پس از انتشار دو ویدیو جنجالی از جلسه انتصاب علی خامنه‌ای برای رهبری جمهوری اسلامی، او روز گذشته با تعدادی از مستندسازان جوان دیدار کرده و از آنها خواسته تا دروغ، تحریف و شایعه دشمن را با هنر خود بی‌اثر کنند!
پس از انتشار دو ویدیوی افشاگرانه از جلسه غیرعلنی شورای نگهبان برای انتصاب علی خامنه‌ای به عنوان جانشین موقت آیت‌الله روح‌الله خمینی، پس از تعدیل و توجیه این اسناد محرمانه تصویری توسط برخی مقامات جمهوری اسلامی، حالا سیدعلی خامنه‌ای با جمعی از مستندسازان جوان دیدار کرده و از آنها خواسته تا آنچه به گفته‌ی وی دروغ‌پردازی‌های «دشمن» است را بی‌اثر کنند.
این دیدار که هنوز تصاویری از آن منتشر نشده، اولین دیدار رهبر جمهوری اسلامی به طور اختصاصی با مستندسازان است که تا پیش از این حتی گوشه چشمی هم به آنها نشده بود. از سوی دیگر، این نشست را می‌توان فرمان «آتش به‌اختیار» بودن برای مستندسازانِ نزدیک و وابسته به حکومت دانست تا با دریافت بودجه‌های هنگفت به تحریف تاریخ و دروغ‌پردازی‌های تبلیغاتی بیشتری دست بزنند.
گویا در این جلسه ۳۰ نفر از مستندسازان «انقلابی» از جمله مرکز مستند سوره وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی حضور داشتند.
پس از این جلسه، خامنه‌ای در پیامی خواست‌های خود از مستندسازان را در قالب ۵ بند منتشر کرده. وی به آنها توصیه کرده «جهت انقلابی را با دقت تمام حفظ کنید و بازی‌های تکنیکی و شهرت حرفه‌ای بر صفا و درستکاری انقلابی کار غلبه نکند، با سرِ افراشته، زبان و عمل نشان دهید که مؤمن و انقلابی‌اید.»
وی در این پیام به مقوله جنگ نرم نیز اشاره کرده و نوشته که «جنگ نرم دشمن، بر پایه‌ی دروغ و تحریف و شایعه و سانسور و بایکوت بنا شده است.»
خامنه‌ای همچنین از مستندسازان خواسته تا با هنر خود «کار دشمن را بی‌اثر» کنند.
تنها چند روز پس از انتشار ویدیوهای افشاگرانه که نشان می‌دهد خامنه‌ای را موقت رهبر جمهوری اسلامی کردند و خودش هم می‌گوید باید بر آن جامعه‌ای گریست که احتمال «رهبر» شدن وی در آن باشد و رفسنجانی هم توصیه میکند که خبرهای این انتصاب منتشر نشود، «رهبر» یاد مستندسازان افتاده و به آنها نوشته که «تاریخ ۴۰ساله، لبریز از سندها بر حقانیت جمهوری اسلامی و کجروی و گمراهی دشمنان است!»
رهبر جمهوری اسلامی هدف دشمنان جمهوری اسلامی را ترویج بدبینی و نومیدی خوانده و نوشته که هنر مستندسازان باید «با استناد به واقعیات، سرچشمه امید و شوق و حرکت باشد.»
وی که خود را در همه چیز صاحب نظر می‌داند، در تشریح خصوصیات مستند انتقادی نوشته که «در انتقاد، لحن خصمانه و یأس‌آلود و هرج و مرج‌طلبانه، فایده‌‌ی آن را تبدیل به زیان میکند. زبان طنز به رسایی و سودمندی اثر کمک میکند.» با این توصیه‌ها خامنه‌ای نشان می‌دهد که معنای «مستند» و «مستندسازی» را نیز درنیافته و هنوز متوجه نشده است که برای ساختن مستند درباره‌ی رویدادهای مختلف، از جمله «رهبر» شدن وی، نمی‌توان «سفارشی» عمل کرد!
این دیدار و پیام در حالی صورت گرفته که آثار مستندسازان ایران همواره به دلیل ارتباط مستقیمی که با واقعیت زندگی مردم ایران دارند، مورد غضب، بی‌اعتنایی و سانسور و توقیف قرار گرفته‌‌اند.
