مدیر فروش شرکت هواپیماسازی ایرباس اعلام کرده، که تحویل هواپیماهای سفارش داده شده ایران که قرارداد آن پس از توافق اتمی امضا شد، با اندکی تاخیر صورت خواهد گرفت.
جان لئی، تاکید کرده «ما باید تامین مالی این هوایپماها را تنظیم کنیم و ایرانیها باید پیشپرداخت این هواپیماها را بپردازند».
این اظهار نظر در حالیست که تا قبل از بیانیه شدیدالحن دونالد ترامپ و تهدید او به خروج از برجام نه تنها صحبتی از تامین مالی و پیشپرداخت نبوده بلکه در رسانههای داخلی ایران ویدیویی منتشر شد که نشان میداد چند فروند ایرباس دیگر در حال آماده شدن هستند که قرار است در تاریخ معین تحویل داده شوند.
رویترز با انتشار این خبر اشاره کرده رییسجمهوری آمریکا اصلیترین منتقد برجام روز جمعه، ۲۲ دیماه، در بیانیهای شدیدالحن خطاب به اروپاییها اعلام کرد برجام دارای «معایب فاجعهآمیز» است و در صورت عدم دستیابی به «توافق جدید»، آمریکا تمدید تعلیق تحریمهای ایران را دیگر انجام نمیدهد و از توافق هستهای خارج میشود.
گرچه رهبران اروپا ادعا میکنند به دنبال حفظ برجام هستند، اما تاخیر در تحویل هواپیماهای ایرباس اولین واکنش عملی آنها به تهدیدات ترامپ است.
ترامپ خیلی جدی گفته است که رهبران اروپا ۱۲۰ روز فرصت دارند تا توافق جدید را اصلاح کنند و تاکید کرد، «این کشورهای دیگر هستند که انتخاب میکنند با ما همکاری نکنند و در کنار جاهطلبیهای هستهای و مردم ایران بمانند». این برای دومین بار در ماههای اخیر است که ترامپ خطاب به رهبران اروپایی میگوید یا با آمریکا هستید یا با جمهوری اسلامی ایران.
ترامپ برای اصلاح توافق اتمی چهار شرط گذاشته که همه آنها به نوعی یا به مسئله اتمی یا به آزمایش موشکهای بالستیک اشاره دارند، اما همزمان بخشهایی از بیانیهی وی درباره سرکوب تظاهرات در ایران توسط رهبر جمهوری اسلامی و سپاه و فساد رهبران رژیم و نادیده گرفتن مطالبات شهروندان و سانسور و فیلترینگ اختصاص دارد و ترامپ در این بیانیه بار دیگر از معترضان و مردم ایران حمایت کرد.
جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده به هیچ عنوان حاضر به گفتگو دربارهی برجام نیست، اما در متن بیانیه وزارت خارجه اشارهای به گفتگو بر سر آزمایش موشکهای بالستیک و دخالت در منطقه و حمایت از حزبالله و گروههای جهادی در سوریه و عراق و یمن نشده است. برخی تحلیلگران معتقدند اینکه در بیانیه وزارت خارجه اشارهای به این مسائل نشده یعنی در روز مبادا رژیم حاضر خواهد شد تحت اجبار بر سر موشکبازیها و حمایت از گروههای شبهنظامی نیز گفتگو کند.
منافع سپاه در گرو ماموریتهای برون مرزی
اما در مقابل، سپاه پاسداران منافع زیادی بهخصوص در حوزه اقتصادی دارد که برای تامین شدن آن روی فعالیتهای برونمرزی سپاه قدس حساب کرده است. به عنوان مثال تا زمانی که سپاه در سوریه و عراق و یمن در حال جنگ یا پشتیبانی از گروههای شبهنظامی است میتواند بودجههای کلان دریافت کند و با در اختیار داشتن بخش عمدهای امکانات داخل کشور و یا امکاناتی که زیر سایه حضور برونمرزی به دست میآورد منافع خود از جمله دور زدن تحریمها، پولشویی، ترانزیت انواع مواد مخدر و کالای قاچاق را همچنان ادامه دهد.
