(+عکس) بیست و یکمین همایش چهار روزهی انجمن ادب و هنر پارسی طبق معمول هر سال در روزهای پایانی دسامبر در لندن برگزار شد.
همایش امسال نیز مانند سالهای گذشته، تعداد زیادی از ایرانیان بهایی و نیز شماری از بهائیان غیر ایرانی را از شهرهای مختلف بریتانیا، اروپا و آمریکای شمالی و استرالیا به لندن کشانده بود. چنانکه از عنوان این همایش برمیآید تنها اختصاص به مسائل دینی بهائیان ندارد و در آن به مباحث مختلف اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و هنری مربوط به ایران نیز پرداخته میشود. در همایش امسال مطابق مرسوم از سخنرانان و کارشناسان غیربهایی برای سخنرانی و شرکت در میزگردها دعوت به عمل آمده بود و هرروز با برنامههای متنوع هنری مانند رقص، موسیقی ایرانی و کلاسیک غربی و شعرخوانی پایان مییافت. بنابراین، شمار زیادی از ایرانیان غیربهایی هم در این همایش حضور داشتند.
چند سالی است که همایش انجمن ادب و هنر ایران در هتل هیلتون نزدیک ترمینال ۵ فرودگاه هیثرو کمیخارج از لندن برگزارمیشود. امسال نیز این برنامه از ۲۶ تا ۳۰ دسامبر در همین محل برگزار شد. سخنرانیها و میزگردها از ساعت ۱۰ صبح شروع شده و همراه با وقت استراحت برای صرف قهوه و ناهار و شام و البته برای تبادل نظر و گفتگو تا عصر ادامه مییافت و پس از اجرای برنامههای هنری در ساعت ۱۰ شب به پایان میرسید. ناگفته نماند که همه سخنرانیها از فارسی به انگلیسی و در صورت سخنرانیهای انگلیسی، به فارسی ترجمه همزمان میشد.
با خوشآمدگویی خانم دکتر فوادی همایش امسال گشوده شد و سپس رشتهی سخن به دکتر شاپور راسخ، موسس انجمن ادب و هنر پارسی در سوئیس، سپرده شد. وی گفت که انجمن ادب و هنر ایران در ابتدا در سوئیس برای جوابگویی به کمبودها تاسیس شد از جمله اینکه آگاهی مردم ایران نسبت به جامعهی بهایی بسیار محدود است. آگاهی جامعهی ایران نسبت به نقشی که بهائیان در زمینهی ادب فارسی و هنر ایرانی و نیز زمینههای مختلف خدمات اجتماعی و علمیداشتهاند، کم است. وقتی ما به دیاسپورای ایرانیان پس از انقلاب در سراسر جهان نگاه میکنیم میبینیم که رابطهی عمدهای که ما میتوانیم بین خودمان برقرار کنیم و قلبهایمان را به یکدیگر نزدیک کرده و پیوند دهیم همانا از طریق فرهنگ ایرانزمین است. در نتیجه ما تصمیم گرفتیم با تاسیس انجمن ادب و هنر ایران درسوئیس آگاهی ایرانیان و بهائیان خارج از کشور و بخصوص جوانان را با ادب فارسی و هنر ایرانی و شئون مختلف ذهنی و فکری بهائیان آشنا کنیم. بهائیان ساکن سوئیس و کشورهای همجوار بسیار از این ابتکار استقبال کردند و این مُدلی شد برای انجمن فرهنگ و هنر ایران در لندن.
در گفتگو با خانم حمیرا دوستدار، یکی از اعضای هیئت اجرایی همایش، وی اهداف این همایش را بیشترگشود و گفت که در اینجا سخن از همدلی، همگرایی و یگانگی است. سخن از زنده نگه داشتن زبان فارسی و فرهنگ ایران برای ایرانیان خارج از کشور و آشنا کردن آنان با آخرین پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی است. همه میدانند که گردهم آوردن پژوهشگران و نخبگان ایرانی در یکجا و به راه انداختن چنین همایشی کار دشواری است ولی چون دست اندرکاران ما با دل و جان و با باور کار میکنند موانع را یک به یک از سر راه بر میدارند. وی افزود، با پایان یافتن کنفرانس جاری، بلافاصله تدارکات برای کنفرانس آینده شروع میشود.
در سرسرای بیرون تالار کنفرانس، کارهای خطاطی و تابلوهای نقاشی با مضامین دینی و غیردینی هنرمندان بهایی ایرانی و غیربهایی به نمایش گذاشته شده بود. هنرمندان هم معمولاً در کنار آثار خود حضور داشتند و در صورت لزوم در مورد آنها توضیح میدادند و یا احیاناً آثارشان را به فروش میرساندند. ناگفته نماند که در همان روز اول همایش، پس از افتتاح نمایشگاه، هنرمندان شرکتکننده به حاضران معرفی شدند.
