ورزش راگبی در ایران پدیده نادر و عجیبی است. حالا تصور کنید دختربچهها در ایران در حال تمرین حرفهای این ورزش باشند.
این آغاز سخنان گوینده رادیو تلویزیون فرانس ۲۴ است که از دختران راگبی باز کرج گزارشی تهیه و پخش کرده است.
دختران راگبی باز کرج نام «برزین» را برای خود انتخاب کردهاند.
نکته جالب این که بنیانگذار تیم برزین «جمعیت امام علی» کرج است. جمعیت امامعلی کرج یک NGO (سازمان غیردولتی) است که با کمکهای مردمی به راه افتاده و مربی این تیم یکی از زنان بازیکن سرشناس راگبی ایران است.
سارا یکی از اعضای جمعیت امام علی در کرج میگوید: درحقیقت خود ما نیز حتی خبرنداشتیم که چنین تیمی در ایران وجود دارد چه برسد برای زنان و دختران. اما یکی از بازیکنان تیم راگبی ایران به جمعیت ما مراجعه کرد تا به عنوان داوطلب با ما همکاری کند و او پیشنهاد داد تا یک تیم حرفهای راگبی برای دختران راه بیاندازیم. پس از مدتی بررسی و سر زدن و دیدن بازی تیمهای دیگر، متوجه شدیم این ورزش به خصوص در سنین پایین با قوانین خاصی که وضع شده، هیچ خطر وآسیبی برای بچهها ندارد و به خاطر شکل ساده بازی و هیجان بالای آن، مورد توجه دخترها قرار گرفت.
ما تمرینات خود را از حدود ۵ ماه پیش شروع کردیم و داریم خود را برای شرکت درمسابقات قهرمانی کشور آماده میکنیم. پیشرفت بچهها دراین چند ماه غیرقابل باور بوده است. مربی برخی تیمهای دیگر که به تماشای تمرینات ما آمدهاند از سطح بازی بچهها حسابی تعجب کردهاند. حتی چند نفر از آنها به ما گفتند بچههای شما راگبی واقعی بازی میکنند.
دخترهای تیم ما به خاطر مشکلاتی که در زندگی تجربه کردهاند و میکنند، بسیار خودساختهاند، حس ریسکپذیری و جسارت بیشتری دارند. شاید بسیاری از دختربچههای دیگر در این سن و سال از خوردن زمین، زخمی شدن و یا ضربه خوردن بترسند اما این بچهها به قول خودمانی سوسول نیستند، این دخترها به خاطر ترس جا نمیزنند.
اکثر بچههای تیم، مشکلات خانوادگی و یا اجتماعی دارند. برخی دختران کار هستند، بیشتر آنها در خانوادههایی بزرگ می شوند که با معضلاتی مانند فقر، اعتیاد و یا بد سرپرستی مواجهند. تمامی بچهها از محلاتی هستند که میزان فقر، اعتیاد و کار کودکان بسیار بالا است.
نکته مشترک تمامی این بچهها این است که آنها هیچ کدام نتوانستهاند به مدرسه بروند و تمامشان در کلاسهای درس جمعیت امامعلی مشغول به تحصیل هستند.
هدف اصلی ما از ترویج بازیهای گروهی در بین بچههای آسیب دیده، تقویت روحیه همکاری و ایجاد حس اعتماد به نفس است.
حس اعتماد به نفس دراین کودکان کشته شده است، جامعه آنها را به نوعی از خود دورانداخته و سعی کرده نبیندشان. در تمام زندگیشان به آنها گفته شده است نمیشود و نمیتوانید. آنها در جامعه فراموش شده و منزوی بودهاند. هیچ کس به آنها نگفته شما میتوانید. هیچ وقت احساس نکردهاند توانایی دارند کارهای بزرگ بکنند. اعتماد به نفس داشته باشند، عزت نفس داشته باشند. اما از وقتی بچهها تمرینات راگبی را شروع کردهاند. اعتماد به نفس پیدا کردهاند و تغییر در آنها کاملا مشهود است.
پیشرفت درسی بچهها ملموس شده است. همچنین میزان خشم و خشونت رفتاری بچه ها کاهش پیدا کرده و رفتارشان بسیار آرام شده است. این ورزش روحیه همکاری و کار جمعی را در بین آنها بالا برده است. شاید یکی از اصلیترین عوارض زندگی در مناطق حاشیهای، فقیر و پراز بزه این باشد که به بچه ها به خصوص بچههای کار یاد میدهد فقط به فکر خودت باش و روحیه همکاری را در آنها از بین میبرد. اما حالا با این ورزش جمعی بچهها یاد گرفتهاند با هم تقسیم کنند، با هم همکاری کنند به هم اعتماد کنند و همه چیز را فقط برای خودشان نخواهند.