علیرضا کرمانی – از روز دهم دیماه تا کنون، این نامها از زبان مقامهای جمهوری اسلامی به دست داشتن در ناآرامیها متهم یا بهعنوان طراح یا طراحان شورش و آشوب معرفی شدهاند؛ «مسوول سابق» (احمدینژاد)، «عربستان سعودی»، « وزیر خارجهی انگلیس» و اینک «آیتالله مایک» یا همان «مایکل دیآندریا».
آشفتگی در معرفی مسوول ناآرامیها، کار را بدانجا رسانده که در آخر یکی از مقامها همه را در یک کاسه ریخته و از هماهنگی مسوول میز ایران در سازمان سیآیای، عربستان، برادرزن صدام و نیز سلطنتطلبان، مجاهدین خلق، چپها و ملیها سخن گفتهاست و البته همهی اینها نقش داشتهاند جز عامل نارضایتی داخلی.
نخستین مقام رسمی که پس از آغاز ناآرامیها سخن گفت، حسن روحانی، رییس جمهوری اسلامی بود که سخنانش در نشست هیات دولت در روز ۱۰ دی پخش شد. در سخنان روحانی کسی یا کشوری به عنوان مسوول مستقیم و طراح ناآرامیها معرفی نشد و او به این بسنده کرد که به رییس جمهوری آمریکا حمله کند و بگوید: «او حق ندارد برای مردم ایران دلسوزی کند» و نیز اشاره کرد که «برخی کشورهای عرب منطقه که هیچ وقت با مردم ایران میانه خوبی نداشتند، پایکوبی میکنند».
پنج روز از ناآرامیها میگذشت و همگان منتظر که رهبر جمهوری اسلامی کدام سمت و سو را نشانه میرود. روز سهشنبه ۱۲ دیماه، آیتالله خامنهای در جمع گروه اندکی از دیدارکنندگان نشان داده شد که بدون اشاره به مدرک و شواهدی میگفت: «در قضایای چند روز اخیر، دشمنان ایران با ابزارهای گوناگونِ در اختیارشان از جمله پول، سلاح، سیاست و دستگاه امنیتی همپیمان شدند تا برای نظام اسلامی مشکل ایجاد کنند». رهبر جمهوری اسلامی وعده داد که دراینباره «در وقت آن» سخن خواهد گفت.
این اشارهی کلی به «دشمنان» بدون اشاره به نام آنها، بدون شک کار را برای دیگر مقامها سخت کرده است که هر کدام بار شناسایی و شناساندن دشمنان منظور نظر رهبر را بر دوش خود احساس کنند و شاید هم به احتمال قویتر، اتاقهای فکر موازی در دستگاههای اطلاعاتی موازی، هر کدام بر روی سناریوی متفاوتی کار کرده و این سناریوهای رنگ و وارنگ بر زبان این مقام یا آن مقام جاری شده است.
اندکی پس از پخش سخنان رهبر جمهوری اسلامی، علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، در گفتوگو با شبکهی تلویزیونی «المیادین»، عربستان سعودی را نشانه گرفت و آمار و ارقام هم ارائه داد: «۲۷ درصد از هشتگهایی که در اینترنت درباره ایران به راه افتاده متعلق به سعودیهاست. دولت محمد بن سلمان این هشتگها را به راه میاندازد و عوامل اجرایی آن، اسراییلی و غربی هستند».
صادق زیباکلام به نشانهروی دبیر شورای عالی امنیت ملی واکنش نشان داد و در نامهای سرگشاده خطاب به او نوشت: «اظهار نظر حضرتعالی مبنی بر اینکه ناآرامیهای اخیر را به عربستان نسبت داده بودید شگفتزدهام نمود. نمیدانستم عربستان از چنین توانمندی برخوردار است که میتواند هزاران تن از جوانانمان را در شهرهای بزرگ و کوچک کشورمان به خیابانها بکشاند. البته بیش از آنکه از قدرت عربستان شگفتزده شوم، از اظهار نظر حضرتعالی متاسف شدم».
اما درست یک روز بعد، چهارشنبه ۱۳ دیماه، در گفتههای فرمانده کل سپاه پاسداران، غیرمستقیم پای محمود احمدینژاد به میان کشیده شد. پرسش یکی از خبرنگاران از او دربارهی ادعای برخی مسوولان آستان قدس رضوی بود که «دخالت جریان منسوب به یکی از مسوولین سابق در آغاز این تجمع و اعتراض در مشهد و برخی مناطق دیگر، در ادامه ازدست رها شد و به اغتشاش و فتنه رسید».
محمدعلی جعفری در پاسخ خبرنگار گفت: «این موضوع با فراخوان یکی از سایت هایی صورت گرفت که وابسته به شخصیست که این روزها زبان به مخالفتخوانی نسبت به اصل و ارزشهای نظام گشوده است».
تا حالا پای عربستان و سپس محمود احمدینژاد در میان بود که اندکی پس از سخنان فرمانده کل سپاه، شبهنگام، حیدر مصلحی، وزیر پیشین اطلاعات در قرچک بر منبر رفت و ناگهان انگشت بر نام بریتانیا گذاشت. حیدر مصلحی با این تحلیل که «بعد از انقلاب،MI6 انگلیس در پشت صحنهی همهی توطئههایی که در ایران اتفاق افتاده، بوده است»، به ضرس قاطع و بی برو برگرد ادعا کرد: «دو ماه قبل وزیر خارجهی انگلیس به ایران آمد تا کد رمزهای خاص را به جاسوسهای انگلیسی مستقر در ایران بدهد».