گرچه موضعگیریهای وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران تاحدودی ملایمتر از سخنرانیها و تهدیدات فرماندهان سپاه است، اما دستکم دولت فعلی آمریکا بر خلاف دولت باراک اوباما باور دارد، سپاه پاسداران و وزارت خارجه جمهوری اسلامی دو واحد تفکیک شده نیستند. برخلاف آنچه «روحانی- ظریف» نقش آن را باز کردند و «اوباما- کری» خریدار آن بودند، نه ترامپ و نه تیلرسون گوششان بدهکار چنین سیاستی نیست و معتقدند آنها در پیاده کردن سیاستهای کلی رژیم برخلاف آنچه وانمود میکنند «کاملاً همپوشانی» دارند. در واقع دولت روحانی و کابینه او به تازگی و به دنبال اعتراضات گسترده داخلی و فشار دولت آمریکا مدتی است فاز جدیدی را آغاز کرده و اصرار دارند به مردم ایران و رهبران دنیا بقبولانند که تافتهای جدابافته از دیگر ارکان نظام هستند و حتی ادعا میکنند که خودشان معترض به وضع موجود هستند.
این را در اظهار نظرهای روحانی در روزهای گذشته به خوبی میتوان دید. به عنوان مثال بعد از آنکه صدیقی امام جمعه تهران معترضان را «آشغال» نامید روحانی در یک سخنرانی گفت: «هر کسی میآید خیابان یا خس و خاشاک است یا گوساله و آشغال؟ چرا به مردم بیاحترامی میکنیم؟ همه را به یک چوپ نرانیم. دقیق حرف بزنیم. مخصوصا در تریبونهای مقدس».
پیش از این هم حسن روحانی و جهانگیری و به طور کلی مدعیان «اعتدال» قبل از انتخابات چون به آرای مردم نیاز داشتند شعارهای عوامفریبانه همچون رفع حصر، بهبود وضعیت معیشتی، حقوق بشر، آزادی بیان و فضای باز سیاسی میدادند، اما وقتی خیالشان از صندوقها راحت شد از زمان انتخاب وزرا تا پیش از تهدید ترامپ و بالاگرفتن اعتراضات چنان به درون دامان نظام خزیدند که داد برخی اصلاحطلبان هم بلند شد که چرا روحانی به سمت رهبری حکومت و سپاه غش کرده است؟
بازیهای روحانی
در سیاست داخلی دولت روحانی، سینوسی عمل کرده و به اصطلاح «اعتدال» را با جابجا شدن بین دو موزاییک اجرا میکند: «پیاده کردن مطلق سیاستهای نظام» و «شعار و وعده برای مردم در مواقع ضروری» و اتفاقاً این سیاست چون برای بدنه رهبران در قدرت اصلاحطلب سود دارد، آنها هم طالب این بازی هستند و در رسانههای خود از دولت روحانی با هر کیفیتی حمایت و تقدیر میکنند.
در سیاست خارجی هم دولت روحانی با همان شیوه عمل میکند و در همان مقطع که به اصل خود یعنی «در دامان حاکمیت بودن» برمیگردد، بر اقتدار سپاه تاکید میکند، برای قاسم سلیمانی سوت و دست میزند، آزمایشهای موشکی را حق مسلم خود میداند، بودجه سپاه را میلیاردها دلار افزایش میدهد؛ اما هر بار که اوضاع خراب شود و در پی تهدیدات ترامپ، اروپاییها هم فشار را آغاز کنند (مانند شرایطی که در یک هفته گذشته پیش آمده) سکوت میکند.
اگر ترامپ آنطور که میگوید واقعا جدی باشد، حتی اگر دلسوز مردم معترض ایران هم نباشد و انتقاد به سرکوب تظاهرات توسط جمهوری اسلامی را تنها به عنوان ابزاری برای فشار بیشتر به رژیم ایران به کار بگیرد، تهران سه ماه فرصت دارد تا شروط چهارگانه او را بپذیرد و «اهلی» شود. در این صورت منافع سپاه به خطر میافتد چون باید بازدیدهای سرزده از تاسیسات اتمی پذیرفته شود و بساط آزمایش بالستیک و حمایت از تروریسم خود را جمع کند.
راه دوم، پافشاری بر غیرقابل مذاکره بودن برجام است. برای این منظور، رژیم ایران به شدت روی طرف اروپایی حساب باز کرده است. حسابی که در بررسی سود و زیان کشورهای اروپایی، نمیتواند به نفع حکومت ایران تمام شود. اگر واشنگتن تحریمهای نفتی و بانکی علیه جمهوری اسلامی ایران را دوباره برقرار کند، آیا اروپاییها حاضر به پشتیبانی از تهران خواهند بود؟ آیا ترزا می، امانوئل ماکرون، آنگلا مرکل و دیگران حاضر خواهند بود بین آمریکا و رژیمی که در حال غرق شدن در اعتراضات و اعتصابات و نارضایتیهای مردم است، دومی را انتخاب کنند؟