احمد رأفت (+عکس) موزه «تیت مدرن» لندن از تابستان سال گذشته تا تابستان آینده میزبان «قلعه» کاوه گلستان، عکاس سرشناس ایرانی است که متاسفانه در سال ۱۳۸۲، در پیامد انفجار مینی در حومه شهر سلیمانیه، در شمال عراق، در حالیکه سرگرم فیلم برداری برای شبکه انگلیسی بیبیسی بود، جان خود را در ۵۳ سالگی از دست داد.
کاوه گلستان در اواسط دهه ۵۰ خورشیدی تحقیقاتی را برای تهیه این مجموعه آغاز کرد و بالاخره پس از دو سال عکاسی توانست آن را تکمیل کرده و در سال ۱۳۵۶ در روزنامه آیندگان منتشر سازد. این مجموعه پس از انتشار بهصورت نمایشگاهی با عنوان «روسپی و کارگر و مجنون» در دانشگاه تهران نیز به نمایش درآمد.
عکسهایی چون سیلی
کاوه گلستان در زمان انتشار این مجموعه در ایران، در اشاره به روند تهیه آن گفته بود: «برای گرفتن این عکسها در روسپیخانه امکان کار مخفیانه با دوربین نبود. از سویی مامورین انتظامی بنا بر وظیفه از گرفتن عکس در این محدوده ممانعت میکردند، و از سوی دیگر باجخورها و کارچاقکنها اجازه نمیدادند». کاوه در ادامه میافزاید: «ناچار شدم که مدتی تقریبا طولانی با روسپیان طرح آشنایی بریزم و اعتماد آنها را جلب کنم تا اینکه بتوانم این کار را به اتمام برسانم». این هنرمند که برخی از عکسهایش در جریان انقلاب در عمده روزنامههای جهان منتشر شدند و نامش جهانی شد، همیشه تکرار میکرد «برای آنها [زنان روسپی] احترام زیادی قائلم و همین احترام کلید رابطهای شد که اجازه داد این کار را بتوانم به پایان برسانم».
از کسانیکه میپرسیدند چرا پروژه «قلعه» برای او از اهمیت ویژهای برخوردار است، کاوه گلستان در پاسخ میگفت: «میخواهم صحنههایی را نشان دهم که مانند سیلی به صورت بخورد و امنیت مخاطب را خدشهدار کند و به خطر بیاندازد. میتوانی نگاه نکنی، یا سکوت کنی، یا حتی خود را مثل قاتلها پنهان کنی، اما نمیتوان جلوی حقیقت را گرفت، هیچکس نمیتواند جلوی حقیقت را بگیرد».
قلعهای با ۱۵۰۰ روسپی
«شهر نو» یا «قلعه» تا چند ماه پس از انقلاب سال ۵۷، نام محلهای در جنوب تهران بود که در آن حدود ۱۵۰۰ روسپی کار و زندگی میکردند. در اوایل حکومت رضاشاه، فردی که به «زال ممد» شهرت داشت، با آوردن زنانی از سراسر ایران، این محله را به یک روسپیخانه بزرگ تبدیل کرد. چند سال بعد، باز هم در زمان رضا شاه، دیوارهای این قلعه را ویران کردند و تبدیل به محلهای در جنوب شهر تهران شد. این تغییر ظاهری البته تغییری ماهوی را به دنبال نداشت. روسپیان در آنجا باقی ماندند و به کار خود ادامه دادند.
خانههای شهر نو در سال ۵۸ پس از انقلاب ویران شدند و چند سال بعد این محل ابتدا به پارک رازی تبدیل شد. پارکی که امروز فرهنگسرایی را نیز در بر میگیرد.
باید گفت «قلعه» کاوه گلستان تنها کار در رابطه با شهر نو و ساکنان آن نیست. کامران شیردل، مستندساز شناختهشده ایرانی نیز بر اساس همین مجموعه عکسهای کاوه گلستان، فیلمی مستند ساخته است. زکریا هاشمی، در رمان «طوطی»، داستانهای همین محله و ساکناناش را به رشته تحریر درآورده است. محمود زندمقدم نیز کار تحقیقی قابل تقدیری در همین رابطه انجام داده است که با عنوان «شهر نو» منتشر شده است.
سارا آلن که برای موزه «تیت مدرن» این نمایشگاه را برگزار کرده است، میگوید «قلعه بدون شک یکی از قویترین کارهای کاوه گلستان است. مجموعهای که مخاطب را شدیدا تحت تاثیر قرار میدهد». مجموعه «قلعه» که سیاه و سفید بودن عکسها جنبههای دراماتیک آن را افزایش میدهد، توسط «تیت مدرن» خریداری شده است و بخشی از کلکسیون دائمی این موزهی بریتانیایی است.
به تمامی هنر.
خیلی جالب بود. کاش عکسها را به طور کامل در همین سایت منتشر میکردید.
روسپیانِ قلعه حالا دیگر تا سلیمانیه٬ بغداد٬ دبی٬ ارمنستان و ترکیه و… نیز رفتهاند چه برسد به لندن. بخوابیم که قلندر بیدار است…
خلاقیت
یاد کاوه گلستان گرامی باد
او انسانی والا و هنرمندی توانا بود که واهمهای از بیان زشتیهای زندگی نداشت. هیچگاه برای خوشایند دیگران از جمله پدرش، چشم بر واقعیت نبست و مجیز هیچ قدرتمندی را نگفت. در عین شاعرانگی تیرهترین بخشهای «انسانبودن» را تصویر میکرد.
سپاس از آقای رأفت برای این گزارش.