طاهره بارئی – فیلم اسناد پنتاگون (عنوان اصلی: The Post) در وحلهی اول انزجار از جنگآفرینان و تلاش برای جلوگیری از پدیدار شدن هر نوع جنون مشابه در دولتمردان آمریکا را مد نظر قرار داده است. پرده افکندن از چهرههای خوشلبخند برابر دوربینها که از قربانی کردن صدها جوان در جبهههای جنگ به بهانهی حفظ جایگاه بینالمللی کوتاهی نمیکنند از دغدغههای کارگردان است. بفهمینفهمی سوگواری برای عدم انتخاب هیلاری کلینتون را هم میتوان در این میان حس کرد. اما چیز دیگری هم هست، شخصیت زنی بزرگ به نام کاترین گراهام که این یادداشت به این مناسبت است.
بزرگیِ کاترین نه در جایگاه مهم اجتماعیش بهعنوان مدیر مسئول روزنامه واشنگتن پست که آن را از پدر ارث برده و نه دوستان صاحبنام او، بلکه در شیوه زیستن اگاهانه، مسئولانه و واقعبینانهی زندگیش است. آگاه از موقعیت واقعی و نه رویایی زنان در جامعهاش! از این نظر که میبیند و میداند و تجربه کرده که بهعنوان زن در جامعه تنه میخورد، شایستگیهایش در سایهی نام مردان قرار میگیرد، بهخاطرش نه او بلکه همان مردان تحسین میشوند، فداکاریها و ریسکها را او پیش میبرد، برایش بقیه به مصاحبهها دعوت میشوند و جلوی پروژکتورها قرار میگیرند. او نه جلوی صف انتظار برای ورود به جایگاهها بلکه انتهای صف میایستد. تازه از همکاران و مشاورانش علنا بهخاطر زن بودن در رأس یک شرکت مهم غرولند هم میشنود. گویی زن بودن مدیر میتواند آنها را از امتیازات و فوایدی بیبهره سازد. کاترین از همین همکاران بهخاطر ادای صادقانه آنچه در دل دارند تشکر میکند. او زنیست که موقعیت اجتماعی زنان را میشناسد و بدون طمع نسبت به آنچه موقعیت مردان در اختیارشان میگذارد، و بدون خشم نسبت به نادانی اطرافیانش نسبت به شایستگیهای او، کارش را انجام میدهد، مسئولیتش را بهعهده میگیرد، تا آنچه را از پدر دریافت کرده او نیز به سلامت به فرزندانش منتقل کند.
در صحنهای از فیلم، استیون اسپیلبرگ، مریل استریپ که مثل همیشه در ادای نقش خود درخشان است، در بازگویی دریافتهای واقعبینانهاش از زندگی به عنوان یک زن مدیر، از گفته ساموئل جانسون برای دخترش مثال میآورد: «زنی که موعظه میکند همچون سگیست که روی پاهای عقب راه میرود. در وحلهی اول متحیر میشوید بعد فکر میکنید که اصلا چطور به انجام چنین کاری موفق میشود.»
پیشپردهی فیلم «The Post»:
کارگردان بهخوبی از پس نشان دادن جامعهای که مردانش زنان را تنها بهعنوان امضاکنندگان نظرات آنها میپسندند و نشان «دلاوری و شجاعت» را زینت سینهی خود میبینند، برآمده است. آن هم نه با شعارها و در گفتگوهای پیچیده، بلکه با فیلمبرداری صحنههای سادهای که مثلا میبینیم کارمندان ِخود این زن (کاترین گراهام با بازی مریل استریپ) حواسشان آنقدر به او نیست که به او تنه میزنند و بیعذرخواهی رد میشوند.
خوشبختانه برخی از همکاران مرد در پایان فیلم، با صحنههای کوتاه ولی گیرا و دقیقی که کارگردان طراحی کرده، تحسین و احترام خود را از شخصیت این زن در نگاه و لبخندشان نشان میدهند. گویی جایزه نهایی گروهی که با کار شبانهروزی اسنادی را که در نهایت جانسون رئیس جمهوری وقت امریکا را بر میآَشفت، پیش چشم کسانی که بر آنها حکومت میشود، منتشر کردند، آگاهی از روشنایی چراغ زنی بود که در کنارشان سوختِ این دستگاه پر از تنش را فراهم کرد و بر آن نه از نادانی بلکه با جستجو، کاوش و مشاوره و گوش سپردن به نظرات مختلف، صحّه گذاشت. اسناد سّری، حاوی اطلاعاتی که نشان میداد چگونه ارزش جان افراد ملت سرسری گرفته شده، پیش چشم خوانندگان افشا میشوند اما سّرِ بزرگتر و سرّ اصلی بیرون افتاده از نهان، ارزشِ قدر ندانستهی این زن یعنی مدیر متواضع واشنگتن پست در برابر همکاران مرد اوست. البته در اینجا نیز این زن آگاه از موقعیت خود و موقعیت جهان اطرافش، نه توقعی ابراز کرد و نه با استفاده از بادهای موافقی که وزیده بود، در جهت بالا کشیدن خودش در چشم مردان برآمد. بی هیچ حرص و طمع و تنها با بذل تمام استعدادها و شکیباییهای طاقتفرسا، کاترین گراهام به دستهای از زنان تعلق دارد که شاید هرگز موفقیت و شهرتِ او را هم به دست نیاورند، اما در هر حال از حمل لباس انسانیت در پیکر زنانه ابایی نداشته و با آن کاملا راحتاند.
فیلم «اسناد پنتاگون The Post» با بودجهی پنجاه میلیون دلار، فقط حدود هفت ماه یعنی از ماه مه سال ۲۰۱۷ تا ماه دسامبر را صرف تهیه خود کرده و این نشان از تعجیل کارگردان و برنامهریزان فیلم برای بیرون آوردن هر چه سریعتر نمایشی از تلاش وریسک عدهای کوچک برای بیآبرو کردن نقشههای جنونآمیز قدرتجویان دارد. اما خواسته یا نخواسته نمایشی هم هست از نقش زنانی بزرگ و بیادعا که حضورشان افشاگر چهرههایی ست که اگر یکی از جملات خود فیلم را وام گرفته باشم «گمان میکنند دولت یعنی خودشان»!