در بدو ورود به محل همایش، درنزدیکی میز نامنویسی برای شرکت درهمایش، اتاق نسبتاً بزرگی به عرضهی کتابهای فارسی و انگلیسی، دینی و غیردینی، به زبان اصلی یا ترجمه در مورد مسائل مختلف- بخصوص در مورد ایران- اختصاص یافته بود. هنگام تنفس استقبال خوبی از این کتابفروشی میشد.
البته مسئولین کتابخانه میگفتند که از آنجا که تعداد حاضران در همایش امسال نسبت به سالهای گذشته کمتر شده فروش کتاب هم پایین آمده است. باخبر شدیم که همایش امسال همزمان شده است با یک کنفرانس بهایی دیگر در شمال انگلستان که اختصاص به مسائل جوانان بهایی دارد و تماماً به زبان انگلیسی است. چند نفری که در این مورد اظهار نظر کردند میگفتند که جوانان بهایی که در سنین پایین به کشور میزبان آمدهاند و یا در این کشور به دنیا آمدهاند طبیعتاً تسلط کمتری به زبان فارسی دارند و علاقهی آنها نسبت به مسائل تاریخی مورد علاقهی نسل گذشته کمتر است. بنابراین، تصمیم گرفتهاند که برنامهی خود را جداگانه برگزار کنند. در کلام اینان انتقاد سربستهای نسبت به همزمان برگزار کردن همایش جوانان با ۲۱امین دورهی همایش انجمن ادب و هنر وجود داشت زیرا این همزمانی سبب کاهش تعداد شرکتکنندگان شد.
برخلاف سالهای گذشته که سخنرانیهای آکادمیک و غیردینی از قسمت دینی مجزا بود، در همایش امسال این جدایی وجود نداشت. سخنرانیها و میزگردهای مربوط به مسائل بهائیان بطور متناوب صبح و بعد از ظهر در چهار روز همایش برگزار میشد. علاوه بر این، برخی از سخنرانان بهایی در بخشهایی از گفتار خودشان در مورد مسائل عام غیربهایی نیز به مبانی دینی خود رجوع کرده و از آن دیدگاه مسائل را طرح و بررسی میکردند.
از ابتکارهای همایش در سالهای اخیر برگزاری میزگرد است. در روز دوم همایش میزگردی با عنوان «نظام بدیع جهانی» به دنبال سخنرانی دکتر شاپور راسخ با همین عنوان برگزار شد که قرار بود یکی از شرکتکنندگان در آن مرتضی کاظمیان، از فعالین ملی- مذهبی، باشد که موفق به دریافت ویزای ورود به بریتانیا نشد.
میزگرد روز سوم همایش، به دنبال سخنرانی خانم هدی محمودی به انگلیسی تحت عنوان «ساختارهای سیاسی- اجتماعی معاصر با همان عنوان با گردانندگی امیرمصدق کاتوزیان از فعالین رسانهای برگزار شد. یکی از سخنرانان آقای ناصر کرمی متخصص محیط زیست بود که نگرانیهای خود را از تخریب محیط زیست، بخصوص در ایران، مطرح کرد و به حاضران در این مورد هشدار داد.
در همین روز آقای بیژن خادم میثاق با عنوان «موسیقی، کلیدی برای درک حقیقت» سخنرانی کرد که برخی از مباحث او، به قول انگلیسیها، به «توفان اندیشه» دامن زد و باعث تبادل نظرها و گفتگوهایی پس از سخنرانی و خارج از تالار همایش شد. از سخنان خادم میثاق این برداشت شد که وی معتقد است موسیقی کلاسیک غربی در جایگاهی بس بالاتر از موسیقی شرقی و از جمله موسیقی ایرانی، قرار دارد. در حالی که سخنران با نگاهی تاریخی و جهانی به این موضوع نگاه میکرد. او مطرح کرد که پیشرفت موسیقی در دنیا همواره محصول داد و ستد بین قطبهای فرهنگی بوده است، مثلاً از صدها سال پیش تعداد زیادی آلات موسیقی از شرق به اروپا رفته است. وی تاکید کرد که هیچ کدام از موسیقیها بالاتر و پایینتر از یکدیگر قرار نگرفتهاند. تنها اینکه با پیدایش نتنویسی در غرب امکان پیشرفت آن در ۳۰۰ و ۴۰۰ ساله اخیر به وجود آمد. موسیقی هم مانند زبان است که هرگاه نوشته شود میتوان پیشرفتاش داد زیرا که زبان شفاهی جای پیشرفت ندارد. موسیقی کلاسیک غربی مانند گنجی است که میتوان آن را در فرهنگ آیندهی بشریت مورد استفاده قرار داد.
در قسمت برنامهی هنری روز بعد همایش، استاد رحمتالله بدیعی با نیمنگاهی به همین بحث، قبل از اجرای موسیقی داستانی از این قرار تعریف کرد: دههها پیش یک موسیقیدان سوئیسی به ایران آمده و خواسته بود که موسیقی ایرانی بشنود. او را پیش ابوالحسن صبا که موسیقیدان و ویولونیست معروفی بود بردند که برایش موسیقی ایرانی بنوازد. موسیقیدان سوئیسی از موسیقی اجرا شده بسیار خوشش آمد و تعجب کرد که چگونه او که از مملکت، زبان، فرهنگ و هنر و موسیقی دیگر میآید از موسیقی ایرانی لذت برده است. وی پس از تفکر زیاد به این نتیجه رسید که چون موسیقی ایرانی اجراشده اصالت داشته است او از آن خوشش آمده. یعنی این اصالت موسیقی است که باعث لذت میشود و به همین مفهموم هم موسیقی، زبانی جهانی است.
