سه روز پس از اظهارات تند علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران علیه محمود احمدینژاد رییس دولتهای نهم و دهم، نخستین شعله اعتراضات سراسری علیه حکومت و شرایط اقتصادی و اجتماعی موجود از مشهد که جمهوری اسلامی آن را در کنار شهر قم یکی از پایگاههای معنوی خود میداند آغاز شد.
هستههای اصلی این تجمع مالباختگانِ موسسات مالی و اعتباری ورشکسته و همچنین بازنشستگان و بیکاران بودند، اما با پیوستن گروههای دیگر جامعه به آنها تظاهرات در سراسر ایران گسترش یافت و شعارهای ضدخامنهای و ضدحکومت و به گفته جمهوری اسلامی «ساختارشکنانه» با صدای بلند فریاد زده شد. این تظاهرات اگرچه با دخالت نیروهای امنیتی و انتظامی به شدت سرکوب شد اما در بیش از ۹۰ شهر ایران مردم به خیابانها رفته و نارضایتی عمیق خود را به نمایش گذاشتند.
و اما رهبر جمهوری اسلامی روز چهارشنبه، ششم دیماه، در تهران رو به احمدینژاد گفته بود، نمیشود که انسان یک دهه همهکاره کشور باشد، بعد در دهه بعدی تبدیل شود به «مخالفخوانِ» کشور.
وی همچنین تاکید کرد این کسانی که کشور در اختیارشان هست یا بوده، دیگر حق ندارند علیه کشور حرف بزنند، اینها باید پاسخگو باشند.
این سخنان هشداردهنده به نورچشم سابق «رهبر» و رییس دو دوره قوه مجریه جمهوری اسلامی ایران در حالی از سوی بزرگترین حامی او بیان شد که محمود احمدینژاد و تیم او پیش از آن انتقادات بسیار تندی علیه قوه قضائیه و براداران لاریجانی مطرح کرده و نه تنها آنها را فاسد خواندند بلکه خواستار محاکمهشان در یک دادگاه صالح شدند.
پیش از این، در آبان ۹۶ احمدینژاد در یک سخنرانی گفته بود «هر کسی در هر مقام و منصبی که باشد، اگر ملت او را نخواهد، او غاصب است… هر اقدامی انجام دهد، تخلف است. هر تصرفی در بیتالمال انجام دهد، بعدا باید پاسخگو باشد.»
جدال لفظی بین احمدینژادیها و حکومت حتی به درگیری و تهدید بین هواداران آنها هم رسید. اما سردی روابط خامنهای و احمدینژاد ریشه در دوره دوم ریاست جمهوری او (اواسط دولت دهم) دارد که بعدا ظاهرا به شدت تیره و تار شد و کار به آنجا رسید که خامنهای به صراحت احمدینژاد را از حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ منع کرد؛ ولی احمدینژاد بیاعتنا به توصیهی خامنهای ثبت نام کرد و در نهایت شورای نگهبان صلاحیت او را که دو دوره در رأس قوه مجریه قرار داشت و شخص دوم مملکت بود، رد کرد.
سفر احمدینژاد به بوشهر دو روز قبل از آغاز تظاهرات
فردای روزی که خامنهای به شدت گوش احمدینژاد را کشید، او راهی بوشهر شد. هرچند که ذوبشدگان در ولایت شایعه کردند که سفرش لغو شده است. فیلمی از این سفر منتشر شده که یک جوان بسیجی بوشهری از رفتار احمدینژاد در برابر خامنهای انتقاد کرده و وی پاسخ میدهد: «اگر رهبری زمانی چیزی گفت و شما نظر دیگری داشتی باید بمیری؟…رهبری میگوید به من هم انتقاد کنید.»
https://www.youtube.com/watch?v=dZ0RTxriTbs
شعارهایی مانند «ظالم رفتنی است»، «ظلم نمیماند»، «بساط فساد به زودی برچیده خواهد شد» محتوای اصلی اظهار نظرهای احمدینژاد، مشایی و بقایی در ماههای گذشته بوده و آنها خیلی عادی و قاطع طوری صحبت میکردند که گویی خبر دارند این دستگاه قرار است به زودی سقوط کند.
