بحران خشکسالی در ایران با وضعیتی هشدارآمیز روبرو شده و در این میان راهکارهایی که برای مدیریت این بحران از سوی مقامات مطرح است سبب تشدید این بحران در درازمدت خواهد شد. یک نماینده مجلس شورای اسلامی راه حل بحران کمبود آب استان تهران را انتقال آب از دریای مازندران دانسته است. در مرکز ایران نیز خشکسالی در اصفهان حادتر شده و پیشبینی شده طی سه ماه آینده چند استان دیگر را نیز درگیر کند.

ابراهیم نجفی عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی اعلام کرده راهکار پایدار برای حل بحران کمبود آب استان تهران، انتقال آب از دریای خزر است.
این نماینده مجلس شورای اسلامی گفته «در حال حاضر، آب شرب تهران از حدود ۵۰۰ حلقه چاه تأمین میشود که خطر فرونشست زمین را به همراه دارد. منابع آبی پشت سدها هم به میزان بارشهای سالیانه وابسته است. اگر تنها به بارشها و چاهها تکیه کنیم، نمیتوانیم برای شهری با جمعیت ۱۰ میلیون نفری منابع آب پایدار ایجاد کنیم.»
ابراهیم نجفی افزوده: «از نکا– مازندران– تا شهرری، دو خط لوله نفت موجود است و بر اساس مطالعات بنیاد آب خزر، قرار است دو خط لوله انتقال آب از دریای خزر به تهران احداث شود. حدود ۸۰ درصد مسیر این پروژه پیشتر تملک شده و نیاز به تخریب جدید ندارد. طبق پیشنهاد بنیاد آب خزر، سالانه حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب به تهران منتقل شود، پساب آن تصفیه شده و برای احیای دریاچه قم استفاده شود تا شوری آب آن منطقه کاهش یابد و دریاچه احیا شود. مازاد آب نیز برای مصرف تهران اختصاص خواهد یافت.»
کارشناسان اما نه تنها انتقال آب از دریای مازندران به تهران را «راهکار پایدار» نمیدانند بلکه درباره نتایج فاجعهبار محیط زیستی چنین اقدامی هشدار میدهند.
در همین رابطه و در واکنش به سخنان ابراهیم نجفی، نیما فرید مجتهدی پژوهشگر و کارشناس حوزه تغییرات اقلیمی به خبرگزاری «رکنا» گفته «در ۲۰ سال گذشته، کاهش سطح آب به وضوح قابل مشاهده بوده و میزان عقبنشینی دریای خزر بهطور متوسط دو متر گزارش شده است. این عقبنشینی تنها به عمق محدود نمیشود، بلکه از منظر افقی نیز سواحل ایران بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ متر عقب رفتهاند. این موضوع یکی از مهمترین چالشهای حوزه دریای خزر محسوب میشود.»
نیما فرید مجتهدی افزوده «اگر روند کنونی ادامه یابد، علاوه بر تهدید کشاورزی و تالابهای شمال، خطر بروز طوفانهای گرد و غبار شور در سکونتگاههای ساحلی وجود دارد. زمینهای خشکشده حاشیه خزر به تدریج به کانونهای تولید گرد و غبار تبدیل میشوند و این مسئله پیامدهایی ملی خواهد داشت.»
مهدی زارع استاد زمینشناسی نیز به تازگی با اشاره به کاهش شدید آب ورودی به دریای مازندران گفته «مطالعات نشان میدهد که کاسپین تا سال ۲۱۰۰ میتواند بین ۹ تا ۱۸ متر کاهش سطح آب داشته باشد و این به معنای از بین رفتن تالابها، نابودی تنوع زیستی، از دست رفتن قابلیت کشتیرانی و تهدید معیشت میلیونها نفر در کشورهای ساحلی است.»
جدا از هشدارهایی درباره تهدید اکوسیستم دریای مازندران با انتقال آب این دریاچه به استان تهران، کارشناسان همچنین انتقال آب شور دریای مازندران با طی مسافتی طولانی به استانهای البرز و تهران را پروژهای میدانند که هزینههای آن بیش از سودش است!
کارشناسان منابع آب توضیح میدهند که این طرح نیازمند طی مسافتی بیش از ۳۰۰ کیلومتر و اختلاف ارتفاعی حدود ۱۲۰۰ متر است. آب شور خزر باید ابتدا در تأسیسات عظیم نمکزدایی تصفیه شود و سپس با صرف انرژی بسیار زیاد به ارتفاعات البرز و پایتخت پمپاژ شود.
هر مترمکعب آب انتقالی در چنین پروژههایی به ۴ تا ۶ کیلووات ساعت انرژی نیاز دارد. این یعنی برای انتقال سالانه ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب، باید بیش از یک میلیارد و دویست میلیون کیلووات ساعت برق مصرف شود. معادل مصرف سالانه برق یک شهر ۱۰۰ هزار نفری.