در روز جمعه ۲۹ دسامبر سخنران اول آقای رضا علیجانی، نواندیش دینی و فعال ملی- مذهبی بود که تحت عنوان «مسائل بنیادین ایران» سخنانش را اینگونه آغاز کرد که مسلمانان، فارغ از دیدشان نسبت به دین بهایی یک عذرخواهی تاریخی نسبت به این بخش از هموطنانشان بدهکار هستند. او گفت که دعوت انجمن ادب و هنر پارسی را که یک انجمن بهایی است پذیرفته است زیرا معتقد است جدا از هر تلقی و تفسیری که از بهائیت داشته باشیم باید قبول کنیم که بهاییان ایران از آغاز راهشان در ایران و بخصوص بعد از انقلاب ۵۷ فقط به جرم عقیده، تحت ستم و آزارهای وحشتناک ناشی از جهالت و تعصب و سبعیت بودهاند. حاضران با کف زدنهای شدید از سخنران استقبال کردند.
به دنبال این سخنرانی میزگردی تحت همین نام با گردانندگی مهدی جامی یکی از فعالان رسانهای برگزار شد. یکی از شرکتکنندگان در این میزگرد فرح دوستدار کارشناس علوم سیاسی بود که دوری بهائیان از سیاست را مورد نقد قرار داد و تأکید کرد که بهائیت با سیاست حزبی مرزبندی دارد و نه با خود سیاست. سپس کامیار بهرنگ یکی دیگر از فعالان رسانهای در لندن به ایراد سخنرانی با عنوان «بررسی نقش آموزههای بهایی در تجدد در ایران» پرداخت و گفت که در بیشتر تعاریفی که از مدرنیته میشود آن را در برابر جامعهی سنتی- که در بیشتر موارد جامعهی دینی هم هست- قرار میدهند.
گفته میشود که راه رسیدن به جامعه مدرن گنار گذاشتن دین است. مثلاً جامعهشناسی مانند امیل دورکیم ابتدا معتقد بود که با پیشرفت علم و توسعه در جوامع، دین آرام آرام عقبنشینی میکند. او ولی بعدها نظرش راتغییر داد و معتقد بود که با گسترش فردگرایی، دین همچنان نقش جمعگرایانه خود را در جوامع خواهد داشت. به عقیدهی وی، ادیان فقهی به دنبال پیرو و مقلد بودند و هستند که اجازهی ورود به جامعه پویای مدرن را نمیدهند ولی رنسانس و پیدایش پروتستانتیسم در غرب این معادلات را برهم زد. یعنی میتوان دینی بود و تضادی هم با مدرنیته نداشت. چنین نگاهی را سخنران به بهائیت هم تعمیم داد و آن را در تضاد با مدرنیته ندانست.
در پایان سخنرانیهای این روز آقای دکتر آرام حسامی، استادیار دانشگاه مریلند در سخنانی این پرسش را مطرح کرد که آیا جامعهی بهایی برای مسائل مدرن و روز و بخصوص در زمینهی گفتمان عدالت حرفی برای گفتن دارد یا نه؟ سخنران تاکید کرد که برخلاف گذشته، گفتمان عدالت امروزه محدود به اقتصاد و تقسیم ثروت در جامعه نمیشود و حوزههای معیشتی، جنسیتی، قومی، نژادی و روابط درون خانه و خانواده را نیز در برمیگیرد.
این همایش ۴ روزه فرصت خوبی بود برای تبادل اندیشه بین اندیشمندان بهایی و غیربهایی . به قول آقای رضا علیجانی، آیندهی ایران را همهی ما، فارغ از اینکه چه دینی داشته باشیم و یا نداشته باشیم، با همکاری یکدیگر باید بسازیم.
مزید تشکر از تهیه و درج چنین گزارش جامع از این همایش پر ارزش, برای افرادی مثل بنده که افتخار حضور در آن را نداشتیم.
Interesting
براستی برپائی چنین انجمن هائی که نقش مؤثری در زدودن اختلاف اندیشه ها دارد، مایه نهایت قدردانی است. توفیق دست اندر کاران را آرزو داریم.
این قبیل مطالب برای رفع سوء تفاهمات بسیار لازم و ضروریست، امیدواریم ادامه داشته باشد.
بسیار عالی بود.
گزارش بسیار جالب و آموزنده از این برنامه فوقالعاده بود. ایکاش بیشتر از این برنامهها داشتیم. چقدر مرتّب و منظم بود و مطالب عالی… با سپاس بیاندازه از انتشار آن و امید موفّقیت بیشتر.