مصادف شدن زورآزماییهای احمدینژادیها با آغاز تظاهرات سراسری، از سوی برخی فعالین سیاسی در ایران، از جمله اصلاحطلبان، اینطور قلمداد شد که آنها دستی در این اعتراضات داشتهاند. اما با گسترش و فراگیرشدن تظاهرات و ادامهی اعتراضات، احمدینژاد و اطرافیانش نهتنها واکنشی نشان ندادند بلکه انتقادهای قبلی را هم کنار گذاشته و سکوت کردهاند.
تلاش برای جناحیکردن اعتراضات و تظاهرات مردم
در این میان، در کشاکش اختلافات جناحی و اینکه اصلاحطلبان و طرفداران دولت تلاش میکردند تظاهرات سراسری را به عنوان «غائله» به علمالهدی و رئیسی نسبت بدهند، ۱۳ دیماه فرمانده سپاه پاسداران بهطور تلویحی احمدینژاد را متهم به راه انداختن اعتراضات کرد. او اسمی از احمدینژاد نبرد اما اصطلاح «مخالفخوان» را به کار برد و مدعی شد که با فراخوان یکی از سایتهای نزدیک به او این ماجرا شروع شده و افزود که پرونده در دست بررسی است.
پیش از آن نیز وزارت کشور در نشستی به بررسی «نقش جریان انحرافی و لیدر این جریان در اعتبارزدایی از دستگاههای مختلف حاکمیتی و ترویج بیاعتمادی مردم نسبت به عملکرد نظام» پرداخته بود و ادعا شد که «جریان انحرافی» یکی از عوامل بروز این حوادث آنها بوده است.
صریحتر از همه اینها موضعگیری حسامالدین آشنا مشاور امنیتی روحانی بود که ادعا کرد «پویش فرمایشی پشیمانی با پشتیبانی کسانی شکل گرفت که باید در مورد کارهای کرده و نکرده خود به تک تک مردم ما پاسخگو باشند. آنها ثروت و سعادت ملت را به تاراج دادند.»
سکوت مشکوک
سکوت و غیبت این روزهای احمدینژاد تا جایی پیش رفته که بهمن شریفزاده روحانی نزدیک به اسفندیار رحیم مشایی در پاسخ به احتمال حصر یا دستگیری احمدینژاد به روزنامه قانون مسئله حصر را رد کرده و مدعی شده است برای احمدینژاد هیج محدودیتی در کار نیست و او در دفتر کارش در ولنجک حاضر میشود. هر چند شریفزاده گفت که «به دلیل وضعیت اعتراضها که به خیابان کشیده شد، احمدی نژاد سکوت کرده است.»
اطرافیان احمدینژاد نیز در تمام روزهای تظاهرات سراسری و سرکوب اعتراضات سکوت کرده بودند و قبل از آن هم که رفته بودند در شاهعبدالعظیم بست بنشینند که ظاهرا با حمله لباسشخصیها مجبور شدند آنجا را ترک کنند و سر کار و زندگی خود بروند.
اما حالا پس از سرکوب همراه با کشته و زخمی تظاهرات سراسری و دستگیری بیش از هزار معترض که آتش خشم مردم به زیر خاکستر رانده شده، هفت تن از مقامهای دولت احمدینژاد روز چهارشنبه، چهارم بهمن، در نامهای به عبدالعلی رحمانی فضلی وزیر کشور خواستهاند تا برای آنها «مجوز تجمع مردمی برای اعتراض» صادر شود تا آنها به برخی روندهای جاری در کشور و شرایط بد اقتصادی انتقاد کنند! در این نامه با اشاره به اینکه «آزادی تشکیل اجتماعات و نقد و اعتراض به سیاست ها و عملکردها و بیان مطالبات به حق و قانونی، از حقوق مصرح در قانون اساسی است» آمده است: «طی ماههای اخیر جمع کثیری از مردم در مناطق مختلف در اعتراض به برخی سیاستها، رفتارها، شرایط بد اقتصادی و نحوه مدیریت بخشهای گوناگون کشور، اقدام به تجمع و راهپیمایی نمودند که در مجموع از سوی مدیران سازمانهای مخاطب و همچنین نهادهای امنیتی با پاسخ و برخورد مناسبی مواجه نشدند. طی چند هفته اخیر برخی رفتارهای نادرست و مشکوک مانند تخریب و آتش زدن امکانات عمومی و از جمله پرچم عزیز ایران، موجب برخورد گسترده با برخی از معترضین و دستگیری تعداد زیادی از آنان گردید.»