در فرآیند نمکزدایی نیز، نیمی از آب ورودی به صورت پساب فوقشور دوباره به دریا بازمیگردد. ورود چنین حجم عظیمی از شورابه به بخش جنوبی خزر، ترکیب شیمیایی و زیستی آن را دگرگون کرده و حیات گونههایی مانند فک خزری، ماهیان خاویاری و پلانکتونهای حساس را تهدید میکند.
ایده انتقال آب دریای مازندران به استان تهران مانند دیگر طرحهای مقامات جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته است؛ ناکارآمد و پرهزینه و خسارتبار!
در استان اصفهان نیز به علت پروژههای عجیب انتقال آب، رودخانه زایندهرود که سدهها از میان شهر اصفهان میگذشت سالهاست خشک شده و عوارض این خشکسالی از توفان گرد و خاک تا فرونشست استان و شهر اصفهان را درگیر کرده است.
محمدتقی نقدعلی رئیس مجمع نمایندگان استان اصفهان در مجلس شورای اسلامی اعلام کرده: «بحران آب اصفهان یک مسئله بیناستانی و بین چندین حوضه آبریز است و اگر روند کنونی ادامه یابد، در سه ماه آینده چندین استان و شهر با مشکل جدی در تأمین آب شرب مواجه خواهند شد.»
این نماینده مجلس شورای اسلامی گفته «اصفهان زودتر از سایر مناطق کشور خطر کمبود آب را احساس کرد اما متأسفانه تلاشهای ما برای تأمین نیازهای اولیه استان گاهی به سوءتفاهم و متهم شدن به زیادهطلبی منجر شد و این در حالی است که برخی استانها پس از تخلیه کامل منابع آبی و بسیج شدن امکانات کشور برایشان، با هیچ سؤالی مواجه نشدند.»
محمدتقی نقدعلی همچنین با انتقاد از عملکرد مدیران گذشته، گفته «بعضی از موانع محیطزیستی که اجرای پروژههای حیاتی را مختل کرده است، غیرواقعی هستند و به نظر میرسد، برخی عمدی مانعتراشی میکنند.»
ایران در حالی وارد پنجمین سال خشکسالی و کم آبی شده که مقامات جمهوری اسلامی با جیرهبندی گسترده آب بخش خانگی در نیمه اول امسال قصد داشتند از این بحران عبور کنند.
در اقدامی دیرهنگام، رضا صالحی امیری وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی روز شنبه ۲۹ شهریورماه ۱۴۰۴ از مصوبه دولت برای تشکیل ستادی با موضوع مدیریت بحران فرونشست به ریاست محمدرضا عارف معاون اول مسعود پزشکیان خبر داد.
پدیده فرونشست که به علت مدیریت ناکارآمد و ویرانکننده منابع آبی از سوی جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته و برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی مرزهای بحران را رد کرده، حالا به تهدیدی علیه حیات شهرهای مختلف ایران و جان میلیونها شهروند تبدیل شده است.
فرونشست در شهرهایی مانند تهران، کرمان، یزد، اصفهان، اهواز با سرعتی شتابان در حال گسترش است و برخی مناطق سالانه بیش از ۲۰ سانتیمتر فرونشست ثبت شده است.
اگر چه در سالهای گذشته فرونشست دشتهای ایران را متأثر کرده بود اما حالا این پدیده به درون شهرها کشیده شده و خبرهایی درباره ریزش بخشی از خیابانها یا منازل مسکونی در شهرهای درگیر با این پدیده منتشر میشود.
در شهریورماه امسال طی یک هفته سه فرونشست در محدوده مرکزی شهر اصفهان ایجاد شد. روز دوشنبه ۲۴ شهریورماه ۱۴۰۴ در شبکههای اجتماعی منتشر شد، یک فرونشست در خیابان بهارستان اصفهان ایجاد شد. روز دوشنبه ۱۷ شهریورماه هم فرونشستی با عمق ۱۵ متر و عرض شش متر در خیابان هشت بهشت اصفهان ایجاد شد و یک روز بعد نیز فرونشستی با عمق هفت متر در خیابان لاله شهر اصفهان ایجاد و سبب آسیب به شبکه فاضلاب شد.
همزمان مهدی جمالینژاد استاندار اصفهان اعلام کرد میزان فرونشست سالیانه در برخی مناطق این استان به ۱۵ تا ۱۸ سانتیمتر رسیده است.
استاندار اصفهان وضعیت فرونشست در این شهر را نیز بحرانی توصیف کرد و گفت «۹ ایستگاه اصلی مترو اصفهان، ۲۷۴ فلکه اصلی آتشنشانی، ۳۲۸ مسجد، ۳۷ کتابخانه، سه بیمارستان اصلی، یک هتل و ۲۵۸ مدرسه در پهنه بالای فرونشست است.»
مهدی جمالینژاد همچنین گفته ۷۰ تا ۸۰ مدرسه نیز به علت فرونشست تخلیه شدند که بسیاری از آنها به علت تشدید فرونشست تخریب شدند.




