مهرگان و نبرد بر سر شادی ملی

پنج شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴ برابر با ۰۲ اکتبر ۲۰۲۵


بهزاد پرنیان – جشن مهرگان در تاریخ ایران، یادآور پیروزی نور بر تاریکی و غلبه فریدون بر ضحاک است.

در روانشناسی خیزش‌های انقلابی، چنین آئین‌هایی نه تنها بار فرهنگی و تاریخی دارند، بلکه امکان تبدیل شدن به موتور محرکِ حرکت‌های اجتماعی را نیز دارند.

در نگاهی به تاریخ جنبش‌های انقلابی، به روشنی می‌توانیم ببینیم که هیچ ملتی صرفاً با خشم و نفرت توان حرکت ندارد؛ آنچه خیزش‌ها را به جنبشی پایدار بدل می‌کند، پیوند امید و شادی با اعتراض و مقاومت است.

به همین دلیل، شهریار ایران رضا شاه دوم پهلوی در پیام اخیر خود به مناسبت فرارسیدن جشن مهرگان، با تأکید بر رقص، پایکوبی و حضور مردم در خیابان‌ها، شادی را از سطح یک تفریح شخصی به کنشی سیاسی و ملی ارتقا داده است.

رژیم جمهوری اسلامی که به‌ خوبی از تأثیر روانی چنین رویدادهایی آگاه است، ماه‌هاست با ترفندهای روانی تلاش دارد تا پیشدستانه این انرژی را مصادره کند.

برگزاری کنسرت‌های خیابانی و رایگان و نمایش‌های فرمایشی شادمانی، در حقیقت کوششی است برای آنکه نشان دهد زندگی در ایران بسیار “عادی” جریان دارد و مردم، با وجود بحران‌های اقتصادی و اجتماعی، همچنان در فضایی بی‌دغدغه روزگار می‌گذرانند.

این همان چیزی است که در علوم اجتماعی از آن با عنوان “خنثی‌سازی آیینی” یاد می‌شود. تلاش قدرت حاکمه برای پیشگیری از سیاسی شدن یک جشن یا آیین مردمی از راه تصاحب و نمایش کنترل‌ شده‌ی آن.

چنین ترفندی محدود به ایران امروز نیست. در دهه‌های پایانی قرن بیستم، بسیاری از رژیم‌های کمونیستی اروپای شرقی به همین روش متوسل شدند.

در لهستان، حکومت کمونیستی برای مقابله با جنبش “همبستگی” به رهبری لخ والسا، جشن‌های فرمایشی کارگری و کنسرت‌های حکومتی برپا می‌کرد تا هیجانات مردمی در چارچوبی بی‌خطر تخلیه شود.

در آلمان شرقی نیز رژیم حاکم با برگزاری جشن‌های حکومتی سعی داشت فضای عمومی را از اعتراضات خالی کند. اما همین مردم در سال ۱۹۸۹، همان خیابان‌هایی را که رژیم برای نمایش‌های فرمایشی به کار گرفته بود، به میدان اعتراض و خیزش بدل کردند و دیوار برلین فرو ریخت.

تجربه اروپا نیز نشان داد که هیچ قدرتی نمی‌تواند شادی اصیل و آیین‌های جمعی را مصادره کند؛ زیرا زمانی که این آئین‌ها با رهبری ملی و مشروع پیوند بخورند، لاجِرَم به نیرویی انقلابی بدل خواهند شد.

در تاریخ ایران نیز چنین بوده است. رضاشاه بزرگ، با احیاء جشن‌های نوروزی و مهرگان و آوردن آنها به عرصه عمومی، آئین‌های ملی را به نماد رهایی از انحطاط قاجار بدل ساخت. او به مردم نشان داد که بازگشت به هویت تاریخی، یعنی پس گرفتن حیات ملی.

امروز فرزند او، رضا شاه دوم پهلوی، در شرایطی مشابه، دوباره مردم را به همان مسیر دعوت می‌کند؛ تسخیر خیابان‌ها به‌ نام شادی و آئین ملی، و پیوند زدن اسطوره‌های رهایی به واقعیت امروز. و چه نمادی روشن‌تر از یاد خدانور لجه‌ای، جوانی از سیستان و بلوچستان، که دهم مهرماه زادروز اوست و همزمان روز جان باختنش در راه آزادی. او با رقص و پایکوبی خود، رژیم را به سُخره گرفت و نشان داد که در هزاره سوم، اسطوره‌ها دیگر تنها در شاهنامه یا روایت‌ های باستانی نیستند، بلکه در قامت جوانانی که با شادی در برابر جُور می‌ایستند، به واقعیت بدل می‌شوند. خدانور با رقص‌هایش، همان راهی را گشود که امروز شهریار ایران رضا شاه دوم پهلوی مردم را به پیمودن آن فرا می‌خواند؛ بازپس گرفتن خیابان‌ها، شکستن ترس و تبدیل شادی به سلاحی برای مقاومت ملی.

چاره کار نیز روشن است. مردم باید دریابند که حضور در جشن مهرگان، خود عملی سیاسی و انقلابی است.

هر گامی که در خیابان برای پایکوبی برداشته می‌شود، نفی جمهوری اسلامی و تأیید دوباره زندگی و هویت ایرانی است. رسانه‌ها و فعالان نیز باید تلاش‌های رژیم برای مصادره نمادها را افشا کنند و نشان دهند که کنسرت‌های رایگان چیزی جز ابزاری برای سرکوب انرژی اعتراضی نیست.

اگر ملت تحت فراخوان شهریار ایران به خیابان‌ها بیایند و مهرگان را به جشن خیابانی مقاومت بدل کنند، آن روز به حافظه‌ای تاریخی تبدیل خواهد شد که سال‌ها بعد به عنوان نقطه عطفی در مسیر آزادی یاد خواهد شد.

نبرد بر سر شادی یک ملت و بازگشت شکوه به سرزمین آنان است.

و این حقیقتی است که رژیم می‌خواهد شادی را در قالبی فرمایشی و بی‌خطر کنترل کند، اما این ملت کبیر با رهبری رضا شاه دوم پهلوی، می‌تواند شادی را به ابزار مقاومت بدل سازد و ایران را پس بگیرد.

در این دوگانه، سرنوشت روشن است.

مهرگان ۱۴۰۴ می‌تواند نه تنها یک جشن باستانی، بلکه لحظه‌ای برای بازگشت به خویشتن، برای تسخیر خیابان‌ها و برای گشودن فصلی نو در تاریخ آزادی ایران باشد.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۶ / معدل امتیاز: ۴٫۸

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=388067