باز هم یک روز بعد، پنجشنبه ۱۴ دیماه، دادستان کل کشور در جمهوری اسلامی ادعای دیگری مطرح کرد. ایرنا از قول او تیتر زد: « ادعای دادستان کل کشور: طراح اصلی اعتراضات را شناسایی کردیم».
به گزارش ایرنا، محمدجعفر منتظری مدعی شد: «اعتراضات اخیر در ایران علیه گرانی و فضای بسته سیاسی، در خارج از کشور طراحی شده» و گفت که «طراح اصلی این پروژه، یک آمریکایی به نام مایکل اندریا، مسوول سابق مبارزه با تروریسم سازمان سیای آمریکا» است.
البته آقای دادستان کل، «مایکل دیآندریا» معروف به « آیتالله مایک» را تنها نگذاشت و افزود که این آمریکایی، یعنی مدیر دفتر مسائل ایران در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیآیای، یک «اتاق عملیات» اعتراضات در ایران به راه انداخته و «منافقان، سلطنتطلبها، برخی ملیگراها و چپیها» نیر نمایندهای در این اتاق عملیات دارند.
پس تا اینجای کار، کسی از اتهام بینصیب نماندهاست و پس از نشانهروی مبهم آیتالله خامنهای، دیگر مقامهای مسوول یا غیر مسوول، گویا خواستهاند فهرست کاملی از «دشمنان» به دست دهند و صد البته که همهی این «دشمنان» هم باید در راهاندازی و ادامهی ناآرامی مسوول نشان داده شوند.
اما در آخرین گام، سرلشکر پاسدار محسن رضایی که دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز هست گویا مصلحت دانست که او نیز پا به میدان بگذارد تا شاید بتواند قانعکنندهتر سخن بگوید و از همین روی، تلاش کرد تا آدرس دقیق هم بدهد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، پیش از ظهر روز شنبه ۱۶ دیماه، خبرنگاران را گردآورد تا در کنفرانسی خبری ادعا کند: «چند ماه پیش در اربیل عراق جلسهای بین رییس میز عملیات ویژه سیآیای که مسوول میز عملیات ایران است، قصی رییس دفتر پسر صدام و هانی تلفا برادرزن صدام، نمایندهی بارزانی ها، نمایندگان منافقین و نمایندهی عربستان تشکیل شد». «در این جلسه، تاریخ عملیات در ایران مشخص شد؛ آنها مشخص کردند که اواخر آذرماه با استفاده از فضای مجازی کار را شروع کرده و در دیماه و بهمن هدف براندازی را دنبال کنند».
محسن رضایی نام عملیات ادعایی را هم «استراتژی همگرایی نتیجهبخش» عنوان کرد. در تحلیل یا خبر ادعایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، تلاش شده است تا جزییات کامل طرح و نقشه نیز ترسیم شود. رضایی ادامه میدهد: «تصور می کردند با این کار، کنترل تمام شهرها از دست مسئولین خارج شده، در گام بعدی اسلحه وارد کشور میکنند که به این واسطه تعداد زیادی از مردم کشته شده و در نهایت آمریکا از شورای حقوق بشر مصوبهای علیه ایران درخواست کرده و در نهایت تحریمهای جدیدی را اعمال کنند و پس از آن منافقین وارد فاز بعدی شوند».
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، کار را از «چند ماه پیش» به « دو تا سه سال پیش» هم میکشاند و میافزاید: «از دو تا سه سال پیش که مسوولین امنیتی عربستان در پاریس در گردهمآیی منافقین حاضر شدند، مقدمات این سناریو چیده شد».
اگر کسی بخواهد همهی ادعاهای دشمنشناسانهی مقامهای جمهوری اسلامی را باور کند، باید در ذهنش مسایل را مثلا اینگونه به هم ربط دهد که شاید وزیر خارجهی بریتانیا برای این به تهران سفر کرد که کد خاص عملیات را به محمود احمدینژاد برساند تا احمدینژاد بداند که آیتالله مایک و نزدیکان صدام و پسر صدام و برادرزن صدام و نمایندهی عربستان و نمایندهی بارزانی و نمایندگان همهی گروههای مخالف ایرانی، از چپ گرفته تا ملی و مجاهدین خلق در اربیل عراق جلسه داشتهاند و قرار شده تا عملیات کلید بخورد. پس از آن محمود احمدینژاد هم به یکی از وبسایتهای وابسته به خودش چشمک زده و اعتراضها از مشهد آغاز شده است. سپس عربستان سعودی دست به کار هشتگسازی زده و اعتراضها سراسری و ادامهدار شده است. در این میان، همه در تظاهرات دست دارند جز ناراضیان اصلی: مردم!
اینکه در جمهوری اسلامی این اندازه تفاوت در ادعاها بهچشم میخورد و یک روز انگشت اشاره به این سو، روز دیگر به آن سو و هر روز به هر سو نشانه میرود، این ادعاها را ناچسب مینمایاند و به قطع و یقین، کسی را مجاب و قانع نمیکند و توجیهگر سرکوبهای شدیدتر احتمالی نیز نخواهد بود.
این درست است که هر رژیم خودکامهای، هرچند قدرقدرتنما، تلاش میکند تا افکار داخلی و بینالمللی را اقناع کند، اما این هم یک قاعده است که آن رژیم باید انگشت اشاره را به سویی نشانه رود که تا اندازهای باورپذیر باشد و تا پایان کار نیز انگشت اشاره را به همان سمت و سو نگاهدارد.