه‌ها تلاش و هزینه‌های هنگفت، فناوری هسته‌ای نتوانسته مشکل کمبود انرژی را حل کند. قطع‌ مکرر برق و کمبود انرژی به عنوان امر  عادی به زندگی مردم تحمیل شده است. این سرمایه‌گذاری عظیم نه به بهبود معیشت مردم، بلکه به کسب پرستیژ سیاسی و حفظ نظام منجر شده است. بارها مردم از خودشان می‌پرسند که اگر انرژی هسته‌ای حتی نمی‌تواند برق را به خانه‌های آنها بیاورد، پس اینهمه سرمایه‌گذاری و تحمل تحریم برای چه بوده است؟

این حقیقت بازتاب همان قاعده کلی است: در نظام‌های اقتدارگرا، «آسیاب بادی‌ها» برای حاکمان ساخته می‌شوند، نه برای مردم.

درسی که گرفته نشد

هیچکس نمی‌تواند ایرانیان را مانند هر ملتی دیگری در جهان از استفاده‌ی صلح‌آمیز انرژی هسته‌ای، انرژی خورشیدی یا هر وسیله مشروعی  که برایشان رفاه به ارمغان می‌آورد، محروم کند.

چالش‌های ایران محدود به انرژی نیست. خشکسالی، سوء مدیریت، تحریم‌ها و مدل‌های ناکارآمد اقتصادی کشور را به سوی و ورشکستگی کامل سوق داده‌اند. در چنین شرایطی، اولویت دادن به پروژه‌های نمایشی بجای توسعه پایدار، خطر فروپاشی را تسریع می‌کند.

درس روشن است: هنگامی که دولت‌ها بجای تأمین نیازهای واقعی مردم، در نمادهای قدرت سرمایه‌گذاری می‌کنند، نتیجه نه استحکام که ورشکستگی است. درست همانگونه که حیواناتِ اورول با جانفشانی آسیاب بادی‌ای ساختند که هرگز باری از دوش‌شان برنداشت، ایرانیان نیز سال‌هاست هزینه برنامه‌ای را می‌پردازند که نه امنیت انرژی آورده و نه رفاه. پرستیژ بدون پیشرفت همه‌جانبه، سرانجامی جز ورشکستگی ــ اقتصادی، سیاسی و اخلاقی ــ ندارد.

*سید عرفان نوربخش کارشناس مسائل روسیه و اوراسیا

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۵ / معدل امتیاز: ۴٫۲

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=387940