کمبود بودجه و اعمال فشار در کسب مجوز تولید و از همه مهم‌تر خصومت صدا و سیمای جمهوری اسلامی با آنها و عدم امکان نمایش فیلم‌های این هنرمندان، جامعه مستندسازان را منزوی و حتی خانه‌نشین کرده و به جای آنها، کارمندانی را زیر نظر ارگان‌ها و نهادهای دولتی و حکومتی به کار گرفته که به نام «مستندساز» دست به تولید فیلم‌های تبلیغاتی و آثار تحریف‌کننده می‌زنند.
سفارشی‌سازی و اشاعه و تبلیغ افکار نهادهای حکومت، سینمای مستند را به هنری بی‌ارزش و بی‌مخاطب بدل کرده که حتی در جشنواره‌های حکومتی چون «فجر» نیز با اکراه جا داده می‌شوند.
گماشته رفسنجانی تقلای بیهوده میکند و افتضاح وی ربطی به نمایش ویدئو ندارد همه رفسنجانی کثیف و رفیق دزدش خامنه ای را میشناسند که به او با همدستی سپاه نارو زد و اموال غارت شده ازمردم را وسط کار تنهائی بالا کشید
برخلاف تصوربسیاری ازمردم ساده لوح خمینی برخلاف ظاهرسازی مردم دوست نمایش ازموجودیت مردم ایران بشدت متنفرو بیزاربود – تادرتوان داشت هرچه ازارثیه پهلوی چه تحصیل کرده ودانشمند و سیاسی را برای کشتن به آخوندخلخالی سپرد – تانوانست مردم ساده لوح را به طاغوتی بودن هرچه بود وهرکی بود ترقیب ومعدومش کند – یکی ازارثیه های بسیاربسیار تنفربارش ازحکومت پهلوی تاریخ و افتخارات تاریخی و ساختمان های تاریخی ایران که ایرانی ها همانند ریشه های درختی به آن متصل بودند که درردیف اول درتخریب قرارداد – علی خامنه ای هم ازموجودیت مردم ایران بیزارومتنفراست وسالهای سال این تنفررا درچپاول ثروت ملی ایران و نابودی همه گونه ایران وکشتن مردم ایران نشان داده است
۱۱۰ سال قبل انقلاب مشروطیت را «شیخ فضل‌الله نوری» به شکست کشانید.
۶۷ سال قبل قیام ملی شدن صنعت نفت را «ایت‌الله ابوالقاسم کاشانی» به شکست کشاند.
۳۸ سال قبل انقلاب استقلال و ازادی مردم ایران را «لعنت‌الله خمینی هندی‌زاده» منحرف کرد و به بیراهه کشاند.
چرا اسناد مدارک مربوط به کاشانی و فلسفی و شجونی و مدارکی که امریکایی‌ها در سفارت خود در تهران داشتند یا بعد از مرگ سهراب منتشر گردید و یا کاملا تا به امروز سانسور گردیده است؟ باجناق احمدی نژاد در مصاحبه‌ای گفته که ایت‌الله فاضل لنکرانی و سید جمال اسدابادی فراماسونر بوده‌اند. چرا هیچ منبعی مطلبی نمی‌گوید؟
تویی که می‌زنی غُرغُر، دوانی از پیِ اُشتر
تویی که یک‌شبه رفتی رهِ صدساله، خوردی بُر
شدی حاکم، شدی قانون، گمان کردی که هستی حُر
میان بستر گرمت دمادم می‌کنی خُرخُر
چه آئینی است این آئین، که تیره کرده آبِ کُر
چرا تا حرفِ حق آید، نشیندبر وجودت گُر
حسابِ بانک‌های توست که می‌گردد دمادم پُر
شتابان خورده، می‌نوشی، هم از توبره هم از آخور
کجای کار یکسانند، بلوچ و ترک و کُرد و لُر
میانِ سفره خوبان، تو کردی نانشان آجُر
چرا دین تو با دینی، نگردد یار یا دمخور
بنازم چرخش ایام، زمینت لیز و پا در سُر
پاینده “ایران”.