در ادامه این نامه آمده است: «پس از این حوادث، مقامات ارشد کشور از جمله رهبری انقلاب و سران قوا، به صراحت و به طور مکرر با نفی اغتشاشگری و تخریب اموال عمومی ، بر حق آزادی اجتماعات و اعتراض به عملکردها و ضرورت توجه به آن تاکید کردهاند. اینک در استفاده از حقوق مصرح در اصول ۸ و ۲۷ قانون اساسی، اینجانبان بنا داریم که از مردم برای بیان نظرات و اعتراض آرام و قانونمند خود به نحوه اداره کشور توسط قوای گوناگون و برخی از سیاستها و رفتارها بهخصوص در امور اقتصادی، قضایی و اجتماعی، دعوت به اجتماع نماییم تا جهانیان یک بار دیگر شاهد باشند ملت بزرگ، فرهنگساز و تمدنآفرین ایران که ۳۹ سال پیش برای تحقق ارزشها و آرمانهای بلند الهی– انسانی، انقلاب شکوهمند اسلامی را برپا کرد، حقوق اساسی و مسلم خویش را، در قالب منطق روشن انسانی و قانونی دنبال خواهد کرد.»
در این نامه سیدعلی اصغر حسینی برای هماهنگی به وزارت کشور معرفی شده و اسفندیار رحیم مشایی، سیدحسن موسوی، عبدالرضا شیخالاسلامی، حمید بقایی، علی ذبیحی، مرتضی تمدن و علی اکبر جوانفکر آن را امضا کردهاند.
در این میان، سوم بهمنماه که مصادف با سالگرد برگزاری دادگاه خسرو گلسرخی از فعالین چپگرای پیش از انقلاب بود، حمید بقایی در کانال تلگرامی خود فیلمی از این دادگاه منتشر کرده و زیر آن نوشت «واکنش گلسرخی به رای دادگاه فرمایشی»! او همچنین توییت محمود صادقی نماینده اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی در مورد خوراندن اجباری قرص به زندانیان را منتشر کرده و زیر آن توییت خودش را قرار داده که به مهدی خزعلی توصیه کرده است «در زندان قرصهایی را که به زور میدهند نخورد.»
شایعه و حدس و گمان در مورد اینکه هواداران احمدینژاد کجا هستند و چه کار میکنند زیاد است. حتی گروهی میگویند، بخشی از هواداران او در میان ریاستارتیها هستند که رهبرشان سیدمحمد حسینی شومن و کمدین صدا و سیمای جمهوری اسلامی است که از چند سال پیش ساکن آمریکا شده است. ریاستارتیها که به دنبال درگیری و خشونت و حتی قتل هستند نه نظام را قبول دارند و نه اپوزیسیون دموکرات خارج از کشور را. کسانی که حدس میزنند طرفداران احمدینژاد در میان ریاستارتیها هستند به پراکندگی جغرافیایی اماکنی استناد میکنند که هواداران ریاستارت به آنها حمله میکنند و عمدتا در همان محلاتی است که زمانی پایگاه اجتماعی هواداران احمدینژاد بوده، از جمله نارمک، پامنار، شهرکهای اطراف تهران و برخی شهرستانها که بیشترین رأی را در آنها آورده بود.
گروه دیگری هم عنوان میکنند زبان و اصطلاحات ریاستارتیها شبیه ذهنیت و زبان احمدینژادیهاست، از چنگ انداختن به ناشناختهها و ادا و اطوارهای صوفیانه گرفته تا ترویج ناسیونالیسم کور و افراط و انتقامجویی.
گروه دیگری هم میگویند وضعیت فعلی به نفع احمدینژاد است چون وی از وضعیت آشفته و بیثبات امروز برای پاک کردن خرابکاریها و دستهگلهایی که در دوران ریاست جمهوریاش در همهی زمینههای سیاسی و اقتصادی به آب داده بهره میبرد.
دستور رسیده خفه شود چون مثل همیشه راه و روش خفه کردن همه را خوب میدانند و به موقع هر کسی را میتوانند خفه کنند.
ساکتش نکردند، به اوگفتند خفه شو و او بهجای خفه شدن ترجیح داد ساکت شود. او یک سیاستمدار کارکشته است!